کد خبر 966831
آیت الله رئیسی رئیس قوه قضاییه فراخوان مهمی در رابطه با فضای مجازی صادر کرده است.
به گزارش مشرق، صفحه اینستاگرامی!! حجت الاسلام رئیسی، رئیس قوه قضائیه فراخوان مهمی در رابطه با فضای مجازی را منتشر کرده است.
فراخوان رئیس قوه قضائیه در خصوص مشارکتجویی از مردم و نخبگان در روند تحولات دستگاه قضائی
بسم الله الرحمن الرحیم
امروزه با
گسترش دسترسیهای ارتباطاتی، فارغ از چارچوبهای سنتیِ خشک و دیوانسالارانه، فضای
مجازی و رسانههای اجتماعی به فرصتی بزرگ برای کم کردن فاصلههای زمانی و مکانی در
ارتباطات و به اشتراکگذاری نظرات تبدیل شده است.
از این فرصت باید برای دریافت #نظرات مردم و نخبگان از «ایده تا بازخورد» به بهترین نحو استفاده کرد.
آسیبهای فضای مجازی -که در جای خود باید به طور جدی دنبال و رفع شود- نباید ما مسئولان را دچار خطای محاسباتی کند و موجب شود که خود را از فرصت کمنظیر ارتباط با مردم در این بستر #محروم نمائیم. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی باید از فرصت با ارزش فضای مجازی استفاده کرد و با اطلاع از نظرات و سؤالهای افکار عمومی، یک حضور مؤثر و جریانساز را به نفع مردم رقم زد.
نیل به «قوه قضائیه تراز انقلاب اسلامی» در گام دوم، بدون مشارکت و نقشآفرینی مردم، نخبگان و دلسوزان انقلاب ممکن نیست. در مدت کوتاهی که از مسئولیتم در قوه قضائیه میگذرد، و پیش از آن نیز خصوصاً در دوره خدمت در آستان قدس رضوی، از نظرات ارزشمند کاربران رسانههای اجتماعی استفاده کردهام و از این پس نیز امیدوارم خادمان ملت را در ساخت قوه قضائیهای مردمی، انقلابی و ضد فساد یاری کنید.
بر این اساس اعلام میکنم تا زمانی که سامانه اختصاصی دستگاه قضائی برای ارتباط دو سویه با مردم و نخبگان در دسترس قرار بگیرد، صفحات متعلق به اینجانب در رسانههای اجتماعی، یکی از مسیرهای دریافت نظرات مردم و نخبگان خواهد بود.
علاوه بر اینکه مردم عزیزمان میتوانند رأساً نظرات خود را از این مسیر منتقل کنند، اینجانب نیز حسب مورد، فراخوانهایی جهت دریافت نظرات در خصوص ایجاد، اصلاح یا تکمیل برخی رویهها، رویکردها، دستورالعملها و آئیننامهها اعلام خواهم کرد و در انتظار نظرات راهگشای صاحبنظران و متخصصان این امر خواهم بود.
امید است این رویکرد مورد رضای خداوند متعال از باب
عمل به کریمهی «و شاورهم فی الامر» و موجب اعتماد و دلگرمی عموم انسانهای حقطلب
و عدالتخواه باشد. توفیق روزافزون ملت رشید ایران را خواستارم.
سید ابراهیم
رئیسی
۱۳۹۸/۳/۲۵
گروه معارف-رجانیوز: شبهای ماه مبارک رمضان در مسجد لولاگر محفل ذکر و موعظه با موضوع«مبانی تربیت سلوکی فقیه عارف آیتالله پهلوانی» شامل شرح کلمات اخلاقی و عرفانی این عالم ربانی در کتاب «عید وصال»، به همت «هیات رهپویان آل طاها(ع)» و «هیات کریم آل طاها(ع) کانون دانشپژوهان نخبه» برگزار شد. متن پیش رو حاصل سخنرانی جلسات بیست و سوم، و بیست و چهارم از این سلسله جلسات است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی هدانا سبل السلام و نهانا عن اتباع خطوات الشیطان و الصلاه و السلام علی افضل من دعا الی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه سیدنا ونبینا ابی القاسم المصطفی محمّد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهی واجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهرا.
