حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی بهمن ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۶۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

 اکنون جای این سؤال است که دولت و مجلس با چه‌انگیزه و در پی کدام منظور و مقصود به این الحاق ذلت‌بار که نه تنها با نص‌صریح قانون اساسی در تضاد آشکار است، بلکه امنیت و استقلال کشور را نیز به تاراج می‌گذارد، تن داده‌اند؟!
اکنون جای این سؤال است که دولت و مجلس با چه‌انگیزه و در پی کدام منظور و مقصود به این الحاق ذلت‌بار که نه تنها با نص‌صریح قانون اساسی در تضاد آشکار است، بلکه امنیت و استقلال کشور را نیز به تاراج می‌گذارد، تن داده‌اند؟!

گرو ه سیاسی-رجانیوز: «دولت تدبیر وامید» بار دیگر یکی دیگر از تعهدات پشت پرده برجام را عملیاتی کرد. پس از اجرای مخفیانه سند 2030   و  افشای تعهدات دولت به FATF حالا نوبت به تعهد دیگر دولت رسیده است؛ پیوستن به پیمان پالرمو که  چهارشنبه هفته گذشته مجلس شورای اسلامی «لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمان‌یافته فراملی» را  تصویب کرد.

 

به گزارش رجانیوز، در همین زمینه مدیرمسِئول کیهان در یادداشت روز شنبه 7 بهمن ماه  این روزنامه به این واقعه واکنش نشان  داده است؛ متن یادداشت حسین شریعتمداری در ادامه به شرح ذیل می باشد:

 

روز چهارشنبه هفته گذشته مجلس شورای اسلامی«لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمان‌یافته فراملی» (موسوم به کنوانسیون پالرمو) را با ۱۳۲ رای موافق، ۸۰ رای مخالف و ۱۰ رای ممتنع تصویب کرد. الحاق به این کنوانسیون - آنگونه که درپی خواهد آمد- باز کردن پای تروریست‌های وحشی به کشور و تحویل دست بسته مردم و نظام به آنهاست. تعجب نکنید، بخوانید!

 

الحاق به این کنوانسیون - آنگونه که درپی خواهد آمد- باز کردن پای تروریست‌های وحشی به کشور و تحویل دست بسته مردم و نظام به آنهاست. تعجب نکنید، بخوانید!


۱- در ماده یک کنوانسیون پالرمو آمده است؛ «مقصود از این کنوانسیون ارتقای همکاری‌ها جهت پیشگیری و مبارزه موثر‌تر با جرایم سازمان‌یافته فراملی است» و بند‌های دیگر این متن ۴۱ ماده‌ای نشان می دهد که اصلی‌ترین هدف تعریف شده برای این کنوانسیون، مبارزه با تروریسم از طریق قطع منابع و پشتوانه‌های مالی سازمان‌های تروریستی است. کشورهای عضو این کنوانسیون موظف شده‌اند حساب‌های بانکی گروه‌های تروریستی و منابع تأمین مالی و مراکز پشتیبان آنان را شناسایی و مسدود کرده و به فعالیت آنها خاتمه دهند.


تا اینجا شاید تصور شود که کنوانسیون پالرمو یک فراخوان بین‌المللی به منظور مبارزه با تروریسم است و جمهوری اسلامی ایران که خود یکی از اصلی ترین قربانیان تروریسم است با الحاق به این کنوانسیون می تواند برای مقابله با تروریسم از کمک و همراهی دیگر کشورها نیز برخوردار باشد! داستان اما، کاملا بر عکس و به‌گونه‌ای دیگر است که به آن ‌اشاره می‌کنیم و به وضوح مشاهده می‌شود که الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو، این کشور را با دست‌های بسته تحویل تروریست‌ها و حامیان تابلودار آنها خواهد داد. چرا؟!


۲- هدف اعلام شده کنوانسیون پالرمو اگرچه قطع پشتوانه و منابع مالی گروه‌های تروریستی است ولی تعریف ما و غرب از«تروریسم» و گروه‌های تروریستی نه فقط با یکدیگر متفاوت است بلکه در بسیاری از موارد متضاد نیز هست. به عنوان مثال از نگاه آمریکا و متحدانش که مدیریت کنوانسیون را در اختیار دارند، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سپاه قدس، حزب‌الله لبنان، حماس، جهاد اسلامی، انصارالله یمن، حشد‌الشعبی عراق و تمامی نیروهای مقاومت که برای کسب آزادی و استقلال کشورشان با حاکمان دست‌نشانده آمریکا و صهیونیست‌ها مبارزه می‌کنند، تروریست نامیده می‌شوند و جمهوری اسلامی ایران با الحاق به کنوانسیون پالرمو - که تازه‌ترین دستپخت مشترک دولت و مجلس است- موظف خواهد بود که نه فقط از حمایت نیروهای مقاومت دست بکشد، بلکه مطابق مفاد این کنوانسیون باید بودجه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدس را نیز قطع کرده و تمامی حساب‌های بانکی آنها را مسدود کند! و این اقدام که«خود‌تحریمی» ترجمان دیگر آن است باید تحت نظارت بازرسان کنوانسیون صورت پذیرد تا از انجام آن اطمینان کامل حاصل کنند!


۳- اکنون جای این سؤال است که دولت و مجلس با چه‌انگیزه و در پی کدام منظور و مقصود به این الحاق ذلت‌بار که نه تنها با نص‌صریح قانون اساسی در تضاد آشکار است، بلکه امنیت و استقلال کشور را نیز به تاراج می‌گذارد، تن داده‌اند؟! پاسخ دولت و مجلس آن است که الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون پالرمو را با قید ۵ شرط و یک تبصره پذیرفته‌ایم! و این ۵ شرط که اصطلاحا «تحفظ- Reservation» نام دارد، جمهوری اسلامی ایران را از پذیرش آن بخش از مفاد و موادی که با قانون اساسی و بینش و منش انقلابی کشورمان مغایرت دارد، مستثنا می‌کند!


 این ۵ شرط که در مصوبه لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو گنجانده شده است، عبارتند از؛ 
۱- جمهوری اسلامی ایران مفاد کنوانسیون حاضر از جمله مواد (۲)، (۳)، (۵)، (۱۰) و (۲۳) آن را براساس قوانین و مقررات داخلی خود به ویژه اصول قانون اساسی تفسیر نموده و اجرا خواهد کرد.
۲- جمهوری اسلامی ایران خود را ملزم به ترتیبات بند(۲) ماده(۳۵) این کنوانسیون در خصوص ارجاع هرگونه اختلاف ناشی از تفسیر یا اجرای مفاد کنوانسیون که از طریق مذاکره حل و فصل نشود، به داوری یا دیوان بین‌المللی دادگستری نمی‌داند. ارجاع اختلافی به داوری یا دیوان بین‌المللی دادگستری در رابطه با جمهوری اسلامی ایران تنها با رعایت مفاد اصل یکصد و سی و نهم (۱۳۹) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ممکن است.
۳- جمهوری اسلامی ایران در مورد مبنا قرار‌دادن مواد (۱۵)، (۱۶) و (۱۸) کنوانسیون در خصوص همکاری در زمینه استرداد یا معاضدت قضایی، حسب مورد تصمیم‌گیری خواهد نمود.
۴- از نظر جمهوری اسلامی ایران این کنوانسیون خدشه‌ای به حق مشروع و پذیرفته شده ملت‌ها یا گروه‌های تحت سلطه استعمار و ‌اشغال خارجی برای مبارزه با تجاوز و ‌اشغالگری و اعمال حق تعیین سرنوشت وارد نخواهد نمود.
۵- پذیرش این کنوانسیون به ‌معنای شناسایی رژیم ‌اشغالگرصهیونیستی نخواهد بود.
تبصره- مرجع مرکزی موضوع بند(۱۳) ماده(۱۸) کنوانسیون توسط هیئت وزیران تعیین می‌شود.


۴- این ۵ شرط که با عنوان«حق تحفظ» در مصوبه یاد شده آمده است، همانگونه که دولت و مجلس اعلام کرده‌اند می‌تواند آسیب‌ها و خطراتی را که الحاق به کنوانسیون پالرمو برای کشورمان به دنبال خواهد داشت، برطرف ساخته و بی‌اثر کند اما هیچیک از این شرط‌ها -تاکید می‌شود که هیچ یک از آنها- در کنوانسیون پالرمو قابل پذیرش نیست و در نهایت می‌تواند به عنوان یک «اعلامیه تفسیری»!! تلقی شود، که فاقد اثر حقوقی و عملیاتی است. توضیح آنکه اعلامیه تفسیری فقط یک موضع‌گیری سیاسی است که هیچ الزام حقوقی ندارد اما حق تحفظ یک شرط است که به لحاظ حقوقی الزام‌آور و قابل اجرا خواهد بود. 


اما، ۵ شرط مورد ‌اشاره دولت و مجلس بر‌خلاف آنچه ادعا کرده‌اند حق‌تحفظ نیست و نمی‌تواند کمترین نقش بازدارنده‌ای درپی داشته باشد! چرا که بر اساس ماده ۱۹ کنوانسیون ۱۹۶۹ وین که به قانون اساسی حقوق معاهدات شهرت دارد «حق تحفظ یا شرط در یک معاهده بین‌المللی فقط هنگامی قابل پذیرش است که با موضوع و هدف معاهده ناسازگار -Incompatable-  نباشد». موضوع کنوانسیون پالرمو قطع منابع مالی و مراکز پشتیبان گروه‌های تروریستی است. بنابراین وقتی شرط ما آن است که تعریف کنوانسیون درباره تروریسم و مصداق گروه‌های تروریستی را نمی‌پذیریم، این شرط، به زعم آنان با موضوع کنوانسیون مغایرت دارد 


- بند ۳ از ماده ۱۹ کنوانسیون ۱۹۶۹ وین- و قابل پذیرش نخواهد بود! بر این اساس شروط پنج‌گانه دولت و مجلس در حد و اندازه یک اعلامیه تفسیری که فاقد اثر و الزام حقوقی است تنزل یافته و بود‌ونبودش یکسان است!

۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۲۲
حسن حیدری


در پایان باز هم این نکته را باید متذکر شد که به نظر می‌رسد مهمترین هدف از اجبار ایران به پذیرش چنین قراردادهایی همچون پالرمو و FATF، مهارقدرت اثر گذاری ایران در منطقه است که در نهایت منجر به خالی کردن زیر پای جریان مقاومت در منطقه خواهد شد. نشانه های خطرناک مذاکرات دولت درباره برجام منطقه ای در حال عیان شدن است.

در پایان باز هم این نکته را باید متذکر شد که به نظر می‌رسد مهمترین هدف از اجبار ایران به پذیرش چنین قراردادهایی همچون پالرمو و FATF، مهارقدرت اثر گذاری ایران در منطقه است که در نهایت منجر به خالی کردن زیر پای جریان مقاومت در منطقه خواهد شد. نشانه های خطرناک مذاکرات دولت درباره برجام منطقه ای در حال عیان شدن است.
گروه سیاسی- رجانیوز: حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرسایی نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی به تصویب  لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی واکنش نشان داد.
 
 نمیانده سابق مردم تهران نوشت: «دولت محرمانه ها» باز هم یکی دیگر از تعهدات پشت پرده برجام را عملیاتی کرد. پس از اجرای مخفیانه سند 2030 که به عقیده کارشناسان از شروط غرب در تصویب برجام بوده است و بعد از افشای تعهدات دولت به FATF حالا نوبت به تعهد دیگر دولت روحانی به  FATF رسیده است؛ پیوستن به پیمان پالرمو.
 
در حالی که مقامات دولتی، پس از برجام در مقام سخن، به شدت شروع مذاکرات با غرب درباره مسائل منطقه ای و موشکی را رد و تکذیب می کنند، اما شواهد امر نشان می دهد که مقدمات نشستن پای میز مذاکره برای برجام های موشکی و منطقه ای در حال عملیاتی شدن است. 
 
