حضرت امام خامنه ای ( حفظه الله تعالی): ۱۳۷۷/۰۷/۰۵
« هیچ چیزی بالاتر از این نیست که انسانی به دست خود، با اراده و اختیار خود، جان و هستی خود را فدای یک آرمان بزرگ و والای الهی کند. معنای شهادت، این است. »
سعودیها درحالی تلاش می کنند فضای لبنان را پرتنش و امنیتی جلوه دهند که حزب الله لبنان با مواضع اصولی خود موفق شد یکی از بزرگترین توطئه های فتنه انگیزانه آن ها در این کشور را خنثی سازد.
به گزارش مشرق، چند روزی از برگزاری اعتراضات در لبنان سپری می شود و این تظاهرات درحال حاضر وارد ششمین روز خود شده است. طبق آخرین اخبار و گزارش های میدانی واصله، در حال حاضر مسیرهای اصلی در کشور که شمال را به بیروت متصل می کند به صورت جزئی بسته است. اما نیروهای امنیتی لبنان تاکنون هیچ برخورد نظامی و قهرآمیزی را با معترضان صورت نداده اند.
این درحالی است که روز گذشته جلسه هیئت دولت لبنان در کاخ بعبدا به ریاست میشل عون رئیس جمهور لبنان به پایان رسید و بودجه ۲۰۲۰ به تصویب رسید. در جلسه هیات دولت لبنان همچنین همه بندهای بسته اصلاحاتی سعد حریری تصویب شد. طرح پیشنهادی حریری شامل اقدامات بیسابقهای است، زیرا در آن مالیات بر ارزش افزوده، تلفن و خدمات عمومی حذف شده و تمامی پیشهادهای قبلی مبنی بر کاهش حقوق کارمندان لبنانی نیز لغو شده است و علاوه بر این وی بر لزوم عدم محرمانه بودن اطلاعات حسابهای بانکی تمام مقامات لبنان نیز تاکید کرده است.
بیشتر بخوانید:
بازگرداندن اموال به غارت رفته، ارائه راهکار شفاف برای مبارزه با فساد، لغو برخی قوانین خاص هزینهها در بخشهای ارتباطات و حمل و نقل به منظور کاهش ۵۰ درصدی حقوق رؤسا، وزرا، نمایندگان پارلمان و لغو امتیازات سازمانهای دولتی و اعضای آن از دیگر بندهای طرح پیشنهادی حریری است.
درهمین حال، میشل عون، رئیس جمهور لبنان اخیرا درباره تحولات این کشور به موضع گیری پرداخته است. وی در این خصوص گفته است: آنچه در لبنان می گذرد نشان دهنده درد مردم است اما تعمیم فساد به همه ظلمی بزرگ است. رئیس جمهور لبنان در جریان نشست کابینه این کشور در کاخ بعبدا همچنین تاکید کرد: حداقل باید از عدم محرمانه بودن اطلاعات حسابهای بانکی اعم از کسی که در حال حاضر مسئولیت دارد یا در آینده مسئولیت می پذیرد، شروع کنیم.
اما آنچه که در این میان حائز اهمیت به نظر می رسد، اقدامات مذبوحانه رسانه های عربی و در رأس آن ها رسانه های عربستان سعودی سعودی است. این رسانه ها ازجمله «العربیه» و «الحدث» در واقع پوشش مغرضانه حوادث و اعتراضات لبنان را در دستور کار خود قرار داده اند تا بدین ترتیب سیاست های رژیم آل سعود را در این کشور پیاده کرده باشند. بدیهی است که پوشش مغرضانه حوادث لبنان توسط رسانه های رسمی سعودی نمی تواند بدون اطلاع رسان این کشور صورت گرفته باشد.
رسانه هایی نظیر العربیه و الحدث طی روزهای اخیر تلاش کردند تا با انتشار اخبار جهت دار و مغرضانه اوضاع امنیتی در لبنان را به شدت متشنج جلوه دهند. این درحالی است که برخی تظاهرات ها و اعتراضات در این کشور به صورت مسالمت آمیز صورت می گیرد و نیروهای امنیتی لبنان نیز کاملا هوشمندانه عمل کرده و هیچگونه برخورد نظامی و قهرآمیزی با معترضان نداشته اند. اما با این حال، رسانه های سعودی تلاش کرده و می کنند تا اوضاع امنیتی لبنان را به شدت متشنج و امنیتی جلوه دهند.
از سوی دیگر، این رسانه ها طی روزهای اخیر تمام تلاش خود را به کار بستند تا تظاهرات ها و اعتراضات اخیر را به حزب الله لبنان نسبت دهند. العربیه و الحدث اینگونه ادعا کردند که مردم لبنان از عملکرد حزب الله به ستوه آمده و به همین دلیل به خیابان ها ریختند! این ادعا درحالی مطرح می شود که مطالبات معترضان صرفا اقتصادی است و هیچ ارتباطی به حزب الله لبنان ندارد. با این حال رسانه های وابسته به سعودی همچنان به خط مشی مغرضانه خود ادامه می دهند. به عنوان نمونه می توان به یکی از پوشش های خبری مغرضانه العربیه اشاره کرد.
درهمین ارتباط، اخیرا تعدادی موتورسوار در حالی که پرچمهای جنبش حزبالله و جنبش «امل» در دست داشتند، به خیابانهای بیروت آمدند. برخی رسانهها مانند «العربیه» عربستان مدعی شدند، این موتورسواران وابسته به حزبالله بوده و قصد داشتهاند وارد محل تظاهرات مردم شوند اما با مقاومت ارتش مواجه شدهاند. در همین خصوص، حزبالله و امل اعلام کردند: برخی طرفها قصد دارند اعتراضات اخیر را از مسیر خود منحرف کنند و از آن برای اهداف سیاسی خود بهرهبرداری کنند.
