حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۰ نظر ۰۳ دی ۹۵ ، ۰۱:۲۱
حسن حیدری

عکس و تصویر الان سلیم دقیقا کجاست؟!:winking_face:

۰ نظر ۰۳ دی ۹۵ ، ۰۱:۰۰
حسن حیدری

عکس و تصویر

۰ نظر ۰۳ دی ۹۵ ، ۰۰:۵۴
حسن حیدری


السلام علیک یا فاطمه المعصومه یا بنت موسی بن جعفر




یکی دیگر از برکات حضور حضرت معصومه علیها السلام در قم
(انقلاب اسلامی ایران)

از مهم‏ترین ویژگی‏های شهر قم و آثار و برکات حضرت معصومه علیها السلام تشکیل هسته‏ های مرکزی انقلاب اسلامی ایران در این نقطه حساس کشور می‏باشد. شهر قم بستر قیام و انقلاب و پرورشگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است. 
اکثر حوادث انقلاب اسلامی با این شهر مرتبط بوده است و البته به وقوع چنین حادثه‏ای در شهر قم در گفتار ائمه اطهار علیهم السلام نیز اشاره شده است و روایت معروف حضرت کاظم علیه السلام در این مورد، قابل انطباق با انقلاب اسلامی ایران است. مطمئنا اگر انقلاب با عظمت اسلامی - که از شهر قم ریشه گرفته و موج آن تمام نقاط عالم را تحت تاثیر قرار داد - مصداق منحصر به فرد این گفتار زیبا نباشد، حتما یکی از مصادیق آن خواهد بود; چراکه ویژگی‏های مورد ستایش امام هفتم علیه السلام دقیقا در مورد رهبر و مردم ایران صادق می‏باشد. آن ویژگی‏ها عبارتند از: 

1- رهبر آنان مردی از اهل قم است. 
2- رهبر آنان مردم را به سوی حق می‏خواند. 
3- پیروان و طرفداران او اراده و استقامتی قوی و آهنین دارند. 
4- خستگی در آنان راه ندارد. 
5- طوفان‏های حوادث آنان را متزلزل نمی‏کند. 
6- توکل بر خدا دارند. 
7- به خاطر پارسایی پیروزند. 
متن روایت چنین است که امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: «رجل من اهل قم یدعوا الناس الی الحق، یجتمع معه قوم کزبر الحدید، لاتزلهم الریاح العواصف و لا یملون من الحرب و لایجبنون و علی الله یتوکلون والعاقبة للمتقین; مردی از اهل قم [به پا می‏خیزد و] مردم را به حق فرا می‏خواند. گروهی به یاری او بر می‏خیزند که مانند قطعه‏های آهن هستند، تندبادها [ی حوادث و مشکلات] آنان را متزلزل نمی‏کند و از جنگ خسته نمی‏شوند و نمی‏ترسند و بر خدا توکل می‏کنند. پیروزی نهایی از آن پرهیزکاران است‏» . (بحارالانوار، ج‏60، ص‏216) 

این نوشتار را با کلامی از حضرت امام خمینی رحمه الله - که به این شهر افتخار می‏کرد - به پایان می‏بریم: 
«قم حرم اهل بیت است. قم مرکز علم است. قم مرکز تقواست. قم مرکز شهادت و شهامت است. از قم علم به همه جهان صادر شده است و می‏شود و از قم شهادت به همه جا صادر می‏شود. قم شهری است که در آن ایمان و علم و تقوا پرورش یافته، و... از زمان ائمه اطهار علیهم السلام مورد توجه اسلام بوده است، و از قم تقوا، شجاعت، شهامت، و همه فضایل به همه‏جا صادر می‏شد و صادر خواهد شد. 
علمایی که در قم من ادراک کرده‏ام، کسانی بودند که در دنیا نمونه بودند، در علم و در تقوا و من امیدوارم که ادامه پیدا کند این علم و تقوا در شهر شما تا زمان ظهور امام زمان سلام الله علیه‏» . (صحیفه امام، ج 13، ص‏165)
۰ نظر ۰۳ دی ۹۵ ، ۰۰:۴۳
حسن حیدری
سرمقاله «خط حزب‌الله»؛
چه عللی باعث شد عده‌ای در داخل به «پایگاه دشمن» تبدیل شده و دامنشان به لکه ننگ فتنه‌گری علیه حکومت اسلامی آلوده شود؟ پاسخ به این سؤال از این جهت اهمیت دارد که خواص ...
به گزارش مشرق، سرمقاله هفته‌نامه خط حزب الله این هفته به بررسی علل پدید آمدن فتنه 88 پرداخته است.

