حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید مرحوم قاضی(ره): در عالم مکاشفه دیدم که رحمه الله الواسعه حسین(ع) است و باب آن اباالفضل العباس(ع) است. :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها
  • فرازهایی از سخنرانی حجت الاسلام پناهیان
  • مکان: تهران - هیئت ریحانة الحسین(ع) - زمان: 1393/03/10
  • مرحوم قاضی(ره) می‌فرمود: در عالم مکاشفه دیدم که رحمه الله الواسعه حسین(ع) است و باب رحمه الله الواسعه اباالفضل العباس(ع) قمر بنی‌هاشم است.(علامه طباطبایی(ره) فرمود: «مرحوم سیدالسالکین و برهان‌العارفین آقای سیدعلی قاضی فرموده است: در حین کشف بر من روشن و آشکار شد که مظهر رحمت خدای عالم هستی، وجود مقدس حضرت سیدالشهدا، امام حسین(ع) است و درِ آن رحمت، سقای کربلا، سرحلقه وفا، آقا باب‌الحوائج الی الله ابوالفضل‌العباس است».(ارمغان(1)، گاهنامه مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما (ویژه امام حسین(ع) و عاشورا)، دی‌ماه 85/ص37)

  • نقل می‌کنند که خود مرحوم قاضی(ره) سال‌ها ریاضت کشیده بود ولی به آن‌جایی که می‌خواست، نرسیده بود، یک‌بار از حرم اباالفضل العباس(ع) بیرون می‌آید و در بین‌الحرمین به خودش می‌گوید: بعد از این‌همه بندگی در این آستان، به ما نگاه نکردند. کسی از کنارش عبور می‌کند و می‌گوید: به هر کسی در این عالم نگاه کردند نتیجۀ نگاه قمر بنی‌هاشم بوده است. آقای قاضی به حرم برمی‌گردد و از صمیم دل به حضرت ابالفضل(ع) متوسل می‌شود و بعد از آن بود که حقایق عالم به رویش باز می‌شود.

  • امام زین‌العابدین(ع) می‌فرماید: «در روز قیامت همۀ شهدا به مقام عباس بن علی(ع) غبطه می‌خورند؛ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمَنْزِلَةً یَغْبِطُهُ بِهَا جَمِیعُ الشُّهَدَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَة»(خصال/1/68)

  • ===============================

  • علت مکاشفه آیت الله سید علی قاضی از زبان حسن اردشیری ، پژوهشگر و مؤلف :
  •  

    مکاشفات آیت‌الله سید علی قاضی از کجا شروع شد؟

    بزرگ عارفان آیت‌الله سید علی آقا قاضی مدت‌ها ریاضت می‌کشید و برنامه سلوکی داشت اما فتح بابی برایش روی نمی‌داد و هر روز شیداتر برای نماز به حرم حسینی(ع) مشرف می‌شد تا شاید فتحی و کشفی حاصل شود.

    آیت‌الله نجابت شیرازی از شاگردان مرحوم قاضی ماجرا را چنین نقل می‌کند: آیت‌الله سید علی آقای قاضی که چهل سال  در ریاضت بود و همچون کوهی استوار، استقامت ورزیده است به این زودی خسته نمی‌شود... و می‌گوید؛ هر چه بادا باد، در بحر جنون پا می‌زنم، امشب کشفی نصیبم شد، شد، نشد، نشد... من کشف نمی‌خواهم تمام مدت چهل سال، آن هم برای زرق و برق و کشف کرامتی، نه! من معرفت خودش را می‌خواهم، من خودش را می خواهم.

    آیت الله قاضی همیشه نماز مغرب و عشاء را در حرمین شریفین  امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) به جا می‌آورد، اما این بار که به حرم حضرت ابوالفضل (ع) می‌رسد با خود می‌اندیشد که تا به حال در مدت چهل سال هیچ چیز از عالم معنا برایم ظهور نکرده، هر چه دارم به عنایت خدا و به برکت ثبات قدم است.

    آیت‌الله نجابت می گوید: در راه، سید ترک‌زبانی که دیوانه می‌نمود، به طرف مرحوم قاضی می‌دود و می‌گوید: سید علی، سید علی، امروز مرجع اولیا در تمام دنیا حضرت ابوالفضل(ع) هستند اما قاضی که متحیرانه قدم در وادی حایر  قدسی حسینی(ع) می‌گذاشت، متوجه نمی‌شود که آن سید چه می‌گوید! به حرم حضرت ابوالفضل می‌رود، اذن دخول و زیارت و نماز زیارت می‌خواند و می‌خواهد که مشغول نماز مغرب شود. تکبیرة الاحرام را که می‌گوید، می‌بیند که وضع در اطراف حرم حضرت ابوالفضل (ع) به طور کلی عوض می‌شود، آنگونه که نه چشمی تا به حال دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب بشری خطور کرده است. قرائت را کمی نگه می‌دارد تا وضع تخفیف یابد و بعد دوباره نماز را ادامه می‌دهد، مستحبات را کم می‌کند و نماز را سریعتر از همیشه به پایان می‌رساند. به حرم امام حسین (ع) نمی‌رود و به دنبال جایی خلوت به خانه رفته و برای اینکه با اهل منزل برخورد نکند به پشت‌بام می‌رود. آنجا دراز می‌کشد و دوباره آن حال می‌آید و بیشتر می‌ماند، تا اهل منزل سینی چایی را می‌آورند و آن حال از بین می‌رود. سپس نماز عشاء را می‌خواند و دوباره آن وضع بر می‌گردد؛ چیزی که تا به حال حتی به اقرار خود یک ذره‌اش را هم ندیده است و حالا که دیده، نه می‌تواند در بدن بماند و نه می تواند بیرون بیاید. دوباره که شام را می‌آورند، آن حال قطع می‌شود و نیمه شب دوباره بر می‌گردد و مدت بیشتری طول می‌کشد. آری بالاخره درهای آسمان برایش گشوده و فتح باب می‌شود و او را غرق در تحیر می‌نماید، چنانکه آیت‌الله العظمی قاضی(ره) پس از این ماجرا می‌فرمایند: آنچه را می‌خواستم، تماما به دست آوردم...

۹۷/۰۶/۲۸
حسن حیدری

نظر شریف شما (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

'ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی