مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل
همسر شهید آوینی روایتگری میکند
مریم
امینی، همسر شهید آوینی میگوید تاکنون کتابهایی با موضوع زندگینامه
ایشان منتشر شده است که هیچکدام از زندگینامههای منتشر شده درباره شهید
آوینی مورد تأیید خانواده وی نیست.
به گزارش مشرق، سید مرتضی آوینی 20 مهر 1326 در شهر ری به دنیا آمد. وی خدمت سربازی خود
را نیز در نیروی هوایی به پایان رساند و در سال 1344 وارد دانشکده هنرهای
زیبایی شد. آوینی در معماری و ادبیات به دنبال معنای واقعی هنر بود و ضمن
آن که دانشجوی هنر بود به فلسفه و ادبیات نیز علاقه فراوانی داشت. پس از
انقلاب اسلامی، مرتضی آوینی به آرمانهای امام (ره) و انقلاب به شدت گره
خورد و راه حقیقی را یافت. وی در سال 1358 وارد جهاد سازندگی شد و پس از
مدت کوتاهی به فیلمسازی روی آورد. از سال 1367 تا 1364 به همراه گروهی
مجموعه مستند «روایت فتح» را آغاز کرد. ساخت مستند «روایت فتح» از عملیات
خیبر شروع شد و تا عملیات مرصاد ادامه داشت.
اهالی کتاب او را با کتابهای «آئینه جادو»، «توسعه و مبانی تمدن غرب»، «گنجینه آسمانی»، «یک تجربه ماندگار»، «فردایی دیگر»، «حلزونهای خانه به دوش»، «رستاخیز جان»، «آغازی بر یک پایان»، «فتح خون»، «امام و حیات باطنی انسان»، «با من سخن بگو دوکوهه»، «مرکز آسمان»، «نسیم حیات»، «سفر به سرزمین نور» و «انفطار صورت (در باب مبانی نظری هنر)» میشناسند.
مرتضی آوینی روز جمعه، بیستم فروردین 1372 هنگامی که به همراه گروه برای تولید مجموعهای جدید از «روایت فتح» به فکه، منطقه عملیاتی و الفجر مقدماتی رفته بود، بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.
گفتوگوی ایبنا با مریم امینی، همسر شهید مرتضی آوینی را در ادامه میخوانید.
سرکار خانم امینی، بهتر است نخست سراغ شناختنامههایی که درباره شهید آوینی منتشر شده است، برویم. از کتابهای منتشر شده درباره زندگی ایشان، کدام کتاب مورد تایید شماست؟
تاکنون کتابهایی با موضوع زندگینامه ایشان منتشر شده است اما هیچکدام از زندگینامههای منتشر شده مورد تأیید خانواده وی نیست.
با توجه به این مساله، خودتان تصمیم ندارید زندگینامهای درباره ایشان منتشر کنید؟
حتما! اما متأسفانه هنوز نویسندهای مناسب که بتواند نگارش زندگینامه ایشان را بر عهده بگیرد، پیدا نکردهایم. خلاء زندگینامه شهید آوینی را به خوبی احساس میکنیم.
همه میدانیم که سیر تحولی زندگی ایشان برای جوانان (به ویژه هنرمندان جوان) جذاب است اما تاکنون کتابی در قالب رمان درباره ایشان نخواندهایم.
قطعا جای خالی آن وجود دارد. همانطور که گفتم، نویسندهای باید بیابیم که بتواند به خوبی این سیر تحولی را بازگو کند. امیدواریم این مساله هر چه زودتر اتفاق بیفتد و نویسندهای برای نوشتن زندگینامه شهید آوینی بیابیم. چون خود ما هم معتقدیم جای این نوشته و نیز داستان زندگی ایشان به شدت خالی است.