متن کامل سرمقاله شصت‌ودومین هفته‌نامه خط حزب‌الله به شرح زیر است:

بعد از انتخابات سال 88  عده‌ای از خواص و جریانات سیاسی با فتنه انگیزی، برای ملت و کشور مشکلات و خسارات سنگینی ایجاد کردند: «اگر خدای متعال به این ملت کمک نمی‌کرد، گروه‌های مردم به جان هم می‌افتادند، میدانید چه اتفاقی میافتاد؟... کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند. 6/5/92»  «گناه بزرگِ» فتنه گران این بود که با اقدامات خود «دشمن» را برای ضربه به مردم و نظام اسلامی امیدوار کردند: «[دشمن] با کارهای اینها امیدوار شد... اینها ایجاد فتنه کردند؛ لذا دشمن که از حرکت عظیم مردم مأیوس می‌شد، امیدوار شد که بتواند به انقلاب صدمه و ضربه بزند. 8/10/89»

اما چه عللی باعث شد عده‌ای در داخل به «پایگاه دشمن» تبدیل شده و دامنشان به لکه ننگ فتنه‌گری علیه حکومت اسلامی آلوده شود؟ پاسخ به این سؤال از این جهت اهمیت دارد که خواص و سیاستمداران نیز در معرض آزمایش‌هایی این چنینی قرار دارند. چنانچه عواملِ «فتنه ساز» در افراد و جریانات سیاسی به وجود آید خطر «تکرارِ فتنه گری» نیز وجود خواهد داشت.  در تبیین این عوامل می‌توان مواردی را برشمرد:

1.  از بین رفتن تقوای جمعی و غلبه هوا و هوس

تقوای جمعی به معنای این است که «جمع‌ها» مراقب خودشان باشند. متأسفانه در سال 88 جریانی سیاسی به علت فقدان تقوای جمعی به تکیه گاه و «پایگاه دشمن» تبدیل شد: «در میانشان آدم‌هایی بودند که تقوای فردی هم داشتند، اما نداشتن تقوای جمعی، کار آنها را به جایی رساند که فتنه‌گر ضد امام حسین و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند! آنها نیامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعار دهنده ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند. 8/3/90»

 2. جاه طلبی و تشنه قدرت بودن

قدرت طلبی آفتی است که همواره در کَمین اهالی سیاست است. آفتی که در سال 88 عده‌ای را به طُغیان علیه نظام اسلامی کشاند: «فتنه‌گرانی پیدا می‌شوند که برای جاه‌طلبی خودشان، برای دست یافتن به قدرت، برای رسیدن به اهدافی که به‌صورت آرزو در وجود خودشان متراکم و انباشته کردند، حاضر می‌شوند به مصلحت یک کشور، به حقانیت یک راه پشت کنند و لگد بزنند؛ کاری می‌کنند که سردمداران غربی و دشمنان درجه یک ملت ایران به هیجان می‌آیند و سر شوق می‌آیند و از آنها حمایت می‌کنند.

3. مرزبندی نکردن شفاف با دشمن

وقتی مرزهای اعتقادی و سیاسی با دشمنان کمرنگ می‌شود عملاً زمینه‌ی حضور و نقش آفرینی دشمن در معادلات سیاسی کشور فراهم می‌شود. اتفاقی که در سال 88 رُخ داد: «من بارها به بعضی از افراد سیاسی که فعالیت‌هایی دارند و گاهی یک مخالف خوانی‌هایی می‌کنند، تذکر داده‌ام، نصیحت کرده‌ام؛ گفته‌ام مواظب باشید مرزهای میان شما و دشمن کمرنگ نشود؛ پاک نشود. مرز وقتی کمرنگ شد، احتمال اینکه کسانی از این مرز عبور کنند یا دشمن از این مرز عبور کند و بیاید این طرف یا دوست و خودی غافل شود و از مرز عبور کند و برود به دامن دشمن، زیاد خواهد بود. 19/10/86»