محور بحث ما، شرح کلمات فقیه عارف، استاد بزرگوار مرحوم آیت الله پهلوانی بود. وارد بحث انس با قرآن شدیم و گفتیم که در این مکتب سلوکی، انس با قرآن، از ارکان سلوک به حساب میآید. جلوههایی از انس با قرآن را خدمت عزیزان عرض کردیم. بحث ما رسید به مسبحات. در باب مسبحات هم مطالبی مطرح شد و دو روایت در این زمینه، خدمت عزیزان نقل کردیم. بعد هم عرض کردیم یک مقداری مطالب باقی مانده، که به آنها توجه میکنیم.
نامه ای مهم از یک جوان به علامه طباطبائی
در سال 1355 یک جوان بیست و دو سالهای، نامهای به مرحوم علامه طباطبائی رضوان الله تعالی علیه مینویسد. این نامه مضمونش این است که ایشان از مرحوم علامه تقاضای دستورالعملهای سلوکی میکند. این نامه، نامه جالبی هست. حالا اینکه آن جوان بیست و دو ساله، در زمان طاغوت، چطور علامه را پیدا میکند و نامهای به ایشان مینویسد و مرحوم علامه جواب ایشان را میدهد، خدمت شما عرض میکنم. من متن این نامه را چون خیلی جالب هست، خدمت شما میخوانم. دلیل اینکه این نامه را عرض میکنم، شاهدم در جواب مرحوم علامه، در حین دو خطش است و اینکه چرا من این نامه را از ابتدا عرض میکنم برای این است که بدانید راه قرب الهی به روی همه، خصوصا جوانان باز است. کسی تصور نکند که راه بندگی و طی طریق قرب الهی، اختصاص به چهل سالهها و پنجاه سالهها دارد! اگر اینطور بود مرحوم علامه جواب نمیدادند. میگفتند حالا درس خودت را بخوان، هفت هشت ده سال دیگر بیا و جوابت را بگیر! اما مرحوم علامه جواب میدهد. و امّا متن نامه:
"بسم الله الرحمن الرحیم. محضر مبارک نخبة الفلاسفه و آیت الله العظمی جناب آقای طباطبائی ادام الله عمره ان شاء الله. سلام علیکم و رحمه الله و برکاته. کوتاه سخن آنکه جوانی هستم بیست و دو ساله. میزان تحصیل: پنجم ریاضی. اشتغالات فعلی: تحصیلات حوزه قم، حدود لمعه و اصول فقه [حدودا سال چهارم، پنجم حوزه بوده] آخوند زاده [یعنی پدرم هم روحانی هست.] محیط زیست من: دو سال سربازی در تهران، شش سال کودکی در قم، تحصیلات اولیه و بیشتر تحصیلات دبیرستان نیز در قم. چند سالی هم کرمانشاه.
چنین تشخیص میدهم که تنها ممکن است شما باشید که به این سوال من پاسخ میدهید [این خودش خیلی مهم است. که این جوان در سال 55 مرحوم علامه را کشف میکند و میداند که ایشان میتواند برای او راهگشا باشد. این نامه شامل سوالاتی هست که نوع جوانان این سوالات را دارند] در محیط و شرایطی که زندگی میکنم، هوای نفس و آمال و آرزوها بر من تسلط فراوانی دارند. [خب این گرفتاری نسل جوان ماست] و مرا اسیر خود ساختهاند و سبب آن شدهاند که مرا از حرکت به سوی "الله" و حرکت در مسیر استعداد خود بازداشته و میدارند." این نکته مهمی است. یعنی فهمی که آدم از درد خویش دارد. چون ما یک بحثی داریم میگوییم در پزشکی آن چیزی که خیلی مهمتر از درمان است، تشخیص درد است. اینکه یک جوان بیست و دو سالهای در دوران طاغوت، درد خودش را تشخیص داده که چیست؟ این خیلی مهم است. مطلب دیگر اینکه او برای درمان این درد، نزد کسی رفته که او طبیب این درد است. این درد را برایش برنامه دارد که چگونه درمان کند. چون گاهی اوقات درد خودمان را تشخیص میدهیم، میدانیم درد داریم؛ اما در راه درمان، گرفتار مشکلاتی میشویم. پیش هرکس و ناکسی میرویم. بدون تحقیق، بدون جستجو. به صرف اینکه یک عَلَمی در یک جا به نام سیر و سلوک و عبودیت و اینها برپا میشود، مجذوب میشویم. ده سال، بیست سال میرویم. بعد میبینیم هیچی! عمرمان هدر رفت! اشتباه آمدیم. آن إنّیّت و خودبینی و غروری که داشتیم، به شکلی دیگر تقویت شده، به جای اینکه از بین برود!
