حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی مرداد ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۴۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

هدفتان انجام تکلیف باشد؛ نه شهادت!

حضرت امام خامنه‌ای (حفظه الله تعالی) در جریان سفر اخیر به مشهد مقدس، با حضور در منزل شهید مدافع حرم جواد جهانی در پاسخ به یکی از حضار که گفته بود «هدف همه بچه‌های مجموعه فرهنگی ما شهادت است.»، فرمودند: «هدفتان شهادت نباشد. هدفتان انجام تکلیف فوری و فوتی باشد. گاهی اوقات هست که این جور تکلیفی به شهادت منتهی میشود، گاهی هم به شهادت منتهی نمیشود. البته آرزوی شهادت خوب است، اما هدف کار را شهادت قرار ندهید.»
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب این طرح را منتشر می‌کند.

 


۰ نظر ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۳۶
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

چرا حجم اینترنت زود تمام می شود؟ +عکس

چرا حجم اینترنت زود تمام میشود

بسیاری از کاربران از کاهش ناگهانی حجم ترافیک و یا تمام شدن آن گله دارند. در ادامه راهکار های مناسب برای جلوگیری از مصرف حجم اینترنت را معرفی می کنیم.

به گزارش مشرق، ترافیک یا حجم اینترنت که به مجموع میزان دانلود و آپلود شما در اینترنت باز میگردد یکی از مسائل مهم و حیاتی برای کاربران ایرانی است چرا که هنوز کیفیت و خدمات سرویس دهی اینترنت در ایران به صورت محدود و حجمی و یا تنها با اسم نامحدود و با قیمت های بالا عرضه میشود ، از این رو بسیاری از کاربران از کاهش ناگهانی حجم ترافیک و یا تمام شدن آن گله دارند ، در ادامه سعی میکنیم مواردی که در کاهش حجم ترافیک تاثیر گذار هستند را بررسی و راهکار های مناسب برای جلوگیری از مصرف حجم اینترنت را معرفی کنیم.

دلایل تمام شدن سریع حجم اینترنت و روش های جلوگیری از آن

How to Monitor Internet Bandwidth Usage and Avoid Exceeding Data Caps

ما قبلا  در زمینه مدیریت حجم اینترنت و جلوگیری از مصرف دیتا بیش از حد مطالب معتددی نظیر محدودیت،کنترل و جلوگیری دسترسی به اینترنت برنامه های اندروید بدون نیاز به روت را منتشر کردیم در ادامه نیز سعی کردیم رایج و مهم ترین دلایل کاهش سریع ترافیک ماهانه یا سالانه خریداری شده از سرویس دهنگان خدمات اینترنت (ISP) را بررسی کنیم.

اگر شما از میزان دانلود فیلم ، سریال ، موزیک و دیگر دیتا های خود آگاهی دارید و حجم کلی و تقریبی آنها را محاسبه نموده اید اما همچنان احساس میکنید که حجم ترافیک ماهانه اینترنت شما بسیار زودتر از حد انتظار تمام میشود بهتر است به نکات زیر توجه و این موارد را نیز بررسی کنید.

۱- آپدیت خودکار سیستم عامل کامپیوتر یا گوشی

یکی از مهم ترین موارد که اغلب بدون اطلاع کابر و به صورت خودکار و پیشفرض در سیستم عامل ها صورت میگیرد آپدیت خودکار سیستم عامل است ، این مورد در ویندوز های جدید نظیر ویندوز ۱۰ همانطور که قبلا به آن  اشاره کردیم بسیار آزار دهنده است و باعث کند شدن سرعت اینترنت و پایان یافتن حجم اینترنت میشود. خوشبختانه در اکثر گوشی ها و سیستم عامل های محبوب مثل اندورید آپدیت هسته سیستم عامل به صورت دستی انجام میگیرد اما در صورتی که حجم مصرف دیتا شما به صورت ناگهانی افزایش یافته است حتما پیشنهاد میکنیم بخش آپدیت سیستم عامل گوشی و سرویس های مربوط به آن مثل Google Services را چک کنید.

همچنین در مورد سیستم عامل ها کامپیوتر نیز قبلا روش غیر فعال کردن آپدیت خودکار ویندوز ۱۰ را آموزش داده ایم.

۲- بازی های آنلاین

بازی های آنلاین نظیر کلش آف کلنر (Clash of Clans)، وارکرفت (Warcraft) و.. که امروز بسیار در بین کاربران از محبوبیت زیادی برخوردار هستند با توجه به روند طولانی بازی و مدت زمان اتصال به اینترنت،دیتا نسبتا زیادی را مصرف میکنند و اگر ترافیک ماهیانه اینترنت شما نسبتا محدود و کم است پیشنهاد میکنیم حتما به صورت زمان بندی شده بازی ها را انجام دهید.

۳- آپدیت خودکار و پنهانی نرم افزار های کامپیوتر و اپ های گوشی

مورد دیگری که شبیه به آپدیت سیستم عامل است و دشمن جان حجم اینترنت شما هستند ، آپدیت های پنهانی نرم افزارهای سیستم عامل های کامپیوتر و گوشی است که معمولا به صورت پیشفرض و بدون اطلاع کاربر انجام میشوند نرم افزارهای نظیر فایرفاکس ، تلگرام کامپیوتر و.. بدون اطلاع کاربر خود را به نسخه های جدید تر آپدیت میکنند و در گوشی نیز نرم افزارهایی نظیر بازار ، سرویس های گوگل و.. نیز در صورت نیاز پس از اتصال به اینترنت خود را اتوماتیک آپدیت میکنند. پیشنهاد میکنیم حتما گزینه آپدیت خودکار این نرم افزار ها را غیر فعال کنید.

ما قبلا  برای کامپیوتر یک نرم افزار بسیار خوب برای کنترل مصرف دیتای اینترنت و نظارت بر اتصال نرم افزار های مختلف را معرفی نمودیم  برای گوشی نیز یک فایروال بسیار خوب برای جلوگیری از دسترسی برخی برنامه به اینترنت در اندروید را معرفی کردیم که میتوانید در زمینه کنترل مصرف اینترنت و جلوگیری از تمام شدن حجم آن کمک کند.

۴- دانلود خودکار مدیا توسط اپ های چت

اپ های چت نظیر تلگرام ، واتس اپ ، لاین و.. که این روز تقریبا هر کاربر فعال گوشی های هوشمند و دنیای اینترنت در آنها عضو است برخی از مدیا هایی که توسط کاربران دیگر برای شما ارسال میشود نظیر عکس ، آهنگ و دیگر فایل ها را به صورت اتوماتیک دانلود میکنند. حجم موارد دانلود شده برخی اوقات براحتی به چندین گیگ میرسد و میتواند بسیار سریع ترافیک ماهیانه شما را از تمام کند.

در اکثر نسخه های جدید این نرم افزار ها همانند نسخه جدید تلگرام که قبلا به آن اشاره کردیم قابلیت غیر فعال کردن دانلود خودکار وجود دارد پس حتما آنها را مجددا بررسی کنید تا ناخواسته حجم اینترنت شما توسط مطالب ارسالی کاربران دیگر از بین نرود.

۵- پخش خودکار موزیک و ویدیو در شبکه های اجتماعی

پخش خودکار موزیک و ویدیو در شبکه های اجتماعی معظل دیگری است که برای اینترنت های محدود نظیر خدمات اینترنت کشورمان بسیار آزاردهنده و در برخی اوقات پر هزینه است ، پیشنهاد میکنیم پخش خودکار ویدیو را در شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و دانلود خودکار ویدیو در شبکه های نظیر اینستاگرام را حتما غیرفعال کنید تا در حجم مصرفی اینترنت شما صرفه جویی شود.

۶- آپلود فایل و درایو های ابری

بسیاری از کاربران فکر میکنند که مصرف ترافیک ماهانه اینترنت تنها به موضوع دانلود باز میگردد اما در بعضی از سرویس دهندگان اینترنت (ISP) میزان آپلود دیتای شما در اینترنت هم به عنوان ترافیک ماهیانه در نظر گرفته میشود و ممکن است شما دانلود چندانی نداشته باشید اما میزان آپلود فایل هایی که برای دوستان خود در اینترنت ارسال میکنید و موارد مشابه دیگر بالا باشد ، پس حتما قبل از آپلود فایل پیشنهاد میکینم که این مورد را برای ISP خود بررسی کنید چراکه آپلود فایل در برخی از آنها رایگان و در برخی دیگر جزو ترافیک ماهیانه محسوب میشود.

همچنین اگر از نرم افزارهای درایو های ابری نظیر دراپ باکس (Dropbox) و  وان درایو (OneDrive) بر روی سیستم خود استفاده میکینم حتما پیشنهاد میکنم آپلود فایل ها را زمان بندی و از حالت خودکار خارج کنید تا میزان مصرف دیتا ارسالی و سرعت اینترنت را کنترل کنید.

۷- آپدیت خودکار آنتی ویروس ها

این مورد را میتوان جزو آپیدت نرم افزار ها محسوب کرد اما متاسفانه بسیاری از کاربران آنتی ویرویس ها را جزو نرم افزارها حساب نمیکنند و فایل های آپدیت شده را کم حجم میدانند اما در صورتی که هر چند وقت یکبار تغییرات اساسی در هسته و دیتابیس نرم افزهای آنتی ویروس انجام میشود که برای آپدیت آن به نسخه های بالاتر نیاز به دانلود فایل های نسبتا با حجم بالا لازم است ، اگر حجم اینترنت شما محدود است پیشنها میکنیم آپدیت دستی آنتی ویرویس ها را فعال کنید و یا از آنتی ویروس های سبک،رایگان و آنلاینی که قبلا  معرفی کردیم استفاده کنید.

۹- چت تصویری و تماس آنلاین صوتی

ما قبلا بهترین نرم افزار های رایگان تماس تصویری را  معرفی کردیم اما نکته ای که باید در استفاده از آنها و برنامه تماس های صوتی مثل واتس اپ و. به آن توجه کنیم این است که مصرف دیتای و حجم اینترنت این نرم افزارها بسیار بالاست و اگر از چت های ویدیویی با نرم افزارهای نظیر اسکایپ ، ایمو و.. یا تماس های صوتی استفاده میکنید باید بدانید که حجم دیتای رد و بدل شده این برنامه ها بسیار زیاد است و تقریبا اگر چند ساعت از آنها مداوم استفاده کنید حجم اینترنت شما را به طور چشمگیری کاهش میدهند.

۱۰- استفاده از شبکه اینترنت شما توسط دیگران

اگر تمامی موارد فوق را بررسی نمودید و مطمئن هستید که مصرف شما با مدت زمان اتمام حجم ترافیک اینترنت شما نا متوازن و مشکوک است پیشنهاد میکنیم شبکه اینترنت خود را بررسی کنید و در صورتی که از مودم وایفای استفاده میکنید حتما رمز آن را تغییر دهید و  موارد امنیتی مودم مثل مک فیلترینگ و.. را فعال کنید آموزش کامل محدود کردن اینترنت وایرلس و مک فیلترینگ را قبلا منتشر کردیم.

۱۱- ویرویس ، تروجان و پاپ آپ ها

شاید این مورد در نگاه اول چندان منطقی به نظر نرسد اما موارد بسیار متعددی وجود دارد که برخی تروجان ، بدافزار و ویرویس های سیستم های کامپیوتری در صورت وجود شبکه اینترنت در دستگاه قربانی ، خود را آپدیت میکنند و اطلاعات شخص را به صورت مخفیانه به سرورها و.. ارسال میکنند و باعث کندی سرعت اینترنت و مصرف حجم نت میشوند. پیشنهاد میکنیم که حتما سیستم خود را همواره با آنتی ویرویس های معتبر اسکن کنید.