همین چهارشنبه گذشته، از یک سو محمود واعظی در واکنش به گمانه زنی ها درباره سفر وزیر امور خارجه آمریکا به اروپا گفت: قطعا مذاکره موشکی نمی کنیم! اما از سوی دیگر در همان روز، مجلس دهم با ریاست علی لاریجانی، به یاد تصویب بیست دقیقه ای برجام، علی رغم مخالفت مستدل تعدادی از نمایندگان، لایحه ای را تصویب کرد که طبق آن، دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیونی ملحق می شود که حزب الله لبنان را مصداق گروه تروریستی می داند. کنوانسیونی که ضلع دیگر تعهدات ایران به FATF و خواهر دوقلوی پیوستن ایران به کنوانسیون مقابله مالی با تروریسم (بخوانید گروه های مقاومت) است.   
 
 دیکته و ما ادراک مادیکته!
همین چند روز قبل بود که وزارت امور خارجه کشورمان از اینکه یک منتقد برجام گفته بود، متن برجام دیکته طرف غربی است، آشفته و عصبانی شد و بیانیه ای مملو از برچسب زنی به منتقدین منتشر کرد؛ انتقادی که البته شواهد و قرائن مستدل دارد. 
 
حالا این بار شاهدی دیگر نه از غیب که از صحن علنی مجلس رسیده که نشان می دهد دیکته طرف غربی بیش از آن چیزی است که تاکنون تصور می شد و هر روز که می گذرد ابعاد جدیدی از هزینه های گزاف دیپلماسی سازش، رونمایی می شود. دیکته کردن شاخ و دم ندارد؛ اگر تعهدی همه خواسته های طرف مقابل را تامین کند و شما از انتشارش ترس داشته باشید و حتی از امضای آن پشیمان شده باشید، اسمش دیکته نیست؟!
 
در شرایطی که کشور از طرف آمریکا و اروپا هر روز با تهدید و اظهارنظرهایی که ناقض حاکمیت ملی محسوب می‌شود، مواجه است، لایحه مورد اشاره بیشتر از گذشته، دست غربی‌ها را برای دخالت در امور داخلی کشورمان باز می‌کند.
 
 خیانتی دیگر
مجلس شورای اسلامی چهارشنبه گذشته به الحاق ایران به «کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمان یافته فراملی» (کنوانسیون پالرمو) رای مثبت داد. این موضوع البته با انتقاد برخی نمایندگان مواجه شد.
 
سال گذشته پس از بررسی های مجلس مشخص شد که علاوه بر برجام، ایران چند قرارداد محرمانه را نیز پذیرفته است. یکی از این قراردادها پیوستن ایران به FATF بود. مخالفت مجلس با این موضوع باعث شد پس از دو سال، ایران از پیوستن به FATF خودداری کند اما قرارداد دیگر، کنوانسیون پالرمو بود.
 
این کنوانسیون که مجلس شورای اسلامی پیوستن به آن را پذیرفت، با این هدف طراحی شده که با جرائم سازمان یافته در دنیا مبارزه کند اما نکته اینجاست که این کنوانسیون، حزب الله لبنان و جریان‎های مقاومت در سطح منطقه را از مصادیق جرائم سازمان یافته می داند.
 
شرط تحفظ بی خاصیت!
بر اساس ماده واحده لایحه مصوب مجلس، به دولت جمهوری اسلامی‌اجازه داده شد با لحاظ شروط پنج گانه به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرایم سازمان‌یافته فراملی (پالرمو) بپیوندد اما آیا شرط تحفظ در معاهدات بین المللی در عمل هم کارایی ازم را دارد؟ 
 
در پاسخ به این سوال باید گفت اولا رعایت شرط تحفظ، در موارد قبلی مانند برجام هم از قول دولتی ها بیان شده است؛ اما در عمل چه رخ داده است؟ به عنوان مثال علی رغم نقض مکرر برجام توسط آمریکا و تصویب تحریمهای جدید هیچ واکنشی از سوی دولت صورت نگرفته است.
 
زمان پیوستن ایران به NPT هم دولت وقت مدعی بود هرگاه خلاف شروط ما عمل شد، از آن خارج می شویم! در حالی که خروج از معاهدات بین المللی پس از پیوستن به آن، تبعات و فشارهای به مراتب سنگین تری را نسبت به زمانی که به آن معاهده نپیوسته ایم، متوجه کشور می سازد.
 
علاوه بر این، شرط تحفظ نباید با روح توافق، معارض باشد. بر اساس قانون 1968 وین و شرایطی که برای معاهدات بین المللی آورده شده، شرط باید با روح معاهده مغایرت نداشته باشد. همچنین اعضا مخالفتی با شروط نداشته باشند. اگر روزی بخواهیم از این معاهده خارج شویم برای کشور تبعات سنگینی دارد چرا که اعضا وقتی به عضویت این معاهده بین المللی در می‌ایند یعنی ساز و کار را پذیرفته اند. با پذیرفتن این معاهده قطعا در آینده دچار محدودیت‌هایی خواهیم شد و نکته مهم این است که در صورت پذیرش عضویت، دیگر نمی‌توانیم بدون ضرر از آن خارج شویم.
 
 
 پالرمو چیست؟
«کنوانسیون ملل متحد برای مقابله با جرایم سازمان یافته فراملی» موسوم به «کنوانسیون پالرمو» در سال 2000 مورد پذیرش مجمع عمومی‌سازمان ملل قرار گرفته است و تاکنون 180 کشور به عضویت آن در آمده‌اند و کشورمان نیز پس از دوماه از تصویب این کنوانسیون آن را امضا نمود اما به دلیل اینکه هنوز الحاق به آن، از تصویب مجلس شورای اسلامی‌نگذشته است، از آن زمان تاکنون صرفا به عنوان ناظر در نشست‌های کنفرانس اعضاء کنوانسیون شرکت می‌نماید.
 
دولت یازدهم در سال 93 طرح عضویت در کنوانسیون پالرمو را به مجلس ارائه داد که مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی‌خواستار مسکوت ماندن سه ماهه لایحه مورد نظر شد و از بررسی ابعاد حقوقی کنوانسیون توسط مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی ‌و با حضور تمام کارشناسان حقوقی دستگاه‌های ذیربط خبر داد. این در حالی است که کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در تاریخ سوم تیرماه سال 93، این لایحه را رد کرده و دلیل رد را «ابهام در تامین منافع ملی ناشی از الحاق به کنوانسیون مذکور» ذکر کرده بود. 
 
ما پس از گذشت دوسال، کریمی‌قدوسی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس چندی پیش در مصاحبه‌ای اظهار داشت: به‌تازگی متوجه شده‌ایم تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای توافق کرده که ایران به کنوانسیون «پالرمو» بپیوندد تا به اسم مبارزه با جرائم سازمان‌یافته با گروه‌های مقاومت» مقابله کند.
 
مهمترین مشکلی که در کنوانسیون پالرمو به چشم می‌خورد، قرار گرفتن گروه‌های مقاومت از جمله حزب الله در لیست گروه‌های تروریستی و الزام امضا کنندگان این کنوانسیون برای مقابله به گروه‌های مقاومت می‌باشد و به نوعی می توان گفت که یکی از دلایل تشکیل چنین کنوانسیونی اقدام علیه گروه‌های مقاومت اسلامی ‌می‌باشد.
 
در گزارش دسامبر 2004 دفتر مواد مخدر و جرایم سازمان یافته کنوانسیون پالرمو، حزب الله لبنان در کنار دیگر گروه‌های تروریستی قرار گرفته که درآمد اصلی خود را از اخاذی از بازرگانان، تجار، صاحبان رستوران و مشاغل در قالب «مالیات جنگ» بدست می‌آورد. همچنین در سال 2012 نیز حزب الله در کنار گروه تروریستی بودن به قاچاق مواد مخدر نیز متهم شده است.
 
مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی‌در اظهارنظر کارشناسی خود درباره «لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی‌ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرائم سازمان یافته فراملی» آورده است: «از آنجایی که جمهوری اسلامی‌ایران در خصوص مؤلفه‌ها و عناصر تشکیل‌دهنده جرم تروریسم مواضع منحصر به فرد خود را داراست و مضمون اصلی آن شناسایی و احترام به حقوق مردم در تعیین سرنوشت خود با دفاع از حرکت‌های آزادی‌بخش همچون حزب‌الله لبنان در برابر قدرت‌های استعماری یا استثماری و دولت‌های تحت نفوذ ایشان است و از سوی دیگر برخی ابعاد جرائم موضوع این کنوانسیون هم چون پولشویی می‌تواند با تروریسم ارتباط یابد، این مسئله ‌باید در نظر گرفته شود، بنابراین با احتمال منتهی شدن فرآیند تحول و تکامل مضمون این کنوانسیون در آینده‌ای نامعلوم به حقوق جزای بین‌الملل که الزامات سختگیرانه‌تری را نسبت به کشورها اعمال می‌کند.» 
 
به‌ عنوان نمونه دولت در رابطه با جرم‌انگاری پولشویی متعهد می‌شود نظام جامع نظارتی بانک‌ها و مؤسسات مالی غیربانکی و یا هر دستگاهی که در معرض پولشویی قرار دارد را ایجاد کند، امکان همکاری و مبادله اطلاعات در سطح ملی و بین‌المللی را به ‌وجود آورد و واحد اطلاعات مالی را پیش‌بینی کند. پیوستن به کنوانسیون در این خصوص به معنای آن است که کمترین ضعف در تمهید این مقدمات می‌تواند به ابزار و اهرمی‌برای متهم کردن دولت ایران به سستی در رابطه با جرم پولشویی تبدیل شود.»
 
 
ماجرای روز چهارشنبه مجلس، نکته مهم دیگری نیزداشت؛ آنجا که سخن از نامه ای محرمانه که در آن ظریف، سیف و طیب نیا از معاهده با FATF اظهار پشیمانی کرده اند، به میان آمد.
 
سال گذشته حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده مردم شاهین‌شهر در مجلس از این نامه سخن گفته بود و هفته گذشته نیز در اعتراض به تصویب لایحه الحاق به کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمان‌یافته فراملی خطاب به نمایندگان گفت: 
 
«طبق کنوانسیون وین که مربوط به حقوق معاهدات است، در رابطه با اعلام شرط برای الحاق به معاهدات، سه شرط گذاشته شده است؛ از جمله اینکه شروط اعلامی از طرف یک کشور با روح معاهده تناقض نداشته باشد که این در مورد ما تناقض دارد و دیگر اینکه محدودیتی برای معاهده ایجاد نکند و سوم اینکه هیچ کشوری به این شروط اعتراض نکند که نمی‌توانیم مطمئن باشیم هیچ کشوری به شروط ما اعتراض نخواهد کرد.
 
اینکه آقایان ظریف، سیف و طیب‌نیا در تاریخ ۱۲ مرداد ۹۵ نامه‌ای نوشته‌اند و از معاهده‌ای که در خرداد ماه آن سال امضا شده، اعلام پشیمانی کرده‌اند یعنی نباید الحاق به این معاهدات را بپذیریم.»
 
علی لاریجانی رئیس‌ مجلس پس از تذکر این نماینده در پاسخ به وی اظهار داشت: «آنچه که این آقایان نوشته‌اند مربوط به FATF بوده و ربطی به این معاهده )پالرمو) ندارد.»
 
نکته جالب اینکه رئیس مجلس، اصل وجود این نامه و این اظهار پشیمانی را تایید کرد اما موضوع آن را به پالرمو مرتبط ندانست؛ در حالی که اساسا الحاق به کنوانسیون پالرمو یکی از تعهدات دوگانه ایران به FATF است.
 
اکنون باید منتظر واکنش سه نویسنده نامه به این اظهار نظرها باشیم. افکار عمومی انتظار دارد، محتوای این نامه در صورت صحت اصل وجود نامه، منتشر شود.
 