مساله دیگری که بر اشتیاق جامعه برای شناخت هر چه بیشتر ایشان میافزاید، این است که هیچ وصیتنامهای تاکنون از شهید آوینی منتشر نشده است. آیا ایشان وصیتنامه نداشتند؟ کدام دستنوشته ایشان را به مثابه وصیت ایشان میتوان درنظر گرفت؟
شهید آوینی وصیتنامه به معنای مرسوم نداشتند. به نظر من با سیر و سلوک خود وصیتنامهشان را نوشتند. کل نوشتههایشان هم، اگر به ترتیب زمانی خوانده شوند، به مثابه وصیتنامه است. البته مطالعه بیش از هزار صفحه نوشته عشق و اشتیاق میخواهد و تلاش مداوم.
اگر مایل باشید، کمی به نشر آثار ایشان بپردازیم. نسل من «مرتضی آوینی» را همراه با متن و صدا و تصویر، توامان میشناخت. از این رو، بسیاری از جوانان او را با مستند «روایت فتح» میشناسند و حتی تاریخ شهادت ایشان را به درستی به یاد دارند. چقدر کتابهای منتشر شده درباره ایشان اکنون خلاء نبود آوینی را برای نسل امروز پر میکنند؟
به درستی میگویید که مستندهای روایت فتح با فرهنگ عمومی درآمیخت و تبدیل شد به بخشی از خاطره جمعی مردم و نسل شما. اما در مورد سؤالتان، اولاً میزان و دامنه تأثیرگذاری فیلم و کتاب بسیار تفاوت دارد و درباره این مستند خاص، قطعاً هیچ کتابی نمیتواند جایگزین آن شود.
نشر واحه با این نگاه، یعنی جذب نسل جوان به افکار شهید آوینی، تعدادی از مقالات ایشان را برگزیده و به شکل تکنگاری در نمایشگاه کتاب امسال ارائه میکند. ضمن این که با استفاده از تصویرسازی سعی کردهایم قالب جذابتری برای جلب مخاطب فراهم کنیم.
گویا برای نوروز امسال نشر «واحه» کتابهایی را هم در اختیار راهیان نور قرار داده بود. هدف شما چه بود؟ بازخوردی هم از این اقدام داشتید؟
این اقدام مربوط به سال 92 و 93 بود. در سال 94 هم فهرست کتابهایمان را به راهیان نور ارائه کردیم ولی تقاضایی از طرف آنها نداشتیم.
به نظرم این پرسشها تا حدی براساس شایعات و سوءتفاهمها شکل گرفته است. هدف ما که مشخص است؛ ما ناشریم و این مسئولیت را با این قصد پذیرفتهایم که تفکر شهید آوینی را منتشر کنیم. در ضمن ناشر خصوصی هم هستیم و از جایی کمک مال نمیگیریم. طبیعی است که هر ارگان و نهاد و مؤسسهای که درخواست کتاب کند در اختیارش قرار میدهیم و طی این چند سال همیشه همین روال را داشتهایم؛ هیچ مورد ناقضی هم وجود ندارد.
در گفتو گوهای قبلی با ایبنا اشارهای داشتید به این که کار ترجمه آثار شهید آوینی را دنبال میکنید. کار ترجمه آثار ایشان از سوی انتشارات واحه در چه مرحلهای است؟
از آن زمان تاکنون چند مورد آزمون و خطا در ترجمه آثار شهید آوینی داشتهایم که متأسفانه هیچ کدام موفقیتآمیز نبودهاند. با چند بنیاد از جمله «بنیاد امام موسی صدر» که در انتشارات خود موارد مشابهی را تجربه میکنند در ارتباطیم. امیدوارم تجربههایشان موفقیتآمیز باشد و بتوانیم از آنها بهرهمند شویم.