از سوی دیگر، روابط عمومی حزب الله لبنان با صدور بیانیه ای وجود هر گونه ارتباط میان این حزب و حضور تعدادی از موتورسواران در بیروت که پرچم حزب الله را حمل می کردند رد کرد. بدین ترتیب بود که دروغ بزرگ العربیه به منظور انحراف افکار عمومی در لبنان و منطقه نسبت به حوادث اخیر این کشور و نقش حزب الله لبنان در آن، برملا شد.
نکته قابل تأمل درخصوص نحوه پوشش رسانه ای حوادث و اعتراضات لبنان توسط رسانه های معاندی همچون العربیه و الحدث این است که این رسانه ها هیچ اشاره ای به تحولات اخیر در اعتراضات و تظاهرات ها نکردند؛ تحولاتی که مورد توجه و اهتمام دیگر رسانه های منطقه ای قرار گرفت. ازجمله مهمترین این تحولات می توان به آتش کشیده شدن پرچم های آمریکا و رژیم صهیونیستی در جریان اعتراضات و سر دادن شعارهای مختلف در حمایت از حزب الله، اشاره کرد.
علیرغم این ادعاهای رسانه های سعودی درخصوص حزب الله، این گروه نقش مهم، مؤثر و برجسته ای را در خاموش شدن یکی از فتنه های بزرگ اخیر ایفا کرد. درهمین ارتباط روزنامه «البناء» لبنان می نویسد: ائتلاف صهیونیستی-آمریکایی برای منفجر کردن اوضاع لبنان برنامه ریزی کرده بود تا انتقام شکست در میدان سوریه را بگیرد، آن هم از طریق به راه انداختن موجی از هرج و مرج و ناآرامی که کاملا از سوی عربستان و نزدیکان شناخته شده آن در لبنان حمایت مالی شده بود.
این روزنامه ادامه می دهد: آنها با بهره برداری از وضعیت شکایت مردم لبنان از فقر و نابسامانی وضعیت اقتصادی این کشور، آتش اعتراضات و دامنه آن را بیشتر کردند و آنهایی که از طرف عربستان پول گرفته بودند دست به اقدامات خشونت آمیز و آتش زدن اموال عمومی و خصوصی زدند تا جایی که حتی به روی نیروهای امنیتی و معترضان هم سلاح کشیدند تا آتش فتنه روشن شود و سپس حزب الله و متحدانش را در این قضایا متهم کنند و به دنبال آن هم حمایت مالی و نظامی خود را از طرفهای بومی این توطئه بیشتر کنند.
البناء می افزاید: رهبران حزب الله هم که جزئیات نقشه آماده شده برای به هرج و مرج و نابودی کشیدن لبنان را دریافت کرده بودند دیدارهای متعددی را با متحدان خود در لبنان ترتیب دادند تا مواضع را مورد بررسی قرار داده و آماده باشند با حملهای پیشگیرانه هر گونه توطئهای را در نطفه خفه کنند.
این روزنامه دیدارهای مفصل و چند ساعته هفته گذشته سید حسن نصرالله با «جبران باسیل»، رهبر جریان ملی آزاد و وزیر خارجه لبنان و «سلیمان فرنجیه» رئیس جریان المرده را در همین راستا خواند و افزود: در این نشستها درباره راه مقابله با توطئهها توافق شد به گونهای که طرفداران ائتلاف مقاومت در این خصوص آگاهی پیداکرده و تلاش شود اعتراضات مردمی گسترده و قانونی مردم به انحراف کشیده نشود تا نقشه دشمنان ناکام بماند.
در بخش های پایانی گزارش این روزنامه نیز آمده است: در همین راستا حزب الله با حمایت از مطالبات قانونی مردم و تاکید مجدد بر برنامه مبارزه با فساد که از ماهها پیش آن را اعلام کرده بود جهت مثبت اعتراضات را نشان داد و سید حسن نصرالله هم در سخنرانی روز جمعه خود تاکید کرد که بحران خلق الساعه نیست و همه کسانی که فساد آنها و تعرض آنها به بیت المال طی سی سال گذشته ثابت شود باید به دلیل جرایم خود محاکمه و مجازات شوند.
خادمان حرم مطهر حضرت ابالفضل(ع) صبح امروز صحن مطهر حرم را غبارروبی کردند.
دوست داشتم تا جایی که میتوانم، شبیه اهل بیت(ع) شوم. دلم میخواست پیادهروی اربعین را که به ما توصیه کردهاند، به روشی که خود ایشان انجام میدادند، انجام دهم.
به گزارش مشرق، «آدم اگر میخواهد عاشق شود، اول باید ادای عاشقها را دربیاورد دیگر. آدم اگر بخواهد در مسیر محبوب شدن پیش خدا قرار بگیرد هم باید اول ادای خوبها را دربیاورد و خودش را شبیه خوبها کند. یک عمر ادعا کردهام محبّ اهل بیت (ع) هستم. دوست داشتم رفتار و زندگیام هم شبیه اهل بیت (ع) شود. اینطور بود که عاشورا که تمام شد، همزمان با حرکت کاروان اسرای کربلا، کولهام را برداشتم و پیاده راهی شدم. میخواستم ۴۰ روز در راه باشم و اربعین همزمان با ورود کاروان اهل بیت (ع)، پای پیاده به کربلا برسم.»
بیشتر بخوانید:
دلیل حضور پررنگ جوانان و کودکان در راهپیمایی اربعین چیست؟
شرح بینهایت است اربعین. هر بار میتوانی از زاویه جدیدی به زیباییهایش نگاه کنی و هر بار هم شگفتزده شوی. از حجتالاسلام «هادی اکبری»، طلبه ۳۸ ساله خوشفکر و بلند همت تهرانی که بپرسی، میگوید هر سال موسم اربعین، فرصت خلوت کردن با امام حسین (ع) و تمرین صبر است. او که ۸ بار تجربه پیادهروی اربعین دارد و از این میان، ۳ بار از خانه تا کربلا را پیاده طی کرده است، معتقد است فرصت ۴۰ روزه میان عاشورا تا اربعین، یک چلّه عاشقانه است برای هرچه شبیهتر شدنمان به خاندان کرامت (ع). بعد از بازگشت این طلبه جوان از سفر پیاده ۴۰ روزهاش به کربلا، پای صحبتهای شنیدنی و خاطرات شیرینش نشستیم و او این بار بیشتر از کرامت مردم ایران در پذیرایی از زائران امام حسین (ع) برایمان گفت.