4- تمکین نکردن در مقابل قانون و رأی مردم

یکی دیگر از علل آلودگی خواص و جریانات سیاسی به مرضِ فتنه‌گری روحیه عدم تمکین در مقابل قانون است: «حوادثی که در سال 88 پیش آمد همه از همین ناشی شد که کسانی نخواستند به قانون تمکین کنند؛ نخواستند به رأی مردم تمکین کنند. ممکن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد که منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمکین کنم. 1/1/92»

باید حواسمان را جمع کنیم

فتنه 88 علی رغم همه خسارت‌هایش حاوی درس‌هایی برای مردم و خواص بود. مهم این است که با درس گرفتن از این حادثه همواره خطرِ «دشمن کمین کرده» را ببینیم و اجازه‌ی بازتولید فتنه را ندهیم: «باید حواسمان را جمع کنیم، بفهمیم که: «من نام لم ینم عنه»؛ اگر ما اینجا خواب برویم، جبهه دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نیست خواب رفته باشد؛ او بیدار است، علیه ما توطئه خواهد کرد. به نظر من، فتنه سال 88 هم همین بود؛ برای ما یک زنگ بود، یک زنگ بیدارباش بود. 25/6/89»
۰ نظر ۰۳ دی ۹۵ ، ۰۰:۳۳
حسن حیدری
روزگاری توزیع قانونی سهام عدالت را کفر ابلیس و سمبل پوپولیسم سوسیالیستی می‌خواند و از دلایل تقلب در انتخابات می‌شمرد و بر مبنای آن فرمان به خیابان ریختن مردم را صادر می‌کرد حالا که دولت را در دست دارد و 6 ماه به انتخابات مانده توزیع آن را عین عبادت، مر اقتصاد مقاومتی و نیاز فوری کشور می‌داند و یک مقام اجرایی ارشدش در نعت و منقبت آن می‌گوید که این طرح نماد واقعی مردمی کردن اقتصاد است!
به گزارش مشرق، محمد زعیم‌زاده طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:
 
1- به تعبیر‌هانتینگتون می‌توان 2 متغیر یا 2 شاخص را برای سنجش میزان توسعه سیاسی یک جامعه در نظر گرفت؛ نخست متغیرهای پیامدی که به تعبیر «لوسین پای» با میزان پاسخگویی یک نظام سیاسی به مطالبات مردمی سنجیده می‌شود و دیگری «متغیرهای فرآیندی یا روندی» که با میزان مشارکت مردمی و رقابت‌پذیری انتخابات‌ها متر می‌شود. درباره شاخص اول بحث بسیار است و می‌توان با ساختن مولفه‌های متریک و شاخص‌‌های کمی میزان توفیق یا عدم توفیق یک نظام سیاسی از جمله جمهوری اسلامی را اندازه گرفت اما درباره شاخصه دوم می‌توان گفت در 4دهه بعد از انقلاب، فرآیند توسعه سیاسی مرحله به مرحله طی شده و توسعه سیاسی ما در حال حاضر با توسعه سیاسی دهه‌های اول و دوم انقلاب حتماً متفاوت است.
 
در قوه مجریه چپ و راست و لیبرال و کارگزار و عدالت‌محور به ساختمان پاستور سرک کشیده‌اند، نهاد‌های تقنینی و نظارتی چون مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا کما بیش پا گرفته‌اند و سرجمع می‌توان گفت نظام یک روند مثبت و رو به تکامل را طی کرده است، اما حتما در مسیر رقابتی بودن انتخابات، نارسایی‌هایی وجود دارد و حال سوال اینجاست: ریشه این نارسایی‌ها کجاست؟ ایراد از توده‌های مردم است یا مساله سازوکارها و روند‌هاست یا موضوع، موضوع نخبگان و کنش‌های آنهاست؟
 
2- حتما درباره توده‌های مردم پاسخ منفی است. مردمی که ثابت کرده‌اند حتی در شرایطی که نارسایی‌های اجرایی در کشور هم وجود دارد راه صندوق و دموکراسی را انتخاب می‌کنند و سبب تغییر در روند‌ها می‌شوند حتما نقطه چالش‌زای پروسه دموکراسی در کشور نیستند یا در این چالش کمترین نقش را دارند. روند‌ها هم که امری توافقی است که اتفاقا با منطق سازگار است و توسط نخبگان به مردم پیشنهاد شده و اتفاقا از همین مسیر هم قابل ترمیم است، پس به‌زعم نگارنده آنچه مانع تحقق و پیشرفت کامل دموکراسی متعهد در کشور است «عملکرد بخشی از نخبگان جامعه» است که اتفاقا عموما هم مستفرنگ هستند و کباده لیبرال- دموکراسی می‌کشند.
 