بیستم فروردین سال پیش (1394) بود که مدیر انتشارات روایت فتح خبر از چاپ دستنوشتههای چاپ نشده شهید آوینی داده بود که در نمایشگاه کتاب هم منتشر شدند. نظرتان درباره این اقدام چیست؟
به نظرم صورتبندی سؤال شما اشکال دارد. موضوع اصلی این نیست که این نوشتهها قبلاً چاپ شده بودند یا نه. اصل مطلب این است که مطابق قانون وزارت ارشاد، حقوق مادی و معنوی آثار مکتوب هر نویسندهای بعد از حیاتش متعلق به خانواده است. طبیعتاً انتشار کتابهای شهید آوینی نیز توسط هر شخصیت حقیقی و حقوقی دیگری غیر قانونی است و این حکم شامل تمامی آثار، اعم از نوشتههای چاپ شده یا چاپ نشده میشود. ضمن آنکه همه آن نوشتهها در مجموعه آثار ایشان وجود داشت و بارها منتشر شده بود و هنوز هم میشود. این صرفاً یک خبر غلط تبلیغاتی بود. خود من کتابها را در نمایشگاه خریدم. تکجملههایی از میان نوشتهها استخراج شده بود و به سلیقه مدیر پروژه دستهبندی و در قالب کتاب ارائه شده بود!
گمان میکنید هنوز دستنوشتههای قابل انتشار چاپ نشدهای از ایشان باقی باشد؟ اگر هست، روند صحیحی که باید برای انتشار طی کنند، چیست؟
بله. دستنوشتههایی هنوز هست و ما در انتشارات به جمعآوری هر نوشتهای که از وجودش مطلع میشویم اقدام کردهایم. مشغول پیادهسازی نوارهای صوتی گفتوگوهای ایشان هم هستیم. طبیعتاً باید همه این موارد جمعآوری، دستهبندی و در قالبهای مناسب ارائه شوند.
در تکنگاریهایی که انشاءالله امسال (1395) در نمایشگاه بینالمللی کتاب ارائه میکنیم یکی دو مطلب چاپ نشده از ایشان موجود است.
«واحه» کدام یک از آثار شهید آوینی را چاپ مجدد میکند؟
«واحه» ناشر اختصاصی مکتویات شهید آوینی است. از سال 89 که این انتشارات توسط خانواده تأسیس شده، کل نوشتههای ایشان را بارها تجدید چاپ کرده است.
خود شهید آوینی به چه آثاری علاقهمند بودند؟
بعد از پایان جنگ تحمیلی که وقت بیشتری برای مطالعه پیدا کردند، کتابهای دکتر «داوری اردکانی» را با علاقه میخواندند. آثار «داریوش شایگان» و «سید حسین نصر» را هم مطالعه میکردند. هنگام شهادت کتاب «آسیا در برابر غرب» دکتر شایگان در کیف سفریشان بود.
چه کتابی را دوست داشتند بنویسند که فرصت آن را نیافتند؟
من هیچوقت سخنی مبنی بر اینکه تمایل به نوشتن کتابی داشته باشند، از ایشان نشنیدم.
منبع: ایبنا
اهالی کتاب او را با کتابهای «آئینه جادو»، «توسعه و مبانی تمدن غرب»، «گنجینه آسمانی»، «یک تجربه ماندگار»، «فردایی دیگر»، «حلزونهای خانه به دوش»، «رستاخیز جان»، «آغازی بر یک پایان»، «فتح خون»، «امام و حیات باطنی انسان»، «با من سخن بگو دوکوهه»، «مرکز آسمان»، «نسیم حیات»، «سفر به سرزمین نور» و «انفطار صورت (در باب مبانی نظری هنر)» میشناسند.
مرتضی آوینی روز جمعه، بیستم فروردین 1372 هنگامی که به همراه گروه برای تولید مجموعهای جدید از «روایت فتح» به فکه، منطقه عملیاتی و الفجر مقدماتی رفته بود، بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.
گفتوگوی ایبنا با مریم امینی، همسر شهید مرتضی آوینی را در ادامه میخوانید.
سرکار خانم امینی، بهتر است نخست سراغ شناختنامههایی که درباره شهید آوینی منتشر شده است، برویم. از کتابهای منتشر شده درباره زندگی ایشان، کدام کتاب مورد تایید شماست؟
تاکنون کتابهایی با موضوع زندگینامه ایشان منتشر شده است اما هیچکدام از زندگینامههای منتشر شده مورد تأیید خانواده وی نیست.
