به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، روزنامه «جروزالم پست» در سرمقاله خود با پرداختن به مسئله کُردها در خاورمیانه، تاکید کرد که دلایل زیادی وجود دارد تا رژیم صهیونیستی از کردها حمایت کرده و همکاریهای دوجانبه را تقویت کند.
در ابتدای این یادداشت با اشاره به اینکه در سالهای اخیر تعداد زیادی از سیاستمداران اسرائیلی از جمله «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر، «شیمون پرز» رئیس و «آیلت شاکد» وزیر دادگستری این رژیم از حق کردها برای خودمختاری و به رسمیت شناخته شدن حمایت کردند، آمده است: «دلایل زیادی وجود دارد تا اسرائیل روابط و همکاریهایش با کردها را تقویت کند. حمایت از دولت مستقل کردها در عراق از جمله آنهاست.»
جروزالم پست دلایل را اینگونه مطرح میکند: «کردها و اسرائیل دشمنهای مشترکی دارند. پیشمرگههای دولت منطقهای کردستان درعراق اثبات کردهاند که موثرترین نیرو در مبارزه با داعش هستند.
کردهایی که تحت حزب دموکراتیک کردستان ایران سازمان دهی شدهاند، از معدود نیروهای مخالف موثر در برابر سپاه پاسداران هستند. طی چند ماه گذشته آنها حملات خود را احیا کرده و دهها سرباز ایرانی را کشتهاند.»
این روزنامه تاکید میکند که همکاری با کردها بخشی از استراتژی جانبی «دیوید بن گوریون» اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی بوده که طی آن اسرائیل حامیان منطقهای مختلفی را طلب میکند. تاسیس منطقه خودمختار کردها در عراق بخشی از پدیده بزرگتر ظهور گروههای شبهدولتی در منطقه است.
جروزالم پست ادامه میدهد: «در ایران، آنها آزادانه تحت حمایت کنگره ملیتهای ایران فدرال سازماندهی شدهاند. در سوریه کردها مناطق خودشان از دل آنچه که قبلا یک دولت عربی متحد بود، بیرون میآورند. ایجاد یک خودمختاری غیر عرب دیگر در خاورمیانه میتواند حقوق گروههای اقلیتی را حفظ کند.»
این روزنامه نوشت تمایل کردها برای داشتن یک دولت، «اسرائیل دوم» خوانده میشود و حمایت از دولت منطقهای کردستان و حقوق کردهای ایران را «کاری اخلاقی» توصیف کرد.
جروزالم پست با ادعای اینکه کردها، اسرائیل را متحد خود میدانند، ادعا کرد: «جامعه کردها آزادتر و صبورتر از جوامع همسایه هستند. مانند اسرائیل، زنان در نیروهای مسلح حضور دارند. یکی از رهبران گروهک حزب دموکرات کردستان ایران میگوید که کردها و اسرائیل دشمنان مشترکی دارند اما اسرائیل حامیان بیشتری دارد.»
دولت منطقهای کردستان در اسرائیل به رسمیت شناخته شده و این رژیم را بهترین حامی غربی از دولت مستقل کردی میداند. حمایت قوی سران یهودی و اسرائیلی اهمیت بالایی دارد.
این روزنامه تصریح کرد البته کردها میخواهند این روابط تا جای ممکن در پشت پرده باقی بماند. سران حزب دموکراتیک کردستان از علنی کردن روابطشان با اسرائیل نگران هستند. از نظر اقتصادی اما اسرائیل میتواند از کردها با خرید نفتشان حمایت کند.
جروزالم پست در پایان تاکید کرد روابط اسرائیل با کردها بهخاطر ضرورت، پیچیده و مخفی باقی میماند. پیچیده به این دلیل که اسرائیل باید با بازیگران کردی مختلفی در چهار کشور تعامل کند. مخفی از این لحاظ که کردها نمیتوانند روابطشان را با دولتهای یهودی آشکار کنند. اما روابط با کردها نه تنها منافع اسرائیل را تامین میکند بلکه فرصت نادری برای تطهیر وجهه اسرائیل است.