به دستور اهل بیت (ع)، به نیابت از مادر
«با خودم عهد کردهبودم تا مادرم را به زیارت کربلا نفرستم، خودم زائر حرم امام حسین (ع) نمیشوم. مادر اما متاسفانه بیمار بود و عاقبت هم امکان سفر به کربلا برایش فراهم نشد و سال ۱۳۹۰ در حسرت زیارت از دنیا رفت. در این شرایط، دیگر دلیلی برای نرفتن وجود نداشت. اینطور بود که محرم سال بعد در پایان مراسم دهه اول، کولهام را روی دوشم انداختم و سفرم را پیاده به طرف کربلا شروع کردم.»
برای روحانی جوان داستان ما، همهچیز همینقدر ساده آغاز شد و او فارغ از دو دو تا چهارتای رایج زمانه، به فرمان دل عاشقش در مسیری جدید و ناشناخته قرار گرفت. اما خوب که نگاه کنی، همین تصمیم دلی او، پشتوانه عمیق فکری و اعتقادی داشت: «ازآنجاکه طلبه هستم، همیشه دوست داشتهام قبل از اینکه احادیث را بالای منبر برای دیگران بیان کنم، خودم قدری به آنها عمل کردهباشم. با همین نگاه، وقتی آنهمه احادیث در فضیلت پیاده به زیارت سیدالشهدا (ع) رفتن را میدیدم، همیشه میگفتم: دوست دارم در اولین نوبتی که توفیق زیارت کربلا نصیبم میشود، از خانه پیاده به حرم اباعبدالله (ع) بروم. برای این خواسته و تصمیم، چند دلیل داشتم. اول اینکه، روایات مربوط به فضیلتهای زیارت پیاده اربعین، علاوهبر ذکر ثواب فراوان این زیارت، نشان میدهد این عمل نزد خداوند و اهل بیت (ع) خیلی محبوب است، آنقدر که خداوند برای هر قدم آن پاداش مینویسد. خب، محبوب شدن پیش خدا هم بها دارد و انسان باید بهای این محبوبیت را بپردازد. و در این مسیر، اعمال هرچه سختتر باشد، ثواب و فضیلتش بیشتر میشود. در روایت داریم که: «اَفضَلُالاَعمال، اَحمَزُها»، یعنی بافضیلتترینِ اعمال، سختترینِ آنهاست. (البته اعمال باید در حد تحمل فرد باشد). بهاینترتیب، تصمیم گرفتم زیارت کربلا را پیاده و این پیادهروی را در سختترین شرایط تجربه کنم.»
میخواستم ادای عاشقها را دربیاورم تا شبیهشان شوم!
«آدم اگر میخواهد عاشق شود، اول باید ادای عاشقها را دربیاورد دیگر. آدم اگر بخواهد در مسیر محبوب شدن پیش خدا قرار بگیرد هم باید اول ادای خوبها را دربیاورد و خودش را شبیه خوبها کند. شما ببینید؛ ما لباس پوشیدنمان شبیه کسانی است که دوستشان داریم. آن لباس، تیپ و مدلی را انتخاب میکنیم که صاحبانش را دوست داریم. انتخاب نوع رفتارمان هم همینطور است. خب، ازآنجاکه ما ادعا میکنیم اهل بیت (ع) را دوست داریم، من همیشه دوست داشتم رفتار و زندگیام شبیه اهل بیت (ع) شود.»
حجتالاسلام هادی اکبری با همین بیان عاشقانه، دلیل دیگرش برای سفر پیاده از خانه به کربلا را برایمان تشریح میکند: «دوست داشتم خودم را تا جایی که میتوانم، شبیه اهل بیت (ع) کنم و به همین خاطر هم دوست داشتم پیادهروی اربعین را که به ما دستور داده و توصیه کردهاند، به روشی که خود ایشان انجام میدادند، انجام دهم. روایات متعددی وجود دارد که اهل بیت (ع) با وجود اینکه مرکب مناسب در اختیارشان بوده، از همان خانه با پای پیاده برای زیارت اربعین حرکت میکردند. اشتیاق پیاده حرکت کردن از خانه به سمت کربلا را این روایات در دل من بیشتر کرد.»
گاهی خوب است برای لشکر حق، «سیاهیلشکر» باشیم
میپرسم: نگران نبودید؟ شبیه حرفهای مایوسکنندهای که هر سال در موسم اربعین دهان به دهان میچرخد، به گوشتان نخورده بود یا به ذهنتان نرسیدهبود؟ مثل اینکه بعضیها میگویند: «بهتر است سفر اولتان به کربلا در ایام اربعین نباشد. ممکن است سختیهای سفر و ازدحام جمعیت، اشتیاقتان به زیارت را تحتالشعاع قرار دهد و خاطره دلچسبی در ذهنتان ثبت نشود و...» چنین فکرهایی مرددتان نمیکرد؟
حاج آقا لبخند بر لب در جواب میگوید: «متاسفانه بعضیها به سفر اربعین به چشم یک کارناوال نگاه میکنند. خب با این نگاه، نباید سفر اول کربلا را در ایام اربعین برویم چون سختی زیادی دارد و در آن شلوغی و ازدحام جمعیت زائران، نمیتوانیم آن سفر زیارتی سیاحتی مطلوبمان را داشتهباشیم و تمام اماکن زیارتی و مقامها را زیارت کنیم و با خیال راحت عبادت کنیم و دعا بخوانیم. نتیجه این نگاه این است که میگوییم: باشد در یک فرصت دیگر به کربلا میرویم که با فراغ بال بتوانیم به همه این کارها برسیم و از زیارتمان لذت ببریم. اما من وقتی به حدیث امام حسن عسگری (ع) نگاه کردم که فرمودند: مومنان پنج نشانه دارند که یکی از آنها زیارت اربعین است، اتفاقاً آرزو کردم و تصمیم گرفتم سفر اول کربلایم در اربعین باشد تا ببینم میتوانم یکی از نشانههای مومنان را به دست بیاورم؟
در اربعین، صرف حضور ما در آن مراسم ـ حتی اگر نتوانیم به حرم برسیم ـ مهم است؛ اینکه فقط در آن فضا و در آن سیل جمعیت قرار بگیریم و ما هم در شکلگیری آن فضای اربعینیِ کربلا نقش داشتهباشیم. میدانید، یک وقتهایی خوب است انسان، سیاهیلشکر جبهه حق باشد. حتماً لازم نیست که همهمان فرمانده و سردار باشیم. سیاهیلشکر شدن برای جبهه حق هم قشنگ است.»
