حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی فروردين ۱۳۹۵ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۱۰۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

۰ نظر ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۳۸
حسن حیدری


۰ نظر ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۳۳
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

امام امت: از ماه رجب قدردانی کنید

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی):                       ۱۳۹۴/۰۲/۰۶

«باید همه به یکدیگر تبریک عرض کنیم [این‌] توفیق الهی را که توانستیم بار دیگر وارد ماه رجب بشویم. ماه رجب یک فرصت تقرّب به ارزشهای الهی و تقرّب به ذات مقدّس پروردگار و فرصت خودسازی است.
این ایّامی که در روایات ما به‌عنوان ایّام برجسته معرّفی شده‌اند، اینها همه فرصتند؛ هر فرصتی هم نعمت است و هر نعمتی هم نیازمند شکر و سپاس است. شکر و سپاس نعمت هم این است که انسان نعمت را بشناسد، بر طبق اقتضای این نعمت رفتار کند، از آن بهره ببرد، نعمت را از خدا بداند و آن را در راه خدا به کار ببرد؛ ماه رجب از این نعمتها است. بعد هم ماه شعبان است که آن هم نعمت دیگری است و این دو ماه از نظر کُمَّلین و اهل توحید و اهل معنا مقدّمه‌ی ماه رمضانند؛ و ماه رمضان ماه عروج است، ماه رفتن به معراج است، ماه تزکیه است، ماه تصفیه است که همه‌ی ما به اینها احتیاج داریم.
از ماه رجب قدردانی کنید؛ در این ماه توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه میتوانید بیشتر کنید؛ به یاد خدا باشید و کار را برای خدا انجام بدهید؛ این تلاشی که میکنید، این زحمتی که میکشید، برای خدا قرار بدهید.»

۰ نظر ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۳۱
حسن حیدری

خاطرات رهبر انقلاب از شهید سپهبد علی صیاد شیرازی

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در آستانه سالروز شهادت امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی، گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره این شهید بزرگوار را منتشر می‌کند.

http://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif او را از اوایل پیروزی انقلاب می‌شناختم
من تقریباً از اوّلین روزهای پیروزی انقلاب این شهید را شناختم. از اصفهان پیش ما میآمد، گزارش میداد و کمک میخواست؛ از آن وقت ما با ایشان آشنا شدیم. او سپس به کردستان رفت و بعد هم در دوران جنگ تحمیلی فعّالیت کرد؛ بعد از جنگ هم که معلوم است. این‌که شما میبینید یک ملت، بزرگش، کوچکش، زن و مردش، جوانش، پیرش، امروزیش، دیروزیش، برای ابراز احترام به پیکر این شهید، یک اجتماع عظیم را به وجود میآورند - که جزو تشییعهای کم نظیر در دوران انقلاب بود - به‌خاطر همین اخلاص و همین صفاست. خدای متعال دلها را متوجّه میکند. ما این را لازم داریم و الحمدلله امروز هم افرادِ این‌گونه داریم.
بیانات در دیدار فرماندهان ارتش - ۱۳۷۸/۱/۲۵