علاوه بر این برخی از این نرم افزار ها و ویروس ها خود را به صورت پیشفرض یه صفحه خانگی مرورگر شما تبدیل میکنند و یا افزونه های های پاپ آپ بر روی سیستم شما نصب میکنند که هر چند دقیقه یکبار وبسایت هایی در در سیستم لود میکنند،تمامی این موارد در بلند مدت میتوانید در سرعت و حجم اینترنت شما تاثیر گذار باشد.

۱۲- پادکست و رادیو های اینترنتی

اگر اهل پادکست و ردایو های اینترنتی هستید باید بدانید که برخلاف تصور برخی از کاربران که آنها دیتای کمی برای پخش مصرف میکنند حجم نت شما به شدت در طی مدت زمان کوتاه کم میشود ، اگر مشتری پر و پا قرص این دسته از استریم های زنده هستید باید به فکر افزایش ترافیک نت خود باشید.

۱۳- چک کردن روزانه سایت هایی که دیتا زیادی در صفحه بارگذاری میکنند

برخی از سایت های دارای دیتا های با حجم بالا هستند مثل سایت های دانلود عکس ،نقشه های گوگل ، سایت های دانلود موزیک که پیشفرض ویدیو یا آهنگ های جدید را لود و پخش میکنند ، در صورتی که به صورت مداوم به آنها سر میزنید پیشنهاد میکنیم در بخش تنظیمات مرورگر یا از طریق افزونه های موجود از دانلود اتوماتیک عکس ، موزیک و ویدیو ها جلوگیری کنید.

۱۴- مشکلات و اشتباهات سرویس دهنده اینترنت شما

در صورتی که با وجود بررسی و رعایت موارد بالا باز هم به شکل مشکوک و بسیار زودتر از حد انتظار ترافیک ماهیانه اینترنت شما تمام شده است و هنوز علت آن مشخص نیست پیشنهاد میکنیم این موضوع را با تماس با بخش پشتیبانی شرکت سرویس دهنده اینترنت خود در میان بگذارید تا مصرف دیتا شما بررسی شود .

اکثر این شرکت دارای بخش پنل کاربری در سایت خود هستند و نمودار مصرف و اطلاعات ریز حجم آپلود و دانلود های شما در ساعات مختلف روز در آن مشخص شده است، همچنین گاها در برخی موارد مشکل از سمت سرویس دهنده اینترنتی نیز ممکن است باشد و با اطلاع رسانی شما احتمال رفع مشکل وجود دارد.

منبع: منبع: انزل وب

۰ نظر ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۳۰
حسن حیدری
کابینه دوازدهم

امروز جلسه آخر بررسی صلاحیت های وزرا انجام شده و در پایان نتیجه رای گیری اعلام شد.

به گزارش مشرق، جزئیات رای  نمایندگان مجلس به کابینه دوازدهم به شرح زیر است:


۰ نظر ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۲۱
حسن حیدری
بیستم و ششم مردادماه مصادف است با سالروز بازگشت نخستین گروه از آزادگان کشورمان از اردوگاه‌های عراق به میهن اسلامی‌مان در سال ۱۳۶۹؛ رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولیّ امر در تاریخ ۱۳۸۸/۵/۵ بازگشت اسیران کشورمان را یکی از مصادیق نصرت الهی دانسته و با تأکید بر اینکه از آغاز جنگ تحمیلی تاکنون هزاران بار نصرت الهی شامل حال مردم ایران شده است فرمودند: «من و شما هم میدانیم که داریم از دین خدا حمایت میکنیم، یارىِ دین خدا میکنیم. بنابراین، خاطرجمع باشید که خدا نصرت خواهد کرد.»
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR هم‌زمان با سالروز بازگشت نخستین گروه از آزادگان به میهن اسلامی، فیلم خاطره‌ی رهبر انقلاب از این رویداد را منتشر می‌کند.

متن بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در این فیلم مشاهده می‌کنید:
«بعد از آغاز جنگ تحمیلی هم ده‌ها بار -حالا اگر ریزهایش را بخواهیم حساب کنیم، بیش از این حرفها شاید بشود گفت؛ هزارها بار، اما حالا آن رقمهای درشت را آدم بخواهد حساب کند- ما نصرت الهی را دیدیم؛ کمک الهی را دیدیم. یکی‌اش همین آمدن اسرا بود. ما حدود پنجاه هزار اسیر پیش عراق داشتیم؛ پنجاه هزار. او هم یک خرده کمتر از این، در همین حدودها، اسیر دست ما داشت. منتها فرقش این بود که اسیرهائی که او پیش ما داشت، همه نظامی بودند، اسیرهائی که ما پیش او داشتیم، خیلی‌شان غیرنظامی بودند. توی همین بیابانها مردم را جمع کرده بودند، برده بودند. من وقتی که جنگ تمام شد، به نظرم رسید که پس گرفتن این اسیرها از صدام، احتمالاً سی سال طول میکشد؛ سی سال! چون تبادل اسرا را در جنگهای معروف دیده بودیم دیگر. در جنگ بین‌الملل، جنگ ژاپن، بعد از گذشت بیست سی سال، هنوز یک طرف مدعی بود که ما چند تا اسیر پیش شما داریم؛ او میگفت نداریم؛ چک چونه، بنشین برخیز؛ تا بالاخره به یک نتیجه‌ای میرسیدند. باید صد تا کنفرانس گذاشته بشود، نشست و برخاست بشود، تا ثابت کنیم که بله، فلان تعداد اسیر هنوز باقی‌اند؛ آن هم قطره‌چکانی. صدام اینجوری بود دیگر؛ آدم بدقلق، بداخلاق، خبیث، موذی، هر وقت احساس قدرت کند، حتماً قدرت‌نمائی‌ای از خودش نشان بدهد؛ اینجور آدمی بود؛ صدام طبیعتش خیلی طبیعت پستِ دنیای بود. آدمهای پست و دنی هرجا احساس قدرت بکنند، آنچنان منتفخ میشوند که با آنها اصلاً نمیشود هیچ مبادله کرد؛ هیچ. آن وقتی که احساس ضعف میکنند، در مقابل یک قویتری قرار میگیرند، از مورچه خاکسارتر میشوند! دیدید دیگر؛ صدام به آمریکائیها التماس میکرد. قبل از اینکه آمریکائیها به عراق حمله کنند -این دفعه‌ی اخیر- التماس میکرد که بیائید با ما بسازید، همه‌مان علیه جمهوری اسلامی متحد بشویم. منتها شانسش نیامد دیگر که آمریکائیها از او قبول کنند.
من میگفتم سی سال طول میکشد که اسرا آزاد بشوند. خدای متعال صحنه‌ای درست کرد و این احمق قضیه‌ی حمله‌اش به کویت پیش آمد، احساس کرد که اگر بخواهد با کویت بجنگد -البته جنگش با کویت به قصد تصرف کامل کویت بود- احتیاج دارد به اینکه از ایران خاطرش جمع باشد؛ این هم با بودن اسرا امکان‌پذیر نیست. اول نامه نوشت به رئیس‌جمهور وقت و به نحوی به بنده، چون از این طرف جواب درستی نگرفت، بنا کرد اسرا را خودش آزاد کردن، که دیگر آنهائی که یادشان است، یادشان هست. یکهو خبر شدیم که اسرا از مرز دارند می‌آیند؛ همین‌طور پشت سر هم گروه گروه آمدند، تا تمام شد. این کار خدا بود، این نصرت الهی بود. و دیگر همین‌طور از این قضایا تا امروز.»


 

فیلم کامل دیدار: خاطره رهبر انقلاب از بازگشت آزادگان

با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :


گزارش تصویری؛ ۲۶ مرداد سالروز آزادگان

تو سرزمینت را همواره آزاد و سربلند می‌خواستی و هیچ گاه به قامت ملت خود پشت نکردی پس روز آمدنت همه ایران به استقبال تو آمده بود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ تو سرزمینت را همواره آزاد و سربلند می‌خواستی و هیچ گاه به قامت ملت خود پشت نکردی پس روز آمدنت همه ایران به استقبال تو آمده بود.

02:50
  • No subtitles
01:49 -03:57 05:46

دانلود فیلم
۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۱۶
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

شهیدی که هیچ گاه قاتل او پیدا نشد+تصاویر

از سالهای آغازین دهه 50، دغدغه های آن شهید، متوجه برون داد فکری و دینی جریان موسوم به روشنفکری دینی بود و در برابر آن به شدت موضعگیری می‌نمود. وی به طور مشخص بر آثار دکتر علی شریعتی حساسیتی فراوان نشان می‌داد .
گروه تاریخ مشرق- شهید آیت الله حاج شیخ قاسم اسلامی از عالمان مجاهد و خطبای پر آوازه قرن اخیر در تهران و ایران به شمار می‌رود. وی پس طی مدارج علمی در حوزه های قم و نجف و دریافت اجازات متعدد اجتهاد از مراجع نامدار آن، راهی تهران گشت و به مواجهه با عناصر و چهره‌های دین ستیز همچون احمد کسروی پرداخت.
او در نهضت ملی ایران و همگام با مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی حضوری فعال داشت و در طول مدت آن، 50 بار به زندان افتاد! شهید اسلامی در دوران آغاز نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی نیز با سلاح برنده خطابه خویش به میدان آمد و متحمل محدودیت ها و حبس‌های متعدد کشت. امام خمینی در سخنرانی اعتراضی خویش علیه کاپیتولاسیون در آبان ماه 1343، به طور مشخص به زندانی شدن آن شهید والامقام اشاره و اعتراض کردند.

از نیمه دوم دهه 40 و سالهای آغازین دهه 50، دغدغه های آن شهید، متوجه برون داد فکری و دینی جریان موسوم به روشنفکری دینی بود و در برابر آن به شدت موضعگیری می‌نمود. وی به طور مشخص بر آثار دکتر علی شریعتی حساسیتی فراوان نشان می‌داد و علنا به نقد و تخطئه آن می پرداخت.

سرانجام این عالم پرتلاش، درشب 15 رمضان 1358(شب میلاد امام مجتبی«ع»)و به هنگام افطار، در خانه خویش مورد سوء قصد قرار گرفت و در دم به شهادت رسید. هویت قاتلان وی همچنان سر به مهر ماند اما اکثر ناظران وتحلیلگران، اندیشه های «فرقان گونه» را مسئول این ترور می‌دانند.

(برای دیدن تصاویر در سایز اصلی بر روی آن کلیک کنید)

{$sepehr_album_15129}


۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۶
حسن حیدری

مروری بر زندگی گودرزی، رهبر فرقان؛

زندگی یک نیمچه ملا از تولد تا ترور/نقش موسوی خوئینی‌ها در رشد گودرزی

گودرزی یک روحیه انزواطلبی و اعراض از جمع داشت و همین موجب می‌شد که برداشت‌های خود را کمتر با علما و فضلا و افراد دیگر مطرح کند و متوجه اشتباهات خود شود.