یادداشت امیر پوردستان خطاب به حسن عباسی:
فرمانده نیروی زمینی ارتش خطاب به حسن عباسی تأکید کرد: ارائه نامهتان به مجموعه ارتش برای عذرخواهی، نشان از شجاعت در پذیرش خطا و روح بلند و انتقادپذیر جنابعالی و درس بزرگ اخلاقی برای شاگردان است.
به گزارش میدان۷۲ در پی انتشار نامه عذرخواهی حسن عباسی از ارتش، امیر احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش یادداشتی خطاب به وی منتشر کرد که متن آن در ذیل آمده است.
استاد ارجمند جناب اقای دکتر حسن عباسی
سلام علیکم،
۱ـ تصویری که از جنابعالی در ذهن دلسوزان نظام وجود دارد، تصویر معلمی مهربان و انقلابی است که با آسایش و ارامش و مرخصی سالهاست وداع کرده و با کلامی آتشین و صریح، بی هیچ چشمداشتی در صحنه های دفاع از انقلاب و ولایت، خود را سپر بلا و آماج ناجوانمردیهای کینه توزان انقلاب ساخته و در این راه مقدس (لا تاخذ فی الله لومه لایم) را شعار خود قرار داده است.
۲ـ برادر عزیزم، خرده گرفتن به کلامی از جنابعالی به معنای نفی مجاهدتها و شجاعت ها و استحکام شما نبود که ما خود به عنوان همسنگرتان به مراتب بیش از عزیزان نسل سوم و چهارم به آن ایثارگریها اشراف داریم لکن دفاع از هویت و شخصیت یک سازمان، حقی طبیعی و مشروع برای افراد آن سازمان است بویژه مجموعه ای که مستقیما در سایه پرچم ولایت انجام وظیفه میکند.
۳ـ ارائه نامهتان به مجموعه ارتش جهت عذرخواهی، نشان از شجاعت در پذیرش خطا و روح بلند و انتقادپذیر جنابعالی و درس بزرگ اخلاقی برای شاگردان است که بدانند برای سلامت امور، هم باید منصفانه نقد کرد و هم شنید.
۴ـ افتخار ما و شما این است که توفیق سربازی در لشکر ولی امر مسلمین (حفظه الله) را داریم همانگونه که شما محبت خود را با عذرخواهی به برادران سربازتان نشان دادید، علاقه ما نیز کمافی السابق به جنابعالی و سایر مسئولانی که دل در گرو عشق به نظام و رهبری دارند بقوت خود باقی است.
سرباز ملت: احمد رضا پوردستان
منبع :فارس
مدیرعامل سابق بانک ملت که به تازگی بازداشت شده است پس از استعفا از مدیریت این بانک به سمت عضو هیئت مدیره بانک ملت منصوب شده است.
به گزارش میدان۷۲ بر اساس تصمیم هیئت مدیره بانک ملت در تاریخ ۴ مرداد ۹۵، علی رستگار سرخهای مدیرعامل مستعفی بانک ملت که به دلیل افشای فیش حقوقی نجومی از سمت خود استعفا داده و پس از آن از سوی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دلیل مفاسد اقتصادی بازداشت شده بود، به عنوان عضو موظف هیئت مدیره بانک ملت منصوب شده است.
رستگار سرخهای پس از افشای حقوق ۳۷ میلیونی و کمک ۵۰ میلیارد تومانی به یکی از نزدیکان رئیسجمهور استعفا کرد و پس از آن رسانهها افشا کردند که وی از محل دو شرکت در خارج از کشور طی ۱۱ ماه در سال ۹۴ حداقل مبلغ ۱۲۵ هزار دلار و ۲۰۰ هزار پوند دریافت کرده که بالغ بر ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان میشود.