http://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif نبوغ نظامی
شاید امروز هم بعضی خیال کنند - که عملیاتی مثل عملیات بیت‌المقدّس، فقط یک هجوم انبوه انسانی بود! اینها سخت در اشتباهند. هیچ امواج انسانی، بدون فرماندهىِ قادرِ قاطعِ هوشیار، نمیتواند هیچ عملی را انجام دهد. در جنگ نظامی، سازماندهی و عملیات و فرماندهی و تاکتیک و دقّت‌نظر و موقع‌شناسی و دهها عامل در کنار هم، دانش نظامی را به وجود میآورد و استعداد و نبوغ نظامی را نشان میدهد. این اتّفاق، در عملیات فتح خرّمشهر - یعنی همان عملیات بیت‌المقدّس - روی داد، که همین شهید عزیزِ اخیرِ ما - شهید صیّاد شیرازی - یکی از کارگردانان اصلی این عملیات بود و خودِ او مثل ظهر چنین روزی، از آن‌جا با تلفن با بنده تماس گرفت و مژده پیروزی را داد و گفت سربازان عراقی صف طولانی کشیده‌اند تا بیایند اسیر شوند! ببینید این عملیات چقدر هوشمندانه و قوی و همه‌جانبه بود که نیروهای دشمن احساس اضطرار میکردند که برای حفظ جان خودشان بیایند خود را تسلیم اسارت کنند! که در آن روز هزاران نفر از نیروهای دشمن متجاوز - که آن همه با غرور و تکبّر، فریاد سر داده بودند - آمدند دودستی خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند!
بیانات در دیدار خانواده شهدا - ۱۳۸۴/۳/۳

http://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif شیر همه‌ی بیشه‌ها
کشتن کسی مثل «صیّاد شیرازی» خیلی هنر و توانایی و پیچیدگی تشکیلاتی نمیخواهد. آدمی از خانه‌اش بیرون میآید، سوار اتومبیلش میشود و بدون محافظ راه میافتد و میرود. در این میان اگر دو نفر آدم، نامردانه و مخفیانه و با فریبگری تصمیم بگیرند او را به قتل برسانند، کار ساده‌ای است، والّا اگر میخواستند مردانه جلو بیایند، صیّاد شیرازی یک نفری جواب امثال آنها را میداد.
کسی مثل امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام را هم یک نفر آدم با یک همدست میتواند بکشد؛ چون او شیر همه‌ی بیشه‌های مردانگی و شجاعت بود. بنابراین کشتن کسی مثل صیّاد شیرازی، نه دلیل قوّت سازمانی و نه دلیل طرفدار داشتن کسی است. این کار جز خباثت و شقاوت و دوری روزافزون آنها از مردم و ارزش‌ها، چیز دیگری را نشان نمیدهد.
وقتی مردم به این حادثه، این طور جواب میدهند، خیلی چیزهای بزرگ به دست ملت میآید. خون شهید حقیقتاً چیز مبارک و عجیبی است. شما ببینید در تشییع شهید صیّاد شیرازی چه اجتماعی تشکیل شد! همه متأثّر بودند و گریه میکردند. هیچ کس به خاطر رودربایستی و برای نشان دادن خود نیامده بود؛ همه با یک انگیزه‌ی قلبی آمده بودند.
بیانات در دیدار فرماندهان ارتش - ۱۳۷۸/۱/۲۵
 
http://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif معجزه اخلاص
بنده وقتی به تلویزیون نگاه میکردم، سیل عظیم و خروشان جمعیت را میدیدم. من چند جا این حالت را دیده‌ام که یکی از آنها این‌جا بود. دیدم یک عامل معنوی اثر میگذارد و آن، اخلاص است.
برادران عزیز! اخلاص چیز عجیبی است؛ یعنی کار را برای خدا کردن و همان چیزی که مضمون عامیانه‌اش در شعری آمده است: «تو نیکی میکن و در دجله انداز». انسان برای خدا کارِ خوب و درست و صحیح بکند و در پی این نباشد که حتماً به نام او ثبت شود و امضای او زیر آن بیاید؛ این بلافاصله اثر میدهد. خدای متعال بعد از شهادت این مرد، در همین قدم اوّل، به او اجر داد.
البته خودِ شهادت بزرگترین اجری بود که خدا به او داد؛ چون این طور کشته شدن، برای انسان خیلی افتخار است. بالاخره صیاد شیرازی، یک مرد پنجاه و چند ساله، ده سال دیگر، بیست سال دیگر، سی سال دیگر - که با یک چشم به هم زدن میگذرد - از دنیا میرفت و از همین دروازه عبور میکرد؛ منتها با یک ناخوشی، با یک بیماری، با یک تصادف، یا با یک سکته‌ی قلبی؛ از این حوادثی که دائم اتفاق میافتد.
بیانات در دیدار فرماندهان ارتش - ۱۳۷۸/۱/۲۵