گروه تاریخ مشرق - گروهک فرقان، با اینکه یک «گروه» تروریستی مبتنی بر کار جمعی بود، اما بدون رهبر بی‌باکش «اکبر گودرزی» استحکام چندانی نداشت. گودرزی در راس گروهک فرقان از چنان جایگاهی برخوردار بود که «امام» خوانده می‌شد و یارانش در حلقه پیرامون او معنا پیدا می‌کردند. در حقیقت پیدایش و بقای این گروهک خائن به ملت و کشور جز با ایده‌پردازی و اقدامات گودرزی غیرممکن بود و چنانچه دیدیم، با مرگ او هم چیزی از اندیشه و عمل گروهک باقی نماند. برای همین سیری در کارنامه عملی و فکری او ضروری است:

* تولد چوپان‌زاده
اکبر گودرزی اهل لرستان، روستای دوزان - جایی میان خمین و الیگودرز- بوده و از آنجا که پدرش چوپان بود، فرقانی‌ها از وی با عنوان «چوپان‌زاده آزاده» یاد می‌کردند. وی در حوالی سال 1335 (در شناسنامه 1338) متولد شد. در سال 51 یا 52 عازم خوانسار شد و مدتی در مدرسه علمیه آنجا تحصیل کرد و سپس یک سال در قم ماند و بعد از آن به تهران آمد. مدتی را در مدرسه چهل‌ستون و سپس در مدرسه حاج شیخ عبدالحسین بیتوته کرد و در سال 56 آنجا را نیز ترک کرد و از لباس طلبگی هم خارج شد. او علاوه بر درس طلبگی، دروس جدید را هم تا کلاس 11 خواند.

اکبر گودرزی

آیت‌الله چهلستونی و آیت‌الله حسن سعید ؛
یکی از حوزه‌های علمیه که گودرزی را بیرون کرد
حوزه چهلستونی با مدیریت آیت‌الله سعید بود.


* دوران درس و تحصیل
در دوران تحصیل ویژگی‌ها و رفتارهایی داشت که نظرها را جلب می‌کرد. یکی از کسانی که هم‌ مدرسه‌ای او بوده نقل می‌کند: «آدم مرموزی است. در اتاق خود می‌نشیند و پرده را می‌کشد. در دروس مدرسه هم حضور پیدا نمی‌کند و مدیریت مدرسه قصد دارد که او را بیرون کند... یک بار از او پرسیدیم چه می‌خوانی، گفت مشغول مطالعه قرآن و یادداشت‌های تفسیری است!... البته بعد هم گویا چیزی نگذشت که از آن مدرسه هم مانند مدرسه چهلستون، اخراج شد!»


تغییر مدرسه‌های او هم برای خود ماجرایی داشت. کسانی که او را خوب می‌شناختند، معتقدند که درسخوان نبود و اغلب هم چپ می‌زد، به همین دلیل مرحوم آیت‌الله حاج آقا حسن سعید، او را از مدرسه چهلستون هم بیرون کرد. بعد به مدرسه شیخ عبدالحسین رفت و این بار مرحوم آیت‌الله سید هادی خسروشاهی او را بیرون کرد. سپس به مدرسه مرحوم آیت‌الله مجتهدی رفت. ایشان که بیش از دو شخصیت قبلی روی طلبه‌هایش حساس بود و کوچک‌ترین انحراف که هیچ، حتی ترک اولی را هم برای طلبه نمی‌پذیرفت، سر درس به او گفته بود برو بیرون ای منافق! و او را از مدرسه بیرون کرده بود. آیت‌الله مجتهدی، خود در این باره گفته است که «چون دیدم چهره او نورانیت ندارد به او گفتم به درد طلبگی نمی‌خورد

اکبر گودرزی

مرحوم آیت‌الله العظمی مجتهدی تهرانی درباره
گودرزی گفته بود:
«چون دیدم چهره او
نورانیت ندارد به او گفتم به درد طلبگی نمی‌خورد.
»



* کلاس قرآن و اعلام موجودیت فرقان
گودرزی در سال 56 کلاس‌های تفسیری را در مناطق مختلف تهران (نازی‌آباد، سلسبیل، قلهک، جوادیه و خزانه) برگزار و نیروهایش را نیز از همین جلسات جذب کرد. برخی از این جلسات هم به اقتضای فضای آن سال‌ها در خانه‌های افراد علاقمند تشکیل می‌شدند. مساجدی که گودرزی جلسات قرآن را در آنها برگزار می‌کرد، عبارت بودند از: «مسجد الهادی خیابان شوش، مسجد فاطمیه خزانه، مسجد رضوان خیابان اتابک، مسجد شیخ هادی و مسجد خمسه قلهک.» مسجد اعظم هم که کتابخانه قائم در آن بود و جوانان مذهبی به آنجا رفت و آمد داشتند، در اختیار یکی از فرقانی‌ها به نام علی حاتمی بود که افرادی را در همان‌جا جذب گروه کرد. او بعدها پس از دستگیری، در زندان خودکشی کرد.  

اکبر گودرزی

گودرزی گروه فرقان را در همین جلسات قرآن تاسیس و رهبری کرد. او از سال 56 به صدور اعلامیه و بیانیه پرداخت و وارد حوزه سیاست و مبارزه شد، اما به‌جز این اعلامیه‌ها، فعالیت دیگری نداشت. یک بار برای مدت کوتاهی به پاکستان رفت تا عازم اروپا شود و نوشته‌های تفسیری‌اش را انتشار دهد که به دلیل فراهم نشدن شرایط به ایران بازگشت.

* ساده‌بینی و انزوا
چنانچه گفته شد، اکبر گودرزی هیچگاه نتوانست که تحصیل خود را تکمیل کند. مدام از این مدرسه به آن مدرسه کوچ می‌کرد. از سوی دیگر اعتقادی هم به مطالعه خوب و دقیق دروس عادی حوزه نداشت در حالی که کتب غیرحوزوی را در شرایطی که هنوز مقدمات علمی‌اش را تقویت نکرده بود با ولع دنبال می‌کرد و می‌خواند. درباره ضعف علمی و ساده‌بینی او خاطره‌ای را آیت‌الله العظمی سید جعفر شبیری زنجانی نقل می‌کند که ذکر آن روشن کننده است:

زندگی یک نیمچه ملا از تولد تا ترور/نقش موسوی خوئینی‌ها در رشد گودرزی

آیت‌الله سید جعفر شبیری زنجانی در تحلیل روابطی که با
گودرزی داشته‌اند او را درس نخوانده و منزوی معرفی می‌کنند


« یادم هست یک روز گودرزی مقاله‌ای از دکتر شریعتی را آورد که من مطالعه کنم. من صفحه اول آن را که خواندم، ‌ دیدم انتقاد از روحانیت است و اینکه حوزه‌های علمیه ما تحت تاثیر علوم و معارف یونان قرار گرفته!... در منطق ارسطویی گفته شده که اجتماع نقیضین محال است، ارتفاع نقیضین هم محال است، درحالی که علمای ما می‌گویند انسان از جنبه‌ای یک لجن بدبوست و از جنبه‌ای روح خدا در او دمیده شده. اینکه نقیضین است، چطور این دو با هم جمع شده‌اند؟ و...

من وقتی به این مقاله نگاهی انداختم، گفتم مطلب اشتباهی است. تصور می‌کردم گودرزی به غلط بودن مطلب پی برده و دارد آن را به من هم نشان می‌دهد، ولی دیدم دارد از جنبه اثباتش با من حرف می‌زند. گفتم: ‌«آقای گودرزی! یعنی از زمان ارسطو تا به حال هیچ یک از علما نفهمیده‌اند که این مسئله‌ای که ایشان به عنوان اجتماع نقیضین مطرح می‌کند، درست نیست؟ زمینه‌های تعالی و انحطاط در انسان که به معنای نقیضین نیست. هر انسانی می‌تواند از جهتی خوب و از جهتی بد باشد و این هم به این معنا نیست که دو صفت متضاد را در درونش با هم جمع کرده است. انسان یک نقطه تعالی و کمال دارد و یک نقطه سقوط و انحطاط و این‌ها به معنای جمع نقیضین نیست.»

وقتی من این مطلب را از گودرزی شنیدم، متوجه شدم که او در حوزه، حتی منطق را هم درست نخوانده است. فکر نمی‌کنم تا زمانی که در مدرسه چهلستون بود، لمعتین را هم خوانده یا تمام کرده بود. از این حرفش مشخص شد که حتی حاشیه ملاعبدالله را هم درست نخوانده یا نفهمیده است. اگر خوانده بود، مسئله ساده‌ای مثل اجتماع نقیضین را درست می‌فهمید. گودرزی یک روحیه انزواطلبی و اعراض از جمع داشت و همین موجب می‌شد که برداشت‌های خود را کمتر با علما و فضلا و افراد دیگر مطرح کند و متوجه اشتباهات خود شود. شاید همین یک موردی را هم که با من مطرح کرد، در رفتار او جزو استثنائات و به این دلیل بود که به من خیلی علاقه و اعتقاد داشت. گوشه‌گیری او موجب شده بود که به برداشت‌هایی خو کند و از پوسته آن‌ها بیرون نیاید و ادامه این روند برسد به‌‌ همان جاهائی که همه می‌دانند.

* نیمچه ملا
سید هادی خسروشاهی نقل می‌کند که «یک بار و پس از حوادث 15 خرداد 1342 و مراجعت امام از زندان به قم، از ایشان اجازه خواستم که کتاب «کشف‌ اسرار» را تجدید چاپ کنیم. امام موافقت نکردند و گفتند: «من این کتاب را در عرض مدت کوتاهی نوشتم و شاید امروز پاسخ‌ها و توضیحات من در رد شبهات کافی و متقن نباشد و آنگاه ما سبب بشویم که شهبه در ذهن افراد ایجاد شود، بدون آن که پاسخ لازم را دریافت کنند.

اکبر گودرزی

امام خمینی عامل عمده فرقه‌سازی در اسلام را
نیمچه ملاها می‌دانست. سیدهادی خسروشاهی،
 گودرزی را مصداقی از همین نیمچه ملاها می‌داند.


بعد امام در مورد مؤلف کتاب «اسرار هزارساله»- شخصی به نام مهدی حکمی‌زاده که سابقه طلبگی هم داشت- فرمودند: «آدم با استعدادی بود، اما متاسفانه از استعداد خود به‌طور معکوس استفاده کرد» و سپس افزودند: «اصولا همه فرقه‌هایی که در اسلام یا تشیع به وجود آمده‌اند، توسط همین «نیمچه ملاها» بوده است» - تعبیر نیمچه ملاّ از امام است- یعنی آنها‌ بعضی از اصول و روایات را دیده‌اند و بخش دیگر را ندیده و یا نخوانده‌اند. این است که منحرف شده و به فرقه‌سازی پرداخته‌اند.»

اکبر گودرزی ظهور کاملی از این «نیمچه ملا»ها بود. او استعدادهای خاصی داشت، اما به علت ترک تحصیل و خروج زودهنگام از حوزه علمیه قم و اشتغال به خود تفسیرگویی بدون آگاهی از مبانی و اصول اساسی اسلام، شناخت دقیق مفاهیم قرآنی و توجه به روایات، به انحراف کشیده شد و فرقه فرقان را تأسیس نمود و عده‌ای از جوانان ساده لوح مسلمان را گمراه کرد و آنان را به سرقت و قتل واداشت.