برنامه عملی برای تسلّط بر نفس
این جوان در ادامه اینطور مینویسد: "درخواستی که از شما دارم، برای من بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلّط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند، بشکنم و سعادت بر من حکومت کند. [وقتی اینها را برای مرحوم علامه مینویسد، بعد از درخواستش، یک تذکری به مرحوم علامه میدهد. میگوید:] یادآور میشوم، نصیحت نمیخواهم؛ و الّا دیگران ادعای ناصحیّت فراوان دارند. [چون خیلی از چیزها هست که جنبه نصیحتی دارد، ولی این شخص میگوید من نصیحت نمیخواهم. خیلی ها در جامعه هستند که آدم را نصیحت میکنند. فرد می گوید من تسلط به هوای نفسم ندارم. نصیحت میکنند که مواظبت کن. مراقب نفست باش. همین! مواظب باش در جامعه گول نخورید. مواظب باش تو را نبرند. اینها نصیحت است. اما این ها کافی نیست. اینها درمان میخواهد]
دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم. همان گونه که شما در تحصیلات خود در نجف، پیش استاد، فلسفه داشتید. همان شخصی که تسلط به فلسفه اشراق داشت. (مسموع است) [پرانتز زده مسموع است، یعنی آن طور که به گوش من خورده] بازهم خاطر نشان میسازم که نویسنده، با خود فکر میکند که شفاها موفق به پاسخ این سوال نمیشود. [یعنی میدانم که اگر من حضوری خدمت علامه برسم، نمیتوانم پاسخ خودم را شفاهی بشونم.] وانگهی شرم دارم؛ [این هم یک نکته خیلی مهمی است. حالا من یک خاطرهای در این زمینه عرض میکنم.] وانگهی شرم دارم که بیهوده وقت گران مایه شما را بگیرم. لذا تقاضا دارم، پدرانه چنانچه صلاح میدانید و بر این موضوع میتوانید اصالتی قائل شوید، مرا کمک کنید. در صورت منفی بودن [یعنی اگر نمیخواهید به من جواب بدهید] به فکر ناقص من لبخند نزنید و مخفیانه نامه را پاره کنید و مرا نیز به حال خود واگذارید. متشکرم 23/10/1355"
672470_281 (1).mp4
| دانلود
فیلم
حسن روحانی عرضه ی استفاده ی صحیح از اختیارات ویژه را ندارد.
چرا حسن روحانی علیرغم مخالفت وزارت اطلاعات،
رأساً نسبت به شهردار شدن نجفی اقدام کرد؟!!
سه شنبه 14 خرداد 1398
شناسه خبر : 319910
گروه سیاسی - رجانیوز: درحالیکه حسین مرعشی، سخنگوی حزب سازندگی، خواستار سکوت و پایان دادن به بحثها درباره ماجرای قتل شده بود و در اطلاعیهای از فعالان اصلاحطلب خواست تا وحدت جبهه اصلاحات را پیشفرض اعمال خود قرار داده و به تنشها و تشتتهای ایجادشده درباره حاشیههای بعد از قتل همسر نجفی خاتمه دهند، اما همچنان بگومگوها در این باره در اردوگاه اصلاحات و کارگزاران ادامه دارد.
