حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید
نفوذ جریانی :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا
خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد
خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد
دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی
حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸ «انشاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»
امنیت ملی با هیچکس تعارف ندارد. هرکس در هر سطح و جایگاهی، اگر در
جهت خلاف موازین مردم و نظام حرکت کند، باید با آن برخورد شود. دولتیها
اجازه بدهند سریال «گاندو» مسیر طبیعیاش را طی کند.
گروه سیاسی-رجانیوز:
مجموعه تلویزیونی «گاندو» که این شبها از شبکه سه پخش میشود، به دلیل
موضوعی که دارد، مورد استقبال مردم قرار گرفته است. روایت پرونده امنیتی
«جیسون رضائیان» جاسوس آمریکا که در سال 93 دستگیر شد، موضوع این سریال
تلویزیونی است.
به گزارش رجانیوز، پنجشنبه گذشته، درحالی که مخاطبان این سریال منتظر قسمت جدید بودند، در اقدامی غیر منتظره، قسمت قبلی آن بازپخش شد.
بنا به گفته مشاور مدیر شبکه سه، موضوع
اصلی قسمت سیزدهم این سریال که با وقفهای یک روزه پخش شد، دستگیری
خواهرزاده یکی از مسئولین دولتی بود که به همین جهت پخش این قسمت از سریال،
با فشار دولتیها، یک روز به تاخیر افتاد.
نزدیکی جاسوس به نهاد ریاست جمهوری
دوم
مرداد سال 93 مقارن با 22 ژوئیه 2014 بود که روزنامه «واشنگتن پست» خبر
بازداشت «جیسون رضائیان» خبرنگار این نشریه در تهران را منتشر کرد.
مهمترین
اتهامات «رضائیان»، نفوذ در اماکن مهم دولتی، افشای برنامههای «ضد تحریمی
ایران» از جمله هویت واسطههای تجاری و ماهیت شرکتهای همکار ایران در
پروسه دور زدن تحریمها و جاسوسی از برنامه هستهای ایران عنوان شده بود.
«جیسون
رضائیان» در گزارشی که به آمریکاییها داده بود، نوشته بود: «آنقدر به
رئیسجمهور نزدیک شدم که طعم و مارک آدامسی را که میجوید، میدانستم.»
به گفته این جاسوس، نزدیکی وی به رییس جمهور به حدی بوده است که حتی از طعم آدامس مورد علاقه آدامس روحانی نیز مطلع بوده است.
در
بهمن ماه سال 93 بود که حمید رسایی، نماینده وقت مردم تهران در مجلس، در
یکی از جلسات مجلس خواتسار این شد که «هیئت تخلفات اداری» توضیح دهد کدام
مدیر «نهاد ریاست جمهوری» در پرونده جاسوسی جیسون رضائیان همکاری داشته و
وی را تا این سطح به نهاد ریاست جمهوری نزدیک کرده است.
رسایی
در جلسه مذکور گفته بود: «توضیح دهید کدام مدیر در نهاد ریاست جمهوری در
نفوذ دادن این افراد نقش بسزایی داشته است؟ جیسون رضائیان با مکاتبات چه
فردی در تهیه محتوای جاسوسی خود از موانع مهم امنیتی عبور می کرده است؟ چه
کسی از احضار و رسیدگی به پرونده این مدیر نهاد (ا – س) که از اقوام نزدیک
یک مقام عالی در نهاد ریاست جمهوری است، جلوگیری می کند و او را که رئیس یک
مرکز نهاد است، خط قرمز خود خوانده است تا نهادهای امنیتی و قضایی به آن
نزدیک نشوند؟»
چه کسی با جیسون رضائیان همکاری داشته است؟
شهریورماه
سال ۹۲، محمد نهاوندیان رییس وقت دفتر ریاست جمهوری، اسماعیل سماوی را به
عنوان «مشاور رئیس دفتر رئیسجمهور و رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست
جمهوری» و «سرپرست گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری» منصوب کرد. «اسماعیل
سماوی» که خواهرزاده روحانی است، بر واحدهای مختلف نهاد ریاست جمهوری از
جمله، «تشریفات»، «معاونت ارتباطات و اطلاع رسانی و معاونت هاهنگی و پیگیری
های ویژه»، نظارت داشته و این واحد ها تمامی امور خود را با او هماهنگ
میکردند.
به
عبارتی، آن شخصی که حمید رسایی او را همکار «جیسون رضائیان» در نهاد ریاست
جمهوری میدانست، همان «اسماعیل سماوی» خواهرزاده حسن روحانی بود.
سال
94 با اعلام قوه قضاییه مبنی بر دستگیری چند نفر به اتهام جاسوسی، خبری
مبنی بر دستگیری «اسماعیل سماوی» خواهرزاده رئیس جمهور در شبکههای اجتماعی
منتشر شد. گرچه همان زمان نیز اعلام شد که دستگیری این شخص صحت ندارد، اما
هیچگاه احضار وی به مراجع قضایی در ارتباط با رابطهاش با «جیسون رضائیان» تکذیب نشد.
یعنی گرچه به گفته رسایی «اسماعیل سماوی» به دلیل پشتیبانی داییاش از وی
دستگیر نشد، اما به خاطر ارتباطاتی که با «جیسون رضائیان» داشت، طبیعتاً
برای پاسخگویی در ارتباط با این موضوع، به مراجع ذیربط احضار شده بود.
کارگردان «گاندو» هم ماجرای همکاری «اسماعیل سماوی» با «جیسون رضائیان» را تایید کرد
جواد
افشار کارگردان سریال تلویزیونی «گاندو» در مصاحبهای که امروز 2 تیر ماه
1398 با تسنیم داشته است، با اشاره به فشارهای مسئولین دولتی مبنی بر حذف
واژه «دولت» از دیالوگها، در این باره گفت: «همگان
باید بدانند هرکسی که واقعاً به این مردم خیانت کرده و جاسوسی میکند به
مردم و کشورش خیانت کرده و باید تاوان آن را پَس بدهد...بنا نیست هیچ مقام
ارشدی تاوان عملکرد فلان اقوام و فامیل خود را بدهد.»
افشار
در بخشی دیگر از مصاحبهاش با ذکر این نکته که «امنیت ملی با هیچکس تعارف
ندارد و هرکس در هر سطح و جایگاه آگاهانه یا ناآگاهانه، اگر در جهت خلاف
موازین مردم و نظام حرکت کند باید با آن برخورد شود»،از مقامات دولتی
خواسته است که «برای نمایش آنچه واقعیت داشته است(همکاری اقوام مقام
عالیرتبه دولتی با جاسوس آمریکایی)، اجازه داده شود.»
حال
با توجه به فشارهای وارده بر صدا و سیما برای حذف دیالوگی در قسمت سیزدهم
سریال «گاندو»(خواهرزاده رییس جمهور» و تغییر آن به «خواهرزاده یکی از
مسئولین»، این سوال مطرح میشود که آیا «اسماعیل سماوی» خواهرزاده روحانی،
همان همکار «جیسون رضائیان» در نهاد ریاست جمهوری است که حتی طمع آدامس
رئیس جمهور را نیز به «جیسون رضائیان» گفته بود؟
گروه ویژه اقدام مالی تا اکتبر ۲۰۱۹(مهر ۹۸) به ایران مهلت داد که ۷
اقدام را در چارچوب برنامه توافقی با ایران موسوم به طرح اقدام را اجرایی
کند.
به گزارش رجانیوز به نقل از تسنیم، گروه ویژه
اقدام مالی در نشست روز گذشته خود مهلت ایران برای اجرای برنامه موسوم به
طرح اقدام را تا اکتبر 2019 تمدید کرد.
FATF در بیانیه ای که پس از پایان این نشست منتشر کرده آورده است:
"طرح
اقدام مالی ایران در ژانویه 2018 منقضی شد.در ژوئن 2019 ، FATF اشاره کرد
هنوز مفادی هستند که تکمیل نشده اند و ایران باید به آنها بپردازد . 1_
کیفری کردن کافی تروریسم مالی که شامل لغو معافیت برای گروه های مشخصی می
شود که هدف آن پایان دادن به اشغال خارجی، استعمار و نژادپرستی است. 2_
مشخص کردن و متوقف کردن سرمایههای تروریسم با توجه به قطعنامه های شورای
امنیت سازمان ملل 3_ اطمینان از یک مشتری مناسب و قابل اجرا با توجه به
رژیم سخت کوشی 4_ مشخص کردن lعاملات مربوط به تروریسم مالی در چارچوب قانون
ایران 5_ نشان دادن اینکه چگونه مقامات ایران ارائه دهندگان خدمات غیر
قانونی انتقال پول را تحریم می کنند 6_ تایید و اجرای کنوانسیون های پالرمو
و تروریسم مالی و تصریح توانایی تامین کمک قانونی دو طرفه 7_ اطمینان از
اینکه موسسات مالی که حواله های الکترونیکی را تایید می کنند شامل اطلاعات
کامل موسس و ذینفعان باشد .