* چه کسی به گودرزی پر و بال داد؟!
گودرزی بعد از آنکه از طرف علمای محترم و شناخته شده و حوزه‌های علمیه مهم تهران طرد شد، به سراغ آقای موسوی خوئینی‌ها در مسجد جوستان رفت و او هم گودرزی را پذیرفت. آقای خوئینی‌ها پیش از انقلاب در آن مسجد در مقام تفسیر قرآن، حرف‌های عجیب و غریبی می‌زد. او از کسانی بود که قبل از انقلاب به این ذهنیت دامن می‌زد که هر نوع فعالیتی در دستگاه‌های دولتی و شبه‌دولتی، کمک کردن به رژیم است و حال آنکه توجه نمی‌کرد که بعضی‌ها از همین کارهای‌ شبه‌دولتی‌ توانستند به اندازه ده‌ها سال تاثیر کار او داشته باشند و بلکه هم بسیار بیشتر. علنا می‌گفت آقای مطهری و آقای مفتح که تدریس در دانشگاه را پذیرفته‌اند، با حکومت سازش کرده‌اند و تبدیل به ترمز انقلاب شده‌اند! او همین حکم را هم درباره آقای بهشتی و آقای باهنر می‌داد که به آموزش و پرورش رفته بودند و کتاب‌های درسی را تدوین می‌کردند. می‌گفت که اینها همکار فرخ‌رو پارسا شده‌اند!

اکبر گودرزی

موسوی خوئینی‌ها پس از طرد گودرزی از همه جا
در مسجد «جوستان تهران» به او پناه داد. روش
تفسیری خوئینی‌ها به‌شدت گودرزی را جلب کرد


منبرهای آقای خوئینی‌ها و مسجد او یکی از کانون‌های تبلیغ علیه علامه مطهری بود و بازار شایعه‌‌های مختلف علیه علامه را در آنجا گرم کرده بودند. گودرزی به مسجد جوستان رفت و آقای موسوی خوئینی‌ها هم او را به مسجد خمسه فرستاد. مسجد خمسه در اواسط خیابان سراب در خیابان دولت- یخچال واقع شده است. این مسجد از همان زمان تبدیل به یکی از پایگاه‌های ترویج افکار گودرزی شد و او بسیاری از اعضای گروه فرقان را در همین جا جذب کرد.

حجت‌الاسلام شجونی نقل می‌کند: «یک شیخ محترمی با من دوست است به نام آقای قاسمی. ایشان در مسجدی نزدیک میدان ونک نماز می‌خواند. ایشان نقل می‌کرد من یک شب در مسجد جوستان کنار آقای کروبی نشسته بودم و آقای موسوی خوئینی‌ها هم روی منبر بود. اکبر گودرزی و محمود کشانی که وصف حالش را برایتان خواهم گفت، نشسته و محو حرف‌های آقای خوئینی‌ها شده بودند. این آقا رفته بود بالای منبر و آیه شریفه «و یصدون عن سبیل‌الله» را کنایتاً ‌و گاهی تصریحاً بر آقایان مطهری و مفتح و بهشتی تطبیق می‌داد و می‌گفت اینها ترمز انقلاب و سازشکارند و با دستگاه روی هم ریخته‌‌اند!

من که دیدم گودرزی و کشانی مات و مبهوت حرف‌های خوئینی‌ها هستند، به کروبی گفتم: «بابا! اگر فردا انقلاب پیروز بشود، اینها با اولین اسلحه‌ای که به دستشان بیفتد، می‌روند و اینها را می‌کشند.» کروبی را که می‌دانید هم احساساتی است، هم عصبی. دستش را بلند کرد و زد روی پای من و گفت: «نه بابا! این‌جوری نیست.» ولی بعدها دیدیم که اتفاقاً این جوری شد! واقعاً برخی هم‌لباسان خودمان آنها را تحریک می‌کردند.»

اکبر گودرزی

* گروهک ضد انقلاب
در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، فرقان با اسلحه‌هایی که وی و همراهانش از پادگان‌های فتح شده توسط مردم به دست آوردند، از همان نخست وارد فاز نظامی شد؛ اما این بار دیگر نظام شاهنشاهی سقوط کرده بود. گروه فرقان که عقده مبارزه داشت - چون همه چیزش به مفهوم مبارزه ختم می‌شد- به جنگ با نظام اسلامی روی آورد. گودرزی با در اختیار داشتن شماری از جوانانی که همچنان روحیات انقلابی سال‌های 55-57 را داشتند، آنان را براساس آموزه‌های قرآنی نشأت گرفته از برداشت‌های خود، به‌شدت بر ضد روحانیت و آنچه که آن را «آخوندیسم» می‌نامید، بسیج کرد.

او همزمان با انتشار جزوات تفسیری، خود نیز در ترورهای سال 58 درگیر شد و به‌طور مستقیم در ترور شهید قرنی شرکت کرد. این نخستین ترور اکبر گودرزی بود تا اینکه در 18 دی ماه 58 دستگیر و در 3 خرداد 59 تیرباران شد.

۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۴
حسن حیدری

روایت ناطق از ارتباط گروهک فرقان با خوئینی‌ها

"من بعدها در دادگاه فرقان، از یکی از اینها (اعضای گروهک فرقان) سئوال کردم که شما از کجا به اینجا رسیدید؟ او گفت: « ما اول تفسیر پرتوی از قرآن را خواندیم. بعد دیدیم یک کسی روشنفکرتر از او تفسیر می گوید و رفتیم به مسجد جوستان در خیابان نیاوران قدیم!"

به گزارش مشرق، نشریه "یادآور" نوشت: درباره کیفیت و نوع ارتباط "سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها" دبیر مجمع روحانیون مبارز، با گروهک فرقان اظهارات زیادی مطرح شده و مبارزان انقلاب روایت هایی را از این موضوع را بیان کرده‌اند.
آقای موسوی خوئینی‌ها پیش از پیروزی انقلاب (در دهه 50) در مسجد "جوستان" مباحثی را به عنوان تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه ارائه ‌داده که به گفته شهید مطهری تفسیرهایی مارکسیستی بوده است.
گودرزی، از عناصر مطرح گروهک فرقان و عامل شهادت شهید مطهری، هم به مسجد جوستان رفت و آمد داشت و به گفته مبارزان انقلابی سخت تحت تاثیر سخنان آقای موسوی خوئینی ها بود.
حجت السلام علی اکبر ناطق نوری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، پیرامون استفاده گروهک فرقان از منبرهای آقای موسوی خوئینی‌ها در مسجد جوستان می گوید: "من بعدها در دادگاه فرقان، از یکی از اینها (اعضای گروهک فرقان) سئوال کردم که شما از کجا به اینجا رسیدید؟ او گفت: « ما اول تفسیر پرتوی از قرآن را خواندیم. بعد دیدیم یک کسی روشنفکرتر از او تفسیر می گوید و رفتیم به مسجد جوستان در خیابان نیاوران قدیم!"
آقای ناطق نوری در ادامه از قول این عضو گروهک فرقان اضافه می‌کند: "بعد دیدیم یکی انقلابی تر از همه اینها آمده و روشنفکرتر از همه اینهاست و او اکبر گودرزی است!» مسیر را ملاحظه می کنید. مجاهدین خلق هم بیشتر بچه ها را از همین طریق گول می‌زدند. هم در زندان و هم در بیرون از زندان. آنها هم تفسیرهای تفنگی می کردند."
وی سپس به شیوه تبلیغی منافقین اشاره و عنوان می کند: "یادم هست یک روز منزل آقای امامی کاشانی جزوه ای از مجاهدین را دیدم که موضوع آن، تفسیر سوره حمد بود. در یکی از صفحات آن، در مورد نماز گفته بودند حمد را در اریتره می خوانیم- آن روز ها آنجا یکی از مراکز انقلاب بود- سوره را در فلیپین می خوانیم، سجده را در فلسطین به جا می آوریم، تشهد را در فلان کشور، سلام را در ایران و قیس علیهذا! در آن مقطع، نمازی که از آن همه کشورها در می‌آمد، آن هم به این شکل، برای یک جوان خیلی جاذبه داشت. خلاصه از هر 10،8،7 تا تفنگ و نارنجک و این چیزها در می‌آورند، این شیوه سبب شد که اینها تحریک بشوند و در نهایت، به چنین نقطه ای برسند."
مسجد جوستان، آغاز ارتباط گودرزی با خوئینی ها
"هاشم صباغیان"، از اعضای نهضت آزادی، هم درباره جلسات آقای خوئینی ها در مسجد جوستان می گوید: "واقعیت این است که ما در آن موقع هنوز به جوهره‌ی تفکر آنها پی نبرده بودیم و فقط در واکنش به شعارهای تندی که می‌دادند، می‌گفتیم دارند نظم مسجد را به هم می زنند! خود من بعدها ماهیت فرقانی ها را فهمیدم و متوجه شدم که از محصولات جلسه تفسیری آقای موسوی خوئینی ها هستند."
همچنین "جعفر شجونی" عضو جامعه روحانیت مبارز درباره شروع ارتباط گودرزی با اقای خوئینی ها گفته است: گودرزی بعد از آنکه از سوی علمای محترم و شناخته شده و حوزه های علمیه مهم تهران طرد شد، به سراغ آقای موسوی خوئینی ها در مسجد جوستان رفت و او هم گودرزی را پذیرفت و این هم امر غیر منتظره ای نبود.
۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۲
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

پیغام شهیدمطهری درباره موسوی خوئینی‌ها

یکی از فرزندان شهید مطهری مطرح کرد:

پیغام شهیدمطهری درباره موسوی خوئینی‌ها

فرزند سوم شهید مطهری تاکید دارد که گروهک فرقان متاثر از افکار کسانی چون آقای موسوی خوئینی ها بوده اند: من معتقدم اینها بیشتر متاثر از افرادی چون موسوی خوئینی ها و دکتر پیمان بودند و همین طور از نهضت آزادی خارج از کشور و دکتر یزدی و قطب زاده، و جزواتی که ا

به گزارش مشرق، شبکه ایران نوشت: درباره کیفیت و نوع ارتباط سید محمد موسوی خوئینی‌ها، دبیر مجمع روحانیون مبارز، با گروهک فرقان اظهارات زیادی مطرح شده و مبارزان انقلاب هر یک روایتی از این موضوع را بیان کرده اند.
آقای موسوی خوئینی‌ها پیش از پیروزی انقلاب(در دهه 50) در یکی از مساجد تهران مباحثی را به عنوان تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه ارائه ‌داده که به گفته شخصیت های انقلابی، تفسیرهایی مارکسیستی بوده است.
وی در مسجد "جوستان" علیه شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر و شهید مفتح سخن می گفت و به دلیل آنکه شهید مطهری و شهید مفتح در دانشگاه تدریس می کردند، حتی آیه «یصدون عن سبیل الله» را بر آنها تطبیق کرده است!
گودرزی، از عناصر مطرح گروهک فرقان، هم به مسجد جوستان رفت و آمد داشت و به گفته مبارزان انقلابی سخت تحت تاثیر سخنان آقای موسوی خوئینی ها بود.