در اطلاعیه «سیدحسین مرعشی» آمده است: «در پی بروز برخی اختلاف نظرها میان فعالان رسانهای و شبکههای مجازی اصلاحطلب درباره ابعاد ماجرای غمانگیز «محمد علی نجفی»، بدینوسیله از هواداران، اعضا و کارکنان نشریات و نهادهای وابسته به حزب کارگزاران سازندگی و همچنین کلیه کسانی که به مصالح عمومی ایران و وحدت و تقویت روزافزون جبهه اصلاحات تعلق خاطر دارند، تقاضا میشود که از طرح اظهارات یا پاسخگویی به نظرات که فضای تنشآلود و مبهم کنونی را تشدید کند، خودداری کنند.»
این
واکنش در حالی است که کرباسچی دبیرکل کارگزاران، حزب اعتماد ملت را به خاطر عدم
مراعات توصیه مراجع ذیصلاح درباره نجفی و اصرار بر شهرداری وی، سرزنش کرده
است.
در همین حال روزنامه شرق با بیان اینکه برخی اعضای کارگزاران دنبال مقصر از میان اصلاحطلبان هستند نوشت: «ابعاد سیاسی ماجرای قتل میترا استاد به درون جریان اصلاحات هم کشیده شد. این قتل گویا بهانهای شده برای اینکه بخشی از جریان اصلاحات در راستای اهداف سیاسی، دامن خود را از ماجرا بیرون بکشد و دیگری را مقصر جلوه دهد. این خطی بود که از همان روز انتشار خبر قتل آغاز شد».
نخستینبار غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، با توییتی عجیب و مبهم نوشت: «ماهیت تأسفبار حادثه قتل میترا استاد هرچه باشد نمیتوان مسئولیت کسانی را که دو سال قبل علیرغم اصرار و تذکر برخی دلسوزان و مراکز مسئول، این چاه ویل را برای اصلاحات و نجفی حفر کردند نادیده گرفت».
یکی
دیگر از اعضای حزب هم فردایش در توییتی نوشت: «از نجفی قدیس نسازید. یکبار ساختید، او را به
این روز انداختید. دوباره نسازید. دوباره نگویید که پرچم مبارزه با فساد برداشته
بود. او غرق شده بود؛ و اذا قیل لهم لاتفسدوا فیالارض قالوا انما نحن مصلحون و
هنگامی که به آنان گفته شود: در زمین فساد نکنید میگویند ما فقط
اصلاحکنندهایم».
حزب
کارگزاران در جریان انتخاب شهردار تهران بعد از انتخابات شوراها، به دنبال
شهردارکردن محسن هاشمی، عضو منتخب شورا بود و چندان با نجفی سر سازگاری نداشت. این
در حالی بود که نجفی زمانی عضو حزب کارگزاران بود. اصلاحطلبان عضو یا نزدیک به حزب
اتحاد ملت، اما از شهردارشدن نجفی حمایت میکردند.
در
نهایت طیف کارگزاران در جریان انتخاب شهردار مغموم شد. حالا حزب سازندگی مدعی است
که از همان روز نخست میدانسته که نجفی نباید شهردار میشده تا جایی که قوچانی،
سردبیر روزنامه سازندگی هم گفته است: «یک طیف سیاسی که در این دو سال جدایی نجفی از
کارگزاران در شهرداری تهران به او نزدیک شدند و با نادیدهگرفتن حوزه خصوصیاش او
را قربانی اهداف سیاسی خویش کردند حال با اغراض شخصی و نادیدهگرفتن رسانههای
دیگری که همین عکس را منتشر کردهاند با تمرکز بر سازندگی قصد انتقام از رسانهای
را دارند که نشان داده است به مصداق «حاسبوا قبل ان تحاسبوا» در نقد «تا جایی که
بتواند» مستقل عمل میکند».