پس از انتشار این اخبار بود که رستگار سرخهای در روزهای آخر تیر ماه از سوی سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شد و عزیز جعفری فرمانده کل سپاه در این باره گفت:« برخی فکر میکنند که فقط حقوقهای نجومی دلیل این بازداشتهاست اما پرونده مرتبط با یک فساد بزرگتری است. اینها یک شبکه بودهاند و برخی از سیاسیون نیز در این شبکه حضور دارند»
در روزهای بعد فاش شد که ارزش این فساد بانکی بزرگ به ۸۰۰ میلیون دلار بالغ میشود و پای دوزن نیز در این پرونده به میان آمد.
این دو زن برای عملیات انتقال پول توسط مفسدان حاضر در پرونده انتخاب شده بودند.
یکی از این متهمان که هم اکنون متواری است، خانمی هندی است که ۲۵۰ میلیارد تومان پول را از افراد حاضر در پرونده فساد بزرگ بانکی دریافت کرده و تاکنون این پول را پس نداده است.
متهم خانم دیگری هم که در این پرونده حضور دارد همسر یکی از بدهکاران بزرگ بانکی است که وی نیز ۳۵۰ میلیارد تومان از اموال بیت المال را گرفته و هم اکنون متواری است.
علیرضا زاکانی نماینده سابق مجلس پیش از این در یک نشست خبری درباره مفاسد بانک ملت با نام بردن از دو نفر از مفسدان گفته بود:« مالامیر و دانیالزاده افرادی هستند که فریدون پشت سر آنهاست و از دریافتکنندگان این تسهیلات و پورسانتها هستند.
این دو نفر بدهکار بانکی هستند و فریدون پشت سر اینهاست. بهعنوانمثال بانک ملت ۴۰۰ میلیون درهم با کارمزد صفر درصد به اینها داده و آنها این پول را به داخل کشور آوردهاند و از طریق صرافیها آن را تبدیل و مجدداً این پول را که با کارمزد صفر درصد از خود بانک ملت گرفته بودند در خود بانک ملت سرمایهگذاری کردند و سالانه ۲۴ درصد سود گرفتند. حالا حساب کنید که چه مقدار پول جابهجاشده است.»
در چنین شرایطی، رستگار سرخهای پس از استعفا و در شرایطی که به اتهام فساد در بازداشت به سر میبرد به سمت عضو موظف هیئت مدیره بانک ملت منصوب شده است.
طبق اطلاعات دریافتی از سازمان بورس، ۱۷٫۴۲ درصد از سهام بانک ملت مربوط به سهام عدالت، ۲۳ درصد هم از طریق شرکتهای زیرمجموعه وابسته به دولت در اختیار دولت است و در مجموع سهام مدیریتی این شرکت در اختیار دولت قرار دارد.
منبع: فارس
گروه سیاسی _ خبرگزاری فارس، امیر توانا _ به دوربین ها لبخند می زنند تا نشان دهند روابط صمیمانه ای بین آنها برقرار است و شاید سرآغاز یک دوره جدید از همکاری های مشترک باشد.
محمود عباس رئیس تشکیلات خود گردان حالا در کنار مریم رجوی همسر سرکرده ناپدید سازمان منافقین عکس های یادگاری گرفته است؛ حالا خیلی ها درباره دلیل این دیدار سوال می کنند.
دیدار رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با مریم رجوی حاوی پیام های مهمی است؛ پیام هایی که برخی صاحب نظران معتقدند سال هاست جنبش فتح سعی دارد به مخالفان سیاست های منطقه ای و جهانی ایران منتقل کند.
اخبار درز کرده از این دیدار نیز این گمانه زنی مطرح شده را تائید می کند که محمود عباس تلاش دارد برای تحت تاثر قرار دادن نفوذ و رابطه ایران با حماس (به عنوان گروه مخالف سازش با رژیم صهیونیستی) و حزب الله لبنان، با مخالفان جمهوری اسلامی ایران رابطه جدی برقرار کند؛ رابطه ای که انتخاب سازمانی مانند منافقین که تروریستی بودن آن دوره ای حتی مورد تائید غرب نیز قرار گرفته بود، حکایت از برنامه ریزی جدی در پشت پرده دارد.