گروهک فرقان متاثر از افکار موسوی خوئینی ها بود
علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس در این باره در گفت وگو با نشریه "یادآور" می گوید: فرقانی ها متاثر از افکار مارکسیستی بودند و با تیپی که مخالف کتاب« مسئله حجاب» بودند، فرق داشتند. اینها داعیه روشنفکری داشتند و به جریان التقاط متعلق بودند. البته متحجر هم بودند ولی نوعی متحجر روشنفکر و متاثر از مارکسیسم، و می خواستند اسلام را برمارکسیسم تطبیق بدهند و احکام اسلامی را بر اساس مارکسیسم توجیه کنند.
وی تاکید دارد که گروهک فرقان متاثر از افکار کسانی چون آقای موسوی خوئینی ها و گروهک فرقان بوده اند: من معتقدم اینها بیشتر متاثر از افرادی چون موسوی خوئینی ها و دکتر پیمان بودند و همین طور از نهضت آزادی خارج از کشور و دکتر یزدی و قطب زاده، و جزواتی که از طرف آنها می آمد. در جزوه ای که آنها برای سالگرد دکتر شریعتی منتشر کرده بودند و احتمالا متعلق به دکتر یزدی و گروهش بود، به شهید مطهری حمله و ایشان را در کشتن دکتر شریعتی، همکار رژیم شاه معرفی کرده بودند! آنها « عدل الهی» و « خدمات متقابل ایران و اسلام » را مسخره کرده و گفته بودند که افرادی که به دنبال تحکم پایه های رژیم شاهنشاهی هستند، این مطلب را می نویسند. گودرزی و دوستانش بیشتر متاثر از این حرف ها بودند.
فرزند سوم شهید مطهری اضافه می کند: خود گودرزی هم عقده های روانی داشت و از حوزه های علمیه قم و تهران اخراج شده بود. همه اینها دست به دست هم داده بود. علاوه بر این، آنها به شدت هم تحت تاثیر آثار دکتر شریعتی و تفکر سازمان مجاهدین بودند.

تفاسیری که از قرآن می کنی همه خلاف و مارکسیستی است
بخشی از مبارزان انقلاب عنوان می کنند که شهید مطهری معتقد بود منبرهای آقای موسوی‌خوئینی‌ها گروه فرقان را پرورش داده است. حجت الاسلام جعفر شجونی، عضو جامعه روحانیت مبارز، هم در اظهاراتی صریح تر عنوان کرده است که شهید مطهری حتی گفته که خوئینی ها مارکسیست شده است.
با این حال آنچه از سوی بخشی از آگاهان عنوان می شود این است که شهید مطهری حساسیت شدیدی نسبت به تفاسیر آقای موسوی خوئینی ها نشان داده و در نهایت هم با بسیج و روحانیون تهران و بخشی از علمای قم، جلسات و تفاسیر وی را تعطیل کرده است.
فرزند سوم شهید مطهری در این باره به ذکر خاطره پرداخته است: زمانی که رهبر انقلاب رئیس جمهور بودند با ایشان ملاقاتی داشتم فرد دیگری در آن جلسه حضور نداشت ایشان در این مورد نقل می کردند که یک بار آقای مطهری از من مطلبی را خواستند. ایشان گفتند: "برو به این محمد خوئینی ها بگو این تفاسیری که داری از قرآن می کنی همه خلاف و تفسیری های مارکسیستی است. به او پیغام بده که حتما پیش من بیاید. من به او پیغام را دادم. بعد از چند ماه آقای مطهری از من پرسید پس چرا ایشان نیامد!" همین نشان می دهد که این مسئله ذهن شهید مطهری را سخت مشغول کرده بود. البته در این اواخرسالهای 56 و57 جلسه ای در قم با حضور شهید مطهری تشکیل شده بود که درباره مسائل نهضت صحبت کنند. آن روز آقای خوئینی ها هم بود و به نظر می آمد که رابطه اش با شهید مطهری بد نبود. نمی دانم متنبه شده بود یا مساله دیگری بود.

۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۲
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

موسوی خوئینی‌ها، پدر معنوی "فرقان"

فرقان و فرقانی‌گری به روایت یادآور-2

موسوی خوئینی‌ها، پدر معنوی "فرقان"

با مروری بر خاطرات مربوط به فرقه فرقان نقش کلیدی انحرافات تفسیری موسوی خوئینی ها در راه اندازی ماتریالیستهای منافق و فرار رو به جلوی او در پیوستن به تسخیر لانه جاسوسی آمریکا جای مداقه دارد.

به گزارش مشرق، جدیدترین شماره از ماهنامه فرهنگی تاریخی "یادآور " ویژه گروهک فرقان با عنوان «بازخوانی کارنامه فرقان و فرقان گونگی در تاریخ انقلاب؛ فاصله روشنفکری تا خشونت» از سوی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران منتشر شده است.
این ماهنامه که حوزه اصلی فعالیت خویش را انتشار اسناد شفاهی تاریخ معاصر ایران قرار داده، در این شماره در گفتگو با افراد مختلف بادیدگاههای گوناگون به بررسی تمامی ابعاد این گروهک پرداخته است. از جمله نکات جالب و خواندنی این ویژه نامه بررسی نقش محمد موسوی خوئینی ها و جلسات تفسیر او در پیدایش افکار گروهک فرقان می باشد که در خلال مصاحبه با افراد مطلع و صاحبنظران به آن پرداخته شده است. نظر به اهمیت این موضوع در شناخت ماهیت و افکار موسوی خوئینی ها که گفته می شود نقش کلیدی در پیدایش و هدایت فتنه 88 داشته است، بخش هایی از این ویژه نامه که به این موضوع اختصاص دارد، تقدیم خوانندگان عزیز می شود:
با مروری بر خاطرات مربوط به فرقه فرقان نقش کلیدی انحرافات تفسیری موسوی خوئینی ها در راه اندازی ماتریالیستهای منافق و فرار رو به جلوی او در پیوستن به تسخیر لانه جاسوسی آمریکا جای مداقه دارد.

حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خسروشاهی:
فرقه ی فرقان همانند سازمان آرمان مستضعفین و سازمان مجاهدین با استناد ظاهری به آیات قرآن و تفسیر مادی گرایانه آنها در راستای اهداف و امیال فرقه های خودشان خواستار حذف علما و رهبران جریان اصیل اسلامی بودند و این به موازات فعالیت هواداران سکولاریسم الحادی بود که با اساس دین و باورهای مذهبی مخالفت می کردند. عقیده ی این سازمان ها و گروهها که خواستار به اصطلاح اسلام منهای آخوند و یا سیاست منهای روحانیت بودند،درواقع زاده ی گروهی بودند که از زمانهای بسیار دور به مبارزه ی مستقیم و صریح برای حذف کامل مذهب از زندگی مردم برخاسته بودند و در واقع با قیافه ی مذهبی و تفسیرهای مادی از مبانی اسلامی مزورانه در تحریف و مسخ و حذف عناصر و ارزشهای اخلاقی فرهنگی و اجتماعی مذهب می کوشیدند . این گروهها نقطه ی مشترکی با هم داشتند و آن اسلام منهای روحانیت بود زیرا که روحانیت سدّی محکم و مقاوم در برابر آنان به شمار می رفت ...
...من در تحلیل ها و بررسی های سیاسی – تاریخی خود به این جمع بندی رسیده ام که بی تردید رهبری این فرقه علاوه بر عناصر و سازمان های ضد انقلاب داخلی با عناصر سیا و جاسوسان بیگانه هم ارتباط داشته و از آنها برای اجرای توطئه های خائنانه خط می گرفته و حتی به آنها وعده ی ترور هفتگی می دهد...
به دنبال اشغال [تسخیر] سفارت آمریکا اسنادی به دست آمد که دلیلی روشن بر ارتباط همه جانبه ی یک طلبه ی قدیمی با سفارت و وعده ی ترور های هفتگی! وی به وزارت خارجه آمریکا بوده و به طور محرمانه مخابره شده است.
نمونه ای از این اسناد سند زیر است:

محرمانه و فوری
از سفارت آمریکا در تهران به وزارت امور خارجه
یکی از دوستان قدیمی دفتر سیاسی که یک طلبه قدیمی است وسال گذشته مسئول مرکز بحث های ایدئولوژیک برای شاگردانش بود یک دید خلاصه ای از فرقان داد.یازده نفر از شاگردان قدیمی این شخص عضو گروه فرقان در تهران هستند.تعداد اعضای گروه فرقان چهل الی پنجاه نفر می باشد.آنها ترکیبی از چپ گراها و راست گراها هستند. اگر چه بیشتر آنها نامتعادل هستند.به جز بعضی از افراطیون اغلب آنها اصول اسلامی را قبول دارند و احساس می کنند که ترور راهی است که آنها از دست روحانیونی که با نظرات آنها هماهنگی ندارند خلاص می شوند.یکی از اعضای فرقان افتخار می کرد که آنها در نظر دارند خرابکاری را با ترور هفته ای یک روحانی شروع کنند و تا رسیدن به موفقیت ادامه دهند.اشکال در این است که در اینکه موفقیت چقدر می تواند باشد به توافق نرسیدند.منبع بیان داشت اعضای گروه فرقان که با آنها در تماس است توجهشان را به اهداف داخلی معطوف کرده اند.

در اینجا باید اشاره کنم که رابط سفارت با فرقان شخصی بنام ویکتور تام ست بوده که به هنگام اشغال سفارت و گروگانگیری به وزارت خارجه ایران پناهنده شد و به رغم درخواست رسمی و کتبی دادستانی انقلاب اسلامی از وزارت خارجه برای بازجویی از وی در رابطه با ماجرای فرقان سرپرست وزارت خارجه ایران یعنی آقای صادق قطب زاده از تحویل او به دادستانی خودداری نمود و او که عضو اصلی و فعال شبکه جاسوسی سیا در ایران و حلقه ی وصل سیا با فرقان بود به کمک سفارت کانادا در ایران به سلامتی به واشنگتن برگشت!
... فرقانی ها فهرست بلند و بالایی از شخصیتهای مختلف تهیه کرده بودند که به قول خودشان هفته ای یکی از آنها را ترور کنند!محصول این توطئه خائنانه ترور 20 نفر بود که از آنها نه نفر از جمله آیت الله مرتضی مطهری ،آیت الله قاضی طباطبائی ،دکتر محمد مفتح ،سرلشگر محمد ولی قرنی ،حاج مهدی عراقی ،حسام عراقی ،تقی حاج طرخانی ،شیخ قاسم اسلامی و ... شهید شدند و 6 نفر از جمله آیت الله آقارضی شیرازی، آیت الله هاشمی رفسنجانی ،آیت الله ربانی شیرازی ،آقای حسین مهدیان و ... مجروح شدند. پنج نفر دیگر هم که در میان آنها دو کارخانه دار و یک تبعه ی آلمانی و یک واعظ دوران رژیم قبل (محسن بهبهانی) و یک مداح (سید جواد ذبیحی) که از زندان آزاد شده بود دیده می شود. اینها هم توسط فرقه ی فرقان ترور و کشته شدند.
... با توجه به اینکه بعدها معلوم شد که یکی از اعضای هسته ی دوم فرقان به نام محمد حسینی عضو سازمان (منافقین خلق) بوده است باید حداقل این را پذیرفت که سازمان افراد نفوذی خود را در این فرقه داشته و می توانسته در ترورها خط دهی کند و یا اطلاعات مقدماتی برای انجام ترورها را در اختیار این فرقه بگذارد. از سوی دیگر خانه های امن تیمی فرقان مملو از کتابها و نشریات سازمان بوده که با توجه به کمیت آنها بی تردید فقط برای مطالعه گودرزی و هوادارانش نبوده است.
تأمین هزینه های سنگین چاپ و نشر دهها کتاب در صدها هزار نسخه و پرداخت هزینه های جاری افراد که بالغ بر پنجاه نفر شده بودند نخست از راه تهدید و باج گیری از مردم به دست می آمد! و سپس برای توسعه کار به سرقت مسلحانه از بانک ها دست زدند!