یک
کاربر فضای مجازی در تکمیل سخنان و مواضع کرباسچی نوشت: بعد از آنکه توییتی گلایه
گونه خطاب به آقای کرباسچی در خصوص حملات ایشان به نجفی نوشتم یک منبع نزدیک به
ایشان که نخواست نامش فاش شود در تماس به من گفت که آقای کرباسچی نه تنها قبل از
شهردار شدن نجفی سکوت نکرده بود بلکه همه تلاش خود را برای شهردار نشدن او کرد و
گفت: «اصلاحطلبان برای انتخاب شهردار ، جلسهای با حضور رهبران احزاب اصلاحطلب
برگزار میکنند که چهرههایی همچون کرباسچی، مرعشی، میردامادی، رضا خاتمی،
نعیمیپور، شکوریراد و ... حضور داشتند. در این جلسه کرباسچی از نجفی میپرسد چه ماجرایی
بین شما و خانم استاد هست؟! نجفی پاسخ میدهد که ما رابطهای با هم نداریم و تنها
با برادر او آشنایی دارم و ایشان یک مرتبه در خصوص کاندیداتوریش در انتخابات
شوراهای اسلامشهر پیش من آمده است! کرباسچی میگوید نه، شنیدهام رابطهای بیشتر از
این حرفها با این خانم دارید! که نجفی با شنیدن این حرف کرباسچی بر افروخته میشود
و با کرباسچی بگومگوی تندی میکند!»
هم اکنون حسن روحانی در کنار ریاست جمهوری، ریاست شوراهای خاصی نظیر:
1 - رئیس شورای عالی اشتغال،
2 - رئیس شورای عالی جوانان،
3 - رئیس شورای عالی اقتصاد،
4 - رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی،
5 - رئیس شورای عالی صنایع دریایی،
6 - رئیس شورای عالی فضای مجازی،
7 - رئیس هیئت امنای صندوق توسعه ملی،
8 - رئیس شورای عالی امنیت ملی،
9 - رئیس شورای عالی توسعه صادرات غیر نفتی،
10 - رئیس شورای عالی انرژی
11 - و رئیس شورای عالی هماهنگی اقتصادی
را نیز بر عهده دارد.
زنگ تفریح در حیاط این مدرسه تصوری را که از زنگهای تفریح مدارس ایران داری تغییر میدهد، دختران مقطع دبستان بدون مقنعه و بعضیها بدون لباس فرم مشغول بازی با پسران همکلاسی هستند.
به گزارش مشرق، پدیده اختلاط دختران و پسران در مدارس از آن مسائلی است که برایمان تداعیگر کلاسهای درس در مناطق محروم روستایی است، کلاسهایی با دیوارهای کهنه و نیمکتهایی قدیمی و دختران و پسران روستایی با چشمهای درشت و مشتاق یادگیری و گاه خسته از کار روزانه و معلمی جوان که محرم راز تک تک دانشآموزان است.
کلاسهای درس مختلط در مدرسه بینالمللی مشهد
این موضوع اما میتواند در مدرسهای شیک با تختههای هوشمند و کلاسهایی مجهز در منطقه مرفهنشین دومین کلانشهر مذهبی جهان اسلام یعنی مشهد هم وجود داشته باشد.
کلاسهایی که وقتی درش را باز میکنی دختران و پسرانی میبینی که طبق اظهارات معاون مدرسه، یا خارجی هستند و یا ایرانیانی که مهاجرت کردهاند و بعد از مدتی به کشور بازگشتهاند و حالا همه کنار هم دور یک میز درس میخوانند.
صحبت از یک مدرسه بینالمللی در مشهد است که در تمام مقاطع حتی دبیرستان هم کلاسها بهصورت مختلط برگزار میشود، مسؤول مدرسه علت این موضوع را کم بودن تعداد دانشآموزان عنوان میکند.