در پایان باز هم این نکته را باید متذکر شد که به نظر می‌رسد مهمترین هدف از اجبار ایران به پذیرش چنین قراردادهایی همچون پالرمو و FATF، مهارقدرت اثر گذاری ایران در منطقه است که در نهایت منجر به خالی کردن زیر پای جریان مقاومت در منطقه خواهد شد. نشانه های خطرناک مذاکرات دولت درباره برجام منطقه ای در حال عیان شدن است.
۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۱۸
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

کلیدی که کلاه بر سر ملت گذاشت!

http://rahrahtanz.ir/wp-content/uploads/2018/01/1395072717211361489764710.jpg

۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۱۸
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

آمریکا و چهار گوشه ی عالم

http://rahrahtanz.ir/wp-content/uploads/2016/07/4-8.jpg

۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۱۸
حسن حیدری

http://rahrahtanz.ir/wp-content/uploads/2018/01/1516462250-picsay-2.png

۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۱۳
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

شرحی بر خطبه فدکیه /معرفی کتاب

درباره اجزای خطبه فدکیه و معارفی که در فرازهای آن وجود دارد، سخنان زیادی گفته شده و شروح متعددی نگاشته شده است که می‌توان به آنها مراجعه کرد. استاد سیدمحمدمهدی میرباقری در این مجموعه (شامل پنج گفتار) مبانی و مفروضات معرفتی و زمینه تاریخی خطبه فدکیه را مورد بحث قرار می‌دهند؛ زیرا اگر این مبانی و پیش‌فرض‌ها تحلیل و درک نشود، شناخت عمق کلام حضرت زهرا(س) و تصرفی که انجام داده‌اند مقدور و میسر نخواهد بود.
درباره اجزای خطبه فدکیه و معارفی که در فرازهای آن وجود دارد، سخنان زیادی گفته شده و شروح متعددی نگاشته شده است که می‌توان به آنها مراجعه کرد. استاد سیدمحمدمهدی میرباقری در این مجموعه (شامل پنج گفتار) مبانی و مفروضات معرفتی و زمینه تاریخی خطبه فدکیه را مورد بحث قرار می‌دهند؛ زیرا اگر این مبانی و پیش‌فرض‌ها تحلیل و درک نشود، شناخت عمق کلام حضرت زهرا(س) و تصرفی که انجام داده‌اند مقدور و میسر نخواهد بود.

گروه معارف - رجانیوز: روزها در حال گذرند و در این میان برخی از روز ها می توانند یادآور مسائل خاصی باشند. ایام ولادت و یا شهادت های مذهبی یکی از مهم ترین ایامی به شمار می روند که اهل بینش و بصیرت باید از آن برای  یادگیری و عبرت آموزی از معارفش اهتمام ورزند. ایام فاطمیه، که یکی از مهم ترین و حساس ترین اتفاق تاریخ در آن رخ داده است، یکی از مصادیق بسیار مهم آن است. 

 

مطالعه و دقت در اتفاقاتی که در آن رخ داده است، فضای حاکم بر جامعه، نقش منافقین و خواص، تحلیل های دقیق فرهنگی و سیاسی از جامعه آن روز و ده ها مسئله بسیار مهم دیگری وجود دارند که می توان در پرتو ایام فاطمیه و به مناسبت آن بدان پرداخت. 

 

یکی از منابع غنی که می تواند به عبرت گیری و بصیرت افزایی ما در پرتو وقایع تلخ فاطمیه کمک نماید سخنان خود صدیقه طاهره، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) خصوصا خطبه معروف و بسیار مهم فدکیه است. 

 

مطالعه دقیق و تحلیلی خطبه فدکیه از جهات مختلفی قابل توجه است که به همین علت توجه علما و فضلای بسیاری را به خود جلب کرده است تا به شرح و بررسی این خطبه مهم بپردازند. در این میان شرح استاد بزرگوار آیت الله سید محمد مهدی میرباقری قابل توجه است. 

 

درباره اجزای خطبه فدکیه و معارفی که در فرازهای آن وجود دارد، سخنان زیادی گفته شده و شروح متعددی نگاشته شده است که می‌توان به آنها مراجعه کرد. استاد سیدمحمدمهدی میرباقری در این مجموعه (شامل پنج گفتار) مبانی و مفروضات معرفتی و زمینه تاریخی خطبه فدکیه را مورد بحث قرار می‌دهند؛ زیرا اگر این مبانی و پیش‌فرض‌ها تحلیل و درک نشود، شناخت عمق کلام حضرت زهرا(س) و تصرفی که انجام داده‌اند مقدور و میسر نخواهد بود.

 

اگر خطبه حضرت زهرا(س) را اینگونه تحلیل کنیم که زمین فدک غصب شده، و آن حضرت برای استیفای مِلک خودشان خطبه خوانده‌اند، فهم خطبه در همین زوایه، محدود می‌شود! ولی اگر معتقد شدیم که حضرت صدیقه طاهره(س) شخصیتی مُهیمن بر تاریخ و قطب درگیری تاریخی حق و باطل هستند که با بلای خودشان، همه تاریخ را به سمت خداوند متعال هدایت می‌کنند، در اینصورت خطبه فدکیه، عمق و گستره دیگری خواهد داشت.

 

درواقع، خطبه فدکیه را باید با توجه به شخصیت عظیمی که این کلام را انشا و القا کرده، و همچنین با توجه به مقیاس و موضوع درگیری ایشان با طواغیت، تفسیر کرد.

این کتاب از پنج گفتار تشکیل شده که در گفتار اول «تفسیر خطبه فدکیه در پرتو شناخت جایگاه حضرت زهرا(س)» آمده است. گفتار دوم به «مأموریت حضرت زهرا(س) در درگیری با شیاطین انسی و جنی» پرداخته شده و «نقش بلای صدیقه طاهره در کنارزدن حُجب ظلمانی» موضوعی که در گفتار سوم مورد اشاره قرار گرفته است.

 

«ضرورت شناخت جریان نفاق، پیش از ورود به سیر خطبه فدکیه» عنوان گفتار چهارم این کتاب بوده و گفتار پنجم «مروری بر سیر و فرازهای خطبه فدکیه» است.

 

استاد میرباقری معتقدند ما پیش از ورود به فضای خطبه، اولا جایگاه حضرت زهرا(س) را در عالم و تاریخ بشناسیم، اگر با نگاهی سطحی، آن حضرت را شخصیتی عادی و دارای علم و مأموریت محدود تصور کنیم، قضاوت درباره کلامی که انشاء و القاء کرده‌اند در همین حد خواهد بود؛ ولی اگر بدانیم که حضرت زهرا(س) شخصیتی مهیمن بر تاریخ هستند که همه تاریخ را به سمت توحید و ولایت هدایت می‌کنند و علم ایشان متصل به علم الهی است، در این صورت، داوری ما نسبت به فعل و قول و مقصد ایشان متفاوت خواهد شد. ثانیا باید موضوع و مقیاس درگیری حضرت صدیقه طاهره را با جبهه مقابل درک کنیم. موضوع درگیری آن حضرت با جریان مقابل، برسر بازپسگیری یک قطعه زمین و یا حتی حکومت اجتماعی نبود، بلکه در پی عبور دادن تاریخ بشر از محیط ولایت اولیای جور به وادی ولایت اولیای نور و از وادی جهل به وادی عقل بودند.

 

استاد میرباقری خطبه فدکیه را در این چارچوب و فضا تحلیل می‌کنند و سپس به تفسیر سیر خطبه و روابط درونی فرازهای آن می‌پردازند.

 

کتاب «شرحی بر خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)؛ مبانی معرفتی و زمینه‌های تاریخی» اثر آیت‌الله میرباقری از سوی نشر تمدن نوین اسلامی در 240 صفحه است که تهیه و مطالعه آن را پیشنهاد می کنیم.

۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۵۸
حسن حیدری

بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی که قبلا به خاطر صحبت های تعجب برانگیز مورد انتقادشدید اتحادیه های دانشجویی  قرار گرفته بود اینبار توجیه نخ نما و تکراری را در مورد فواید پیوستن به پالرمو گفته است.

بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی که قبلا به خاطر صحبت های تعجب برانگیز مورد انتقادشدید اتحادیه های دانشجویی قرار گرفته بود اینبار توجیه نخ نما و تکراری را در مورد فواید پیوستن به پالرمو گفته است.
گروه سیاسی-رجانیوز: «گرفتن بهانه دشمنی از دست آمریکا» توجیه ناپخته و نخ نما شده ای است که بارها منجر به امتیاز دادن به آمریکایی ها و عقب نشینی در مقابل زیاده خواهی های دشمن شده و بارها نیز به شکست انجامیده اما بازهم از زبان مسئولین کشور شنیده می شود. 
 
به گزارش رجانیوز؛  بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی که قبلا به خاطر صحبت های تعجب برانگیز مورد انتقاد فراوان قرار گرفته بود اینبار حرف تکراری را در توجیه فواید پیوستن به پالرمو زده است.
 
رئیس کمیسیون امنیت ملی در مصاحبه خود با یک خبرگزاری حامی دولت در توجیه تراشی برای پذیرش چاچوب های دیکته شده توسط پالرمو می گوید: «حداقل دستاورد جمهوری اسلامی از پیوستن به کنوانسیون سازمان ملل برای مبارزه با جرائم سازمان‌یافته فراملی یا همان کنوانسیون پالرمو این است که بهانه‌های واهی را از کشورهایی همچون آمریکا که قصد دارند در برقراری ارتباط ایران با بانک‌های بزرگ دنیا خلل ایجاد کند، می‌گیرد»
 
 چنین صحبت هایی که سطح دشمنی آمریکایی ها با جمهوری اسلامی ایران را به فراموشی می سپارند در حالی گفته می شود که شواهد تاریخی گواه از تاریخ مصرف گذشته بودن این رویکرد دارد. تجربه های فراوان نشان داده تاکنون  امتیازات زیادی برای گرفتن بهانه از دست آمریکایی ها واگذار شده و هیچ نتیجه بخشی خاصی نیز نداشته، نمونه های آن در عقب نشینی سال های 82 تا 84 در زمینه حقوق هسته ای و یا توافق برجام مشهود است اما باز هم بهانه تراشی ها و فشارها به دلیل ذات دشمنی ادامه داشته. با این وجود هنوز این استدلال شکست خورده از زبان برخی مسئولین همچون بروجردی شنیده می شود.
 
بروجردی که قبلا هم به دلیل ندانستن تفاوت تحریم های اولیه و تحریم های ثانویه مورد انتقاد شدید اتحادیه های دانشجویی قرار گرفته است در خصوص مساله تخصصی و مهمی چون پالرمو اینگونه اظهار نظر می کند.
 
گفتنی است چهارشنبه هفته گذشته مجلس، الحاق به کنوانسیون پالرمو را با 130 رای موافق و 80رای موافق به تصویب رساند. الحاق به کنوانسیونی بحث برانگیز که پیوستن به آن عقب نشینی از مولفه های امنیت ملی کشور محسوب می شود.
 
پالرمو، کنوانسیون ملل متحد برای مقابله با جرایم سازمان یافته فراملی است که یکی از کاویژه های تعریف شده برای آن  قطع پشتوانه و منابع مالی گروه‌های تروریستی است. در گزارش دسامبر 2004 دفتر مواد مخدر و جرایم سازمان یافته کنوانسیون پالرمو، حزب الله لبنان در کنار دیگر گروه‌های تروریستی قرار گرفته که درآمد اصلی خود را از اخاذی از بازرگانان، تجار، صاحبان رستوران و مشاغل در قالب «مالیات جنگ» بدست می‌آورد. همچنین در سال 2012 نیز حزب الله در کنار گروه تروریستی بودن به قاچاق مواد مخدر نیز متهم شده است.
 