FATF در این نشست تصمیم گرفت این
هفته تعلیق اقدامات متقابل را ادامه دهد ،به جز فراخوان اعضا توسط FATF و
ملزم کردن آنها به انجام بررسیهای نظارتی دقیق تر در شعبه ها و شاخه های
موسسات مالی در ایران بر طبق بیانیه عمومی فوریه 2019 .
FATF ضمن
تایید پیشرفت ایران در تصویب قانون ضد پولشویی، ناامیدی خود را از ناتمام
ماندن طرح اقدام مالی اعلام کرد. FATF انتظار دارد ایران با قدرت در مسیر
اصلاحات قرار بگیرد و مطمئن شود به تمام مفاد باقیمانده با تکمیل و اجرای
اصلاحات لازم AML/CFT توجه می کند .
اگر تا اکتبر 2019، ایران
کنوانسیونهای پالرمو و تروریسم مالی را طبق استانداردهای FATF تصویب نکند،
FATF مکانیسمهای گزارشدهی مربوط یا گزارشدهی سیستماتیک معاملات مالی را
راهاندازی میکند و بازرسی های خارجی از گروه های مالی مربوط به هر کدام
از شعبه ها و شاخه های آنها در ایران را افزایش میدهد . FATF همچنین
انتظار دارد ایران با اجرای قوانین و سایر اصلاحات به پیشرفت خود ادامه دهد
.
ایران تا زمانی که طرح اقدام مالی کامل شود ، در بیانیه عمومی
FATF می ماند. تا زمانی که ایران اقدامات لازم برای پیروی از کنوانسیون
های مقابله با تروریسم مالی را در طرح اقدام مالی اجرایی نکند، FATF نگران
خطر تروریسم مالی از جانب ایران و تهدید آن برای سیستم مالی بین المللی
است. بنابراین FATF از اعضایش خواسته موسسات مالی خود را ملزم کنند نظارت
کافی بر روابط و معاملات با اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی با توجه به توصیه
های FATF داشته باشند. 1_ اطلاعات در مورد دلیل نقل و انتقال های مالی و
2_ اجرای نظارت کافی بر روابط تجاری با افزایش تعداد و زمان کنترل ها و
انتخاب الگوهایی برای نقل و انتقال پول که نیاز به بررسی بیشتری دارند ."
نشست تاریخ شفاهی ترور با موضوع شورش مسلحانه منافقین در ۳۰ خرداد ۶۰ برگزار شد.
به گزارش مشرق، سومین نشست تاریخ شفاهی ترور عصر امروز و با موضوع شورش مسلحانه منافقین در سی خرداد شصت در دبیرخانه بازخوانی دهه شصت برگزار شد.
«هاشمی نژاد»، دبیر بنیاد هابیلیان، که در رابطه با خانواده های شهدای
ترور کشور فعالیت دارد در ابتدای این نشست به تشریح وضعیت انقلاب اسلامی در
دهه شصت و اقدامات گروهک ها و به خصوص سازمان مجاهدین خلق پرداخت.
وی تعداد افرادی که توسط منافقین در کشور به شهادت رسیدند، ۱۲ هزار نفر و تعداد شهدای ترور را هم ۱۷ هزار نفر اعلام کرد.
فرزند روحانی شهید هاشمی نژاد با اشاره به اقدامات سازمان مجاهدین خلق
از گذشته تا به امروز گفت: اکنون سعودی ها در کنار این گروهک قرار دارند و
دروغ هایی را منتشر می کنند که مورد استناد آمریکایی ها قرار می گیرد.
وی با رد ادعای مرگ مسعود رجوی بیان کرد: مسعود رجوی را مخفی کرده اند و
مریم رجوی را به عنوان نفر اول سازمان معرفی کرده اند تا کارنامه سیاه خود
را بتوانند پنهان کنند و در جامعه بین المللی چهره خود را موجه نشان
بدهند.
دبیر بنیاد هابیلیان هدف از تشکیل دبیرخانه بازخوانی دهه ۶۰ را حرکتی در
مقابل پنهان کردن کارنامه سیاه سازمان دانست و گفت: تلاش می کنیم، چهره
حقیقی سازمان را به مردم ایران و جهان نشان بدهیم.
در ادامه جواد منصوری اولین فرمانده کل سپاه که خاطرات وی در کتاب های
سال های بی قرار و خاطرات یک دیپلمات منتشر شده است، گفت: مجاهدین خلق قبل
از انقلاب و در زندان، خود را تنها آلترناتیو رژیم می دانستند. محمدرضا
سعادتی از اعضای مرکزی سازمان پیش از پیروزی انقلاب به روحانیون گفت که به
امام بگویید دولت تشکیل ندهد و ما با آن مخالفت خواهیم کرد. دولت باید برای
ما باشد.
وی افزود: من از وقتی که بنی صدر، قطب زاده و… در کنار امام قرار
گرفتند، گفتم که اینان عامل سیا هستند. در دی ماه ۵۷ نیز درباره خوی وحشی
گری سازمان و مبانی فکری آنان با شهید بهشتی صحبت کردم. به ایشان گفتم اگر
در آینده شیرخوارگاهی به آتش کشیدند تعجب نکنید.
منصوری در خصوص شورای انقلاب گفت: من نسبت به ترکیب شورای انقلاب مخالف بود.
وی با اشاره به ماجرای پسر آیت الله طالقانی و سفر آیت الله طالقانی به
شمال گفت: اولین ضربه آنان به نظام، همین ماجرا بود که البته به طور کامل
موفق نشدند.
منصوری به ماجرای دستگیری سعادتی به جرم جاسوسی برای شوروی هم اشاره کرد
و گفت: من اخیر اسناد سعادتی را دیدم. خیلی عجیب بود. دستگاه ها باید
اسناد سال های دهه شصت را منتشر کنند. یکی از نامه های سعادتی به شوروی این
بود که شما راه نفود به آیت الله خمینی را به ما آموزش بدهید.
اولین فرمانده سپاه بیان کرد: متاسفانه مسئولان درجه اول کشور نسبت به
منافقین بی تفاوت بودند و هر کاری هم می خواستند انجام می دادند. دولت موقت
هم کاری به آنان نداشت. با ریاست جمهوری بنی صدر، گروه های مبارز به
ابتکار مجاهدین خلق حول بنی صدر گرد آمدند.
منصوری گفت: باورم نمی شود این همه فتنه و ماجراها را مدیریت کردیم به
ویژه اینکه در ۵ جبهه تجزیه طلبی در حال جنگ بودیم. بعد از انتخاب بنی صدر
برنامه رسماً شروع شد و بنی صدر ماهیت واقعی خود را در بهار ۵۹ نشان داد.
وی ادامه داد: بنی صدر با سخنرانی ۱۷ شهریور خود به صدام چراغ سبز نشان
داد که با واکنش تند فرماندهان سپاه مواجه شد. بنی صدر در ماجرای طبس و
کودتای نقاب نقش داشت و در برابر هر اقدامی برای مقابله با جنگ کوتاهی کرد.
سازمان با آغاز جنگ به جبهه ها رفتند، اسلحه و خبر جمع کردند که خبرها را
از طریق سفارت های کویت و انگلستان به عراق دادند. پس از دوم اینان از جبهه
به بیرون رانده شدند.
منصوری به سخنرانی بنی صدر در عاشورای ۵۹ اشاره کرد و گفت: بنی صدر در
جلسه خصوصی گفت که یکی دو سال صبر می کنیم و امام فوت می کند. ۱۴ اسفند ۵۹
در سالمرگ دکتر مصدق که هیچ رابطه ای با انقلاب ندارد، بنی صدر صحبت کرد و
آن درگیری ها را به وجود آورد. او به شخصیت های ارزشی حمله کرد.
اولین فرمانده سپاه گفت: من مرداد سال ۵۹ پیش بینی کردم که بنی صدر سال
آینده فرار می کند، به پاریس می رود و دولت در تبعید تشکیل می دهد. به
دیوان عالی قضایی هم هشدار دادم که مسئولان ممنوع الخروج شوند، اما توجهی
نشد.
منصوری آغاز براندازی نظام را پس از سفر رجوی به فرانسه و بازگشت به
ایران دانست و گفت: بنی صدر جلسه ای از قصد خود برای کودتا گفت که با مطلع
شدن امام، وی از فرماندهی کل قوا برکنار شد.
وی انفجار حزب و دفتر نخست وزیری را با خط دهی سیا دانست و کشمیری را هم عامل سیا دانست.
یوسف فروتن اولین سخنگوی سپاه که در دوران دانشجویی در آلمان با سازمان
مجاهدین خلق و اعضای آن آشنایی پیدا کرده بود، در مورد تاریخچه آشنایی و
هویت منافقین گفت: چرا به آنها منافق گفته می شود و به اولین سوره قرآن و
آیاتی در این ارتباط اشاره کرد.