چارت سازمانی فرقان تقریبا به این شکل بود:
رهبر : اکبر گودرزی
مرکزیت : علی حاتمی، سعید مرآت، کمال یاسینی، عباس عسگری
هسته ی وابسته: حسین اقرلو، علی اسدی، بهرام تیموری، حسن حسنی، حمید نیکنام، سعید واحد، محسن سیاهپوش، عبدالرضا رضوانی، محمد حسینی
... در همان مصاحبه [مرتضی الویری با مجله داخلی!مجاهدین خلق یعنی چشم انداز] پس از ذکر علت قطع همکاری [ الویری] باآن فرقه[تحت امر گودرزی] از قول آقای الویری آمده است که: دیگر برای توزیع ونگهداری کتابهای آنها آمادگی نداشتیم. به یاد دارم چند صد هزار جلد کتاب آنها نزد ما باقی ماند که کتابها را معدوم کردیم .
خُب! [فرقه ی فرقان به عنوان] سازمانی که امکانات مالی ندارد چگونه فقط چند صد هزار جلد کتاب با هزینه های گزاف چاپ می کند و آنها را علاوه بر خودشان و دیگران در اختیار سازمان فلاح هم که توسط ایشان و مهندس محمد [کاظم پیرو] رضوی و حمید فغفور مقربی و حسین شیخ عطار و چند نفر دیگر اداره می شد قرار می دهد؟

دکتر علی مطهری (فرزند شهید):
فرقانی ها متأثر از افکار مارکسیستی بودند... می خواستند اسلام را بر مارکسیسم تطبیق بدهند و احکام اسلامی را بر اساس مارکسیسم توجیه کنند. من معتقدم اینها بیشتر متأثر از افرادی چون موسوی خوئینی ها و دکتر پیمان بودند و همینطور از نهضت آزادی خارج از کشور و دکتر یزدی و قطب زاده و جزواتی که از طرف آنها می آمد...

آیت الله محمد تقی مصباح یزدی:
...اینکه چطور این گروهها پیدا می شوند روانشناختی خاصی دارد. افرادی پیدا می شوند که استعداد خاصی دارند و غروری در آنها پیدا می شود. می بینند کسانی کارهای بزرگی را انجام داده اند به خود می گویند چرا ما این کار را نکنیم. عامل روانی مشترک بین همه ی اینها غرور است و اینکه احساس می کنند می توانند کارهای بزرگی انجام دهند!
قبل از پیدایش فرقان گروه مشابهی هم در قم سربرآورد که پس از انقلاب هم تا مدتی مشغول فعالیت های خطرناک بود. مؤسس این گروهک هم طلبه ساده ای بود که بسیار مغرور بود : سید مهدی هاشمی را از زمانی که کت و شلواری بود می شناختم. همان زمانی هم که هنوز درس رسائل و مکاسب می خواند حس می کرد عُرضه ی خاصی دارد..به این توهم دچار شد که می تواند دنیا را تسخیر کند کشور های دیگر را تابع دیدگاه خود کند با رئیس فلان کشور ارتباط برقرار کند و از این نوع بلندپروازی ها پیدا کرد.خودش هم نهایتا در اعترافاتش گفت که عامل همه اینها غرور بوده است.
رهبر گروهک فرقان هم همینطور بود.او فرد با استعدادی بود و به یک خانواده ی فقیر و مذهبی تعلق داشت. او همراه با درس های طلبگی که خیلی هم طول نکشید به مطالعه ی کتاب های روشنفکران روی آورد و سخت تحت تأثیر آنها قرار گرفت و تز اسلام منهای روحانیت را که بعدا اینها پرچمدارش شدند از نویسنده دیگری اخذ کردند.
مطالعات او هم روی همان کتابها بود و سخنرانیهایی هم که می کرد ترجمانی از همان کتابها بود.تفسیرهایی هم که برای قرآن می گفت و می نوشت برگرفته از همان تفسیر سمبلیک قرآن بود که از فرانسه به ارمغان آورده شده بود.فردی که این نگاه را از فرانسه آورد در تفسیر هابیل و قابیل در قرآن گفته بود: هدیه ی قابیل پذیرفته نشد چون سرمایه دار بود! و خوشه های گندم هابیل پذیرفته شد چون کشاورز زحمتکشی بود! سپس می گوید: من مانده بودم این کلاغ سیاه در این قصه چه کاره است؟ بعد متوجه شدم که آن کلاغ سیاه آخوند است! و این آقا شد الگوی تفسیر سمبلیک قرآن!
و این نوع نگاه و تفسیر منتقل شد به آقای گودرزی که سواد کم و غرور زیاد داشت و شرایط مساعد اجتماعی هم در او این پرسش را برانگیخت که ما چرا فقط برای داستان هابیل و قابیل این کار را بکنیم؟می شود همه ی قرآن را این طور تفسیر کرد!
متأسفانه بعضی از اشخاصی که الان هم از شخصیتهای پشت پرده ی جریانات اخیر هستند در مسجد قلهک و جاهای دیگر همین حرف ها را زدند.. در سایه ی اظهارات آن افراد چهره هایی مانند گودرزی هم جرئت بیشتری پیدا می کردند ...
مرحوم آقای مطهری به عنوان یک اسلام شناس واقعی می دانست که اگر تفسیر سمبلیک مطرح شود و جا بیفتد بزرگ ترین خطری است که اسلام را تهدید می کند و قرائت های مختلف و من درآوردی از قرآن را به همراه خواهد داشت و از آن پس هر حرفی بزنید جواب خواهند داد این قرائت شماست .ما قرائت دیگری داریم! و دیگر چیزی که بشود به آن استناد کرد باقی نمی ماند.
چه خطری بالاتر از این برای دین وجود دارد؟
این خطرات را امثال آقای مطهری درک می کردند ... دیگران می گفتند حالا یک طلبه ای یک حرفی زده و یک اشتباهی کرده حرفش ارزشی ندارد ولی آقای مطهری می دانست این حرفها چه پتانسیلی دارند و چگونه به سرعت رواج پیدا می کنند... ایشان می دانست که این درخت از ریشه فاسد است.تشخیص اینکه فساد مربوط به ریشه است یا برگ یا شاخه کار امثال مطهری است...

حاج احمد قدیریان :
بعدها در خلال اعترافات دستگیر شدگان فرقان بدست آمد هم گودرزی و هم دوستانش در جلسه ی تفسیر قرآن آقای موسوی خوئینی ها در مسجد جوستان شرکت می کردند. من خودم هیچ وقت به جلسات ایشان نرفتم اما چون برخی از دوستانم می رفتند از محتوای سخنان ایشان به ما خبر می دادند.

حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خسروشاهی:
اکبر گودرزی...به تکثیر و نشر دروس تفسیری به شکل پلی کپی اقدام می کرد و از اسفند 1356 نشریه فرقان را منتشر ساخت که تا اسفند ماه 1359 سی و پنج شماره از آن به طور ماهانه منتشر گردید.
فعالیت های گودرزی پیش از انقلاب محدود به کارهای به ظاهر دینی و فرهنگی بود و به رغم فشار همه جانبه رژیم بر همه ی نیروهای چپ و راست هیچ نوع محدودیت و مشکلی هم توسط رژیم شاه و ساواک بر سر راه فرقان ایجاد نمی شد. حتی به گفته ی خود گودرزی برای فعالیت های بیشتر با دامنه ی وسیعتر وی با هماهنگی دو نفر به نامهای دکتر عابد و دکتر ملکی تصمیم می گیرد رهسپار اروپا شود و به همین منظور بدون هیچ مشکلی راهی پاکستان می گردد. قرار می شود از آنجا به لبنان برود ولی آنها به وعده خود وفا نمی کنند و او را حتی به بیروت هم نمی برند. لذا پس از اقامت دو ماهه در پاکستان باز به ایران بر می گردد و از نو به کار تشکیل جلسات مذهبی و نشر کتاب و صدور اعلامیه می پردازد که باز با هیچ مسئله ای از طرف ساواک روبرو نمی شود!