۱۸ ساعت پیادهروی روزانه در مسیر ماشینرو!
«اولین سفر پیاده من وقتی اتفاق افتاد که هنوز ماجرای پیادهروی اربعین در ایران چندان رسانهای و عمومی نشدهبود. زائران پیاده، اغلب خودِ عراقیها بودند و بهندرت با زائران ایرانی برخورد داشتم. البته پیادهروی اربعین، آن موقع هم باشکوه بود. بهطور مثال، موکبها چیزی از امروز کمتر نبود. فقط فرقش این بود که آن روزها موکبهای ایرانی در این مسیر وجود نداشت. وگرنه موکبهای عراقی، بسیار زیاد و محبت عراقیها در پذیرایی از زائران غیرقابلوصف بود؛ چه در مسیر نجف تا کربلا که برای ما پررنگتر است و چه در باقی مسیرها از بصره، دیوانیه، العماره، حِلّه، کاظمین و...»
کربلایی اکبری برمیگردد به ۷ سال قبل و از حالوهوای آن سفر خاص اینطور برایمان میگوید: «آن موقع، جوانتر بودم. خیلی هم اشتیاق داشتم زودتر به کربلا برسم. به همین خاطر، در پیادهروی خیلی به خودم فشار آوردم. طوری شدهبود که بعضی روزها بعد از نماز صبح حرکتم را شروع میکردم و تا ساعت ۱۱، ۱۲ شب راه میرفتم؛ چیزی حدود ۱۷، ۱۸ ساعت! با همین سرعت پیادهروی، ۱۴ روزه به مرز مهران رسیدم. از آن طرف، نسبت به مسیر هم نابلد بودم. آن سفر را از منزلمان در جنوب غربی تهران در منطقه ۱۸ به طرف اتوبان ساوه شروع کردم، مسیر ۹۰ کیلومتری که ماشینرو بود و تا کیلومترها هیچ امکاناتی در آن وجود نداشت. به همین دلیل با سختیهای زیادی مواجه شدم. اینطور بود که وقتی به نجف رسیدم، مریض شدم و از نجف تا کربلا را با حال نزار و مشقت بسیار طی کردم.
آن سفر، تجربه خوبی شد تا سال بعد، برنامهریزی بهتری داشتهباشم. بنابراین زمان سفرم را بیشتر کردم و به همین نسبت، سختیهایش کمتر شد. در انتخاب مسیر هم تجدیدنظر کردم. در سفرهای بعدی، جادههای قدیمی را که از کنار روستاها میگذرد انتخاب میکردم و این روش کمک میکرد هم تجدید قوا کنم و هم از راهنمایی اهالی روستا برای پیدا کردن بهترین راه دسترسی به روستا و شهر بعدی استفاده کنم. صحبتهایم درباره ویژگیهای این سفر، سال دوم چند نفر از جوانان هممحلهای و هممسجدیمان را هم ترغیب کرد در این سفر پیاده از خانه تا کربلا همراهم بیایند. به لطف خدا و اهل بیت (ع) سفر خوبی بود و خاطره خوبی هم برایشان باقی ماند. اما مشغلههای کار و زندگی، کوچکبودن بچهها و البته توفیق نداشتن دیگر اجازه نداد این سفر خاص را تکرار کنم. بنابراین از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۷ همراه جریان زائران پیاده، فقط مسیر نجف تا کربلا را پیاده رفتم.»
از عاشورا تا اربعین؛ پیاده به یاد کاروان اسرای کربلا
امسال یک بار دیگر توفیق رفیق راه روحانی جوان اما بلند همت داستان ما شد و برای سومین بار، پاشنههای عاشقی را ورکشید و اختیار پاهایش را به دست دل داغدیده از مصائب سیدالشهدا (ع) داد تا مرکب او از خانه به مقصد کربلا باشد: «فردای عاشورا، یعنی صبح روز یازدهم محرم، همزمان با آغاز حرکت کاروان اسرای کربلا، سفر پیادهام را شروع کردم. دلم میخواست این همراهی زمانی و ظاهری، مرا به درک بالاتری از مصائب اهل بیت (ع) در ایام بعد از عاشورا تا اربعین برساند. البته هیچ ضمانتی برای رسیدن به این جایگاه وجود ندارد. ممکن است افرادی که با هواپیما آمدند و اصلاً هم پیادهروی نکردند، قرب بیشتری به اهل بیت (ع) پیدا کرده باشند. من فقط دلم میخواست به این شکل، تنها و پیاده، سفر کنم تا قدری با امام حسین (ع) خلوت داشتهباشم. واقعاً به این از صبح تا شب ذکر گفتن، به سمت امام حسین (ع) حرکت کردن و قدری قطع تعلق از دنیا نیاز داشتم. میخواستم حتی شده برای ۴۰ روز، از خانه و خانواده و کار و ... دل بکنم و فقط با آقا (ع) حرف بزنم. بچههایم را به خود اهل بیت (ع) سپردم و رفتم.