وی افزود: استراتژی منافقین دروغ است و تاکتیک آنها نفوذ است و روش دیگر
آنها حیله است. منافقین از زمان پیامبر تا کنون وجود دارد. اساساً خط اصلی
منافقین با دروغ است. آنها هم با حق, هم با کفر و هم با خود دروغ می
گویند. مریم رجوی با خودش هم دروغ می گوید. روش آنها نفوذ است.
وی درباره آشنایی خود با سازمان مجاهدین خلق در دوران دانشجویی در آلمان
بیان داشت: من از علاقه مندان اعضا و سازمان بودم، اما از وقتی که اسلام
را کنار گذاشتند، دیگر به آنان علاقه ای نداشتم.
وی خاطرنشان کرد: ترورهای سازمان براساس طرح سیای آمریکا بود. سازمان
اسلحه و پول خود را با غارت ارتش و اموال به جامانده پهلوی به دست آورد.
نمونه ای از آن را در بنیاد پهلوی خودم حضور داشتم. در سازمان جغرافیایی
نیز از ۱۱ گاوصندوق میکروفیلم های عکس هوایی دزدیدند که سعادتی به شوروی
داد.
منصوری هم در این رابطه گفت: آقای لاهوتی از سپاه به ارتش نامه می نوشت که به دو فرزندش که عضو سازمان بودند، اسلحه بدهند.
فروتن گفت: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در برابر سازمان مجاهدین خلق شکل گرفت.
اولین سخنگوی سپاه عنوان کرد: من با بنی صدر پیش از انقلاب اختلاف
داشتم. حرف های بنی صدر با عملش متفاوت بود. بنی صدر سه بار حکم اخراج
بنده، محسن رضایی و محمدزاده را از سپاه داد. بنی صدر از اول مشکل داشت و
خود را آهسته آهسته نشان داد. بنی صدر در سه کودتا نقش داشت.
فروتن در خصوص لاجوردی گفت: بهترین منافق شناس، لاجوردی بود.
رهبر انقلاب اسلامی: «آمریکایی ها اسم موسوی را آورده بودند؛ گفته
بودند اینها از ما هستند. من گفتم خیر. اینها از شما نیستند؛ من از طرف
اینها از دشمنان نظام اعلام برائت کردم، اما خودشان این کار را نکردند!»
گروه تاریخ-رجانیوز: ۲۹ خرداد
سال ۸۸، دانشگاه تهران یک روز تاریخی را برای همیشه به نام خود ثبت کرد؛
برپایی عظیم ترین نماز جمعه تاریخ جمهوری اسلامی، به امامت رهبر معظم
انقلاب. ایشان در خطبه های نماز جمعه با طرح مسایل مختلفی از جمله حوادث
بعد انتخابات، تاکید بر رسیدگی قانونی به اعتراض معترضین توسط شورای
نگهبان، نقاط قوت و ضعف مناظرات تلوزیونی قبل انتخابات، تفاوت نظرهای بین
مسئولین ارشد نظام، عدم امکان وقوع انقلاب مخملی در جمهوری اسلامی، تاکید
بر رقابت دورن نظام هر۴ نامزد انتخابات، باج ندادن به قانون شکنان، ضرورت
پرهیز از اردو کشی های خیابانی، رسوایی سران جنایتکار امریکا و انگلیس در
جهان و ... به طور مفصل با مردم صحبت کردند.
به گزارش رجانیوز،
روز گذشته ۲۹ خرداد ۸۸، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای
بمناسبت دهمین سالروز این نماز جمعه تاریخی، اقدام به پخش گزیدهای از
خطبههای رهبر انقلاب در نماز جمعه مذکور کرده است.
همچنین،
بیانات رهبر انقلاب در ارتباط با فتنه سال ۸۸که در جلسات خصوصی ایراد شده
است، بخش دیگری از این نماهنگ که تحت عنوان «موجسواری» منتشر شده است،
میباشد.ّ
از
مهمترین صحبتهای رهبر انقلاب درباره فتنه که در این نماهنگ استفاده شده
است، میتوان به نگرانی ایشان از عدم مرز بندی سران فتنه با آمریکا و
اسرائیل اشاره کرد.
رهبر
انقلاب در یکی از دیدارهای خصوصی اینگونه به این موضوع میپردازد:
«آمریکایی ها اسم موسوی را آورده بودند؛ گفته بودند اینها از ما هستند. من
گفتم خیر. اینها از شما نیستند؛ من از طرف اینها از دشمنان نظام اعلام
برائت کردم، اما خودشان این کار را نکردند.»
سخنان
رهبر انقلاب درباره اینکه سران فتنه با آشوبطلبیهای خود به کشور ضربه
زدند نیز بخش دیگری از این نماهنگ است: «مسئله این است که اینها(سران فتنه)
دانسته یا نداسته کشور را به یک چالش عظیم کشاندند، به نفع دشمنان، به نفع
آمریکا.»
اعلام حمایت تمام و کمال آمریکا از فتنهگران نیز موضوع دیگری است که در خلال صحبتهای رهبر انقلاب به آن اشاره شده است.
به نظر میرسد
که دوران این مصلحتاندیشیها و ملاحظات به پایان رسیده و اگر بناست ماجرای
قتلهای زنجیرهای، ۷۸ و ۸۸ مطرح شود، همه ابعاد آن مورد رسیدگی قرار
گیرد.
سرویس سیاست مشرق- سومین جلسه از مناظره بین علیرضا زاکانی، نماینده ادوار مجلس و فعال سیاسی اصولگرا و مصطفی تاجزاده،
معاون سیاسی اسبق وزارت کشور و فعال سیاسی اصلاحطلب، حائز بسیار از نکات و
مباحث بسیار قابل تأمل و مهم بود. یکی از بحثهای که به نحوی قابل انتظار
از سوی مصطفی تاجزاده مطرح شد، گریزی به پرونده تلخ و عبرتآموز «قتلهای
زنجیرهای» در سال ۷۷ بود که در حدود ۲۰ سال گذشته، به ترجیعبند اتهامزنی
طیف رادیکال مشارکت-مجاهدین انقلاب علیه نظام تبدیل شده است.
حقیقت آن است که سالها سکوت جریان انقلابی
درباره پرونده قتلهای زنجیرهای و برخی مصلحتاندیشیها و البته ملاحظات
(بعضاً نه چندان درست) از ابعاد ماجرا، باعث شده که در همه این سالها
جریان اصلاحات و به طور دقیقتر، «محفل امنیتی» اصلاحات (شامل رادیکالهای
جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب که عمدتاً خود سوابق امنیتی داشته و
دارند) با روایت یکطرفه، در کیفرخواست خود علیه نظام این ماجرا را مطرح
کنند و به عنوان حامیان «آزادی» و «دموکراسی» و «حقوق ملت»، امتیازات سیاسی
بگیرند.
اما شاید زمان آن رسیده است تا ماجرای
قتلهای زنجیرهای، تیر ۷۸ و فتنه ۸۸ مطرح شود، همه ابعاد آن مورد رسیدگی و
مدّاقه قرار گیرد تا نقطه ابهامی باقی نماند.
به نظر میرسد که دکتر علیرضا زاکانی در سه
مناظرهای که با تاجزاده در ماههای اخیر برگزار کرده، با شجاعت و شهامت
دست به سنتشکنی زده تا نوری بر برخی نقاط ابهام بزرگ در تاریخ انقلاب
اسلامی بیاندازد که در همه این سالها به ابزار مظلومنمایی و مرثیهخوانی
رادیکالهای جریان اصلاحات تبدیل شده است.
تاجزاده در سومین جلسه مناظره با زاکانی (۲۸
خرداد ۹۸ در مجتمع سرچشمه تهران) باز با تکرار همان «روایت» مخدوش، ناقص و
یکطرفه تلاش کرد با مطرح کرد بحث قتلهای زنجیرهای در جایگاه «مدعی» قرار
گیرد. او در اینباره گفت:
" درباره قتلهای زنجیرهای دو سوال روشن دارم. چه کسی بالای قبر سعید امامی
که مسبب این قتلها بوده نوشته شهید سعید امامی. ما نوشتیم یا شما؟ در
همان پرونده دو نفر کشته شدند که پرونده این دو نفر هیچگاه از سوی وزارت
اطلاعات فلاحیان باز نشد."