حقیقت این است که تجربه ثابت کرده نخبگان کشورمان به قواعد و مناسبات سیاسی تن نمی‌دهند یا صداقت لازم را در برخورد با قواعد و مناسبات سیاسی و قواعد بازی سالم سیاسی ندارند. این عنصری است که اجازه ورود ما به سطح بالاتر دموکراسی را نمی‌دهد.
 
مثلاً در اتفاقات سال 88 دو متغیر «مشارکت مردمی بالا»  و «رقابت» را داریم اما نتیجه‌ای مانند فتنه را شاهدیم و کسانی که این حوادث را به‌وجود آوردند، همین نخبگان سیاسی هستند؛ کسانی که حاضر به رعایت قواعد سیاسی نیستند و به جای صندوق انتخابات راه خیابان را به مردم پیشنهاد می‌دهند.
 
3- اگر 7 سال قبل یک کاندیدای انتخابات، نابخردانه شب برگزاری انتخابات در حالی که هنوز صندوق‌ها باز نشده بود جلوی دوربین‌ها گفت «پیروز قطعی انتخابات با نسبت آرای بسیار اینجانب هستم» و 8 ماه مملکت را به آشوب کشید و تمام دشمنان قسم خورده این مملکت و انقلاب را متحد و دشمن را انگیزه‌مند کرد که حالا تحریم‌های اقتصادی به ثمر خواهد نشست و هزینه‌های بسیاری به کشور تحمیل کرد، امروز هم معاون رئیس‌جمهور، فردی که خود را حقوقدان می‌داند و کار امنیتی و سیاسی هم کرده است، 6 ماه قبل از برگزاری انتخابات صریحا می‌گوید: «پیروزی روحانی قطعی است.» حضرت استاد احتمالا نیازی به توضیح هم نمی‌بینند که بگویند واقعا چنین تضمینی از کسی که مجری انتخابات است و در ضمن حقوقدان نیز هست چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ ایشان کار سیاسی - امنیتی هم کرده‌اند و احتمالا به پیامد‌های چنین فرمایشی آگاهند و می‌دانند هم در جبهه رقیب و هم در سطح بین‌المللی این حرف قطعا فراتر از یک ارزیابی انتخاباتی و یک مصاحبه مطبوعاتی فهمیده می‌شود و می‌تواند سوءظن‌های بسیاری را برانگیزد، پس چرا چنین بی‌پروا از غیب خبر می‌آورند؟
 
4- هفته گذشته بود که یکی از وزرای جناب روحانی هم که اتفاقا سکاندار یک وزارتخانه با گردش مالی بالا و با ابزار و ادوات جدی در ساماندهی افکار عمومی هم هست به سیاق اسلافش در دوره کارگزاران که خواهان مادام‌العمری ریاست‌جمهوری عالیجنابان شده بودند، در یک همایش حزبی شرکت کرد و به سبک فرماندهان حزب بعث و هیات حاکمه کره‌شمالی 6 ماه مانده به انتخابات تکلیف همه را روشن کرد، پرده برانداخت، قصه را از آخر تعریف کرد و صریحا گفت هرکسی از هر گروه و جناحی در مقابل روحانی کاندیدا شود هدفش تخریب روحانی است!
 
یا همین هفته، جریانی که روزگاری توزیع قانونی سهام عدالت را کفر ابلیس و سمبل پوپولیسم سوسیالیستی می‌خواند و از دلایل تقلب در انتخابات می‌شمرد و بر مبنای آن فرمان به خیابان ریختن مردم را صادر می‌کرد حالا که دولت را در دست دارد و 6 ماه به انتخابات مانده توزیع آن را عین عبادت، مر اقتصاد مقاومتی و نیاز فوری کشور می‌داند و یک مقام اجرایی ارشدش در نعت و منقبت آن می‌گوید که این طرح نماد واقعی مردمی کردن اقتصاد است!
 