با توجه به این مساله، خودتان تصمیم ندارید زندگینامهای درباره ایشان منتشر کنید؟
حتما! اما متأسفانه هنوز نویسندهای مناسب که بتواند نگارش زندگینامه ایشان را بر عهده بگیرد، پیدا نکردهایم. خلاء زندگینامه شهید آوینی را به خوبی احساس میکنیم.
همه میدانیم که سیر تحولی زندگی ایشان برای جوانان (به ویژه هنرمندان جوان) جذاب است اما تاکنون کتابی در قالب رمان درباره ایشان نخواندهایم.
قطعا جای خالی آن وجود دارد. همانطور که گفتم، نویسندهای باید بیابیم که بتواند به خوبی این سیر تحولی را بازگو کند. امیدواریم این مساله هر چه زودتر اتفاق بیفتد و نویسندهای برای نوشتن زندگینامه شهید آوینی بیابیم. چون خود ما هم معتقدیم جای این نوشته و نیز داستان زندگی ایشان به شدت خالی است.
مساله دیگری که بر اشتیاق جامعه برای شناخت هر چه بیشتر ایشان میافزاید، این است که هیچ وصیتنامهای تاکنون از شهید آوینی منتشر نشده است. آیا ایشان وصیتنامه نداشتند؟ کدام دستنوشته ایشان را به مثابه وصیت ایشان میتوان درنظر گرفت؟
شهید آوینی وصیتنامه به معنای مرسوم نداشتند. به نظر من با سیر و سلوک خود وصیتنامهشان را نوشتند. کل نوشتههایشان هم، اگر به ترتیب زمانی خوانده شوند، به مثابه وصیتنامه است. البته مطالعه بیش از هزار صفحه نوشته عشق و اشتیاق میخواهد و تلاش مداوم.
اگر مایل باشید، کمی به نشر آثار ایشان بپردازیم. نسل من «مرتضی آوینی» را همراه با متن و صدا و تصویر، توامان میشناخت. از این رو، بسیاری از جوانان او را با مستند «روایت فتح» میشناسند و حتی تاریخ شهادت ایشان را به درستی به یاد دارند. چقدر کتابهای منتشر شده درباره ایشان اکنون خلاء نبود آوینی را برای نسل امروز پر میکنند؟
به درستی میگویید که مستندهای روایت فتح با فرهنگ عمومی درآمیخت و تبدیل شد به بخشی از خاطره جمعی مردم و نسل شما. اما در مورد سؤالتان، اولاً میزان و دامنه تأثیرگذاری فیلم و کتاب بسیار تفاوت دارد و درباره این مستند خاص، قطعاً هیچ کتابی نمیتواند جایگزین آن شود.
نشر واحه با این نگاه، یعنی جذب نسل جوان به افکار شهید آوینی، تعدادی از مقالات ایشان را برگزیده و به شکل تکنگاری در نمایشگاه کتاب امسال ارائه میکند. ضمن این که با استفاده از تصویرسازی سعی کردهایم قالب جذابتری برای جلب مخاطب فراهم کنیم.
گویا برای نوروز امسال نشر «واحه» کتابهایی را هم در اختیار راهیان نور قرار داده بود. هدف شما چه بود؟ بازخوردی هم از این اقدام داشتید؟
این اقدام مربوط به سال 92 و 93 بود. در سال 94 هم فهرست کتابهایمان را به راهیان نور ارائه کردیم ولی تقاضایی از طرف آنها نداشتیم.
به نظرم این پرسشها تا حدی براساس شایعات و سوءتفاهمها شکل گرفته است. هدف ما که مشخص است؛ ما ناشریم و این مسئولیت را با این قصد پذیرفتهایم که تفکر شهید آوینی را منتشر کنیم. در ضمن ناشر خصوصی هم هستیم و از جایی کمک مال نمیگیریم. طبیعی است که هر ارگان و نهاد و مؤسسهای که درخواست کتاب کند در اختیارش قرار میدهیم و طی این چند سال همیشه همین روال را داشتهایم؛ هیچ مورد ناقضی هم وجود ندارد.