در جواب این اظهارات تاجزاده، دکتر زاکانی
تاکید کرد که ضمن محکومیت کامل سعید امامی، به عنوان متهم ردیف اول پرونده
قتلها، دو واقعیت بسیار اساسی را متذکر شد:
" در زمان قتلهای زنجیرهای، وزیر
اطلاعات، آقای یونسی بوده و بررسی موضوع هم دست ایشان بود. آقای یونسی رفیق
ماست یا شما؟ آقای دری نجفآبادی (وزیر اطلاعات وقت که ماجرای قتلهای در
زمان او کشف شد) در کتاب خاطرات خود گفته که معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات
در زمان قتلهای زنجیرهای، حمید سرمدی بود که عضو ستاد انتخاباتی آقای
خاتمی در سال ۷۶ بود. آقای تاجزاده، وزارت اطلاعات را از خودش و دوستانش
جدا میکند در حالی که تمام دوستان شما آنجا بودند." [۱]
در توضیح بیشتر نکات مطرح شده از سوی زاکانی
باید گفت، در سال ۷۷، یعنی سالی که ماجرای قتلهای زنجیرهای افشاء شد،
تنها مرجع و نهاد اطلاعاتی کشور، وزارت اطلاعات بود. به بیان دیگر، از سال
۱۳۶۳ که رسماً اولین وزیر اطلاعات، محمد ریشهری، کار خود را آغاز کرد، در
قالب یکپارچهسازی سیستم اطلاعاتی کشور، وزارت اطلاعات تنها مرجع امور
اطلاعاتی کشور بود که در دوره اصلاحات و سال ۷۷ هم اوضاع چنین بوده است. به
این مفهوم که، چه در ماجرای قتلهای زنجیرهای و چه ماجرای کوی دانشگاه در
تیر ۷۸، تنها نهادی که مسؤول بررسی امنیتی و اطلاعاتی این دو پرونده بود،
وزارت اطلاعات بود و اصلاً عاملین قتلها از پیکره این وزارتخانه بودند و
طبعاً بخش حفاظت این وزارتخانه خود عامل کشف قتلها، عاملین، دستگیری
عاملین و بازجویی و رسیدگی اطلاعاتی به پرونده بود.
حجت الاسلام قربانعلی دری نجف آبادی،
که با معرفی خاتمی به مجلس، به عنوان وزیر اطلاعات رأی اعتماد گرفت، تنها
حدود یک سال بعد از شروع به کار خود، با ماجرای عجیب، پیچیده و مهلک
قتلهای زنجیرهای روبه رو شد و تلاشهای اولیه برای کشف و پیگیری پرونده
توسط خود ایشان انجام گرفت، لیکن به واسطه «سیاسی» شدن ماجرا، فشار سنگین
مطبوعات دوم خردادی برای متهم کردن جناح رقیب به ارتکاب قتلها و انتساب
دری نجف آبادی به جناح راست، ایشان مجبور شد که خیلی زود، یعنی در اواخر
بهمن ۷۷ از وزارتخانه استعفا دهد.
اما ایشان زمانی که در اواخر تابستان ۷۶ کار
خود را آغاز کرد، برای معاونت امنیت (که مهمترین معاونت این وزارتخانه
است و تقریباً حکم نفر دوم وزارتخانه را دارد، حمید سرمدی،
فرد نزدیک به خاتمی و از رابطین ستاد انتخاباتی خاتمی در انتخابات دوم
خرداد را انتخاب کرد. نکته بسیار مهمتر اینکه در هیأت سه نفرهای که توسط
خاتمی در ۲۱ آذرماه ۷۷ برای رسیدگی تشکیل شد، علاوه بر علی یونسی (رئیس وقت سازمان قضائی نیروهای مسلح و وزیر اطلاعات بعدی)، علی ربیعی
(مشاور ارشد خاتمی)، حمید سرمدی، معاون امنیت وزارتخانه هم حضور داشتند.
در اینجا باید تاکید کرد که بر خلاف تصمیمات قبلی و قواعد بدیهی که
میبایست در این هیأت سه نفره نمایندهای از هر سه قوه حضور میداشت، خاتمی
هر سه عضو را از جناح چپ (اصلاحطلب) و از دوستان و مشاوران خود برگزید.
خیلی زود در
اواخر بهمن ۷۷، دری نجف آبادی مجبور به کنارهگیری شد و علی یونسی به عنوان
وزیر اطلاعات انتخاب شد و همچنان حمید سرمدی، در معاونت امنیت وزارتخانه
باقی ماند. نکته بسیار مهم این است که ماجرای قتلها، توسط برخی پرسنل
معاونت امنیت انجام گرفت، اما نه تنها از خود سرمدی به عنوان مسؤول مستقیم،
هیچگاه بازجویی نشد، بلکه از سوی خاتمی به عنوان مسؤول رسیدگی در هیأت
سهنفره قرار گرفت!
جالب اینجاست که در زمان وقوع ماجرای کوی
دانشگاه در ۱۸ تیر ۷۸، باز علی یونسی و سرمدی، به عنوان دو چهره وابسته به
اصلاحطلبان در رأس وزارت اطلاعات وقت، به عنوان تنها نهاد و مرجع اطلاعاتی
آن زمان، قرار داشتند.
سوال
اساسی این است که در زمان اوج قدرتمندی اصلاحات در سال ۷۷( که تازه یک سال
از دوم خرداد گذشته بود)، زمانی که هم وزارت اطلاعات در اختیار اصلاحطلبان
بود و هم وزارت کشور (به عنوان دو نهاد اصلی متولی امنیت در کشور)، چه کسی
اجازه رسیدگی به آن پرونده و به سرانجام رسیدن آن را نداد؟
حجتالاسلام محمد نیازی، رئیس وقت سازمان
قضائی نیروهای مسلح که بعد از انحلال هیأت سه نفره رئیس جمهور، مسؤولیت
رسیدگی به پرونده قتلها را به عهده گرفت، در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا (۲۱ خرداد ۷۹) به صراحت گفت که رئیس جمهور، سید محمد خاتمی، برای پیگیری این پرونده اختیار تام دارد.
البته تاجزاده و رفقای او در محفل امنیتی
اصلاحات، در ۲۰ سالی که از ماجرا میگذرد، همواره تلاش کردهاند که مستقیم و
غیرمستقیم، نظام را به جلوگیری و مانعتراشی در تحقیق و ریشهیابی متهم
کنند.
لازم میدانیم که در اینجا، یک نکته بسیار
اساسی و مهم را متذکر شویم. در موضوع «قتلهای زنجیرهای»، در کل نظام
جمهوری اسلامی، یک نفر و تنها یک نفر، به صورت تمامقد و با تاکید و تصریح و
در چندین نوبت، در جلسات خصوصی با مسؤولان امر و سخنرانیهای عمومی، کل
جریان قتلها را به شدت محکوم کرد و خواهان «ریشه یابی کامل» ماجرا و
«جراحی بزرگ» در پیکره دستگاه امنیتی برای رفع این عیب بزرگ از پیکره نظام
شد و ان کسی جز رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای نبود.
تنها چند روز بعد از افشای قتلها در نیمه
آذر ۷۷، رهبر معظم انقلاب در ۲۳ آذر در در یک دیدار عمومی با جمعی از
روحانیون و مبلغان اسلامی، قتلهای فوق را محکوم و برخلاف امنیت ملی و
«جنایت» خواندند:
"این قتلهایی که در کشور انجام
میگیرد - که البته بار اوّل هم نیست؛ این بار آن را تشدید کردهاند -
کارهایی است که برخلاف احساس امنیت ملی است. یک ملت در داخل خانه خود باید
احساس امنیت کند. نظام اسلامی، نظامی مقتدر است. دشمن برای اینکه این
اقتدار را بشکند، میخواهد عجز این نظام و عجز دولت و عجز مسؤولان امنیتی و
قضائی را تلقین کند. چه کار میکند؟ از یک طرف، با واسطه یا بیواسطه،
جنایت را مرتکب میشود؛ از یک طرف هم انگشت اتّهام را به خود نظام متوجّه
میکند! یعنی به خیال خود، با یک تیر دو نشان بزند! تبلیغات این روزهای
رادیوهای بیگانه را نگاه کنید؛ دنیا را از جنجال پُر کردهاند! البته آن
روزی که منافقین - که آلت دستهای آشکار خودشان بودند - جنایت میکردند و
جنایت را بر عهده میگرفتند، هیچ حرفی نبود؛ لیکن امروز که اینها هم از نوع
همان جنایتهاست، رادیوهای بیگانه جنجال راه انداختهاند! کشتن شهروندان،
جنایت نسبت به اشخاص - آن شخص هر که باشد - از غیرطریقی که خود دستگاهها
برحسب حکم قانون و با اقتداری که دارند، باید انجام دهند، عملی برخلاف
امنیت است. بنده از دستگاههای دولتی خواستم، باز هم الان میخواهم - هم
دستگاههای دولتی، مثل وزارت کشور و وزارت اطّلاعات، هم دستگاه قضائی - که
بهطور جدّی این قتلهای چندگانهای را که در طول تقریباً یک ماهِ اخیر
اتّفاق افتاده است، دنبال کنند. مطمئناً اگر تحقیق و دنبال کنند، سرنخها را
بهدست خواهند آورد. بدون شک، مستقیم و یا غیرمستقیم، دست دشمن در کار
است. دشمن است که میخواهد در کشور امنیت نباشد. دشمن است که میخواهد به
این بهانه فضای ناامن درست کند. از آن طرف جنایت سازماندهی میشود، از آن
طرف هم بوقهای تبلیغاتی آن را چند برابر بزرگتر از آنچه که هست، جلوه
میدهند و قلمهای مزدور هم از آنها تبعیّت میکنند! جرم قلمهای مزدور هم
کمتر از آن رادیوهای بیگانه نیست؛ چون نتیجه میگیرند که در کشور امنیت
نیست. این هم متمّم کارهای دشمن است. دشمن از اطراف کار میکند، از اطراف
حمله میکند؛ هدف هم یک چیز است: هدف این است که ملت ایران از حرکت خود به
سمت اهداف و آرمانهای بلند الهی و اسلامی دست بردارد." [۲]
سه روز پس از بیانیه معروف وزارت
اطلاعات درباره قتلهای زنجیرهای (۱۵ دی ۷۷)، یعنی در تاریخ ۱۸ دیماه ۷۷،
رهبر معظم انقلاب در خطبه های نمازجمعه، شجاعت وزارت اطلاعات در اعلام نقش
برخی مدیران و عناصرش در قتلها (بیانیه ۱۵ دیماه ۱۳۷۷) را قابل تحسین
دانستند:
" نکته دوم این است که من باید
از وزارت اطّلاعات - از مدیران وزارت، از وزیر و معاونان و مسؤولان، از
هیأت سه نفرهای که رئیس جمهور برای پیگیری این حادثه معیّن کردند - تشکّر
کنم. اینها واقعاً زحمت کشیدند و حقیقتاً این روزها تجربه سختی را از سر
گذراندند.