در اینکه اوضاع اجتماعی دولت پریشان است و حتی مسلط‌ترین و با کارنامه‌ترین وزرای دولت همچون وزیر بهداشت هم اعتماد به نفس لازم را ندارند و به‌جای پاسخ به منتقدان، فرافکنی می‌کنند و به در و دیوار می‌زنند حرفی نیست ولی خوب است دوستان دولت و مشاورانی که از روز اول روی کار آمدن دولت مناسبات دولت را بر مبنای انتخابات 96 تنظیم می‌کردند، فکری به حال این کنش‌های مبتذل هم بکنند و به دوستان یادآوری کنند حداقل شکل کار را حفظ کنند.
۰ نظر ۰۳ دی ۹۵ ، ۰۰:۲۹
حسن حیدری

حضرت امام خمینی سلام الله علیه: 

« کراراً گفته ام که روحانی نمایغیر مهذب از ساواکی خطرناکتر است.»

صحیفه امام، ج ۱۷، ص ۹۰

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هشت هزار میلیارد تومان از پول حدود 900 هزار نفر از معلمهای مظلوم را

 دزدید و حالا دم از حقوق شهروندی می زنید؟!!!

نجومی بگیرانِ حرام خوار و ظالم را ذخیرۀ نظام می گویید

 و دم از حقوق شهروندی می زنید؟!!!

کوس رسوایی تان دنیا را پر کرده است

عکس و تصویر


عکس و تصویر


عکس و تصویر متن کتاب #تماس درباره مذاکره #حسن_روحانی با مشاور نخست وزیر رژیم صهیونیستی را از کانال ...

۰ نظر ۰۳ دی ۹۵ ، ۰۰:۲۷
حسن حیدری

۲۳ ربیع الاول سالروز ورود حضرت معصومه (س) به شهر قم مبارک باد

 

اى دختر و خواهر ولایت

آیینه ی مادر ولایت

 

بر ارض و سما ملیکه در قم

آرام دل امام هفتم

 

معصومه به کُنیه و به عصمت

افتاده به خاک پایت عفت

 

در کوى تو زنده ، جان مرده

بر خاک تو عرش سجده برده

 

در قصر تو جبرئیل حاجب

زُوّار تو را بهشت واجب

 

گفتند و شنیده اند ز آغاز

کز قم به جنان درى شود باز

 

حاجت نبُوَد مرا برآن در

قم باشدم از بهشت بهتر

 

قم قبله ی خازن بهشت است

این جا سخن از بهشت ، زشت است

 

قم شهر مقدس قیام است

قم خانه یازده امام است

 

قم تربت پاک پیکر توست

اینجا حرم مُطهَّر توست

 

گر فاطمه (س) دفن شد شبانه

نَبوَد ز حریم او نشانه

 

کى گفته نهان ز ماست آن قبر

من یافته ام کجاست آن قبر

 

آن قبر که در مدینه شد گم

پیدا شده در مدینه ی قم ...

 

مریم به بَرَت اگر نشیند

این منظره را ، مسیح بیند

 

سازد به سلام سَرو قد خم

اول به تو ، بعد از آن به مریم ...

 

روزى که به قم قدم نهادى

قم را شَرَفِ مدینه دادى

 

آن روز قرار از مَلک رفت

ذکر صلوات بر فلک رفت

 

تابید چو موکبت ز صحرا

شهر از تو شنید بوى زهرا(س)

 

درخاک رهت ز عجز و ناله

مى ریخت سرشک ، همچو لاله

 

با گریه ی شوق و شاخه ی گل

بُردند به ناقه ات توسل

 

دل بود که بود ، محفل تو

غم گشت به دور محمل تو

 

آن پیر که سید زمان بود

رویش همه را چراغ جان بود

 

گردید به گردِ کاروانت

شد پاى برهنه ساربانت

 

بردند تُرا به گریه هودَج

تا خانه موسى اِبن خِزرَج

 

ازشوق تو اى بتول دوم

قم داد ندا به مردم  قم

 

کاى مردم قم به پاى خیزید

از هر در و بام گل بریزید

 

آذین به بهشت قم ببندید

ناموس خدا مرا پسندید

 

قم شام نبود تا که در آن

دشنام دهد کسى به مهمان

 

قم شام نبود ، تا که از سنگ

گردد رخ میهمان ز خون رنگ

 

قم کوفه نبود تا که خواهر

بیند سر نى ، سر برادر ...

 

حاشا که قم این جفا پذیرد

مهمان به خرابه جاى گیرد ...

 

بستند به گرد میهمان صف

قم با صلوات و - شام با کف ...

 

قم مهمان را عزیز خوانند

کى دخت و را کنیز خوانند؟ ...