آمریکا که در فشارهای بعد از برجام عرصه را برای ارتباط با بانک های بزرگ و مهم جهانی برای ایران تنگ کرده، درصدد است تا ایران را مجبور به پذیرش چارچوب هایی کند که قدرت منطقه ای ایران را از بین ببرد. FATF و کنوانسیون پالرمو دو ابزار مهم آمریکا و اروپا در ضربه زدن به گروه های مقاومت در منطقه به عنوان گروه های تروریستی است.
۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۴۵
حسن حیدری
روزنامه الاخبار لبنان دیروز دوشنبه فاش کرد که دستگاههای امنیتی لبنان موفق شدند دو افسر اسرائیلی شرکت کننده در عملیات ترور نافرجام محمد حمدان از رهبران جنبش حماس در شهر صیدا در جنوب لبنان را شناسایی کنند.

 به گزارش رجانیوز، روزنامه الاخبار لبنان در گزارش مفصل خود درباره تحقیقات لبنان درخصوص عملیات ترور نافرجام محمد حمدان رهبر بارز جنبش حماس در لبنان نوشت: دو افسر اسرائیلی به همراه مزدوران لبنانی در ترور حمدان در شهر صیدا دست داشتند.

 

این روزنامه افزود: دستگاههای اطلاعاتی لبنان تونستند هویت دو افسر اسرائیلی یاد شده را مشخص کنند.

 

روزنامه الاخبار نوشت: دستگاه جاسوسی رژیم اسرائیل تنها به مامور کردن مزدوران محلی خود در لبنان برای ارتکاب این ترور بسنده نکرد بلکه تحقیقات واحد اطلاعاتی لبنان نشان می دهد که دو افسر اسرائیلی به طور مستقیم در این ترور شرکت داشته اند.

 

این روزنامه با اشاره به اینکه " یکی از این دو افسران اسرائیلی، زن است"، افزود: این افسر زن اسرائیلی بمب را (در خودروی حمدان) کارگذاشته و افسر دومی آن را منفجر کرده است.

روزنامه الاخبار افزود: این دو افسر بعد از پایان عملیات ترور خاک لبنان را ترک کرده اند.

 

به نوشته الاخبار، این دو افسر رژیم اسرائیل از گذرنامه های کشورهای گرجستان، سوئد و عراق برای ورود و خروج به لبنان استفاده کردند.

 

روزنامه الاخبار به نقل از اطلاعات خاص خود نوشت: دستگاه‌های امنیتی لبنان تصاویر این دو افسر اسرائیلی و مدارک شناسایی آنها را بدست آورده اند. این دستگاهها همچنین تاریخ ورود و خروج دو افسر اسرائیلی و نقش هریک از آنها در عملیات را مشخص کردند.

 

این روزنامه سپس با تشریح جزئیات تحقیقات واحدهای اطلاعاتی ارتش و نیروهای امنیت داخلی لبنان، به شناسایی دو مزدور (لبنانی) رژیم اسرائیل اشاره کرد که در ترور دست داشتند.

 

روزنامه الاخبار نوشت: یکی از این مزدوران به نام "محمد ح" دوشنبه شب 15 ژانویه خاک لبنان را به مقصد ترکیه ترک کرده بود اما لبنان با تماس با سازمان اطلاعات ترکیه توانست وی را مسترد کند.

 

برخی منابع ذیربط به الاخبار گفتند:  تحقیقات از این فرد نشان می دهد که حمدان از هفت ماه قبل از عملیات ترور یعنی قبل از منتقل شدن به خانه ای که در آنجا ترور شد، زیر نظر بود. حمدان شش ماه قبل در منطقه سیروب در شهر صیدا سکونت داشت که در نزدیکی محله ای بود که "محمد ح" در آنجا سکونت داشت. از آن زمان، سازمان جاسوسی رژیم اسرائیل این مزدور خود را مامور زیر نظر گرفتن حمدان کرد.

 

به نوشته الاخبار، دومین مزدور هم فردی به نام "محمد ب" بود که تحقیقات واحد اطلاعات لبنان نشان می دهد او مزدور اصلی دستگاه جاسوسی رژیم اسرائیل در عملیات ترور حمدان بود و با اجاره یک انبار در نزدیک خانه حمدان به بهانه انبار کردن پوشاک؛ این رهبر حماس را از نزدیک زیر نظر داشت.

 

محققان واحد اطلاعات لبنان حتی معتقدند که "محمد ب" برای زیر نظر گرفتن حمدان یک دوربین مدار بسته در محدوده انبار نصب کرده بود اما محققان بعد از شناسایی و تفتیش انبار، مدارک یا تجهیزاتی بدست نیاورند. آنها فکر می کنند که سازمان جاسوسی رژیم اسرائیل هرگونه مدرک یا تجهیزات ارزشمند را قبل از اجرای عملیات ترور از آن خارج کرده است. "محمد ب" سپس خاک لبنان را شب 14 ژانویه به مقصد ترکیه و از آنجا از طریق ایتالیا به هلند ترک کرد. به گفته منابع ذیربط در تحقیقات، این فرد در چند روز پیش از عملیات ترور، حمدان را از نزدیک زیر نظر داشت.

 

نقش "محمد ب" به زیر نظر گرفتن حمدان محدود نشد بلکه اربابانش از وی خواستند تا یک زن را از بیروت تا صیدا برای کارگذاشتن بمب در زیر خودروی حمدان همراهی کند. "محمد ب" و این زن ناشناس پنحشنبه شب 11 ژانویه 2018 به شهر صیدا رفتند.

 

محققان واحد اطلاعات ارتش لبنان معتقدند که آنها بمب را شبانه کارگذاشته اند زیرا حمدان فقط روزهای جمعه و یکشنبه از خودروی خود استفاده نکرده بود.

 

"محمد ب" و این زن قصد داشتند که پنجشنبه شب بمب را در خودروی حمدان کاربگذارند اما تصادفا هنگامی که می خواستند این کار را در پارکینگ خانه حمدان انجام دهد، یکی از همسایگان ساعت سه صبح از مسافرت برگشت و آنها را در داخل پارکنیگ مشاهده کرد. وی از آنها علت حضورشان در این ساعت شب در پارکینگ را پرسید که "محمد ب" گفت که برای شستن دست هایش آمده است و اسم نگهبان منزل را گفت و افزود که این نگهبان، آنها را می شناسد.

 

وقتی این شاهد اسم نگهبان را شنید؛ توجه بیشتری نکرد و از آسانسور بالارفت و و "محمد ب" و این زن نیز بدون کارگذاشتن بمب خانه را ترک کردند.

 

براساس گفته های این شاهد و نگهبان خانه و فردی که "محمد ب" انبار را از او اجاره کرده بودند، محققان واحد اطلاعات ارتش لبنان توانستند که چهره "محمد ب" را نقاشی کنند و واحد اطلاعات ارتش سپس توانست هویت او را به طور کامل شناسایی و همسر و اعضای خانواده اش را مورد بازجویی قرار داده و عکس واقعی او را بدست آورد. آنها همچنین چهره زن یاد شده را نقاشی کردند که به گفته شاهدان، دارای چهره ای شرقِ آسیایی بود و عینک طبی به چشم داشت.

 

"محمد ب" به همراه این زن ناشناس بار دیگر شنبه شب برای کارگذاشتن بمب به خانه حمدان برگشتند و این زن آن را کارگذاشت و سپس به همراه "محمد ب" به بیروت رفت. این زن صبح یکشنبه از فرودگاه بیروت به قطر و از آنجا به کشور ثالثی رفت که هنوز مشخص نشده است.

 

"محمد ب" صبح روز اجرای عملیات ترور نیز با مردی ناشناس از بیروت به صیدا آمد. این دو نفر خودروی حمدان را از فاصله بیش از یکصد متری زیر نظر گرفته و منتظر شدند تا حمدان از آسانسور پایین آمده و به سمت خودروی خود برود و درب خودرو را باز کرده و روی صندلی بنشیند. اما حمدان از ترور جان سالم بدر برد زیرا وی بدون نشستن در خودرو، دست خود را از بیرون ماشین دراز کرده و موتور را روشن کرد؛ به گونه ای که بدنش بیرون از ماشین قرار داشت. " محمد ب" و مرد ناشناس فکر کرده بودند که وی سوار خودرو شده است و روی صندلی نشسته است لذا یکی از آنها بمب را منفجر کرد. حمدان زخمی شد و به بیمارستان انتقال یافت.

 

واحد اطلاعات نیروهای امنیت داخلی لبنان نیز در تحقیقات فشرده خود توانست هویت زن و مرد ناشناس محل های سکونت آنها در لبنان را مشخص کند. زن دارای تابعیت عراقی - سوئدی بود و مرد دارای تابعیت گرجستانی. این مرد فرودگاه بیروت را به مقصد کشور ثالثی از طریق قطر ترک کرد و این زن نیز 14 ژانویه سال 2018 میلادی شبانه به فرانسه رفت.

 

براساس منابع ذیربط در تحقیقات، هر یک از این دو نفر به طور جداگانه با "محمد ب" یا بدون او و با خودروی "محمد ح" یا تاکسی در لبنان تردد می کردند و چند بار بین بیروت و صیدا تردد کردند.

 

مراجع ذیربط در رسیدگی به پرونده ترور حمدان با قاطعیت می توانند بگویند که این تبعه گرجستانی و این تبعه سوئدی –عراقی، افسران یکی از دستگاههای جاسوسی دشمن صهیونیست بودند و تحقیقات درباره این پرونده و احتمال وجود مزدوران یا افسران دیگر همچنان ادامه دارد.

منبع: تسنیم

۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۴۳
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

نگاهی گذرا به برخی از ادله شهادت حضرت زهرا(س)

 

 در نقل‌هایی از ائمه اطهار علیهم‌السلام و در زیارت وجود مقدس حضرت زهرا علیهاالسلام به شهادت آن وجود مقدس اذعان شده است و به صراحت شهادت آن حضرت ذکر شده است. آن وجود مقدس در دفاع از ولایت با ایستادگی و مقاومتی که از خود نشان داد به عنوان بزرگترین الگوی دفاع از ولایت و ولایت مداری برای تمام مردان و زنان شناخته شد و راهنمای همگان در مسیر هدایت دنیا و آخرت گردید.
به مناسبت سالروز شهادت سرور زنان عالمیان؛

نگاهی گذرا به برخی از ادله شهادت حضرت زهرا(س) / رجبی دوانی: در شهادت حضرت زهرا «نقلا و عقلا» شک و شبهه ای وجود ندارد/ حفظ وحدت و برادری، محور مباحث علمی فریقین است

در نقل‌هایی از ائمه اطهار علیهم‌السلام و در زیارت وجود مقدس حضرت زهرا علیهاالسلام به شهادت آن وجود مقدس اذعان شده است و به صراحت شهادت آن حضرت ذکر شده است. آن وجود مقدس در دفاع از ولایت با ایستادگی و مقاومتی که از خود نشان داد به عنوان بزرگترین الگوی دفاع از ولایت و ولایت مداری برای تمام مردان و زنان شناخته شد و راهنمای همگان در مسیر هدایت دنیا و آخرت گردید.

گروه معارف - رجانیوز: به ایام شهادت حضرت زهرا(س) به نقل 75 روز نزدیک شده ایم . یکی از مهم ترین وقایع بعد از شهادت رسول گرامی اسلام(ص) و صدالبته طول تاریخ اسلام همان واقعه تلخ و جانگداز شهادت سیده نساء عالمیان است. ای کاش این ماجرای سنگین و تلخ یک رویا بود اما تحقیقات و تاملات دقیق علمی نشان می دهد واقعه شهادت دختر پیامبر اسلام یک حقیقت محض است. 

 

گرچه بررسی این موضوع هرگز نباید به وحدت و برادری میان مذاهب مختلف اسلامی خدشه ای حتی اندک وارد نماید اما نخبگان و علمایی از هر مذهب که در این موضوع اختلاف کرده اند می توانند برای کشف شدن حقیقت در محیطی کاملا گرم و علمی و به دور از تعصبات و احساسات و با اهتمام تام به حفظ وحدت و برادری به تحقیق و بررسی بپردازند. 