این شوخی نیست. انسان یک نقطه
ضعفی را در پیکره خودش احساس کند، صادقانه آن را با مردم در میان بگذارد و
بگوید این جایم این اشکال را دارد، این ضعف را دارد. هر کسی این کار را
نمیکند… بنابراین، شجاعتِ این برادران ما در خور تحسین است که این مطلب را
بیان کردند." [۳]
رهبر معظم انقلاب در همین
خطبههای نماز جمعه، قتلها را جنایت و مساله سازی برای نظام خواند و فروهر
و همسرش را دشمنان بی ضرر و بی خطری معرفی کرد که نا نجیب نیز نبودند:
'' اما آن مطلبی که من امروز
لازم دانستم قدری دربارهاش صحبت کنم، ماجرای قتلهای مشکوکی است که در
کشور ما اتّفاق افتاد؛ بعد هم اطلاعیه شجاعانهای که وزارت اطلاعات در
اطراف این قضیه داد... اوّلاً این قتلهایی که اتّفاق افتاد،
حوادثی بسیار بد، زشت، نفرتآور و حقیقتاً در خور محکوم کردن بود. کسانی که
اینها را محکوم کردند، بجا محکوم کردند. اینها علاوه بر اینکه قتل بود،
جنایت بود؛ با روشهای بد و غیرقانونی بود." [۴]
حضرت آیتالله خامنهای، در ادامه این خطبه تاریخی، نکاتی بسیار اساسی برای پیگیری قتلها فرمودند:
" نکته بعدی این است که این قضیه
تمام نشده است. به نظر ما، این رشته هنوز سرِ درازتر از این دارد. با
توجّه به تجربه خودم در زمینههای گوناگونِ اداره کشور در طول این بیست سال
و آشنایی با جریانهای سیاسی داخلی و خارجی، من نمیتوانم باور و قبول کنم
که این قتلهایی که اتّفاق افتاد، بدون یک سناریوی خارجی باشد؛ چنین چیزی
ممکن نیست. این قتلها به ضرر ملت ایران بود، به ضرر دولت بود، به ضرر
حکومت بود.
یک گروه داخلی که جزو وزارت
اطّلاعات هم باشند، هرچه هم حالا فرض کنید که متعصّب باشند و بنای این کار
را داشته باشند، در سطوحی از وزارت اطّلاعات که اهل تحلیلند، امکان ندارد
دست به چنین قتلهایی بزنند. این افرادی که کشته شدند، بعضیها را ما از
نزدیک میشناختیم. اینها کسانی نبودند که یک نظام، اگر بخواهد اهل این
حرفها باشد، سراغ اینها برود. اگر نظام جمهوری اسلامی اهل دشمنکُشی است،
دشمنان خودش را میکُشد؛ چرا سراغ فروهر و عیالش برود؟! مرحوم فروهر، قبل از انقلاب دوست ما بود؛ اوّلِ انقلاب همکار ما بود؛ بعد از پدید آمدن این فتنه های سال شصت دشمن ما شد؛ اما دشمن بی خطر و بی ضرر.
بینی و بین اللَّه، فروهر و همسرش - این دو مرحوم - دشمنان ما بودند؛ اما دشمنان بی ضرر و بی خطر." [۵]
اما درست برخلاف خطمشی رهبر
انقلاب و دستور و تاکید ایشان بر ریشهیابی ماجرا، این برخی رادیکالهای
جبهه دوم خرداد بودند که تلاش کردند ماجرا را به «خشونتطلبی» عدهای
«خودسر» بکاهند تا نظر مقام معظم رهبری برای پیگیری ریشهای این ماجرا
مغفول بماند.
مثلاً در همان روز ۲۳ آذر، «عباس
عبدی»، در گفتگو با روزنامه «خرداد» (متعلق به عبدالله نوری که به مانند
روزنامه صبح امروز حجاریان درست مقارن با افشای قتلها آغاز به انتشار
کردند!) گفته بود:
" در حال حاضر مسائل
جامعه ما ریشه داخلی دارد و صحبت از دخالت دشمنان خارجی و صهیونیستها در
وقوعِ این خشونتها بیشتر به شوخی میماند. اگر کسانی میگویند که حکومت ما
به مرحلهای رسیده است که صهیونیستها میتوانند بسادگی چنین اقدامهایی
انجام دهند، بنابراین همین افراد باید پاسخگو باشند که چرا کشور به این
مرحله رسیده است."
یا فردی با نام مستعار «صالح»، در
مقالهای در روزنامه «کار و کارگر» وابسته به علی ربیعی، مشاور امنیتی
خاتمی که از سوی او عضو هیأت سه نفره تحقیق هم شده بود، نوشت:
" نمیتوان دامنه تحلیل
را سادهانگارانه به مشتی جاسوس خارجی و فلان گروهک ورشکسته منتسب کرد.
بلکه سرانگشتان توطئه مرموز و پیچیده یاد شده را میتوان در چندین لایه
فراتر از تحلیلهای فوقالذکر مشاهده و تبیین کرد. وجود برخی حوادث بهوجود
آمده پس از دوم خرداد، برخی باورهای غلط و مبتنی بر خشونت، زمینهساز
حوادث اخیر با چند واسطه شده است." [۶]
گفتنی است نام فرزند علی ربیعی، «صالح» است!
اما در انتها، ذکر یک نکته دیگر هم بسیار ضروری است و آن متهم ردیف دوم پرونده قتلهای زنجیرهای است که «مصطفی کاظمی ارسنجانی» معروف به «موسوی» نام داشت. حقیقت این است که موسوی در زمان قتلها، حتی مقامی بالاتر از «سعید امامی» (معروف به اسلامی) داشت.
حقیقت این است که سعید امامی که از سال ۷۰ تا ۷۶ معاون امنیت
وزارتخانه بود، از قبل از روی کار آمدن دولت اصلاحات، به واسطه نقاط مشکوک
و قابل تأملی که در کارنامه عملکرد او وجود داشت، در ۱۰ فروردین ۷۶ (یعنی
اواخر دولت هاشمی و وزارت علی فلاحیان) با نظر و دستور شخص مقامات عالیه
نظام از معاونت امنیت کنار گذاشته شد و در سطحی پایینتر توسط فلاحیان به
معاونت بررسی گماشته شد.
با انتصاب حمید سرمدی
به معاونت امنیت در دولت اصلاحات، موسوی به معاونت امنیت رفت و جانشین
سرمدی هم شد که سطح آن بسیار بالاتر از سعید امامی بود که در زمان وزارت
دری نجفآبادی، تنها مسؤول حوزه مشاوران وزیر بود.
اما مصطفی کاظمی در وزارتخانه به
عنوان یک عنصر دوم خردادی و چپی تند شناخته میشد و از قضا، رفیق صمیمی
«علی ربیعی» (سخنگوی کنونی دولت روحانی، مشاور خاتمی و مشاور امنیتی ستاد
انتخاباتی موسوی در سال ۸۸) بود. جالب این جاست، که موسوی به عنوان یک عنصر
دوم خردادی، گزینه مورد نظر ربیعی و اطرافیان اطلاعاتی خاتمی برای پست
استراتژیک «معاونت امنیت» هم بود. باز به خاطرات نجف آبادی رجوع میکنیم که
میگوید در کنار سرمدی، موسوی هم یکی از گزینههای جدی معاونت امنیت بود و
حتی: به نقل از دری نجفآبادی، خاتمی او را از «دوستان» خود خوانده بود:
اما درباره شخص سعید امامی، و
اینکه او چه سوابقی داشت و چه چیز باعث شد که از همان اواخر سال ۷۵ رهبر
انقلاب خواهان کنار گذاشتن او از مناصب مهم امنیتی شود، حرف بسیار است که
در مجالی مستقل به آن خواهیم پرداخت.
نماینده مردم نجفآباد در مجلس از دستگیری یک خانم نفوذی در وزارت نفت از سوی نهادهای امنیتی خبر داد.