۲۲ روز در راه بودم تا به مرز مهران رسیدم. یک شب آنجا ماندم و بعد به طرف نجف حرکت کردم. ۹ روز طول کشید تا به حرم امیرالمؤمنین (ع) مشرف شدم. چند روزی در نجف ماندم تا هم استراحت و زیارت کنم و هم وقتم را طوری تنظیم کنم که شب اربعین در کربلا باشم. فاصله نجف تا کربلا را هم 2 روزه طی کردم و شب اربعین به کربلا رسیدم. یک روز هم در کربلا ماندم و بعد با ماشین به ایران برگشتم. بهاینترتیب، از خانه تا کربلا را ۴۰ روزه رفتم و تا برگشتم، در مجموع، ۴۲ روز شد.»
میپرسم بالاترین دستاوردتان از این سفر سخت و خاص چه بود؟ و حاج آقا در جواب میگوید: «فکر میکنم این سفر پیاده ۴۰ روزه، برایم امتحان صبر است. احساس میکنم هر بار که میروم، صبرم بیشتر میشود.»
مردم ایران یک لحظه نگذاشتند زائر امام حسین (ع) گرسنه و تشنه بماند
از دریادلی، محبت و مهماننوازی خالصانه و بینظیر مردم باصفای عراق در پذیرایی از زائران پیادهروی اربعین فراوان شنیدهایم اما هادی اکبری با روایتهایش، لنز دوربین ثبت وقایع اربعین را به این طرف مرز و داخل ایران برمیگرداند و کمک میکند از زاویه جدیدی، زیباییهای این واقعه را ببینیم: «اینطور به نظر میرسد که پیاده حرکت کردن در میان شهر و روستاهای ایران که برخلاف مسیر پیادهروی عراق، در آن خبری از موکبها و پذیراییهای پرشور نیست، باید کار پرمشقتی باشد اما واقعاً در این مسیر طولانی به من سخت نگذشت بلکه خیلی هم شیرین بود. لطف خداوند و اهل بیت (ع) هر لحظه شامل حالم بود و انسانهایی را سر راهم قرار میداد که با محبتهایشان هم راهنمایم میشدند و هم نمیگذاشتند احساس تنهایی کنم.
شاید باور نکنید اما من از تهران تا کربلا، هیچکجا طعم تشنگی را نچشیدم. درست در نقطهای از مسیر که هیچ امکاناتی نبود، تا گرما و عطش میآمد بر من غلبه کند، انگار به خودروهای عبوری الهام میشد که نگه دارند و برایم آب و غذا و میوه بیاورند. من چیزی نمیگفتم. نشانه خاصی هم نداشتم. اما آنها خودشان متوجه میشدند من زائر کربلا هستم. نطلبیده، آب و غذا را به من میدادند و با چشم گریان و التماس دعا گویان میرفتند. بعضیهایشان هم مرا که کنار جاده در حال حرکت میدیدند ـ حتی شبها که در فضای شهری هم خیلیها واهمه دارند و از سوار کردن افراد غریبه خودداری میکنند ـ نگهمیداشتند و با اصرار و التماس میگفتند: بیایید تا یک جایی، تا شهر بعدی برسانیمتان. خلاصه در آن روزها، زمین همین زمین بود، اما این زمین نبود. مردم، همین مردم بودند، اما این مردم نبودند. همهچیز و همهکس تغییر کرده بود. همهچیز یک حال و هوای دیگر داشت.»
اگر خانهمان نیایی، یعنی آقا (ع) قبولمان نکرده
«رانندگانی که در جاده مرا میدیدند، میپرسیدند: شب کجا میمانید؟ میگفتم: فلان شهر. میگفتند: خانه ما همانجاست. باید بیایید خانه ما. تشکر میکردم اما شب که میشد، میدیدم قبل از اینکه من به آنجا برسم، آمدهاند در ورودی شهر و منتظرم ایستادهاند. بدون اینکه مرا بشناسند، با اصرار مرا به خانهشان میبردند و غذا، محل خواب و شرایط حمام کردن برایم فراهم میکردند. آنقدر باصفا و صمیمی بودند که نه من با آنها و نه آنها با من غریبی نمیکردیم. درواقع، این لطف خود امام حسین (ع) به من بود که از طریق هموطنان باصفا نثارم میشد.
خیلی وقتها در مقابل دعوتهای مردم باصفای شهرها و روستاها مقاومت میکردم. نمیخواستم به آنها زحمت بدهم. اما بعضیهایشان به شکل عجیبی اصرار میکردند. به گریه میافتادند و میگفتند: اگر به خانهمان نیایی، یعنی امام حسین (ع) ما را قبول نکرده. یکبار هم که وقتی به یکی از آنها گفتم: نه. مزاحمتان نمیشوم، یکدفعه به پایم افتاد و گفت: مگر میگذارم زائر امام حسین (ع) برود و خانه من نیاید؟ غافلگیر شدهبودم. گفتم: خواهش میکنم بلند شوید. باشه. چشم. همراهتان میآیم.»
پمپ بنرینی که موکب شد!
«گاهی فاصله شهرها زیاد بود و شب نمیتوانستم به شهری برسم. به همین خاطر، تا صبح در جایی مثل جایگاه پمپ بنزین میماندم. اما فکر نکنید آنجا تنها و دست خالی میماندم. آنجا هم لطف پرسنل پمپ بنزین شامل حالم میشد. یکبار قبل از گردنه «اسد آباد» دیگر در تاریکی شب نتوانستم ادامه دهم. وارد پمپ بنزین شدم و رفتم در نمازخانهاش تا هم استراحت کنم و هم مهیای نماز شوم. تا کولهام را زمین گذاشتم و نشستم، دیدم بوفهدار پمپبنزین با چای و بیسکوییت وارد شد. قبل از اینکه بخواهم چیزی بگویم، گفت: شما زائر امام حسین (ع) هستید. خواستم در حد توانم از شما پذیرایی کنم. کمی که گذشت، آمد و گفت: آب برایتان گرم کردهام که حمام کنید. مانده بودم در مقابل لطف و محبتش چه بگویم که یک آقا سر رسید.»