اما این اولین بار نیست که تشکیلات خودگردان و در راس آن محمود عباس تلاش می کند در مقابل ایران خود را به غرب و سیاست های منطقه آن، نزدیک کند؛ از دید محمود عباس جمهوری اسلامی ایران به عنوان مخالفت سازش با رژیم صهیونیستی و مدافع خط مقاومت، به ویژه بعد از جنگ 22 روزه در اواخر سال 1387 و شکست حمله اسرائیل به غزه، دشمن اصلی تشکیلات خودگردان بود چون حمایت های ایران از دولت قانونی وقت (به رهبری حماس) یکی از دلایل پیروزی مقاومت شناخته می شد.
محمود عباس اما چند ماه بعد فرصت مناسبی برای جبران آنچه دشمنی ایران با سیاست های صلح جویانه تشکیلات خودگردان و حمایت از گروه های شیعی! می خواند، پیدا کرد؛ «انتخابات ریاست جمهوری دهم»
همپیمان امروز منافقین حامی چه گروهی در ایران بود؟/ کاندیدای 50 میلیون دلاری!
تاریخ اوایل بهمن ماه سال 89 را نشان می دهد؛ هنوز فضای سیاسی ایران تحت تاثیر انتخاباتی است که پس از آن سلسله ای از آشوب های ادامه دار رخ شکل گرفته است.
برخی بازیگران سیاسی بین المللی و منطقه ای به فکر بهره برداری از وقایع داخلی ایران هستند؛ غرب مذاکرات هسته ای را به حالت نیمه تعلیق درآورده و امیدوار است که ضعف داخلی، ایران به وادار به پذیرش شروط غرب کند؛ در این میان محمود عباس رئیس تشکیلات خود گردان نیز انتخابات ایران را فرصت مناسبی برای گرفتن امتیازات ویژه از غرب وهمچنین کاهش نفوذ ایران در بین گروه های مقاومت فلسطینی می بیند.
سند این موضوع اما نه از داخل نشریات ایران بلکه از روزنامه انگلیسی گاردین منتشر می شود؛ سندی که نشان می دهد محمود عباس در کوران انتخابات 88 در پی تاثیرگذاری در انتخابات ایران با حمایت از کاندیدایی خاص داشته است.
روزنامه انگلیسی گاردین طی گزارشی در شماره 26 ژانویه 2011 خود براساس اسنادی، فاش کرد که محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان به دنبال متقاعد کردن یک بازرگان فلسطینی به منظور اعطای کمک 50 میلیون دلاری به میرحسین موسوی برای تاسیسی یک ایستگاه رادیویی در پی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 2009(1388) بوده است.
گاردین می نویسد: «صائب عریقات مذاکره کننده ارشد تشکیلات خودگردان فلسطین در دیدار با جرج میچل فرستاده آمریکا به خاورمیانه، این اقدام عباس را مدرکی دال بر حمایت تشکیلات خودگردان فلسطین از اهداف استراتژیک آمریکا در منطقه به ویژه در تلاش هایش به منظور مقابله با نفوذ ایران نقل کرده که از جنبش های مقاومت مسلحانه حماس و حزب الله، حمایت مالی می کند.»
بر این اساس، عریقات خطاب به میچل در اکتبر 2009 اعلام کرد: «این لحظه واقعیت در خاورمیانه است. احمدی نژاد در غزه و لبنان است. پاکستان در حال اضمحلال است. دولتهای عربی کاری انجام نمی دهند. شما می دانید که ابومازن/محمود عباس مجبور بوده بازرگانی را متقاعد به پرداخت به موسوی برای راهاندازی {یک} ایستگاه رادیویی کند.»