 

در طول تاریخ اسلام و در راستای اثبات شهادت حضرت زهرا(س) ادله بسیاری وجود دارد که در همین جهت و در طول تاریخ اسلام  کتاب ها و مقالات متعددی تالیف و منتشر شده است. در این مطلب به انتشار اولین بحث از سلسله مباحث دکتر محمدحسین رجبی دوانی ، استاد برجسته تاریخ اسلام با موضوع فاطمیه می پردازیم و در پایان به برخی از ادله اثبات شهادت حضرت زهرا(س) می پردازیم. 

 

 
بررسی وفات یا شهادت حضرت زهرا (س)- 1
 
به مناسبت ایام فاطمیه نکاتی را در چند بخش پیرامون واقعه و فاجعه شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها سرور بانوان دو عالم و بزرگ بانوی بهشتی تقدیم حضور مخاطبان عزیز می نمایم.
 
اولین بحث، در ارتباط با شهادت آن حضرت یا مرگ طبیعی ایشان است .؟
 
1- منابع اهل تسنن عنوان می کنند که حضرت زهرا سلام الله علیها به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، حال آنکه جای سوال است که چگونه یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که در زمان حیات پدر در اوج نشاط و شادابی و جوانی بوده است، به یکباره دچار ضعف و بیماری گردد و در عنفوان جوانی از دنیا برود.
 
2-در نقل‌هایی از ائمه اطهار علیهم‌السلام و در زیارت وجود مقدس حضرت زهرا علیهاالسلام به شهادت آن وجود مقدس اذعان شده است و به صراحت شهادت آن حضرت ذکر شده است. آن وجود مقدس در دفاع از ولایت با ایستادگی و مقاومتی که از خود نشان داد به عنوان بزرگترین الگوی دفاع از ولایت و ولایت مداری برای تمام مردان و زنان شناخته شد و راهنمای همگان در مسیر هدایت دنیا و آخرت گردید.
 
3-گذشته از روایاتی که در ارتباط با شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها داریم، اهتمام بزرگان دینی ما به این امر هم خود جای توجه دارد. برخی از مخالفان و متعصبان عامه اینگونه مطرح می‌کنند که شیعه تا چندی پیش سخن از شهادت حضرت زهرا علیها‌السلام به زبان نمی آورده است و در چند سال اخیر است که این مطلب را عنوان می‌کنند. حال آنکه از گذشته و پیش از انقلاب اسلامی به عنوان شهادت حضرت زهرا علیها السلام مراسم برگزار می‌شد و این روز گرامی داشته می‌شد.
 
4- اما بعد از انقلاب اسلامی هر دو نقلی که برای شهادت آن حضرت ذکر شده است، یعنی ۷۵ روز و ۹۵ روز بعد از ارتحال نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم گرامی داشته می‌شود و در لسان حضرت امام خمینی رضوان الله علیه در همان سال های اول انقلاب واژه شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به خوبی و به صراحت بیان شده است و همچنین رهبر معظم انقلاب مدظله‌العالی با همه تاکیدی که بر مساله وحدت در جامعه اسلامی و فرق اسلامی دارند به صراحت به شهادت حضرت زهرا علیها‌السلام تاکید فرمودند و مراسم فاطمیه و شهادت آن بزرگترین بانوی دو عالم را هرساله در حسینیه امام خمینی برگزار می کنند.
 
بنابراین در شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام چه به صورت نقلی و چه به صورت عقلی شک و شبهه ای وجود ندارد. در ارتباط با عوامل شهادت حضرت زهرا علیها‌السلام، در مباحث بعدی حضور مخاطبان عزیز بحثی ارائه خواهد شد. 
 

استاد رجبی دوانی -1.mp3 | دانلود فایل

 

 

 

نگاهی گذرا به برخی از ادله شهادت حضرت زهرا(س) 
 
 
شهادت حضرت فاطمه زهراء (س) واقعیتی است که منابع حدیثی و تاریخ شیعه و سنّی بر آن گواه است. برخی به علت عدم آشنائی با حدیث و تاریخ، در این واقعیت تردید نموده اند. از اینرو گوشه ای از شواهد این مصیبت بزرگ را تنها از منابع معتبر اهل سنّت تقدیم پویندگان حق و حقیقت می نمائیم.

 

قال رسول اللَّه (ص): «... فتکون اوّل من یلحقنی من اهل بیتی فتقدم علیّ محزونة مکروبة مغمومة مقتولة ».

 

(فاطمه) اولین کسی از اهل بیتم می باشد که به من ملحق می گردد، پس بر من وارد می شود، محزون، مکروب، مغموم، مقتول...

فرائد السمطین ج 2، ص 34

 

قال موسی بن جعفر (ع): انَّ فاطمة (س) صدّیقة شهیده.

اصول کافی ج 1، ص 381

 

قال ابن عباس: إنّ الرّزیّة کُلَّ الرّزیة، ما حال بین رسول اللَّه (ص) و بین کتابه.

مصیبت تمام مصیبت آنگاه رخ داد که بین پیامبر (ص) و نوشتارش حائل گردیدند.

صحیح بخاری ج 1، 120

 

 

تاریخ و حدیث اهل سنت و شیعه گواه شهادت جانکاهی است که قافیه بزرگترین مرثیه تاریخ بشریت را می سازد. کوشش پی گیر هواداران بانیان این مصیبت نتوانسته است آن را از آخر این مرثیه جانگداز پاک کند. و هیهات، هیهات. از نوک قلم پوزش می طلبم و او را به بردباری و شکیبایی فرا می خوانم تا شاید بتوانم فریاد تاریخ را بر این فاجعه جانگداز به رشته تحریر درآوردم.

 

شهادت تنها یادگار پیامبر، «ام ابیها» صحیح بخاری، ج 3، ص 83، کتاب فضائل أصحاب النّبی (ص)، ب 42، ح 232 و ب 61، مناقب فاطمة، ح 278.«بضعة الرّسول» همان ب 42. و سیراعلام النبلاء، ج 2، ص 123 و... «سیده نساء العالمین»، «سیدة نساء اهل الجنّة» و... پس از رحلت آن حضرت آن هم با فجیعترین وضع، آن هم بوسیله... یعنی چه؟

 

آیا ممکن است؟ این خبر گوش هر انسان آزاده ای را می خراشد، هر عقلی را متحیّر می سازد، بر هر عاطفه ای سنگین می آید. گویا این همان امانتی است که بر کوهها و دریاها عرضه شد و آنها بر آن طاقت نیاوردند.

 

شاید همین امر موجب گردید تا توجیه گران تاریخ و افسانه پردازان الفت این واقعیت مسلم تاریخی را انکار کنند. امّا چه می شود کرد، ای کاش زبان لال می شد، قلم می شکست این خبر دهشت بار را نمی شنیدیم. و ای کاش آسمانها فرو می ریخت، کوهها متلاشی می شد، جهان بپایان می آمد و این فاجعه رخ نمی داد. چگونه بگویم؟ به که بگویم؟ چگونه ناله سرکنم؟ چگونه فریاد کشم؟ که این واقعیت تلخی است که تاریخ و حدیث معتبر گواه آن است.

 

این آوای شوم نه تنها از مسلّمات منابع معتبر شیعه است، بلکه معتبرترین کتابهای اهل سنت بر این مصیبت شاهدند. صحیح بخاری - معتبرترین کتاب، پس از قرآن در نزد اهل سنت - طلیعه این مصیبت را از قول ابن عباس در ضمن حدیثی چنین توصیف می کند «الرزیّة کلّ الزریّة» مصیبت آن مصیبتی که بر هر مصیبتی برتری دارد، بلکه آن مصیبتی که همه مصائب را در بر می گیرد، زمینه سازی برای این مصیبت عظمی بود. نسبت هذیان و... به پیامبر اکرم (ص) «غلبه الوجع» برای جلوگیری تأکید بیشتر بر سفارشات آن حضرت درباره شهید این مصیبت و... بود. و با جمله «عندنا کتاب اللَّه حسبنا» کتاب را از عترت جدا کرده و زمینه «الرّزیّة کلّ الرّزیّة» را فراهم کردند.

 

اینک متن حدیث ابن عباس گفت:

 

چون بیماری رسول خدا (ص) شدید گردید، فرمود: چیزی بیاورید تا بر آن برای شما نوشته ای بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید. عمر گفت: بر پیامبر (ص) بیماری چیره گردیده، کتاب خدا در دست ماست ما را بس است، پس اختلاف کردند وجنجال بالا گرفت. پیامبر (ص) فرمود: از نزد من بر خیزید درگیری در حضور من سزاوار نیست.

 

پس ابن عباس بیرون رفت ومی گفت: مصیبت، تمام مصیبت آنگاه رخ داد که بین پیامبر (ص) ونوشتارش حائل گردیدند.

 

«عن ابن عباس قال: لمّا اشتدّ بالنّبیّ (صلی الله علیه و سلم) وجعه، قال: ائتونی بکتاب اکتب لکم کتاباً لاتضلّوا بعده، قال عمر: انّ النّبیّ (صلی الله علیه و سلم) غلبه الوجع وعندنا کتاب اللَّه حسبنا، فاختلفوا وکثر الغلط، قال: قوموا عنّی ولاینبغی عندی التنازع، فخرج ابن عباس یقول: انّ الرزیّة کلّ الرزیّة ماحال بین رسول اللَّه (صلی الله علیه و سلم) وبین کتابه.»

 

صحیح بخاری، ج 1، ص 120، کتاب العلم، باب 82 کتابة العلم، حدیث 112. و ج 3، ص 318، کتاب المغازی، باب 199 مرض النّبیّ (ص) و وفاته، حدیث 872. و ج 4، ص 225، کتاب المرض و الطب، باب 357 قول المریض قوموا عنّی، حدیث 574. و ص 774، کتاب الاعتصام، باب 1191 کراهیة الخلاف، حدیث 2169.

 

شاید آنانکه کلام ابن عباس را می شنیدند که می گوید: «الرّزیّة کلّ الرّزیّة» وای مصیبت جامع، حیران و آشفته خاطر بودند که یعنی چه؟ ! ابن عباس چه می گوید؟ ! امّا پس از چند روز انگشت شمار نسبت دهنده هذیان و یاوه گویی به پیامبر (ص) کلام دیگری گفت: به خدا قسم خانه را با شما آتش می زنم. این ماجرا در منابع فراوانی از اهل سنت آمده که فقط به چند نمونه آن اشاره می شود.

 

الف: ابو بکر عبداللَّه بن محمد بن ابی شیبه، شیخ و استاد بخاری، در کتاب المصف، می گوید:

 

«آنگاه که بعد از رسول خدا (ص) برای ابوبکر بیعت می گرفتند. علی (ع) وزبیر برای مشورت در این امر نزد فاطمه (س) دختر پیامبر (ص) رفت وشد می کردند. عمر بن خطاب با خبر گردید وبنزد فاطمه (س) آمد وگفت: ای دختر رسول خدا (ص) ! به خدا در نزد ما کسی از پدرت محبوبتر نیست وپس از او محبوبترین تویی ! ! وبه خدا قسم این امر مرا مانع نمی شود که اگر آنان نزد تو جمع شوند، دستور دهم که خانه را با آنها به آتش کشند. اسلم گفت: چون عمر از نزد فاطمه (س) بیرون شد، علی (ع) و... به خانه بر گشتند. پس فاطمه (س) گفت: می دانید که عمر نزد من آمد، وبه خدا قسم یاد کرده اگر شما (بدون اینکه با ابوبکر بیعت کنید) به خانه برگردید خانه را با شما آتش می زند؟ وبه خدا قسم که او به سوگندش عمل خواهد کرد »

«حین بویع لأبی بکر بعد رسول اللَّه (ص) کان علیّ والزبیر یدخلان علی فاطمة بنت رسول اللَّه (ص) فیشاورونها ویرجعون فی أمرهم، فلمّا بلغ ذلک عمر بن خطاب، خرج حتّی دخل علی فاطمة فقال: یا بنت رسول اللَّه (ص) واللَّه ما أحد أحب إلینا من أبیک وما أحد أحب إلینا بعد أبیک منک، وأیم اللَّه ما ذلک بمانعی أن اجتمع هؤلاء النفر عندک أن أمرتهم أن یحرق علیهم البیت. قال: فلمّا خرج عمر جاؤوها فقالت: تعلمون انّ عمر قد جائنی وقد حلف باللَّه لإن عدتم لیحرقنّ علیکم البیت، وأیم اللَّه لیمضینّ لما حلف علیه. »

کتاب المصنف، ج 7، ص 432، حدیث 37045، کتاب الفتن.