حجت الاسلام والمسلمین جعفر شجونی:
گودرزی بعد از آنکه از طرف علمای محترم و شناخته شده و حوزه های علمیه ی مهم تهران طرد شد به سراغ آقای موسوی خوئینی ها در مسجد جوستان رفت و او هم گودرزی را پذیرفت و این هم امر غیر منتظره ای نبود. آقای خوئینی ها قبل از انقلاب در آن مسجد در مقام تفسیر قرآن حرف های عجیب و غریبی می زد که من اسم آن را گذاشته بودم قرآن شناسی آسان!...این آقای موسوی خوئینی ها هم به گفتن تفاسیر مارکسیستی معروف بود.آقای مطهری چند باری به او هشدار داده بودند ولی او کار خودش را می کرد.مدتی در آن مسجد این حرف ها را زد و عده ای جوان ناآگاه هم دور و برش را گرفتند و تصور می کرد که بازارش همیشه گرم می ماند...گودرزی به مسجد جوستان رفت و آقای موسوی خوئینی ها هم او را به مسجد خمسه فرستاد.مسجد خمسه در اواسط خیابان سراب در خیابان دولت – یخچال واقع شده است....
موسوی خوئینی ها از کسانی بود که قبل از انقلاب به این ذهنیت دامن می زد که هر نوع فعالیتی در دستگاههای دولتی و شبه دولتی کمک کردن به رژیم است و حال آنکه توجه نمی کرد که بعضی ها از همین کارهای شبه دولتی توانستند به اندازه ی ده ها سال تأثیر کار او داشته باشند و بلکه بسیار بیشتر . علناً می گفت آقای مطهری و آقای مفتح که تدریس در دانشگاه را پذیرفته اند با حکومت سازش کرده اند و تبدیل به ترمز انقلاب شده اند!...او همین حکم را هم درباره آقای بهشتی و آقای باهنر می داد که به آموزش و پرورش رفته بودند و کتابهای درسی را تدوین می کردند.می گفت که اینها همکار فرخرو پارسا شده اند! و حال آنکه اگر قرار به انقلابیگری و منبرهای داغ رفتن و بعد هم زندانی شدن باشد من که از بسیاری از اینها جلوتر بودم ولی هیچ وقت از این فکرها نمی کردم.من 25 بار زندان رفته و شلاقهایی خورده ام که اگر به دیوار می زدند خراب می شد منتهی کار امثال بنده روبنایی بود.یعنی اگر یک پروژه ساخت و ساز خانه را در نظر بگیرید کار ماها حکم دکوراسیون خانه را داشت و کارهای زیربنایی و پی ریزی و اسکلت بندی را امثال آقای مطهری انجام می دادند....
یک شیخ محترمی ... آقای قاسمی.. نقل می کرد من یک شب در مسجد جوستان کنار آقای کروبی نشسته بودم وآقای موسوی خوئینی ها هم روی منبر بود. اکبر گودرزی و محمود کشانی.. نشسته ومحو حرف های آقای خوئینی ها شده بودند. این آقارفته بودبالای منبر و آیه شریفه و یصدون عن سبیل الله را کنایتاً و گاهی تصریحاً بر آقایان مطهری و مفتح و بهشتی تطبیق می داد و می گفت اینها ترمز انقلاب و سازشکارند و با دستگاه روی هم ریخته اند! من که دیدم گودرزی و کشانی مات و مبهوت حرف های خوئینی ها هستند به کروبی گفتم بابا اگر فردا انقلاب پیروز بشود اینها با اولین اسلحه ای که به دستشان بیفتد می روند و اینها را می کشند.
کروبی را که می دانید هم احساساتی است هم عصبی. دستش را بلند کرد و زد روی پای من و گفت نه بابا! اینجوری نیست .ولی بعدها دیدیم که اتفاقاً اینجوری شد!...
همین محمود کشانی از کسانی بود که آقای مفتح را در دانشگاه الهیات به گلوله بست. این مسأله که فکر را چه کسی توی کله یک مشت بی سواد کرده بود باید ریشه یابی کرد. بعد از سی سال که از انقلاب می گذرد باید معلوم شود محرکین اینها چه کسانی بودند که اینقدر به خود جسارت دادند که چنین شخصیت هایی را بکشند...
...موسوی خوئینی ها... صریح بگویم آقای مطهری معتقد بود که او مارکسیست شده است! آقای مطهری اعتقاد افراد را از روی ظاهر و لباسشان نمی سنجید بلکه محتوای حرف و فکر آنها را بررسی می کرد.ایشان می فرمود این نوع تفاسیر تفاسیر مارکسیست هاست.حالا بر زبان هر کسی که می خواهد جاری شده باشد...
از آیت الله آقا رضی شیرازی بپرسید. ایشان تعریف می کرد که وقتی آیت الله انواری از زندان آزاد شدند با آقای مطهری به دیدن ایشان رفتیم .وقتی به منزل ایشان وارد شدیم دیدیم موسوی خوئینی ها هم آنجا نشسته. او چون با آقای مطهری بد بود تا چشمش به ایشان افتاد بلند شد و رفت بیرون! آقای مطهری با حالت عصبانیت و تحکم از آقای انواری پرسیده بود او را می شناسید؟ آقای انواری جواب داده بود بله این آقای خوئینی هاست. آقای مطهری می گوید:خبر دارید مارکسیست شده؟
آقای مطهری واقعاًدرباره ی آقای موسوی خوئینی ها همینطور فکر می کرد و بخشی از هشدارهایی هم که در مقدمه ی کتاب گرایش به مادیگری داد درباره ی همین آدم و اطرافیانش بود....
... وقتی بعد از سالها به این موضوع فکر می کنم می بینم فقط دو دسته بودند که در این لباس[لباس روحانیت شیعه] می ماندند. یک عده با نیت خالص می خواستند خدمت کنند و جوانمردی به خرج می دادند.دسته دوم هم یک عده آدم مرموز بودند که دستی اینها را در این لباس نگه می داشت تا در مواقع مقتضی در جامعه شبهه افکنی کنند...
در دوران قبل از انقلاب ...چیزی که برای همه مهم بود پیش بردن مبارزه و پیروزی انقلاب بود . در آن سالها هر کسی که به نوعی به جریان مبارزه منسوب می شد نزد مردم احترام پیدا می کرد چون مردم از دستگاه نفرت داشتند.کمتر کسی مثل آقای مطهری متوجه تفاوت صفوف و انحراف افرادی می شد که خود را در میان مبارزین جا زده بودند....بسیاری معتقد بودندحالا وقت طرح این مسئله نیست چون در صفوف مبارزین با رژیم شکاف ایجاد می شود ولی ایشان معتقد بود که باید از همین حالا جلوی رشد این جریان را بگیریم وگر نه در آینده مسئله ساز خواهد شد... عده ای از حامیان [آن دوره] گروه فرقان [بعد از پیروزی انقلاب] توسط خود آنها ترور شدند.. یکی از آنها شهید حاج تقی حاج طرخانی است. این شهید بزرگوار خیلی به گودرزی خدمت کرد... بعد از انقلاب گودرزی می رود دم در منزل حاج طرخانی و می گوید ما پانصد هزار تومان پول نیاز داریم. پول زیادی بود. حاج طرخانی می پرسد شما این پول را برای چه چیزی لازم دارید؟ گودرزی می گوید می خواهیم انقلاب کنیم.حاج طرخانی می گوید انقلاب که کردیم! گودرزی می گوید نه این انقلاب نشد. ما می خواهیم علیه این آخوندیسم موج سوار انقلاب کنیم! حاج طرخانی بنده خدا هم گفته بود: ما از این پولها نداریم به کسی بدهیم. گودرزی هم کینه او را به دل گرفت و در ماه رمضان با دو سه نفر دم در منزل شهید حاج طرخانی آمد و او را جلوی چشم دختر ده دوازده ساله اش به گلوله بست. خیلی بی حیایی و بی چشم و رویی کرد...
ادامه دارد...

۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۱
حسن حیدری

در حاشیه اظهارات عطریانفر در نشست «فرقانیسم»؛

چرا عطریانفر از ارتباط «مرشد سیاسی» اصلاح‌طلبان با فرقان چیزی نمی‌گوید؟+ تصاویر

فرقانیسم

عطریانفر نیک می داند که جدای از مرحوم دکتر شریعتی، که اندیشه های ایشان در تفسیری مغلوط و منحرف مبنای تفکر فرقان قرار گرفت، بیشترین تاثیر را بر این گروهک، تفکرات «پدر معنوی» امروز اصلاح طلبان گذاشت.

سرویس سیاست مشرق - در هفته‌های گذشته، بخشی از صحبت های «محمد عطریانفر»، فعال سیاسی و از چهره های شاخص اصلاح طلبان، در نشستی با عنوان «فرقانیسم از دیروز تا امروز»، به همت انجمن اندیشه و قلم و در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی، در شبکه های اجتماعی و کانال های تلگرامی به سرعت دست به دست شد. ظاهرا عطریانفر، که زمانی عضو تیم امنیتی برخورد با گروهک تروریستی فرقان در سال ۵۸ بود، گفت که یکی از مقانات ارشد دستگاه قضا، سابقه عضویت در فرقان دارد.

البته با جنجالی شدن این خبر، عطریانفر در توضیحی که برای روزنامه «شرق» فرستاد مدعی شد که صحبت هایش به درستی منتقل نشده و او نگفته که یک "یک مقام کنونی قوه قضاییه عضو فرقان بوده است."

مسئله این جاست که جناب عطریانفر یک عنصر اطلاعاتی قدیمی است و علاوه بر آن به عنوان مؤسس «گروه رسانه ای همشهری» و یک فعال رسانه ای باسابقه، به خوبی از بازتاب و تاثیر کلام شخصیتی مانند خود که فردی شناخته شده، با سوابق سوء ضدامنیتی، است، آگاه است و نمی توان از او پذیرفت که در مطرح کردن این ادعا، آن هم در چنین مقطعی، دچار سهو شده است. حقیقت ماجرا این است که بحث «فرقانیسم» را در یکی دو ماه اخیر، برای اولین بار «حسام الدین آشنا»، مشاور فرهنگی خبرساز رییس جمهور در واکنش به دلنوشته یک روزنامه نگار جوان جریان اصول گرا مطرح کرد:

جدای از آن، در هفته های اخیر، به واسطه کنایه های و انتقادات آشکاری که از جانب دولت نسبت به قوه قضاییه مطرح شد و پاسخ یکی از مقامات ارشد این قوه در سخنان پیش از خطبه نمازجمعه تهران در هفته های گذشته به این کنایه ها و انتقادات، متاسفانه یک جور جدال لفظی بین دو قوه کشور به وجود آمده است. حال در این میانه، به ناگهان در یک انجمن اصلاح طلب، جلسه ای با عنوان «فرقانیسم؛ از دیروز تا امروز» برگزار می شود و در ادامه روند قبلی، آقای عطریانفر در لوای بحث تاریخی، نسبت منتسب بودن به فرقان را به یکی از «مقامات ارشد قضایی» مطرح می کند. از این رو، این مساله از دید اذهان نه چندان خوش بین نمی تواند اتفاقی قلمداد شود.

اما لازم است که جهت اطلاع کسانی که با مباحث تاریخی چندان آشنا نیستند و از طرفی یادآوری مجدد برخی سوابق به خود آقای عطریانفر،  برخی مباحث تاریخی را در ادامه مطرح کنیم.

مساله اول

کتاب «خاطرات عزت شاهی (مطهری)» در زمان انتشار خود، به واسطه کثرت اطلاعات و نکات دست اول تاریخی که از زبان یک مبارز برجسته قدیمی و یک مقام ارشد امنیتی بعد از انقلاب (مسوول بازپرسی کمیته مرکز) بسیار خبرساز شد. یکی از مسایلی که رد باب این کتاب جنجال زیادی به پا کرد، ماجرای ادعایی بود که آقای عزت مطهری درباره محمد عطریانفر مطرح کرد که به این قرار بود:

"من در جایی شنیدم که قبل از ترور آقای خامنه‌ای، جواد قدیری گفته بود که کار نظام در همین پنج ـ شش روز تمام است و اینها (مسئولین نظام) هم بار و بنه‌اشان را بسته‌اند. من همان موقع به آقای خسرو تهرانی که در اطلاعات نخست وزیری بود پیغام دادم که جواد قدیری شوهر خواهر آقای عطریانفر (که در وزارت کشور است) چنین حرفی زده است. ما جای او را هم پیدا کرده‌ایم، بیایید پی‌گیری کنید که آنها این کارنکردند. بعد خودمان حکم گرفتیم و رفتیم تا منزل او را بازرسی کنیم که دیدیم تخلیه شده است، گویا مدتی در منزل محمد عطریانفر در اختفاء به سر می‌برد و بعد هم شنیدیم که از کشور گریخت و پس از چندی هم عطریانفر خواهرش زهره را به صورت غیرقانونی و قاچاق نزد وی فرستاد."

محمد عطریانفر هیچ گاه نتوانست جواب متقنی به این ادعای سنگین مطرح شده از سوی عزت شاهی بدهد. اما مساله ارتباط عطریانفر با قدیری، محدود به خاطرات عزت نبود.

سید مهدی هاشمی، برادر داماد مرحوم منتظری و مسوول واحد نهضت های آزادیبخش سپاه که به اتهام سازماندهی توطئه‌های متعدد برای تضعیف نظام و رهبری حضرت امام(ره) دستگیر، محاکمه و اعدام شد، در اعترافات خود در سال ۶۶ نکته ای مهم را فاش کرده بود:

سید مهدی هاشمی

 "یکی از اهداف و رسالت‌هایی که آقا هادی (برادر سید مهدی و داماد و رییس دفتر مرحوم منتظری) تعقیب می‌کرد در رابطه با بیت (آقای منتظری) و خود ما هم در رابطه با ایشان بودیم و اینها همین بود که یک چراغ سبزی به منافقین داده بشود که مثلاً در تحولات آینده(!) و اینها مثلاً چراغ سبز کارساز باشد برای یک سلسله مسائل و کارشکنی‌ها و برای کاهش دادن به اصطلاح یکسری حساسیت‌هایی که آنها برضد ما و این جریان داشتند... البته در این رابطه فقط آقا هادی شخصاً نبود، آقای شریعتی و آقای عطریانفر (محمد) هم در رابطه با برادرزنش جواد قدیری، آن هم این رابطه وجود داشت…»

(برای اشنایی بیشتر با محمدجواد قدیری رجوع کنید به: رابطه عامل احتمالی ترور رهبر انقلاب با بیت منتظری چه بود؟

مساله دوم

اگر آقای عطریانفر با مطرح کردن این اتهامات در برهه ای که دولت مورد حمایت طیف او، هر روز بخشی از نهادهای نظام را مورد هجمه و اتهام زنی و هجو قرار می دهد، قصد دارد اذهان عمومی را نسبت به مقامات قوه قضاییه لکه دار کند(با توجه به سوابق اطلاعاتی و ضداطلاعاتی ایشان اصلا دور از ذهن نیست که هیچ، بسیار هم محتمل است)، باید نکته ای را یادآور شد.