به نوشته روزنامه انگلیسی گاردین، این مقام ارشد تشکیلات خودگردان در دیدار اکتبر 2009 خود با ژنرال جیمز جونز مشاور امنیت ملی آمریکا رقم کمک اعطایی به مبارزات انتخاباتی میر حسین موسوی را اعلام کرده و گفت:« 10 روز قبل ما مجبور شدیم یک بازرگان فلسطینی را به پرداخت 50 میلیون دلار به موسوی برای راه اندازی یک ایستگاه رادیویی متقاعد کنیم.»
گاردین از منابع مخالف ایرانی دریافته که این اقدام از سوی ایرانیها که به دنبال بهرهبرداری از تماسهای قدیمی با تشکیلات خودگردان بودهاند، صورت گرفته اما در این مساله ناکام ماندند.
گاردین در ادامه می نویسد: «اوایل سال جاری، این مقام تشکیلات خودگردان تصریح کرده بر این باور است که برای رهبری تشکیلات فلسطینی – که از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا حمایت مالی می شود- ضروری است که خود را در ارتباط با اولویت ها در خط مشی آمریکا و حوزههای مداخله نظامی آمریکا در خاورمیانه بزرگ، مفید فایده جلوه کند.»
در ادامه سند گاردین، اظهارات صائب عریقات مشخصا هدف تشکیلات خودگردان از این کمک 50 میلیون دلاری را فاش می کند؛ اظهاراتی که نشان می دهد تحلیل ها درباره حمایت فتح از گروه های مخالف ایران برای نشان دادن دوستی با غرب چندان دور از واقعیت نیست؛ «ما این رفتار عربی را نقض کردیم که به آمریکا برویم و صرفاً به آنها بگوییم چه نیازهایی داریم. بر عکس ما به اوباما می گوییم که ما توان کمک داریم...در پاکستان، سومالی، افغانستان، عراق و جاهای دیگر و سوریه، عربستان سعودی، مصر و اردن همه باید به اوباما بگویند که چگونه می توانند به وی کمک کنند. اگر کشورهای دیگر فکر می کنند می توانند از حماس به عنوان برگی استفاده کنند ما نیز اقدامی مشابه ای با آنها خواهیم کرد. ما خیریهای را اداره نمی کنیم. ایران در حال بازی است، آنها از حماس به عنوان برگی استفاده می کنند.»
بر اساس سند منتشره (صفحه دوم سند) صائب عریقات مذاکره کننده ارشد فلسطینی در دیداری با جیمز جونز مشاور امنیت ملی آمریکا در تاریخ 21 اکتبر 2009 در کاخ سفید با اشاره تلویحی به سفر محمود احمدی نژاد رییس جمهوری وقت ایران به لبنان می گوید:«10 روز قبل ما مجبور شدیم یک بازرگان فلسطینی را متقاعد به پرداخت 50 میلیون دلار به موسوی کنیم. در گذشته ما وارد مذاکرات می شدیم و به افراد اعتماد می کردیم و آنها ما را ناکام کردند؛ ما می خواهیم به شما{آمریکا} کمک کنیم.»
پس از افشای این سند مسئولان تشکیلات خودگردان آن را تائید کردند و آنرا تلاشی برای مقابله با آنچه سیاست های مداخله جویانه ایران می خواندند، عنوان کردند.
در این سو اما کاندیدای مورد نظر تنها به انتشار یک تکذیبیه کوتاه بسنده کرد و گزارش گاردین را «تلاشی برای بدنام کردن جنبش سبز!» عنوان کرد؛ اما برخی ناظران با توجه به حمایت های غرب از معترضان پس از انتخابات، انتشار چنین سندی در یک روزنامه انگلیسی (به عنوان حامی معترضان) و نه یک نشریه داخلی حامی ایران را، نشانه درست بودن سند منتشر شده می دانستند.
امروز اما برقراری رابطه رسمی تشکیلات خودگردان با گروهک منافقین می تواند جدی بودن سند ادعایی 6 سال پیش گاردین را به اثبات برساند و هدف برنامه ریزی شده غرب برای حمایت از مخالفان و چهره هایی که ظرفیت ایجاد جنجال در ایران را دارند، افشا کند.