در گفتو گوهای قبلی با ایبنا اشارهای داشتید به این که کار ترجمه آثار شهید آوینی را دنبال میکنید. کار ترجمه آثار ایشان از سوی انتشارات واحه در چه مرحلهای است؟
از آن زمان تاکنون چند مورد آزمون و خطا در ترجمه آثار شهید آوینی داشتهایم که متأسفانه هیچ کدام موفقیتآمیز نبودهاند. با چند بنیاد از جمله «بنیاد امام موسی صدر» که در انتشارات خود موارد مشابهی را تجربه میکنند در ارتباطیم. امیدوارم تجربههایشان موفقیتآمیز باشد و بتوانیم از آنها بهرهمند شویم.
بیستم فروردین سال پیش (1394) بود که مدیر انتشارات روایت فتح خبر از چاپ دستنوشتههای چاپ نشده شهید آوینی داده بود که در نمایشگاه کتاب هم منتشر شدند. نظرتان درباره این اقدام چیست؟
به نظرم صورتبندی سؤال شما اشکال دارد. موضوع اصلی این نیست که این نوشتهها قبلاً چاپ شده بودند یا نه. اصل مطلب این است که مطابق قانون وزارت ارشاد، حقوق مادی و معنوی آثار مکتوب هر نویسندهای بعد از حیاتش متعلق به خانواده است. طبیعتاً انتشار کتابهای شهید آوینی نیز توسط هر شخصیت حقیقی و حقوقی دیگری غیر قانونی است و این حکم شامل تمامی آثار، اعم از نوشتههای چاپ شده یا چاپ نشده میشود. ضمن آنکه همه آن نوشتهها در مجموعه آثار ایشان وجود داشت و بارها منتشر شده بود و هنوز هم میشود. این صرفاً یک خبر غلط تبلیغاتی بود. خود من کتابها را در نمایشگاه خریدم. تکجملههایی از میان نوشتهها استخراج شده بود و به سلیقه مدیر پروژه دستهبندی و در قالب کتاب ارائه شده بود!
گمان میکنید هنوز دستنوشتههای قابل انتشار چاپ نشدهای از ایشان باقی باشد؟ اگر هست، روند صحیحی که باید برای انتشار طی کنند، چیست؟
بله. دستنوشتههایی هنوز هست و ما در انتشارات به جمعآوری هر نوشتهای که از وجودش مطلع میشویم اقدام کردهایم. مشغول پیادهسازی نوارهای صوتی گفتوگوهای ایشان هم هستیم. طبیعتاً باید همه این موارد جمعآوری، دستهبندی و در قالبهای مناسب ارائه شوند.
در تکنگاریهایی که انشاءالله امسال (1395) در نمایشگاه بینالمللی کتاب ارائه میکنیم یکی دو مطلب چاپ نشده از ایشان موجود است.
«واحه» کدام یک از آثار شهید آوینی را چاپ مجدد میکند؟
«واحه» ناشر اختصاصی مکتویات شهید آوینی است. از سال 89 که این انتشارات توسط خانواده تأسیس شده، کل نوشتههای ایشان را بارها تجدید چاپ کرده است.
خود شهید آوینی به چه آثاری علاقهمند بودند؟
بعد از پایان جنگ تحمیلی که وقت بیشتری برای مطالعه پیدا کردند، کتابهای دکتر «داوری اردکانی» را با علاقه میخواندند. آثار «داریوش شایگان» و «سید حسین نصر» را هم مطالعه میکردند. هنگام شهادت کتاب «آسیا در برابر غرب» دکتر شایگان در کیف سفریشان بود.
چه کتابی را دوست داشتند بنویسند که فرصت آن را نیافتند؟
من هیچوقت سخنی مبنی بر اینکه تمایل به نوشتن کتابی داشته باشند، از ایشان نشنیدم.
منبع: ایبنا
۹۵/۰۱/۲۰