ابوالفضل
ابوترایی نماینده نجفآباد در مجلس شورای اسلامی ، از دستگیری یک خانم در
وزارت نفت به عنوان جاسوس خبر داد و گفت: این فرد اخیرا از سوی نهادهای
امنیتی بازداشت شده است.
وی با بیان اینکه این خانم
تبعه ایران و نفوذی بوده است افزود: این فرد با 16 مدیر وزارت نفت در
ارتباط بوده و قصد تأثیرگذاری بر آنها را داشته است.
نماینده
نجفآباد در مجلس با بیان اینکه وزارت نفت در دوران تحریم پاشنه آشیل کشور
است، افزود: چون کشور ما براساس درآمدهای نفتی اداره میشود وزنه نفت در
کشور ما بسیار مهم است که استکبار سعی میکند با تاثیرگذاری بر این
وزارتخانه فروش نفت کشور را مختل کند.
آیت الله رئیسی رئیس قوه قضاییه فراخوان مهمی در
رابطه با فضای مجازی صادر کرده است.
به گزارش مشرق، صفحه اینستاگرامی!! حجت
الاسلام رئیسی، رئیس قوه قضائیه فراخوان مهمی در رابطه با فضای مجازی
را منتشر کرده است.
فراخوان رئیس قوه قضائیه در خصوص مشارکتجویی از
مردم و نخبگان در روند تحولات دستگاه قضائی
بسم الله الرحمن الرحیم امروزه با
گسترش دسترسیهای ارتباطاتی، فارغ از چارچوبهای سنتیِ خشک و دیوانسالارانه، فضای
مجازی و رسانههای اجتماعی به فرصتی بزرگ برای کم کردن فاصلههای زمانی و مکانی در
ارتباطات و به اشتراکگذاری نظرات تبدیل شده است.
از این فرصت باید برای دریافت #نظرات مردم و نخبگان
از «ایده تا بازخورد» به بهترین نحو استفاده کرد.
آسیبهای فضای مجازی -که در جای خود باید به طور
جدی دنبال و رفع شود- نباید ما مسئولان را دچار خطای محاسباتی کند و موجب شود که
خود را از فرصت کمنظیر ارتباط با مردم در این بستر #محروم نمائیم. به تعبیر رهبر
معظم انقلاب اسلامی باید از فرصت با ارزش فضای مجازی استفاده کرد و با اطلاع از
نظرات و سؤالهای افکار عمومی، یک حضور مؤثر و جریانساز را به نفع مردم رقم زد.
نیل به «قوه قضائیه تراز انقلاب اسلامی» در گام
دوم، بدون مشارکت و نقشآفرینی مردم، نخبگان و دلسوزان انقلاب ممکن نیست. در مدت
کوتاهی که از مسئولیتم در قوه قضائیه میگذرد، و پیش از آن نیز خصوصاً در دوره خدمت
در آستان قدس رضوی، از نظرات ارزشمند کاربران رسانههای اجتماعی استفاده کردهام و
از این پس نیز امیدوارم خادمان ملت را در ساخت قوه قضائیهای مردمی، انقلابی و ضد
فساد یاری کنید.
بر این اساس اعلام میکنم تا زمانی که سامانه
اختصاصی دستگاه قضائی برای ارتباط دو سویه با مردم و نخبگان در دسترس قرار بگیرد،
صفحات متعلق به اینجانب در رسانههای اجتماعی، یکی از مسیرهای دریافت نظرات مردم و
نخبگان خواهد بود.
علاوه بر اینکه مردم عزیزمان میتوانند رأساً نظرات
خود را از این مسیر منتقل کنند، اینجانب نیز حسب مورد، فراخوانهایی جهت دریافت
نظرات در خصوص ایجاد، اصلاح یا تکمیل برخی رویهها، رویکردها، دستورالعملها و
آئیننامهها اعلام خواهم کرد و در انتظار نظرات راهگشای صاحبنظران و متخصصان این
امر خواهم بود.
امید است این رویکرد مورد رضای خداوند متعال از باب
عمل به کریمهی «و شاورهم فی الامر» و موجب اعتماد و دلگرمی عموم انسانهای حقطلب
و عدالتخواه باشد. توفیق روزافزون ملت رشید ایران را خواستارم. سید ابراهیم
رئیسی ۱۳۹۸/۳/۲۵
حسن روحانی عرضه
ی استفاده ی صحیح از اختیارات ویژه را ندارد.
چرا حسن روحانی
علیرغم مخالفت وزارت اطلاعات،
رأساً نسبت به
شهردار شدن نجفی اقدام کرد؟!!
سه شنبه 14 خرداد 1398
شناسه خبر : 319910
جنگ قدرت «کارگزاران» و «مشارکت» بالا گرفت؛
دیدار کرباسچی با خاتمی، برای شهردار نشدن
نجفی در مقابل محسن هاشمی/ با وجود اطلاع از زندگی شخصی نجفی، جهانگیری نقش اصلی را
در تحریک او برای شهردار شدن داشت/ محسن هاشمی: استعلام وزارت اطلاعات منفی بود،
حکم نجفی با دخالت روحانی امضا شد
در این میان از نقش خاتمی و جهانگیری
در تشجیع و تحریک نجفی بر ایستادگی روی شهردار شدن علیرغم تذکرات صریح نهادهای
امنیتی و همچنین نقش مهم حسن روحانی در فشار بر وزارت کشور برای صدور حکم نجفی
علیرغم استعلام منفی وزارت اطلاعات نیز نباید گذشت.
گروه سیاسی - رجانیوز: درحالیکه
حسین مرعشی، سخنگوی حزب سازندگی، خواستار سکوت و پایان دادن به بحثها درباره
ماجرای قتل شده بود و در اطلاعیهای از فعالان اصلاحطلب خواست تا وحدت جبهه
اصلاحات را پیشفرض اعمال خود قرار داده و به تنشها و تشتتهای ایجادشده درباره
حاشیههای بعد از قتل همسر نجفی خاتمه دهند، اما همچنان بگومگوها در این باره در
اردوگاه اصلاحات و کارگزاران ادامه دارد.
در اطلاعیه
«سیدحسین مرعشی» آمده است: «در پی بروز برخی اختلاف نظرها میان فعالان رسانهای و
شبکههای مجازی اصلاحطلب درباره ابعاد ماجرای غمانگیز «محمد علی نجفی»،
بدینوسیله از هواداران، اعضا و کارکنان نشریات و نهادهای وابسته به حزب کارگزاران
سازندگی و همچنین کلیه کسانی که به مصالح عمومی ایران و وحدت و تقویت روزافزون جبهه
اصلاحات تعلق خاطر دارند، تقاضا میشود که از طرح اظهارات یا پاسخگویی به نظرات که
فضای تنشآلود و مبهم کنونی را تشدید کند، خودداری کنند.»
این
واکنش در حالی است که کرباسچی دبیرکل کارگزاران، حزب اعتماد ملت را به خاطر عدم
مراعات توصیه مراجع ذیصلاح درباره نجفی و اصرار بر شهرداری وی، سرزنش کرده
است.
در همین حال
روزنامه شرق با بیان اینکه برخی اعضای کارگزاران دنبال مقصر از میان اصلاحطلبان
هستند نوشت: «ابعاد سیاسی ماجرای قتل میترا استاد به درون جریان اصلاحات هم کشیده
شد. این قتل گویا بهانهای شده برای اینکه بخشی از جریان اصلاحات در راستای اهداف
سیاسی، دامن خود را از ماجرا بیرون بکشد و دیگری را مقصر جلوه دهد. این خطی بود که
از همان روز انتشار خبر قتل آغاز شد».
نخستینبار
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، با توییتی عجیب و مبهم نوشت:
«ماهیت تأسفبار
حادثه قتل میترا استاد هرچه باشد نمیتوان مسئولیت کسانی را که دو سال قبل علیرغم
اصرار و تذکر برخی دلسوزان و مراکز مسئول، این چاه ویل را برای اصلاحات و نجفی حفر
کردند نادیده گرفت».
یکی
دیگر از اعضای حزب هم فردایش در توییتی نوشت: «از نجفی قدیس نسازید. یکبار ساختید، او را به
این روز انداختید. دوباره نسازید. دوباره نگویید که پرچم مبارزه با فساد برداشته
بود. او غرق شده بود؛ و اذا قیل لهم لاتفسدوا فیالارض قالوا انما نحن مصلحون و
هنگامی که به آنان گفته شود: در زمین فساد نکنید میگویند ما فقط
اصلاحکنندهایم».
حزب
کارگزاران در جریان انتخاب شهردار تهران بعد از انتخابات شوراها، به دنبال
شهردارکردن محسن هاشمی، عضو منتخب شورا بود و چندان با نجفی سر سازگاری نداشت. این
در حالی بود که نجفی زمانی عضو حزب کارگزاران بود. اصلاحطلبان عضو یا نزدیک به حزب
اتحاد ملت، اما از شهردارشدن نجفی حمایت میکردند.