 

ب: همین مضمون را سیوطی در مسند فاطمه، آورده است. سیوطی، مسند فاطمه، ص 36. ج: ابن عبدالبر، در الاستیعاب، نیز این داستان را نقل کرده است. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج 3، ص 975. و...:

 

و سپس با مشعلی بر در خانه فاطمه آمد و در جواب فاطمه که فرمود: آیا من نظاره گر باشم و تو خانه مرا آتش بزنی؟ گفت: بلی. چنانکه بلاذری می گوید: « ابوبکر به علی (ع) پیام فرستاد تا با وی بیعت کند امّا علی نپذیرفت. پس عمر با مشعلی آمد، فاطمه (س) نا گاه عمر را با مشعل در خانه اش یافت، پس فرمود: یابن الخطّاب ! آیا من نظاره گر باشم وحال آنکه تو در خانه ام را بر من به آتش می کشی؟ ! عمر گفت: بلی. »

 

«انّ ابابکر ارسل الی علیٍّ یرید البیعة، فلم یبایع فجاء عمر ومعه فتیلة فتلقته فاطمة علی الباب، فقالت فاطمة: یابن خطاب ! أتراک محرقاً علیَّ بأبی؟ ! قال: نعم. »

بلاذری، انساب الاشراف، ج 1، ص 586.

 

وابوالفداء نیز می گوید:

 

« سپس ابوبکر عمر بن خطاب را به سوی علی وآنانکه با او بودند فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه (س) بیرون کند. وگفت: اگر از دستور تو سر باز زدند با آنان بجنگ.

پس عمر مقداری آتش آورد تا خانه را آتش زند.

 

پس فاطمه (س) بر سر راهش آمد وفرمود: کجا؟ ای پسر خطاب ! آمده ای تا کاشانه ما را به آتش کشی؟ ! گفت: بلی. یا در آنچه امت وارد شده اند وارد شوند. »

 

« ثمّ انّ ابابکر بعث عمر بن خطاب الی علیٍ ومن معه لیخرجهم من بیت فاطمة (رضی اللَّه عنها) وقال: ان ابی علیک فقاتلهم، فاقبل عمر بشی ء من نار علی ان یضرم الدار، فلقیته فاطمة (رضی اللَّه عنها) وقالت: الی این یابن الخطّاب؟ ! أجئت لتحرق دارنا؟ ! قال: نعم، او یدخلوا فیمادخل فیه الامّة. »

ابوالفداء، تاریخ ابی الفداء ج 1 ص 156. دار المعرفة، بیروت.

 

این سخن و این رفتار تفسیری بر کلام ابن عباس «الرزیّة کلّ الزریّة» گردید. نه، سخن ابن عباس تفسیری به گستردگی تاریخ، بلکه به وسعت... دارد، که در این رزیّه و ماتم، تاریخ قصیده ای سروده است، که این گفته و کرده عمر جزء اوّلین مصرعهای آن قصیده بود. شاید ابن عباس هم از آن غزلی که عمر سرائید «غلبه الوجع» در ابتدا «الرزیّة کلّ الزریّة» را درک نمی کرد. و تنها پیامبر اکرم (ص) در بستر بیماری این غزل غم را تا به پایان خواندند، که درد و تلخی آن، سختی بیماری را تحت الشعاع قرار داد. از اینرو عالم بزرگ سنی شافعی جوینی - استاد جمعی از علمای اهل سنت، که یکی از شاگردانش - ذهبی - که به شاگردیش افتخار می کند و می گوید:

 

سمعت من الإمام المحدّث الأوحد الأکمل فخرالإسلام صدرالدّین... و کان دیّناً صالحاً.

تذکرة الحفاظ، ج 4، ص 1505، رقم 24.

 

از پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که فرمود:

 

«چون به دخترم فاطمه می نگرم بیاد می آورم آنچه را که بعد از من بر سر او خواهد آمد و حال آنکه در خانه اش ذلّت وارد گردیده، از وی هتک حرمت شده، حقش غضب، و ارثش منع شده، پهلویش شکسته و جنینش سقط گردیده و او فریاد برمی آورد « یا محمداه ».... پس او اولین کسی از اهل بیتم می باشد که به من ملحق می گردد، پس بر من وارد می شود، محزون، مکروب، مغموم، مقتول... ».

 

«..وانّی لمّا رأیتها ذکرت ما یصنع بعدی، کانّی بها وقد دخل الذّل بیتها وانتهکت حرمتها وغصبت حقّها ومنعت ارثها وکسرت جنبها واسقطت جنینها وهی تنادی: یإ؛ محمداه...فتکون اوّل من یلحقنی من أهل بیتی فتقدم علیّ َ محزونة مکروبة مغمومة مغصوبة مقتولة. »

فرائد السمطین، ج 2، ص 34، 35 طبع بیروت.

 

هنگامی با مشعل آتش برای تسلیت دختر پیامبر اکرم (ص) آمدند که وی «به محسن» باردار بود و تهاجم به خانه و... موجب قتل محسن طفلی که هنوز پابه دنیا ننهاده بود گردید. چنانکه ابن ابی دارم - آنکه ذهبی وی را «الامام الحافظ الفاضل... کان موصوفاً بالحفظ و المعرفة» خوانده - جمله «إنّ عمر رفس فاطمة حتّی اسقطت بمحسن ؛ عمر لگدی بر حضرت زهرا (س) زد تا محسن سقط گردید ». را مورد تقریر و تأیید قرار داده، تا مورد نکوهش گروهی قرار گرفت.

 

«کان ابن ابی دارم مستقیم الامر عامة دهره ثم فی آخر ایامه کان اکثر ما یقرء علیه المثالب حضرته و رجل یقرء علیه ان عمر رفس فاطمة حتی اسقطت بمحسن. »

سیر اعلام النبلاء، ج 15، ص 578.

 

روشن است زنی که در اثر تهدید به احراق بیت و آتش زدن خانه اش و سقط جنینش و... مریض گردد و مرض او در زمان کوتاهی منجر به فوت وی شود، این فوت شرعاً و عرفاً و عقلاً قتل و شهادت محسوب می گردد، و به عامل جنایت مستند می باشد، و نیازی به دلیل دیگری ندارد. از اینرو است که ائمه معصومین: واهل بیت رسول خدا (ص) مادر خود را شهید می خواندند. چنانکه حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود:

 

«إنّ فاطمة (س) صدیقة شهیدة»

اصول کافی، ج 1، ص 381، ح 2.

 

با آنچه گفته شد جای تردیدی باقی نمی ماند، و شهادت دختر پیامبر (ص) برای هیچ شیعه و سنی منصف و غیرمتعصبی قابل انکار نیست. در عین حال باز هم این قصّه بر باورهای بسیاری سنگین می آید و جا دارد که فریاد برآورند که: آه چه می گوئی؟ چه می نویسی؟ ساکت باش؟ مگر ممکن است راست باشد؟ اگر راست است، پس چرا افلاک می گردند؟ خورشید می تابد؟ و.... مگر خدا به پیامبرش نفرمود: «لولاک لما خلقت الأفلاک» و پیامبر اکرم (ص) درباره دخترش نفرمود: «فاطمة بضعة منّی؛ فاطمه پاره تن من است»؟

 

شاید بخاری به دروغ، طلیعه این غزل را سروده است «غلبه الوجع»، «عندنا کتاب اللَّه حسبنا»، «الرزیّة کلّ الزریّة»؟ مگر صحیح بخاری معتبرترین کتاب اهل سنت نیست؟ چرا این جملات را آن قدر تکرار کرده؟ چرا وی مراسم غریبانه به خاک سپاری فاطمه را در نیمه شب دور از انظار خلیفة و... ذکر کرده؟ ومی گوید:

 

چون فاطمه وفات کرد شوهرش علی (ع) وی را شبانه به خاک سپرد وابوبکر را خبر نکرد وخود بر او نماز گزارد.

فلمّا توفّیت دفنها زوجها علیّ لیلاً و لم یؤذن بها ابابکر و صلّی علیها...

صحیح بخاری، ج 3، ص 253، کتاب المغازی، باب 155 غزوة خیبر، حدیث 704.

 

چرا کراهیت علی (ع) ملاقات با عمر را ذکر کرده؟

... أن ائتناو لا یأتنا احد معک کراهیّة لمحضر عمر.

 

همان مدرک اگر بخاری می بود شاید می گفت: من تنها نبودم، مسلم هم همین جریان را نقل کرده وگفته است: که ابن عباس بر این رزیّة چنان گریست که از اشکاهایش ریگها تر شدند:

« قال ابن عباس: یوم الخمیس وما یوم الخمیس، ثمّ بکی حتّی بلّ دمعه الحصی ، فقلت یا بن عباس وما یوم الخمیس؟ قال: اشتدّ برسول اللَّه (صلی الله علیه و سلم) وجعه فقال ائتونی اکتب لکم کتاباً لاتضلّوا بعدی فتنازعوا وما ینبغی عند نبیّ تنازع، وقالوا ما شأنه أهجر استفهموه، قال: دعونی... »

 

ابن عباس گفت: روز پنجشنبه، چه روز پنجشنبه ای سپس گریست تا آب دیدگانش ریگها را تر کرد. پس گفتم: روز پنجشنبه چیست؟ گفت: بیماری رسول خدا (ص) شدید گشت، پس فرمود: بیاورید تا برای شما نوشتاری بنویسم که بعد از من گمراه نشوید. پس نزاع کردند، ونزاع در نزد پیامبر سزاوار نیست، و گفتند او را چه شده است، هزیان می گوید، از او جویاشویم، فرمود، رها کنید مرا...

صحیح مسلم، ج 3، ص 455، کتاب الوصیّه باب 5 الوقف ح 22.

 

ابن ابی شیبه استادم قبل از من فاجعه را روشن تر بیان کرده که تهدید بآتش کشیدن خانه را ذکر کرده. مطلب روشن تر از آن است که بتوان آن را مخفی کرد، چه اینکه این مطلب در منابع معتبر ما اهل سنت فراوان آمده.

 

شاید کسی تصّور کند: آنچه به سند صحیح ومعتبر ثابت وغیر قابل انکار است، تهدید به آتش کشیدن خانه فاطمه (س) است، امّا اصل آتش زدن ثابت نیست. بلی، کلام ابن ابی شیبه به تنهایی آتش زدن بیت وحی را ثابت نمی کند، امّا بخاری با نقل بیعت نکردن علی (ع) با ابوبکر از به آتش کشیدن بیت نبوّت خبر می دهد. زیرا در نقل ابن ابی شیبه خواندیم که عمر قسم یاد کرد اگر بیعت نکنند دستور می دهم تا خانه را با اهلش آتش زنند. آنچنان سوگند عمر جدّی بود که فاطمه (س) سوگند می خورد که عمر به قسمش وفا خواهد کرد. وبخاری آورده است:

 

«فاطمه (س) بر ابوبکر غضب نمود پس با وی قهر کرد پس با او سخنی نگفت تا وفات نمود وبعد از پیغمبر (ص) شش ماه زندگی کرد... (و علی (ع)) در این ماههابیعت نکرد.

«فوجدت فاطمة علی ابی بکر فی ذلک فهجرته فلم تکلمه حتّی توفیّت وعاشت بعد النّبیّ (صلی الله علیه و سلم) ستّة اشهر... ولم یکن یبایع تلک الاشهر. »

صحیح بخاری، ج 3، ص 253، کتاب المغازی، باب 155 غزوة خیبر، حدیث 704.