روایتهای شیخ هادی، شده شرح بینهایت عشق مردم ایران به امام حسین (ع) و محبت بیمنتشان به زائر آقا (ع). او نفسی تازه میکند و در ادامه میگوید: «تا مرا دید، گفت: حاج آقا کلی دنبالتان گشتم. داشتم از «کنگاور» برمیگشتم که شما را در جهت مخالف جاده دیدم. حدس زدم زائر کربلا باشید. با خودم گفتم الان شب، شما جایی ندارید بمانید. گفتم میروم در اولین دوربرگردان دور میزنم و میآیم شما را با خودم به خانهمان میبرم. اما وقتی دور زدم و آمدم، شما را پیدا نکردم. فکر کردم احتمالاً داخل این پمپ بنزین باشید. خلاصه، با اصرار مرا سوار ماشینش کرد و به خانهاش در همدان برد و همه وسایل راحتیام را فراهم کرد.»
وقتی امام حسین (ع) برایم همسفر فرستاد
«درست است سفر پیاده را انتخاب کردهبودم که با خودم و خدا و امام حسین (ع) خلوت کنم اما لطف و محبتهای مردم و همراهیشان، خیلی برایم دلگرمکننده بود. حتی وقتی در جاده برایم بوق میزدند، روحیه میگرفتم. در آن میان، چند باری که رانندگان برایم نگهداشتند، گفتند: یک زائر پیاده دیگر هم در جاده دیدهایم که از شما عقبتر است. به او هم آب و غذا دادیم. همین موضوع هم دلم را قرصتر کرد. عاقبت در گردنه اسدآباد، ما دو نفر به هم رسیدیم. «داود ناصر خیل» از خانهشان در کرج، پیادهرویاش را شروع کردهبود. او که اولین بار بود به کربلا میرفت، میگفت: «نیت کرده بودم و از امام حسین (ع) هم خواستم کاری کند که سفر اولم را با پای پیاده به کربلا بروم. گفتم: نه میخواهم با هواپیما بروم، نه با ماشین. آقا خودتان یک جوری شرایط را فراهم کنید که پیاده بیایم. امسال از قبل از محرم به دلم افتادهبود دیگر اربعین امسال باید کربلا باشم. اینطوری شد که فردای عاشورا حرکت کردم.»
کمکم در طول مسیر متوجه شدیم این راه، یاران دیگری هم دارد. شنیدیم یک کاروان از «باکو» و کاروان دیگری هم از «تبریز» دارند تمام مسیر شهرشان تا کربلا را پیاده طی میکنند. این خبر، حسابی دلمان را گرم و اشتیاقمان را برای ادامه مسیر، بیشتر کرد.»
صبحانه کنار جادهای که راننده کامیون به سفارش آقا (ع) برایم آماده کرد!
میخواهد پرونده خاطرات پذیراییهای بیریای مردم ایران از زائر امام حسین (ع) را ببندد که یکدفعه چشمهایش برقی میزند و صورتش به خنده باز میشود. خاطره جذابی در ذهنش جرقه زده که مکثی میکند و میگوید: «یک روز در منزل یکی از هموطنان که شب مانده بودم، صبحانه مختصری خوردم و زود بیرون آمدم. همانطور که داشتم راه میرفتم، با خنده و شوخی خطاب به آقا امام حسین (ع) گفتم: آقا! مگر خودتان نگفتید در پیادهروی اربعین، زائر در هر قدم، یک دعای مستجاب دارد؟ آقا من امروز صبحانه دلچسبی نخوردم. دلم یک صبحانه درست و حسابی مثلاً نیمرو و املت میخواهد. خودم هم از این حرفم خندهام گرفته بود، اما باور نمیکنید هنوز ۱۰ دقیقه نگذشته بود که سر یکی از گردنههای نزدیک همدان در آن طرف جاده، توجهم به کامیونی که در یک پارکینگ موقت توقف کرده بود، جلب شد. دیدم راننده کامیون دارد دست تکان میدهد. گفت: بیا این طرف جاده. از عرض جاده عبور کردم و پیش او رفتم. راننده گفت: نیم ساعت قبل شما را در جاده دیدم. با خودم گفتم حتماً صبحانه نخوردهای و به گردنه که برسی، حسابی گرسنهای. من تخممرغ محلی داشتم و یک املت حسابی درست کردهام. شما هم بیا مهمان سفره صبحانه من باش!
غافلگیر شده بودم؛ آقا (ع) به همان سرعت، خواسته مرا اجابت کرده بود. وقتی ماجرا را برای آن راننده کامیون تعریف کردم، چشمهایش پر از اشک شد و گفت: من دارم از حرم امام رضا (ع) برمیگردم. برای آستان قدس، بار برده بودم. در راه که میآمدم، هوای زیارت کربلا به سرم افتاد اما شرایط کاریام اجازه نمیدهد. وقتی شما را در جاده دیدم، گفتم: حالا که خودم نمیتوانم به کربلا بروم، حداقل خدمت کوچکی به زائر کربلا بکنم.»
اگر همسرم نبود، زائر نمیشدم
حاج آقا اکبری هرچه بیشتر از سفر طولانی و سختش میگوید، بیشتر به عظمت کار همسرش پی میبرم. میگویم: تجربه ۳ سفر ۴۰ روزه به کربلا و ۵ سفر پیاده نجف تا کربلا، نشان میدهد همسر بسیار همراه و صبوری دارید. حاج آقا نمیگذارد صحبتم تمام شود و میگوید: «واقعاً همینطور است. همسرم واقعاً فداکاری میکند. اگر ایشان تا این حد با من همراهی نداشت، من نمیتوانستم خانه و زندگی و ۳ فرزندم را رها کنم و به این سفر طولانی بروم. همسرم الحمدلله در مسیر دین، خیلی کمک حال من است. تمام کارهای منزل و بچهها را ایشان برعهده گرفته وگرنه من از پسِ بسیاری از کارهایم حتی اداره مدرسه قرآنی که تأسیس کردهام، برنمیآمدم. همسرم همیشه میگوید: «اگر نمیتوانم در بعضی کارهای حوزه دین وارد شوم، دوست دارم حداقل شرایط را طوری فراهم کنم که شما بتوانید در این مسیر حرکت کنید.» من از همین طریق از زحمات ایشان تشکر میکنم.»