 

«میثم» همه عمر آن چه را گفت

در مدح و مصیبت شما گفت

 

حاج غلامرضا سازگار

۰ نظر ۰۳ دی ۹۵ ، ۰۰:۱۱
حسن حیدری
vorood-be-qom-10

مدیر روابط عمومی و تبلیغات آستان حضرت معصومه(س) اعلام کرد

حرکت کاروان نمادین ورود حضرت معصومه(س) به قم

مدیر روابط عمومی و تبلیغات آستان مقدس حضرت فاطمه معصمه سلام الله علیها گفت: کاروان نمادین ورود کریمه اهل بیت(س) همچون سال های گذشته با حضور خادمان حضرت و مردم ولایت مدار قم در 23 ربیع الاول به سمت حرم مطهر حرکت می کند.

به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام االه علیها، حجت الاسلام جواد بهشتی پور با اعلام ویژه برنامه های سالروز ورود حضرت معصومه سلام الله علیها  در آستان مقدس گفت: روز پنجشنبه ۹۵/۱۰/۲ مصادف با شب ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم، بعد از نماز مغرب و عشاء برنامه مولودی خوانی و قرائت دعای کمیل با نوای سید علی حسینی نژاد و سخرانی حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد در حرم مطهر کریمه اهل بیت(ع) برگزار خواهد شد.

وی افزود: روز جمعه ۹۵/۱۰/۳ بعد از نماز صبح قرائت دعای ندبه توسط حاج احمد واعظی و سخنرانی حجت الاسلام واضحی  انجام خواهد شد.

مدیر روابط عمومی و تبلیغات آستان مقدس اضافه کرد: همچنین روز جمعه ۹۵/۱۰/۳ ساعت ۸ صبح برنامه همایش فاطمیون و حرکت از میدان معصومیه به طرف حرم مطهر(مسیر ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم) برگزار می شود.

حجت الاسلام بهشتی پور خاطر نشان کرد: روز جمعه ۹۵/۱۰/۳ ساعت ۱۰ صبح درصحن امام رضا علیه السلام ویژه برنامه ای با مداحی حاج سید مهدی میرداماد و حاج احمد واعظی و سخرانی حجت الاسلام سید حسین مومنی برگزار خواهد شد.

وی در ادامه با اشاره به شام ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم گفت: در شام ورود نیز بعد از نماز مغرب و عشاء ویژه برنامه سخرانی با حضور حجت الاسلام میرزا محمدی و مداحی حاج علی مالکی نژاد برگزار می شود.

۰ نظر ۰۲ دی ۹۵ ، ۱۳:۳۷
حسن حیدری
 

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی مشهور به مولوی شاعر بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. وی در سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ زاده شد. پدر وی بهاءالدین که از علما و صوفیان بزرگ زمان خود بود به سبب رنجشی که بین او و سلطان محمد خوارزمشاه پدید آمده بود از بلخ بیرون آمد و بعد از مدتی سیر و سیاحت به قونیه رفت. مولانا بعد از فوت پدر تحت تعلیمات برهان‌الدین محقق ترمذی قرار گرفت. ملاقات وی با شمس تبریزی در سال ۶۴۲ هجری قمری انقلابی در وی پدید آورد که موجب ترک مسند تدریس و فتوای وی شد و به مراقبت نفس و تذهیب باطن پرداخت. وی در سال ۶۷۲ هجری قمری در قونیه وفات یافت. از آثار او می‌توان به مثنوی، دیوان غزلیات یا کلیات شمس، رباعیات، مکتوبات، فیه مافیه و مجالس سبعه اشاره کرد.