 

پس بنا بر این چنانکه بلاذری در انساب الاشراف می گوید:

« فلم یبایع فجاء عمر ومعه فتیلة ».

 

عمر به مقتضای قسمش عمل کرد وبیت اهل البیت را به آتش کشید.

 

وآنچه برخی نقل کرده اند که علی (ع) پس از تهدید ناگزیر از بیعت شد ونوبت به احراق نرسید، مخالف نقل بخاری است، که در نزد اهل سنت از اعتبار بیشتری برخوردار است، ونیز شواهد حدیثی وتاریخی، آن رامردود می داند. بلی قافیه این مرثیه و نوحه با سرودن طلیعه آن به زبان هر سراینده ای جاری می شود، چون با قسم به آتش زدن خانه، وسپس برای وفاء به قسم با مشعل به در خانه آمدن، و سقط جنین و... از دنیا رفتن پس از مدت کوتاهی، قتل و شهادت و مستند به این مقدمات خواهد بود.

 

هر چند بعضی از ناقلین این مرثیه و مصیبت به نتیجه آن تصریح نکرده باشند. امّا همانطور که گذشت این مرثیه به وسیله پدر فاطمه (س) پیامبر اکرم (ص) و فرزندانش ائمه اطهار: تا پایان سرائیده شد. تا اینجا به گوشه ای از شواهد تاریخی حدیثی بر شهادت فاطمه زهرا (س) از منابع معتبر اهل سنت اشاره شد. مطلب آنقدر واضح و روشن است که نیازی به تکثیر منابع نیست.

 

امّا از طرف دیگر فاجعه آن قدر بزرگ و سنگین است که هر چند نتوان در ادلّه و مستندهای تاریخی و حدیثی آن خدشه نمود، امّا باز هم عواطف و احساسات به سختی می تواند آن را باور کند.

 

مگر علی (ع) نبود؟ چگونه جرأت کردند؟ علی (ع) می دید؟ می دید فاطمه (س) را می زدند؟ می دید آتش شعله می کشد؟ می دید مصیبتهایی که روزگاران را همچون شب تار و سیاه کرده است بر فاطمه (س) می بارد؟ ! چگونه جرأت کردند؟

 

مگر ندیده بودند علی (ع) در خیبر را چگونه از جا کند؟ مگر ندیده بودند علی (ع) مرحب را چگونه دو نیم کرد؟ مگر ندیده بودند علی (ع) عمرو بن عبدود را...؟ مگر ندیده بودند؟؟؟

مگر ندای جبرئیل را نشنیده بودند «لا سیف الاّ ذوالفقار و لا فتی الاّ علی» چگونه جرأت کردند؟ بلی علی (ع) را دیده بودند.

 

ای کاش علی (ع) را فقط در این صحنه ها دیده بودند تا جرأت نمی کردند. حلم علی را هم که از کوهها سختتر بود دیده بودند.

 

یافته بودند که علی (ع) نفس پیغمبر (ص) است، و پیغمبر را نیز سالها آزموده بودند، اکنون شروع ماجرا نبود. قبل از آن بر پیامبر (ص) جرأت می کردند. و او را می آزردند ! آن هم نه آزاری همچون آزار مشرکان مکّه، که بر آن حضرت سنگ و خاک و خاکستر و زباله می ریختند ! از آن زشتتر ! و نه آزاری همچون آزار مشرکان و یهود و نصاری در جنگها با تیر و نیزه و شمشیر، بلکه از آن سختتر ! آزار در مورد همسران پیامبر (ص): آه چه دشوار است بر غیرت اللَّه. باید سر بر دیوار نهاد و تا ابد بر مظلومیت محمد (ص) خون گریست « که او فرمود: «ما اوذی نبیّ بمثل ما اوذیت» بجای اینکه با پیروزی ها اذیّت و آزارها کم شود افزون می گردید ! و با رحلتش به اوج رسید.

 

یافته بودند که سماحت و عظمت پیامبر (ص) بر شجاعت و قدرتش فزونی دارد. دیده بودند در مقابل اذیّتهای مشرکین قریش نفرین نمی کرد و می فرمود «انّ قومی لا یعلمون» و در مقابل آنانکه بر آن حضرت شمشیر کشیده بودند فرمود: «اذهبوا انتم الطّلقاء» لذا بر آن حضرت جرأت می کردند.

 

او حیا می کرد که خود در مقابل آزارهایی که بر وی وارد می شد اعتراض کند، او دین خدا را پاس می داشت، و خدا به دفاع از او می پرداخت.

 

از آیات سوره احزاب استفاده می شود که: جمعی سرزده و بدون اذن وارد خانه پیامبر (ص) می شدند. چون آنها را دعوت به میهمانی می کردند، پس از پذیرایی دور هم می نشستند و با هم به گفتگوهای بیهوده و حتی آزاردهنده ای می پرداختند. و گاه چون از زنان پیامبر چیزی می خواستند ناگهان پرده را بالا زده و سؤال خود را مطرح می کردند. پیامبر از این وضع آزرده می گشت.

 

امّا حیا مانع بود تا آنها را از این رفتارهای ناهنجار و ناشایسته منع کند. خداوند آیاتی را فرو فرستاد و آنها را از این رفتار ناشایست خصوصاً در مورد همسران پیامبر بر حذر داشت.

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلی طَعامٍ غَیْرَ ناظِرینَ إِناهُ وَ لکِنْ إِذا دُعیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسینَ لِحَدیثٍ إِنَّ ذلِکُمْ کانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیی مِنْکُمْ وَ اللَّهُ لا یَسْتَحْیی مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِن .

 

ای کسانی که ایمان آورده اید ! به خانه های پیامبر داخل نشوید مگر بشما برای صرف غذا اجازه داده شود، بدون اینکه چشم به ظرف غذای وی بدوزید، امّا هنگامی که دعوت شدید داخل شوید، ووقتی غذا خوردید پراکنده شوید، و (بعد از صرف غذا) به بحث وگفتگو ننشینید، این عمل، پیامبر را می آزارد، ولی از شما شرم می کند (وچیزی نمی گوید)، امّا خدا از (بیان) حق شرم ندارد. وهنگامی که چیزی از آنان (همسران پیامبر) می خواهید از پشت پرده بخواهید، این کار برای پاکی دلهای شما وآنها بهتر است

سورة الاحزاب، آیة 53.

 

و سپس فرمود:

 

شما حق ندارید پیامبر (ص) را بیازارید و پس از او با همسرانش ازدواج کنید این رفتار شما نزد خداوند بزرگ است

وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِکُمْ کانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظیما

سورة الاحزاب، آیه 53.

 

و پس از چند آیه می فرماید:

 

آنانکه خدا و پیامبرش را می آزارند، خداوند برآنها در دنیا و آخرت لعن می فرستد و برای آنان عذابی خار کننده آماده فرموده است.

إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنهَُمُ اللَّهُ فیِ الدُّنْیَا وَ الاَْخِرَةِ وَ أَعَدَّ لهَُمْ عَذَابًا مُّهِینًا

سورة الاحزاب، آیه 57.

 

شاید بتوان یکی از اهم مصادیق آزار پیامبر (ص) را داستانی که بخاری آورده است به شمار آورد. حاصل داستان این است که زنان پیامبر اکرم (ص) در تاریکی شب با پوشش کامل به مکانی که خلوت و مناسب بود برای قضاء حاجت می رفتند. چون ام المؤمنین سوده قد بلندی داشت یا تنومند بود عمر وی را شناخت و فریاد برآورد که ای سوده تو نمی توانی خود را از ما پنهان کنی، بدان که ما تو را شناختیم. سوده بر می گردد، و به پیامبر شکوه می برد و آن حضرت می فرماید شما رخصت داده شده اید که برای حوائجتان خارج شوید. این داستان را بخاری در سه جا از کتاب صحیحش آورده است.

 

1 - در کتاب التفسیر سورة الاحزاب در ذیل آیات فوق:

 

« عن عَائِشَةَ  قالت خَرَجَتْ سَوْدَةُ بعد ما ضُرِبَ الْحِجَابُ لِحَاجَتِهَا وَکَانَتْ امْرَأَةً جَسِیمَةً لَا تَخْفَی علی من یَعْرِفُهَا فَرَآهَا عُمَرُ بن الْخَطَّابِ فقال یا سَوْدَةُ أَمَا والله ما تَخْفَیْنَ عَلَیْنَا فَانْظُرِی کَیْفَ تَخْرُجِینَ قالت فَانْکَفَأَتْ رَاجِعَةً وَرَسُولُ اللَّهِ e فی بَیْتِی وَإِنَّهُ لَیَتَعَشَّی وفی یَدِهِ عَرْقٌ فَدَخَلَتْ فقالت یا رَسُولَ اللَّهِ إنی خَرَجْتُ لِبَعْضِ حَاجَتِی فقال لی عُمَرُ کَذَا وَکَذَا... فقال إنه قد أُذِنَ لَکُنَّ أَنْ تَخْرُجْنَ لِحَاجَتِکُنَّ »

 

عایشه گفت: پس از آنکه آیه حجاب نازل گردید، سوده برای قضای حاجتش بیرون رفت، او زنی تنومند بود، از اینرو نمی توانست خود را از کسانیکه او را می شناختند پنهان کند عمر بن خطاب او را دید، وگفت: ای سوده ! به خدا نمی توانی خود را از ما مخفی نگاه داری، پس فکر کن چگونه خارج شوی گفت: پس بادگرگونی باز گشت وبر پیامبر وارد شد وگفت: یا رسول اللَّه ! من برای برخی از نیازهای خود بیرون رفتم: عمر به من چنین وچنان گفت... پس (پیامبر اکرم (ص) فرمود: شما اجازه داده شده اید تا برای نیازهایتان خارج شوید.

صحیح بخاری، ج 3، ص 451 باب 45، حدیث 1220.

 

2 - در کتاب النکاح باب خروج النساء لحوائجهن:

 

« عن عَائِشَةَ قالت خَرَجَتْ سَوْدَةُ بِنْتُ زَمْعَةَ لَیْلًا فَرَآهَا عُمَرُ فَعَرَفَهَا فقال إِنَّکِ والله یا سَوْدَةُ ما تَخْفَیْنَ عَلَیْنَا فَرَجَعَتْ إلی النبی e فَذَکَرَتْ ذلک له وهو فی حُجْرَتِی یَتَعَشَّی وَإِنَّ فی یَدِهِ لَعَرْقًا فَأَنْزَلَ علیه فَرُفِعَ عنه وهو یقول قد أَذِنَ الله لَکُنَّ أَنْ تَخْرُجْنَ لِحَوَائِجِکُنَّ »

 

(عایشة گفت: شبی سوده بنت زمعه بیرون رفت، عمر او را دید وشناخت، وگفت: به خدا ای سوده نمی توانی خود را از ما مخفی نگاه داری گفت: بسوی پیامبر (ص) باز گشت، پس ماجرا را برای آن حضرت نقل کرد، واو (ص) می فرمود: خدا به شما اجازه داده است تا برای نیازهایتان خارج شوید.)

همان، ج 4، ص 75، ب 116، ح 166.

 

3 - کتاب الوضوء باب خروج النساء الی البراز.

 

« عن عَائِشَةَ أَنَّ أَزْوَاجَ النبی  کُنَّ یَخْرُجْنَ بِاللَّیْلِ إذا تَبَرَّزْنَ إلی الْمَنَاصِعِ وهو صَعِیدٌ أَفْیَحُ فَکَانَ عُمَرُ یقول لِلنَّبِیِّ (ص) احْجُبْ نِسَاءَکَ فلم یَکُنْ رسول اللَّهِ (ص) یَفْعَلُ فَخَرَجَتْ سَوْدَةُ بِنْتُ زَمْعَةَ زَوْجُ النبی (ص) لَیْلَةً من اللَّیَالِی عِشَاءً وَکَانَتْ امْرَأَةً طَوِیلَةً فَنَادَاهَا عُمَرُ ألا قد عَرَفْنَاکِ یا سَوْدَةُ حِرْصًا علی أَنْ یَنْزِلَ الْحِجَابُ »

 

عایشه گفت: همسران پیغمبر (ص) در شب برای قضای حاجت به زمین وسیعی می رفتند، عمر به پیامبر می گفت: زنانت را از نامحرمان بپوشان امّا پیامبر (به نصیحت عمر) عمل نمی کرد، تا شبی سوده بنت زمعه که قامتی بلند داشت پس از پاسی از شب بیرون شد، پس عمر فریاد بر آورد: ای سوده بدان که تو را شناختیم، چون وی بر نزول آیه حجاب حریص بود.