میپرسم: آیا پیش آمده خانواده هم در این سفرهای اربعینی، همراه شما باشند؟ حجتالاسلام هادی اکبری میگوید: «بله. ما دو بار خانوادگی به پیادهروی اربعین رفتیم. اتفاقاً در سفر دوم ۴۰ روزهای که در سال ۱۳۹۲ داشتم، همسرم و فرزندانم هم در نجف به من ملحق شدند و از آنجا بهاتفاق مسیر را طی کردیم. به اعتقاد من حضور بانوان و کودکان در این همایش بزرگ، اثرگذارتر از حضور آقایان است و برای دشمنان هم ناامیدکنندهتر خواهد بود.»
اعتراضات در عراق بار دیگر در بغداد و نجف و چند شهر دیگر این کشور مجددا آغاز شده است. نیروهای امنیتی نیز در این مناطق حضور دارند تا از جان معترضان و اموال دولتی و شخصی محافظت کنند.
به گزارش مشرق، تظاهرات مردم عراق در اعتراض به سوء وضعیت معیشی و فساد در ساختار اداری این کشور از اواخر شب گذشته (پنجشنبه) در چندین شهر این کشور آغاز شد.
شبکه خبری «العالم» گزارش داد که نیروهای امنیتی عراق به صورت گسترده در مناطق مختلفی از شهر بغداد مستقر شدهاند تا از تظاهراتکنندگان حمایت و اموال دولتی و شخصی را حفظ کنند.
بیشتر بخوانید:
العالم تأکید کرد که شمار زیادی از تظاهراتکنندگان در بغداد به خیابانها آمدهاند و شعارهایی علیه فساد، وضعیت خدماتی نامناسب و بیکاری سر میدهند.
تظاهراتکنندگان همچنان در حال حرکت به سمت میدان «التحریر» و پل «الجمهوریه» هستند؛ پلی که به منطقه مهم «سبز» در مرکز بغداد منتهی میشود.
شبکه خبری «السومریه» اما به نقل از یک منبع امنیتی امروز (جمعه) گزارش داد که شماری از تظاهراتکنندگان شب گذشته وارد منطقه سبز شدند، ولی نیروهای امنیتی این افراد را متفرق کردند.
اهمیت منطقه سبز بدین خاطر است که در آن سفارتخانههای خارجی از جمله سفارت ایالات متحده آمریکا و چندین نهاد مهم عراقی واقع شده است.
منبع مذکور تأکید کرد که نیروهای امنیتی حاضر در منطقه سبز بغداد، برای متفرق کردن تظاهراتکنندگان از آب استفاده کردند.
در همین ارتباط، پایگاه خبری «بغداد الیوم» گزارش داد که شماری از تظاهراتکنندگان امروز صبح به سمت منطقه سبز حرکت کردند و مجددا وارد آن شدند.
خبرنگار بغداد الیوم که در این منطقه حضور دارد، گفت که نیروهای امنیتی عراق، این بار نیز، تظاهراتکنندگان را متفرق کردند.
این پایگاه خبری به نقل یک منبع امنیتی حاضر در استان نحف نیز گزارش داد که تظاهرات در این شهر نیز آغاز شده است.
این منبع گفت که شمار زیادی از تظاهراتکنندگان به سمت مرکز شهر نجف حرکت کرده و تظاهرات خود را آغاز کردند.
این پایگاه خبری همچنین اعلام کرد که ساکنان استان «میسان» (شرق عراق) نیز تظاهرات خود را با شعارهایی در محکومیت فساد آغاز کردند.
به گزارش بغداد الیوم، معترضان در شهر «الناصریه» واقع در استان «ذی قار» به خیابانها آمدند و شعارهایی را علیه دولت عراق سر دادند.
این تظاهرات در حالی آغاز شده است که عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق شامگاه گذشته در یک سخنرانی به تظاهراتکنندگان وعده داد که طی مدت زمان کوتاهی، مطالبات قانونی آنان را رفع خواهد کرد.
نماینده آیت الله «سید علی سیستانی» تأکید کرد که تظاهراتکنندگان نباید به اموال عمومی و شخصی تعدی کنند، بلکه باید مسالمتآمیز بودن تظاهرات خود را حفظ کنند.
به گزارش مشرق، «عبدالمهدی الکربلائی» نماینده آیت الله «سید علی سیستانی» مرجعیت عالیقدر شیعیان به تظاهرات امروز مردم عراق واکنش نشان داد.
الکربلائی تأکید کرد که تظاهرات مسالمتآمیز «حقی است که قانون اساسی برای شهروندان در نظر گرفته و نیروهای امنیتی نیز باید امنیت تظاهراتکنندگان را تأمین کنند».
شبکه خبری المیادین به نقل از الکربلائی گزارش داد که تظاهراتکنندگان نباید به اموال عمومی و شخصی تعدی کنند، بلکه باید مسالمتآمیز بودن تظاهرات خود را حفظ کنند.
بیشتر بخوانید:
وی با تأکید بر اینکه تعدی به نیروهای امنیتی و آسیب رساندن به اموال عمومی با مسالمتآمیز بودن تظاهرات منافات دارد، خاطر نشان کرد: «شماری از اصلاحات، مورد اتفاق نظر مردم عراق قرار دارد، از جمله مبارزه با فساد و تحقق عدالت اجتماعی».
نماینده آیت الله سیستانی از تظاهراتکنندگان خواست که مبادا بر اثر خشم از وضعیت معیشتی به نیروهای امنیتی و اموال بیتالمال حمله کنند.
الکربلائی خطاب به تظاهراتکنندگان گفت: «به کسانی که اهداف پلید دارند، اجازه ندهید در میانتان نفوذ کرده و به نیروهای امنیتی حمله کنند».
وی ضمن انتقاد از گزارشی که اخیرا درباره نتایج تحقیقات تظاهرات عراق منتشر شد، خاطر نشان کرد که باید یک هیئت قضائی مستقل برای بررسی تظاهرات گذشته تشکیل شود.