کرباسچی
در توضیح توییت خود گفته است: «توییتم برای تنبه کسانی بود که به خاطر لجبازی
سیاسی و مخالفت با مرحوم هاشمی کار شهرداری را به فضاحت کشاندند. همین افراد (کسانی
که اصرار بر شهردار شدن نجفی داشتند) پریشب جمع شدند و رفتهاند منزل مرحوم هاشمی
برای عذرخواهی، به خطا در حق هاشمی اعتراف کردهاند و گفتهاند ما در حق هاشمی و
خانوادهاش جفا کردهایم».
او همچنین
درباره تلاشهای خود درباره ممانعت از شهردار شدن نجفی را این چنین توضیح میدهد:
«من دوسه بار تنهایی یا با بعضی از دوستان رفتیم منزل ایشان (نجفی) و خواهش کردیم
که وارد این کار نشوند. ما از موضع دوستی این توصیه را داشتیم نه سیاسی وگرنه دشمنی
با ایشان نداشتیم».
کرباسچی
در ادامه ناراحتی خود از رفقای اصلاحطلبش را اینگونه توضیح میدهد: «من شخص آقای جهانگیری و
دوستان حزب اتحاد و مشارکت را با همه ارادت و رفاقتی که داریم در این امر مقصر
میدانم».
در
نهایت طیف کارگزاران در جریان انتخاب شهردار مغموم شد. حالا حزب سازندگی مدعی است
که از همان روز نخست میدانسته که نجفی نباید شهردار میشده تا جایی که قوچانی،
سردبیر روزنامه سازندگی هم گفته است: «یک طیف سیاسی که در این دو سال جدایی نجفی از
کارگزاران در شهرداری تهران به او نزدیک شدند و با نادیدهگرفتن حوزه خصوصیاش او
را قربانی اهداف سیاسی خویش کردند حال با اغراض شخصی و نادیدهگرفتن رسانههای
دیگری که همین عکس را منتشر کردهاند با تمرکز بر سازندگی قصد انتقام از رسانهای
را دارند که نشان داده است به مصداق «حاسبوا قبل ان تحاسبوا» در نقد «تا جایی که
بتواند» مستقل عمل میکند».
یک
کاربر فضای مجازی در تکمیل سخنان و مواضع کرباسچی نوشت: بعد از آنکه توییتی گلایه
گونه خطاب به آقای کرباسچی در خصوص حملات ایشان به نجفی نوشتم یک منبع نزدیک به
ایشان که نخواست نامش فاش شود در تماس به من گفت که آقای کرباسچی نه تنها قبل از
شهردار شدن نجفی سکوت نکرده بود بلکه همه تلاش خود را برای شهردار نشدن او کرد و
گفت: «اصلاحطلبان برای انتخاب شهردار ، جلسهای با حضور رهبران احزاب اصلاحطلب
برگزار میکنند که چهرههایی همچون کرباسچی، مرعشی، میردامادی، رضا خاتمی،
نعیمیپور، شکوریراد و ... حضور داشتند. در این جلسه کرباسچی از نجفی میپرسد چه ماجرایی
بین شما و خانم استاد هست؟! نجفی پاسخ میدهد که ما رابطهای با هم نداریم و تنها
با برادر او آشنایی دارم و ایشان یک مرتبه در خصوص کاندیداتوریش در انتخابات
شوراهای اسلامشهر پیش من آمده است! کرباسچی میگوید نه، شنیدهام رابطهای بیشتر از
این حرفها با این خانم دارید! که نجفی با شنیدن این حرف کرباسچی بر افروخته میشود
و با کرباسچی بگومگوی تندی میکند!»
او در
ادامه نوشته است: «کرباسچی خطاب به نجفی و حضار جلسه میگوید صرف نظر این رابطه، با
من تماس گرفتهاند و گفتند اگر نجفی شهردار شود پروندهاش را در قوه قضائیه مطرح
میکنیم و صلاح نیست که او شهردار شود. اما مشارکتیهای دیروز و اتحادیهای امروز
بر شهردار شدن نجفی اصرار داشتند و کرباسچی خطاب به آنها میگوید شما فقط برای
مخالفت خودتان با هاشمی میخواهید نجفی را شهردار کنید. کرباسچی باز ساکت نمینشیند
و نزد سید محمد خاتمی میرود و ماجرا را برای او هم میگوید. حال سوال مطرح میشود
که کرباسچی چگونه از رابطه نجفی و میترا استاد خبردار شده است؟ دبیر حزب کارگزاران
در اسلام آباد غرب که از رفت آمد نجفی با خانواده استاد در این شهر خبر دار شده بود
این مساله را به آقای کرباسچی خبر میدهد و در خصوص خانواده استاد هم هشدارهای کافی
را میدهد. قبل از
شهردار شدن، آقای نجفی را میخواهند و به او میگویند اگر شهردار شدی پرونده
گذشتهات به جریان میافتد و نجفی میگوید باید مشورت کنم که به سراغ جهانگیری
میرود و او هم میگوید نخیر شما محکم بایستید که همین مساله موجب دلخوری کرباسچی
با جهانگیری میشود. اکنون کرباسچی که در خصوص مسائلی که خبر داشته و سکوت
نکرده و هشدارهای لازم را در خصوص آن به همه رهبران اصلاحطلب داده بوده به شدت از
خاتمی ، جهانگیری و اتحادیها دلخور است و معتقد است آنها نجفی را در چاه ویل
انداختهاند و مطالب این روزهای او خطاب به این افراد است.»
مساله
مخالفت نهادهای امنیتی با انتصاب نجفی به شهرداری تهران نیز موضوعی بود که در همان
زمان خبرساز شده بود. رجانیوز
در گزارشی به منفی بودن نظر یک نهاد امنیتی دولتی برای صدور حکم نجفی
اشاره کرده بود که آن روزها نه تایید و نه تکذیب نشد اما زمان صحت ان را ثابت کرد.
محسن هاشمی نیز درباره تاخیر در صدور حکم نجفی و نهایتا امضای شبانه حکم شهرداری از
سوی وزارت کشور گفته بود: «وقتی که وزیر کشور به دلیل برخی مخالفتهای
امنیتی نتوانست حکم نجفی را برای شهرداری امضا کند و با وزیر اطلاعات به اختلاف نظر
برخوردند، آقای روحانی به طور مستقیم ورود پیدا کردند و مساله خاتمه
یافت».
آن طور که
واضح است بگومگوهای امروز کارگزاران و مشارکتیهای دیروز و اتحادیهای امروز را
باید همانطور که کرباسچی گفته است، در عدم رای شورای شهر به محسن هاشمی برای
شهرداری تهران جستجو کرد. هر چند کرباسچی اصرار دارد که این مباحث سیاسی نیست و از
موضع دوستانه گفته شده است، اما مواضع اخیر نشان میدهد که اتفاقا این بگومگوها پس
از ناکامی در یک جنگ قدرت تمام عیارمیان کارگزاران و اصلاحطلبان شعلهور شده و
معلوم نیست تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
در این
میان از نقش خاتمی و جهانگیری در تشجیع و تحریک نجفی بر ایستادگی روی شهردار شدن
علیرغم تذکرات صریح نهادهای امنیتی و همچنین نقش مهم حسن روحانی در فشار بر وزارت
کشور برای صدور حکم نجفی علیرغم استعلام منفی وزارت اطلاعات نیز نباید
گذشت.
زنگ تفریح در حیاط این مدرسه تصوری را که از زنگهای تفریح مدارس ایران داری تغییر میدهد، دختران مقطع دبستان بدون مقنعه و بعضیها بدون لباس فرم مشغول بازی با پسران همکلاسی هستند.
به گزارش مشرق، پدیده اختلاط دختران و پسران در مدارس از آن مسائلی است که برایمان تداعیگر کلاسهای درس در مناطق محروم روستایی است، کلاسهایی با دیوارهای کهنه و نیمکتهایی قدیمی و دختران و پسران روستایی با چشمهای درشت و مشتاق یادگیری و گاه خسته از کار روزانه و معلمی جوان که محرم راز تک تک دانشآموزان است.
کلاسهای درس مختلط در مدرسه بینالمللی مشهد
این موضوع اما میتواند در مدرسهای شیک با تختههای هوشمند و کلاسهایی مجهز در منطقه مرفهنشین دومین کلانشهر مذهبی جهان اسلام یعنی مشهد هم وجود داشته باشد.
کلاسهایی که وقتی درش را باز میکنی دختران و پسرانی میبینی که طبق اظهارات معاون مدرسه، یا خارجی هستند و یا ایرانیانی که مهاجرت کردهاند و بعد از مدتی به کشور بازگشتهاند و حالا همه کنار هم دور یک میز درس میخوانند.
صحبت از یک مدرسه بینالمللی در مشهد است که در تمام مقاطع حتی دبیرستان هم کلاسها بهصورت مختلط برگزار میشود، مسؤول مدرسه علت این موضوع را کم بودن تعداد دانشآموزان عنوان میکند.