گفت ای عنقای حق جان را مطاف

شکر که باز آمدی زان کوه قاف

ای سرافیل قیامتگاه عشق

ای تو عشق عشق و ای دلخواه عشق

اولین خلعت که خواهی دادنم

گوش خواهم که نهی بر روزنم

گرچه می‌دانی بصفوت حال من

بنده‌پرور گوش کن اقوال من

صد هزاران بار ای صدر فرید

ز آرزوی گوش تو هوشم پرید

آن سمیعی تو وان اصغای تو

و آن تبسمهای جان‌افزای تو

آن بنوشیدن کم و بیش مرا

عشوهٔ جان بداندیش مرا

قلبهای من که آن معلوم تست

بس پذیرفتی تو چون نقد درست

بهر گستاخی شوخ غره‌ای

حلمها در پیش حلمت ذره‌ای

اولا بشنو که چون ماندم ز شست

اول و آخر ز پیش من بجست

ثانیا بشنو تو ای صدر ودود

که بسی جستم ترا ثانی نبود

ثالثا تا از تو بیرون رفته‌ام

گوییا ثالث ثلاثه گفته‌ام

رابعا چون سوخت ما را مزرعه

می ندانم خامسه از رابعه

هر کجا یابی تو خون بر خاکها

پی بری باشد یقین از چشم ما

گفت من رعدست و این بانگ و حنین

ز ابر خواهد تا ببارد بر زمین

من میان گفت و گریه می‌تنم

یا بگریم یا بگویم چون کنم

گر بگویم فوت می‌گردد بکا

ور نگویم چون کنم شکر و ثنا

می‌فتد از دیده خون دل شها

بین چه افتادست از دیده مرا

این بگفت و گریه در شد آن نحیف

که برو بگریست هم دون هم شریف

از دلش چندان بر آمد های هوی

حلقه کرد اهل بخارا گرد اوی

خیره گویان خیره گریان خیره‌ خند

مرد و زن خرد و کلان حیران شدند

شهر هم هم‌رنگ او شد اشک ریز

مرد و زن درهم شده چون رستخیز

آسمان می‌گفت آن دم با زمین

گر قیامت را ندیدستی ببین

عقل حیران که چه عشق است و چه حال

تا فراق او عجب‌تر یا وصال

چرخ بر خوانده قیامت‌نامه را

تا مجره بر دریده جامه را

با دو عالم عشق را بیگانگی

اندرو هفتاد و دو دیوانگی

سخت پنهانست و پیدا حیرتش

جان سلطانان جان در حسرتش

غیر هفتاد و دو ملت کیش او

تخت شاهان تخته‌بندی پیش او

مطرب عشق این زند وقت سماع

بندگی بند و خداوندی صداع

پس چه باشد عشق دریای عدم

در شکسته عقل را آنجا قدم

بندگی و سلطنت معلوم شد

زین دو پرده عاشقی مکتوم شد

کاشکی هستی زبانی داشتی

تا ز هستان پرده‌ها برداشتی

هر چه گویی ای دم هستی از آن

پردهٔ دیگر برو بستی بدان

آفت ادراک آن قالست و حال

خون بخون شستن محالست و محال

من چو با سوداییانش محرمم

روز و شب اندر قفس در می‌دمم

سخت مست و بی‌خود و آشفته‌ای

دوش ای جان بر چه پهلو خفته‌ای

هان و هان هش دار بر ناری دمی

اولا بر جه طلب کن محرمی

عاشق و مستی و بگشاده زبان

الله الله اشتری بر ناودان

چون ز راز و ناز او گوید زبان

یا جمیل الستر خواند آسمان

ستر چه در پشم و پنبه آذرست

تا همی‌پوشیش او پیداترست

چون بکوشم تا سرش پنهان کنم

سر بر آرد چون علم کاینک منم

رغم انفم گیردم او هر دو گوش

کای مدمغ چونش می‌پوشی بپوش

گویمش رو گرچه بر جوشیده‌ای

همچو جان پیدایی و پوشیده‌ای

گوید او محبوس خنبست این تنم

چون می اندر بزم خنبک می‌زنم

گویمش زان پیش که گردی گرو

تا نیاید آفت مستی برو

گوید از جام لطیف‌آشام من

یار روزم تا نماز شام من

چون بیاید شام و دزدد جام من

گویمش وا ده که نامد شام من

زان عرب بنهاد نام می مدام

زانک سیری نیست می‌خور را مدام

عشق جوشد بادهٔ تحقیق را

او بود ساقی نهان صدیق را

چون بجویی تو بتوفیق حسن

باده آب جان بود ابریق تن

چون بیفزاید می توفیق را

قوت می بشکند ابریق را

آب گردد ساقی و هم مست آب

چون مگو والله اعلم بالصواب

پرتو ساقیست کاندر شیره رفت

شیره بر جوشید و رقصان گشت و زفت

اندرین معنی بپرس آن خیره را

که چنین کی دیده بودی شیره را

بی تفکر پیش هر داننده هست

آنک با شوریده شوراننده هست

۰ نظر ۰۲ دی ۹۵ ، ۱۲:۳۵
حسن حیدری