تظاهرات مردم عراق امروز در 10 استان بار دیگر آغاز شد. اعتراض مردم عراق به وضعیت سوء معیشتی، بیکاری و گسترش فساد اداری است.
نیروهای امنیتی عراق از صبح امروز به صورت گسترده در مناطق مختلفی از استانهای عراق مستقر شدهاند تا از تظاهراتکنندگان حمایت و اموال دولتی و شخصی را حفظ کنند.
وی در این پیام که از شبکه های تلویزیونی لبنان پخش شد گفت: ملت لبنان ، ملتی بیدار هستند که قادرند برخیزند و صدای خود را برسانند. آنچه اکنون در لبنان شاهدیم نشان می دهد ملت لبنان زنده و پویا است و آزادی ها در کشور نیز وضعیت خوبی دارد.
رئیس جمهوری لبنان ادامه داد: از نخستین روز ناآرامی ها، به عنوان رئیس جمهوری که سوگند خورده است حافظ لبنان باشد و به مبارزه سرسختانه علیه فساد پایبند بماند، مسئولیت پذیر بودم.
رهبر جریان صدر در عراق، چهارشنبه در بیانیه ای با عنوان "چند دستور العمل" از کسانی که می خواهند در اعتراضات خیابانی روز جمعه آینده در عراق شرکت کننده خواسته است از خشونت ورزی بپرهیزند و بخاطر وطن و عشق وطن، روحیه بردباری داشته باشند و در جریان اعتراضات از اموال عمومی و خصوصی مراقبت کنند.
صدر در این بیانیه گفته است: با خدا عهد کرده است که پناه مفسدان نباشد بلکه از پدرش آموخته که پشتیبان مصلحان باشد بر همین اساس چند توصیه به قیام کنندگان دارد که شاید مفید باشد.
- به برادرت که عضو نیروهای امنیتی است شاخه گل هدیه کن.
- روحیه صبوریات را بخاطر میهن و عشق وطن حفظ کن چرا که حب وطن از ایمان است.
- مراقب اموال عمومی و خصوصی مردم باش.
- صالح را نباید با چوب گناه فاسد راند، در دولت خیلی ها هستند که گناهی ندارند و نباید آسیبی به آنها رساند.
- تصویر زیبایی از خود و شعارها و اقدامات خود منعکس کنید.
- خشونت را شما آغاز نکنید چون فاسد از صلح بیشتر از سلاح هراس دارد.
- بسیاری از مردم و حتی وابستگان احزاب غیر حکومتی، علاقمند به مشارکت با شما هستند اما خواسته های شما را نمی دانند بطور روشن برای آنها بیان کنید.
- به هیچکس چه در داخل و خارج عراق اجازه مصادره تلاش های خود را ندهید.
- برادران شما در جریان صدر با همه تشکیلات و اجزای آن در خدمت شما هستند.
- بالابردن سطح خواستهها خوب است به شرط آنکه حکیمانه باشد و مراقب باشید باعث خلاء امنیتی و قانون اساسی نشود.
- رویدادها را تا جایی که می توانید تصویربرداری و مستند کنید.
- صبر فاسدان فوری لبریز میشود اما صبر شما بیشتر است پس به ریسمان الهی چنگ زنید و ناامید نشویم که حرکت مسالمتآمیز شما قویتر از دیوارها و سلاحهای آنهاست.
- و بالاخره این نکته که اگر بار دیگر (نیروهای امنیتی) به شما حمله کنند، آن وقت موضع مناسب و مورد رضای خداوند و شما را اتخاذ خواهیم کرد.
بیانیه مقتدا صدر یک روز پس از انتشار گزارش نهایی کمیته تحقیقات حوادث مربوط به اعتراضات خونین اخیر در عراق و در آستانه آغاز احتمالی دور جدید اعتراضات در عراق و برخی نگرانی ها از احتمال تکرار خشونتهای گذشته، منتشر میشود که افکار عمومی در این کشور با توجه مواضع سابق مقتدا صدر، از ساعاتی پیش در انتظار آخرین موضع گیری وی در خصوص تظاهرات روز جمعه بوده است.
این تحولات در حالی است که دور جدید تظاهرات قرار است ۲۵ اکتبر (جمعه آینده) در بغداد و احتمالاً دیگر شهرهای عراق برگزار شود و در همین ارتباط فراخوان های گستردهای در شبکههای اجتماعی از طرف صفحات ناشناس برای مشارکت وسیع مردم در این دور از تظاهراتها وجود دارد.
برخی از صفحات افراطی در این شبکه ها، خواهان سرنگونی کل نظام سیاسی در عراق شده و عدهای نیز بر مسالمت آمیز بودن تظاهرات و طرح مطالبات از کانالهای قانونی و ایجاد کمیته هایی مردمی برای پیگیری مطالبات اجتماعی تاکید کردهاند.
دور اول این تظاهرات در نهم مهرماه گذشته به خشونت کشیده شد که طبق گزارش نهایی کمیته تحقیق و تفحص این دور از تظاهرات، آمار کلی قربانیان خشونت ها در بغداد و هشت استان جنوب و مرکز عراق از شهروندان ۱۴۹ نفر کشته و زخمی ها ۴ هزار و ۲۰۷ نفر و از نیروهای امنیتی هشت نفر کشته و یک هزار و ۲۸۷ نفر زخمی بوده که بیشترین تلفات متعلق به بغداد و سپس استان ذیقار بوده است.
طبق این گزارش سهم بغداد از این تلفات شامل ۱۰۷ کشته و سه هزار و ۴۵۸ نفر از شهروندان و ۴ کشته و ۳۶۳ نفر از نیروهای امنیتی در حالی که در ذیقار تعداد کشته های شهروندان ۱۹ نفر و زخمی ها ۲۲۳ نفر بوده و در مقابل دو نیروی امنیتی کشته و ۵۳۲ نفر دیگر نیز زخمی شده اند.