همان، ج 1، ص 136، ب 109، ح 143.

 

معمولاً مفسرین شأن نزول آیات فوق را دو قضیّه ذکر کرده اند.

 

1 - داستان فوق

 

2 - اینکه یکی از اصحاب پیامبر (ص) گفت: چون پیامبر از دنیا رود من با فلان همسرش ازدواج خواهم کرد، این سخن به آن حضرت رسیده بسیار آزرده شد، پس آیات فوق نازل گردید.

گروهی از مفسران این شأن نزول را ذکر کرده اند از آن جمله است طبری در جامع البیان، و آلوسی در روح المعانی، و ابن کثیر در تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر صحابی مورد شأن نزول آیه را طلحه و همسری را که در نظر داشته عایشه دانسته است.

 

با وجود اینکه داستان عمر و سوده بعد از نزول آیه حجاب واقع گردیده به طوریکه در متن حدیث آمده است «بعد ما ضرب الحجاب». در عین حال سوء ادب و شرمنده نمودن و اذیت و آزار ام المؤمنین سوده حرم پیامبر را - که موجب آزردگی رسول خدا شده و یکی از اسباب نزول آیه شریفه (و ما کان لکم ان تؤذوا رسول اللَّه) حق اذیت و آزار پیامبر (ص) را ندارید - را جزء فضائل عمر و یا به تعبیر دیگر از موافقات عمر به شمار آورده اند.

 

مثلاً آلوسی پس از قبول اینکه کار عمر خلاف ادب و شرمنده نمودن سوده حرم رسول اللَّه (ص) و آزردن او است، می گوید:

 

عمر در این کار عیبی نمی دیده، چون گمان می کرده که بر این کار خیر عظیمی مترتب می گردد.

«وذلک أ حد موافقات عمر (ره) وهی مشهورة، وعدّ الشّیعة ما وقع منه من المثالب، قالوا: لما فیه من سوء الأدب وتخجیل سوده حرم رسول اللَّه (صلی الله علیه و سلم) وایذائها بذلک. واجاب أهل السّنة، بعد تسلیم صحة الخبر أنّه (ره) رأی أن لابأس بذلک، لما غلب علی ظنّه من ترتب الخیر العظیم... »

تفسیر روح المعانی، ج 22، ص 72.

 

و نیز بخاری - یا برخی از راویان حدیث - در کتاب وضوء این داستان را چنین توجیه کرده اند، که این اهانت و سوء ادب «حرصاً علی أن ینزل الحجاب» بوده.

صحیح بخاری، ج 1، کتاب الوضوء، باب 109 خروج النّساء الی البراز.

 

و حال آنکه خود در تفسیر سوره احزاب گفته است: این داستان پس از نزول آیه حجاب بوده است. همان.

 

این امر موجب گردیده تا برخی از شارحان بخاری ناگزیر شوند برای جمع بین این احادیث بگویند شاید این داستان مکرّر تحقق یافته است.

«قال الکرمانی: فان قلت: وقع هنا أنّه کان بعد ضرب الحجاب، وتقدم فی الوضوء أ نّه کان قبل الحجاب، فالجواب: لعله وقع مرتین. »

فتح الباری، عسقلانی، ج 8، ص 391.

 

به هر حال، آنگاه که حکومت در دست پیامبراکرم (ص) بود، و آنان محکوم بودند، بر آن حضرت جرئت می کردند. گاه با آرزوی رحلت پیامبر، خیال ازدواج با همسرش را در سر می پروراندند، گاه با عبارات توهین آمیزی همسران پیامبر (ص) را مخاطب قرار می دادند.

 

آه، این چه جرئتی وقیحانه است؟ تصور رحلت رهبران دینی برای ارادتمندانشان بسیار دشوار است. آه چه مظلومیتی؟ آه چه غربتی؟

یا رسول اللَّه «اصبنا بک یا حبیب قلوبنا فما اعظم المصیبة حیث انقطع عنا الوحی و حیث فقدناک». هنوز 60 بهار از عمر شریف و مبارکت نگذشته بود که تو را درباره همسرانت آزردند ! هوای ازدواج با همسرانت را پس از رحلتت در سر پروراندند ! با جمله های اهانت آمیز با ناموست سخن راندند ! تا خدا فرمود (وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً)

 

آه چه جرئتی؟ آیا این قوم پس از آنکه خود به حکومت رسیدند، و فاطمه (س) و اهل بیت پیامبر (ص) در ظاهر محکوم و مقهور گردیدند، برای پی گیری اهدافشان جرأت نخواهند داشت؟ چون دختر پیامبر است؟ چون همسر علی است؟ چون مصیبت زده است؟ آن هم به بزرگترین مصائب؟ نه، این امور بر جرئت آنان می افزود.

 

امّا هنوز جای سؤال است که چرا از شجاعت پیامبر (ص) و علی علیه السلام نمی هراسیدند و جرأت می کردند؟ یا به تعبیر دیگر، چرا پیامبر و علی صلوات اللَّه علیهما از شجاعت و غیرت خود بهره نمی گرفتند، تا مخالفان چنان جرأت کنند و بر آنها چیره شوند؟

 

اولاً: خاندان پیامبر (ص) همانند دیگران نیستند.

 

آنچه آنان را به عکس العمل وا می دارد فقط امر الهی و رضای اوست. آنان بر اساس تعصب، غضب، منافع شخصی، دفاع از خود و متعلقات خود حرکت نمی کنند. بلکه تنها مدافع دین و تابع وظیفه و امر الهی اند.

 

حضرت علی (ع) تنها بر اساس امر و فرمان عمل می کرد، او امر به صبر شده بود، پس امتثالاً لامر اللَّه سبحانه صبر کرد.

 

ثانیاً: روشن است که اگر به همسر یا مادر و خواهر کسی - هر چند ضعیف و غیرشجاع - هجوم برند، او در خانه نخواهد نشست و به دفاع برمی خیزد. امّا اگر بداند که مهاجمین می خواهند با تحریک احساسات، وی را به عکس العمل وادارند تا به اهداف شوم خود برسند. اگر شخصی با تدبیر و عاقل و مسلط بر نفس خود باشد هیچگاه دشمن را با عکس العمل به اهدافش نمی رساند.

 

علی (ع) می دانست آشوب و جنجال هدف مهاجمین است، تا در پرتو آن امر را مشتبه نموده و فرصت را برای معرّفی حق از علی و فاطمه علیهما السلام بگیرد. علی با صبر و بردباری نقشه شوم مهاجمین را خنثی کرد. و با فدا نمودن خود و همسرش، مسؤولیت بزرگ خود را برای حفظ دین ایفا و حجت را تا روز قیامت بر خلق تمام کرد.

 

و به این ترتیب پرسشهای فراوانی را پیش روی تاریخ قرارداد، که از آن جمله است: چرا خورشید عُمْر فاطمه (س) به آن زودی غروب کرد؟ آیا به مرگ طبیعی بود؟

تهدید به آتش کشیدن خانه در آن تأثیر نداشت؟

آتش زدن در خانه چطور؟

در به پهلوزدن چطور؟

سقط جنین و بیماری پس از آن باعث شهادت نبود؟

اگر اینها نبود؟ یا اینها موجب شهادت نبود؟

پس چرا: همانطور که بخاری ومسلم می گویند: فاطمه (س) تا آخر عمر از ابوبکر قهر بود؟

« فغضبت فاطمة بنت رسول اللَّه (ص) فهجرت ابابکر فلم تزل مهاجرته حتی توفّیت ».

صحیح بخاری، ج 2، ص 504، کتاب الخمس، باب 837، ح 1265.

 

« فوجدت فاطمة علی ابی بکر فی ذلک فهجرته فلم تکلّمه حتّی توفّیت. »

همان، ج 3، ص 252، کتاب المغازی، ب 155 غزوه خیبر، حدیث 704. و صحیح مسلم، ج 4، ص 30، کتاب الجهاد و السیر، باب 15، ح 52.

 

چرا در بخاری آمده است: فاطمه (س) پنهان بخاک سپرده شد؟

«فلمّا توفّیت دفنها زوجها علیٌّ لیلاً ولم یؤذن بها أبابکر وصلّی علیها. »

همان.

 

چرا چنانکه بخاری نقل کرده: نیمه شب دفن گردید؟

همان.

 

چرا قبر تنها یادگار پیامبر (ص) هنوز مخفی است؟ چرا پس از گذشت سالها از این ماجرا، مسلم آورده است که: علی (ع) ابوبکر و عمر را کاذب، آثم، غادر و خائن می دانست؟

قال عمر لعلی وعباس: « فرأیتماه (ابابکر) کاذباً آثماً غادراً خائناً... فرأیتمانی کاذباً آثماً غادراً خائناً... »

صحیح مسلم، ج 4، ص 28، کتاب الجهاد و السیر، باب 15 حکم الفئ، حدیث 49.

 

شاید اگر پس از آنچه بر فاطمه (س) گذشت علی (ع) بپامی خاست و با ضاربین و قاتلین فاطمه (س) درگیر می شد. امروز تحریف گران تاریخ می گفتند علی برای گرفتن حکومت به نبرد پرداخت و در زد و خوردها و درگیریها فاطمه کشته شد و علی (ع) قاتل فاطمه است. دیگر پاسخ سؤالات فوق چنین روشن نبود.

 

این قبیل امور از تحریف گران تاریخ بعید نیست، چه اینکه انکار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) کمتر از این نمی باشد. تحریف گران تاریخ، توجیه کنندگان حقایق، در مورد شهید جنگ صفین، عمّار یاسر، که پیامبراکرم (ص) فرموده بود: « یقتله الفئة الباغیة»:

 

« فراه النّبیّ (صلی الله علیه و سلم) فینفض التّراب عنه ویقول: تقتله الفئة الباغیة ویح عمّار یدعوهم الی الجنّة ویدعونه الی النّار»

صحیح بخاری، ج 1، ص 254، کتاب الصّلاة، باب 304، التعاون فی بناء المسجد.

 

تو را گروهی سرکش به شهادت می رسانند.

چون صدور این حدیث از پیامبراکرم (ص) مورد اتفاق بود، و قابل انکار نبود، و یکی از ادلّه روشن بغی و بطلان قاتلین عمّار و رهبرشان بود، آنانکه برای دفاع از معاویه از هیچ مکابره ای روی گردان نبودند، روز را تاریک و شب را روشن معرفی می کردند، مگر نگفتند علی قاتل عمّار است؟ چون وی را به جنگ آورده است؟ ! غافل از اینکه پیامبر اکرم (ص) در ادامه سخنش فرموده بود:

«یدعوهم الی الجنّة و یدعونه الی النار »

همان

 

عمّار آنان را به سوی بهشت می خواند و آنان عمّار را به سوی آتش دعوت می کنند.

و به این وسیله پیامبر اکرم (ص) مخالفان علی (ع) و رهبرشان را مصداق آیه شریفه:

وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ لا یُنْصَرُونَ   ؛ قرارداد.

سورة القصص، آیة 41.

 

 

------------------------------------------------------------------------------------------

منابع: 

بخش اول : کانال تلگرامی  رسمی اطلاع رسانی استاد رجبی دوانی 

بخش دوم: موسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج)

 
ن دوپا
۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۲۱
حسن حیدری

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/38793/B/13961106_0138793.jpg

۰ نظر ۰۹ بهمن ۹۶ ، ۱۴:۵۹
حسن حیدری