تافته جدا بافته
زنگ تفریح در حیاط مدرسه تصوری را که از زنگهای تفریح مدارس ایران داری تغییر میدهد، دختران مقطع دبستان بدون مقنعه و برخی بدون لباس فرم مشغول بازی با پسران همکلاسی و آنسوتر دختران دبیرستانی مشغول گپوگفت با همکلاسیهای پسر هستند، زنگ تفریح متفاوتی در یک شهر مذهبی!
اساسنامه مدارس بینالمللی را که بررسی میکنم متوجه میشوم این مدارس هم مانند سایر مدارس ایران، باید در مسائلی مانند نوع پوشش و تفکیک جنسیتی تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند.
موضوع وقتی جالبتر میشود که میبینم سومین هدف از اهداف تاسیس این مدارس طبق اساسنامه شورای عالی آموزشوپرورش تقویت ایمان بهپروردگار و روحیه احترام به اعتقادات دینی دیگران بیان شده است!
ولی بهنظر میرسد بهزمینههای اعتقادی و دینی در این مدرسه کمتر توجه میشود.
جلوی درب مدرسه با شخصی برخورد میکنم که برای ثبت نام خواهرزادهاش که هویت غیرایرانی دارد و قرار است برای سال تحصیلی بعد در ایران باشند، از فضای مدرسه میپرسم که میگوید طبق ادعای مسؤولان مدرسه بهلحاظ مسائل حجاب و آزادی اینجا حتی از شعبه مرکزی که در تهران فعالیت دارد، آزادتر است!
آموزشوپرورش: چندین نوبت تذکر دادهایم!
موضوع اختلاط مدرسه بینالمللی در مشهد را از معاون هماهنگی اداره کل آموزشوپرورش خراسان رضوی جویا میشوم.
حسین شادکام با بیان اینکه مجوز این مدارس در سازمان مدارس غیرانتفاعی وزارت آموزشوپرورش صادر میشود، ادامه میدهد: ما از مدارس اتباع بیگانه و این مدرسه که تنها مدرسه بینالمللی در این استان است بهصورت دورهای بازدید کردهایم و برای بحث اختلاط دانشآموزان دختر و پسر چند نوبت تذکر کتبی و شفاهی دادهایم و پیگیر رفع این معضل هستیم چرا که این مدارس هم باید تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند و هیچ عذری پذیرفته نیست. ( البته دروغ می گویند چون اگر مدیری حرف بالا دست را اجرا نکند فوراً عزلش می کنند)
حالا باید دید بعد از گذشت سه سال از تاسیس این مدرسه و تذکرات ( الکی و آبکی) آموزشوپرورش!!!، چه زمانی مسؤولان مدرسه تصمیم میگیرند بهقوانین آموزشی جمهوری اسلامی تمکین و مدرسه را در شأن شهر مذهبی مشهد اداره کنند!
تصاویر عجیب در سایه غفلت مسئولان از سد لفور مازندران در روز عید فطر !
به دنبال هنجارشکنی تعدادی از مسافران در سد لفور استان مازندران مسئولان به این بیعفتی واکنش نشان دادند.
واکنش دادستان مازندران به ناهنجاری اجتماعی در سد لفور
دادستان عمومی و انقلاب مازندران رابطه با هنجارشکنی در سدلفور و به دنبال آن انتشار تصاویر در شبکههای اجتماعی اظهار داشت: پیرو دستور رئیس کل دادگستری استان مازندران به دادستان استان مازندران این موضوع به صورت ویژه در دستور کار قرار گرفته است.
سیدیونس حسینیعالمی با بیان اینکه بازدیدی از این منطقه صورت میگیرد و با خاطیان این مسئله به صورت جدی برخورد میشود عنوان کرد: حضور عدهای از افراد به صورت مختلط و نداشتن هیچ پوشش و انتشار این تصاویر در شبکههای اجتماعی جرم محسوب میشود و به طور یقین با عوامل این هنجارشنکی برخورد قانونی میشود.
وی با اشاره به اینکه برای آب منطقهای نیز تکالیفی در نظر گرفته میشود و آب منطقهای استان اعلام کرده فضا در اختیار بخش خصوصی بوده و به آنها ارتباطی ندارد گفت: نظارت بر عهده آب منطقهای است و ممکن است واگذاری مقطعی در اختیار بخش خصوصی باشد اما تکلیف اینکه به چه کسانی واگذار شود و مراقبتهای نظارتی از سوی آب منطقهای بوده است.
دادستان عمومی و انقلاب مازندران بیان کرد: مسئولان باید به وظایف خود به درستی عمل کنند این تخلفات صورت نگیرد و وقتی مسئولان میخواهند مسئولیت خود را واگذار کنند که در این زمینه بخشی از تخلفات متوجه آب منطقهای مازندران است.
حسینیعالمی تصریح کرد: اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی، گردشگری استان باید در حوزه مسئولیت خود به درستی عمل کنند و نباید به بهانه اینکه دست خصوصی است از خود سلب مسئولیت کنند.
عوامل این اقدام ناشایست به مراجع ذیصلاح معرفی میشوند
معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران در پی اقدام ضداخلاقی تعدادی گردشگر در سد لفور شهرستان سوادکوه شمالی و انتشار تصویری از این ناهنجاری اظهار داشت: با وجود همه تمهیدات به دلیل حجم بالای حضور گردشگران و گستردگی استان، عدهای معدود در نقاطی دور از منظر عمومی به اقدام ضدفرهنگی و اخلاقی مبادرت میکنند که این موضوع با انجام بررسیهای لازم از سوی دستگاههای مسئول مورد رسیدگی قانونی قرار میگیرد.
حسن نژاد عنوان کرد: به دنبال این اتفاق ناگوار و در پی دستور استاندار مازندران بهشکل مکتوب به فرماندار شهرستان سوادکوه اعلام شد تا بررسی و شناسایی عوامل این اقدام ناشایست و معرفی آنان به مراجع ذیصلاح و انجام اقدامات قانونی در دستور کار قرار گیرد.
وی ضمن ابراز تاسف از بروز این اقدام بیان کرد: با کسانی که بخواهند زمینه انجام امور غیراخلاقی را در استان رقم بزنند، بطور جدی در چارچوب قانون برخورد می شود.
برخورد قاطع مسئولان با هنجارشکنان
حجتالاسلام حسن روحانی در خطبههای نمازجمعه بابل با اشاره ناهنجاری اجتماعی رخ داده در سدلفور اظهار داشت: مقام معظم رهبری فرمودهاند که «مردم مازندران متدینترین افراد بودند، چون جلوی به فساد کشیده شدن شهرهای ساحلی را گرفتند» و اگر مسئولان در این زمینه کاری نانجام ندهند مردم با غیرت خود این بیاخلاقیها را معالجه کنند.
روحانی عنوان کرد: بعضی از هم استانیهای عزیز ما در همین شهرهای زیرآب و شیرگاه خیلی از این عزیزان متاسفانه امنیت از این مردم گرفته شده است.
وی با اشاره به اینکه علاوه بر این مسئله خوشنشینهایی که وارد استان شدند این همه ویلاهایی که در کنار دریا ساخته شد هر جا که این افراد را که میبینید ویلا ساختن خانه ساختند، افزود: زمینهای هم استانی ما را افرادی میخرند فقط ویلا میسازند که در طول سال شاید یکبار هم بیاید بعضی از اینها جمعیت غیربومیها آنها نسبت به بومیها بیشتر شد که باعث تاسف است.
امام جمعه بابل گفت: در منطقه فیلبند افرادی که برای عیاشی آمدند فساد ایجاد کردند؛ نگاه من مثل نگاه رئیس جمهور نیست بلکه در بیرون میبینم روسری انداخته در سد لفور با برهنگی کامل برای خودشان قایق موتوری تهیه کنند در این سدی که برای آب شرب در نظر گرفته شده است، تصاویری که در فضای مجازی پخش شده واقعا شده جای تاسف است.
مسئولیت سد لفور برعهده شرکت آب منطقهای مازندران است
همچنین مرکز اطلاعرسانی پلیس مازندران در مورد انتشار تصویری از حضور گردشگران با وضعیت نامناسب در سد لفور شهرستان سوادکوه شمالی ضمن بررسی همه جانبه موضوع و در جهت پاسخگویی به مطالبات مردمی اعلام کرد؛ بر اساس بررسی های انجام شده، مسئولیت حوزه سرزمینی سد لفور برعهده شرکت آب منطقه ای مازندران و حضور گردشگران در آب مربوط به بخش خصوصی است.
بر اساس این گزارش با شناسایی مسئول بخش خصوصی، این فرد توسط دادستان عمومی و انقلاب شهرستان سوادکوه، شمالی احضار شده است.
سد لفور یا همان سد البرز در دهستان لفور قرار دارد و از سد لفور آب زمینهای کشاورزی ۲۲۰ روستای شهرهای بابل، بابلسر، قائمشهر و جویبار تامین میشود. این سد همچنین آب ساکنین شهرهای بابل، بابلسر، امیرکلا، خزرشهر و فریدونکنار را تامین و میزان ۱۰ مگاوات برق تولید میکند.