تافته جدا بافته
زنگ تفریح در حیاط مدرسه تصوری را که از زنگهای تفریح مدارس ایران داری تغییر میدهد، دختران مقطع دبستان بدون مقنعه و برخی بدون لباس فرم مشغول بازی با پسران همکلاسی و آنسوتر دختران دبیرستانی مشغول گپوگفت با همکلاسیهای پسر هستند، زنگ تفریح متفاوتی در یک شهر مذهبی!
اساسنامه مدارس بینالمللی را که بررسی میکنم متوجه میشوم این مدارس هم مانند سایر مدارس ایران، باید در مسائلی مانند نوع پوشش و تفکیک جنسیتی تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند.
موضوع وقتی جالبتر میشود که میبینم سومین هدف از اهداف تاسیس این مدارس طبق اساسنامه شورای عالی آموزشوپرورش تقویت ایمان بهپروردگار و روحیه احترام به اعتقادات دینی دیگران بیان شده است!
ولی بهنظر میرسد بهزمینههای اعتقادی و دینی در این مدرسه کمتر توجه میشود.
جلوی درب مدرسه با شخصی برخورد میکنم که برای ثبت نام خواهرزادهاش که هویت غیرایرانی دارد و قرار است برای سال تحصیلی بعد در ایران باشند، از فضای مدرسه میپرسم که میگوید طبق ادعای مسؤولان مدرسه بهلحاظ مسائل حجاب و آزادی اینجا حتی از شعبه مرکزی که در تهران فعالیت دارد، آزادتر است!
آموزشوپرورش: چندین نوبت تذکر دادهایم!
موضوع اختلاط مدرسه بینالمللی در مشهد را از معاون هماهنگی اداره کل آموزشوپرورش خراسان رضوی جویا میشوم.
حسین شادکام با بیان اینکه مجوز این مدارس در سازمان مدارس غیرانتفاعی وزارت آموزشوپرورش صادر میشود، ادامه میدهد: ما از مدارس اتباع بیگانه و این مدرسه که تنها مدرسه بینالمللی در این استان است بهصورت دورهای بازدید کردهایم و برای بحث اختلاط دانشآموزان دختر و پسر چند نوبت تذکر کتبی و شفاهی دادهایم و پیگیر رفع این معضل هستیم چرا که این مدارس هم باید تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند و هیچ عذری پذیرفته نیست. ( البته دروغ می گویند چون اگر مدیری حرف بالا دست را اجرا نکند فوراً عزلش می کنند)
حالا باید دید بعد از گذشت سه سال از تاسیس این مدرسه و تذکرات ( الکی و آبکی) آموزشوپرورش!!!، چه زمانی مسؤولان مدرسه تصمیم میگیرند بهقوانین آموزشی جمهوری اسلامی تمکین و مدرسه را در شأن شهر مذهبی مشهد اداره کنند!
سرلشکر سلامی با صدور پیامی درگذشت خواهر سید حسن نصرالله را تسلیت گفت.
به گزارش مشرق به نقل از سپاه نیوز؛ در پی درگذشت بانو حاجیه خانم سیده زکیه عبدالرحیم نصرالله، خواهر ارجمند سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان، سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیام تسلیتی صادر کرد.
بیشتر بخوانید
متن این پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر مجاهد و انقلابی جناب حجت الاسلام و المسلمین سید حسن نصرالله
دبیر کل محترم حزب الله لبنان
خبر جانسوز در گذشت همشیره گرانقدرتان بانوی عفیفه و صالحه، حاجیه خانم "سیده زکیه عبدالکریم نصرالله" -که در زمره همراهان و حامیان حزب الله لبنان و رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی میدرخشید- موجب تاسف و اندوه فراوان گردید.
اینجانب و آحاد فرماندهان و رزمندگان سلحشور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، این مصیبت جانکاه را به جنابعالی، بیت معظم نصرالله و ملت شریف و مقاوم لبنان تسلیت عرض نموده و از درگاه کبریایی برای آن فقیده سعیده رحمت و مغفرت بی انتهای الهی و برای آن مجاهد اعظم و خستگی ناپذیر و سایر داغدیدگان معزز صبر و شکیبایی و اجر کثیر طلب میکنم.