حتی فرض را بر صحت مطلب ذکر شده توسط عطریانفر بگذاریم، این هیچ چیز از قدر و قیمت نیروهای مخلص نظام که زمانی به دلایل مختلف در برهه ای کوتاه جذب گروه ها و سازمان های معاند نظام شدند و بعد در توبه ای راستین غیرت و دلسپردگی خود را به نظام ثابت کردند و حتی در این راه به درجه شهادت نایل شدند، کم نمی کند. اما حساب کسانی که با اندیشه های انحرافی یا التقاطی خود به معلم فکری گروهک ها تبدیل شدند، متفاوت است. آقای عطریانفر به خوبی آگاه است که بعد از مرحوم دکتر شریعتی، که اندیشه های ایشان در تفسیری مغلوط و منحرف توسط رهبر ۲۶ ساله فرقان مبنای کار این گروه قرار گرفت، بیشترین تاثیر را بر این گروهک انحرافی و خطرناک کسی گذاشت که امروز به عنوان «پدر معنوی» و «مرشد سیاسی» جناح اصلاحات، جناح سیاسی خود ایشان، شناخته می شود: سید محمد موسوی خوئینی ها.

سید محمد موسوی خوئینی ها(مرشد سیاسی اصلاح طلبان)

بدون هیچ تفسیر و حاشیه نویسی، صرفا به بازتاب نظرات شخصیت های شناخته شده تاریخ انقلاب، درباره اندیشه موسوی خوئینی ها می پردازیم، کسی که زمانی از شدت رادیکالیزم انقلابی به تریبون «مارکسیسم اسلامی» تبدیل شده بود و حتی در مسجد «جوستان» قرآن را تفسیر مارکسیستی می کرد، ولی اکنون، به مصداق این که «تب های تند زود به عرق سر می نشینند»، تبدیل به نظریه پرداز «وادادگی» در برابر غرب و تسلیم در برابر نولیبرالیزم سلطه جو شده است:

علی مطهری، نماینده تهران در مجلس و فرزند شهید بزرگوار آیت الله مرتضی مطهری، در مصاحبه با یک نشریه تخصصی تاریخ معاصر در سال ۸۹، درباره ریشه تفکرات فرقان چنین گفت:

"  من معتقدم این‌ها بیش‌تر متأثر از افرادی چون موسوی خوئینی‌ها و دکتر پیمان بودند و همین طور از نهضت آزادی خارج از کشور و دکتر یزدی و قطب زاده و جزواتی که از طرف آن‌ها می‌آمد. در جزوه‌ای که آن‌ها برای سالگرد دکتر شریعتی منتشر کرده بودند و احتمالاً متعلق به دکتر یزدی و گروهش بود، به شهید مطهری حمله و ایشان را در کشتن دکتر شریعتی، همکار رژیم شاه معرفی کرده بودند! آن‌ها «عدل الهی» و «خدمات متقابل ایران و اسلام» را مسخره کرده و گفته بودند که افرادی که به دنبال تحکم پایه‌های رژیم شاهنشاهی هستند، این مطلب را می نویسند. گودرزی و دوستانش بیش‌تر متأثر از این حرف‌ها بودند." (مصاحبه با ماهنامه‌ی یاد آور، خبرگزاری فارس، ۲۳ آبان ۱۳۸۹)

مرحوم حجت الاسلام شیخ جعفر شجونی درباره موسوی خوئینی‌ها و ارتباطش با اکبر گودرزی، رهبر فرقان، چنینی گفت: "

" گودرزی بعد از آنکه از طرف علمای محترم و شناخته شده و حوزه‌های علمیه مهم تهران طرد شد، به سراغ آقای موسوی خویینی‌ها در مسجد جوستان رفت و او هم گودرزی را پذیرفت و این هم امر غیرمنتظره‌ای نبود. آقای خویینی‌ها قبل از انقلاب در آن مسجد در مقام تفسیر قرآن، حرف‌های عجیب و غریبی می‌زد که من اسم آن را گذاشته بودم «قرآن‌شناسی آسان»! چون یک مفسر واقعی با توجه به قرائن روایی و تاریخی و لغوی تلاش می‌کند مراد آیه را با یک اجتهاد سخت به دست بیاورد، ولی در «قرآن‌شناسی آسان»، فرد نگاه می‌کند ببیند ذوقیات حاکم بر جامعه چیست و قرآن را به نفع آن مصادره می‌کند."

پیکر شهید بزرگوار مرتضی مطهری بلافاصله بعد از ترور به دست فرقان
پیکر شهید بزرگوار محمد مفتح بعد از ترور توسط فرقان

 مرحوم شجونی درباره تفکراتی که موسوی خوئینی ها از همان سال های قبل از پیروزی انقلاب نسبت به شهیدان مفتح و مطهری(مهم ترین قربانیان ترور فرقان) در ذهن گودرزی و محمود کشانی(چهره های اصلی فرقان) القاء می کرد، افزود: " به هرحال گودرزی به مسجد جوستان رفت و آقای موسوی‌خویینی‌ها هم او را به مسجد خمسه فرستاد. مسجد خمسه در اواسط خیابان سراب در خیابان دولت- یخچال واقع شده است. این مسجد از همان زمان تبدیل به یکی از پایگاه‌های ترویج افکار گودرزی شد و او بسیاری از اعضای گروه فرقان را در همین جا جذب کرد. به نظر من میزان تأثیرپذیری گودرزی از آقای موسوی‌خویینی‌ها خیلی زیاد بود. موسوی‌خویینی‌ها از کسانی بود که قبل از انقلاب به این ذهنیت دامن می‌زد که هر نوع فعالیتی در دستگاه‌های دولتی و شبه‌دولتی، کمک کردن به رژیم است و حال آنکه توجه نمی‌کرد که بعضی‌ها از همین کارهای شبه‌دولتی توانستند به اندازه ده‌ها سال تأثیر کار او داشته باشند و بلکه هم بسیار بیشتر. علناً می‌گفت آقای مطهری و آقای مفتح که تدریس در دانشگاه را پذیرفته‌اند، با حکومت سازش کرده‌اند و تبدیل به ترمز انقلاب شده‌اند!"( رجانیوز ، ۱۴ مهر ۱۳۸۹، به نقل از ایران سیاسی)

اما مرحوم شجونی در ادامه این خاطرات خود، ماجرایی را نقل می کند که بسیار تکان دهنده است:

" یک شیخ محترمی با من دوست است به نام آقای قاسمی. ایشان در مسجدی نزدیک میدان ونک نماز می‌خواند. الان هم هست و این داستان را می‌توانید از او هم بپرسید. ایشان نقل می‌کرد من یک شب در مسجد جوستان کنار آقای کروبی نشسته بودم و آقای موسوی‌خویینی‌ها هم روی منبر بود. اکبر گودرزی و محمود کشانی که وصف حالش را برایتان خواهم گفت، نشسته و محو حرف‌های آقای خویینی‌ها شده بودند. این آقا رفته بود بالای منبر و آیه شریفه «و یصدون عن سبیل‌الله» را کنایتاً ‌و گاهی تصریحاً بر آقایان مطهری و مفتح و بهشتی تطبیق می‌داد و می‌گفت اینها ترمز انقلاب و سازشکارند و با دستگاه روی هم ریخته‌اند! من که دیدم گودرزی و کشانی مات و مبهوت حرف‌های خویینی‌ها هستند، به کروبی گفتم: «بابا! اگر فردا انقلاب پیروز بشود، اینها با اولین اسلحه‌ای که به دستشان بیفتد، می‌روند و اینها را می‌کشند.» کروبی را که می‌دانید هم احساساتی است، هم عصبی. دستش را بلند کرد و زد روی پای من و گفت: «نه بابا! این‌جوری نیست.» ولی بعدها دیدیم که اتفاقاً این جوری شد! واقعاً برخی هم‌لباسان خودمان آنها را تحریک می‌کردند."(همان)

در راستای تفسیرهای مارکسیستی خوئینی ها در مسجد جوستان، او ماجرای «گوساله سامری» در قرآن کریم را با «نظام سرمایه داری» مقایسه می کند. مساله ای که ظاهرا به شدت موجب ناراحتی هم دکتر مفتح و هم استاد مطهری شده بود. «محمد مهدی مفتح»، فرزند شهید مفتح در این باره نقل می کند:

" قبل از پیروزی انقلاب و در ایام نزدیک به ۲۲ بهمن ۵۷، یک روز طبق معمول، با ماشین و همراه شهید مفتح، دنبال شهید مطهری رفتیم. من رانندگی می‌کردم. شهید مطهری با عصبانیت، نواری را از جیب درآوردند و به پدرم دادند و گفتند: «دیشب به این نوار گوش کردم. تفسیر قرآن فردی است که در آن گوساله سامری را به نظام سرمایه‌داری تشبیه کرده است!» ایشان رگه‌هایی از التقاط را در این تفاسیر می‌دیدند و بسیار ناراحت بودند."

«حمید نقاشیان»، مسوول تیم امنیتی که از طرف حضرت امام مامور برخورد با گروه فرقان شد، در همین رابطه موضوعی قابل تامل را نقل می کند:

" گودرزی که طلبه کم‌سوادی بود که دو سه نفر از همدرس‌های خودش را هم در جلسات شرکت می‌داد؛ ضدحوزه بود و این عقدة روحی‌ گاهی هم از زبانش شنیده می‌شد. مثلاً گاهی از شرکت خود در جلسات تفسیرهای تفنگی مسجد جوستان آقای موسوی خویینی‌ها یا خواندن کتاب‌های نصیرالدین امیرصادقی که تعریض‌هایی به حوزه داشت و در او تأثیر عمیق گذاشته بود، حرف می‌زد و مسائلی را از فضای حوزه و رفتار روحانیت بیان می‌کرد که بسیار سطحی و ظاهری بودند."

اکبر گودرزی، طلبه ۲۶ ساله مطرود حوزه و رهبر فرقان که شاگرد موسوی خوئینی ها بود

مرحوم «احمد قدیریان» از مبارزان برجسته پیش از انقلاب و از یاران نزدیک شهید بهشتی در مصاحبه با مرکز اسناد انقلاب اسلامی در همین رابطه گفت: " آقای بهشتی بسیار (به خوئینی ها) بدبین بود؛ می‌گفت این آدم بسیار خطرناک است؛ این آدم می‌رود در مسجد جوستان تفسیر می‌کند، اما تفسیر به رای می‌کند؛ مراقب باشید جوان‌ها گرایش به این فرد نداشته باشند."

......

این ها صرفا نمونه هایی از مدارک و شواهدی است که «پدر معنوی» اصلاح طلبان را با گروهک تروریستی و ضاله «فرقان» نشان می دهد. در پایان، صرفا خطاب به جناب عطریانفر، که در جریان اعترافات خود در دادگاه انقلاب به صراحت گفت که "با زاویه گرفتن از ولایت فقیه، دچار نفاق شدیم"، این پند قدیمی را یادآور می شویم: کسی که در خانه شیشه ای نشسته است، به دیگران سنگ نمی اندازد.


منابع:

http://www.mashreghnews.ir/news/۷۴۲۷۱۷ 

http://www.motahari.ir/fa/content/۸۶۴

http://namayande.com/news/۴۸۸۴۰

http://rah-nama.ir/fa/content/۴۵۵/ 

http://namehnews.ir/fa/news/۴۱۵۳۸۱ 

http://boultan.ir/news/۱۶۳۴۳۵۷

۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۵۹
حسن حیدری