http://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif حیف بود صیاد بمیرد
دو هفته پیش شهید کاظمی پیش من آمد و گفت از شما دو درخواست دارم: یکی این‌که دعا کنید من روسفید بشوم، دوم این‌که دعا کنید من شهید بشوم. گفتم شماها واقعاً حیف است بمیرید؛ شماها که این روزگارهای مهم را گذراندید، نباید بمیرید؛ شماها همه‌تان باید شهید شوید؛ ولیکن حالا زود است و هنوز کشور و نظام به شما احتیاج دارد. بعد گفتم آن روزی که خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایسته‌ی شهادت بود؛ حقش بود؛ حیف بود صیاد بمیرد. وقتی این جمله را گفتم، چشم‌های شهید کاظمی پُرِ اشک شد، گفت: ان‌شاءاللَّه خبر من را هم به‌تان بدهند!
فاصله‌‌ی بین مرگ و زندگی، فاصله‌ی بسیار کوتاهی است؛ یک لحظه است. ما سرگرم زندگی هستیم و غافلیم از حرکتی که همه به سمت لقاءاللَّه دارند. همه خدا را ملاقات میکنند؛ هر کسی یک طور؛ بعضیها واقعاً روسفید خدا را ملاقات میکنند، که احمد کاظمی و این برادران حتماً از این قبیل بودند؛ اینها زحمت کشیده بودند.
بیانات در مراسم تشییع پیکرهای فرماندهان سپاه  ۱۳۸۴/۱۰/۲۱

http://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif مرگ تاجرانه
بنده از قدیم میگفتم شهادت مرگ تاجرانه و مرگ زرنگهاست. آدم همین روغن ریخته را نذر امامزاده میکند. انسان جانِ رفتنىِ از دست دادنىِ نماندنی را به گونه‌ای به خدای متعال میسپرد؛ در صورتی که این متعلّق به اوست و او بالاخره انسان را میبرد. بنابراین اوّلین اجری که خدا به شهید داده، خودِ شهادت است؛ یعنی روغن ریخته‌ی او را قبول کرد و هدیه‌ای را پذیرفت و در نتیجه شهید در عالم وجود و تا قیامت، انسان با ارزش و ماندگاری شد.
بیانات در دیدار فرماندهان ارتش - ۱۳۷۸/۱/۲۵

 
۰ نظر ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۲۵
حسن حیدری
ماجرای تقطیع قدس اشغالی؛
هدف از این پروژه صهیونیستی توسعه شهرک معالیه ادومیم به سمت قدس غربی و به ضرر بخش‌های گسترده‌ای از اراضی فلسطین است. به ‌این‌ ترتیب قدس شرقی که قرار است پایتخت دولت فلسطین باشد، هیچ راه تنفسی نخواهد داشت و از سایر مناطق کرانه باختری منزوی خواهد شد.
گروه بین‌الملل مشرق - پروژه احداث شهرک‌های صهیونیست‌نشین موسوم به "ای 1" [E1] بزرگترین پروژه صهیونیستی است که رژیم اشغالگر قدس از سال 1967 تاکنون به اجرا گذاشته است، این پروژه مساحتی بالغ بر 12443 دونم از اراضی مناطق الطور، عناتا، العیزریة، و أبو دیس در شرق قدس را شامل شده و به دنبال ایجاد 4 هزار واحد صهیونیست‌نشین و 10 هتل و منطقه صنعتی در آن است. این پروژه در ابعاد جغرافیایی با شهرک صهیونیستی معالیه ادومیم واقع در شرق قدس اشغالی مرتبط است.

خلیل التفکچی مدیر بخش نقشه‌ها از جمعیت مطالعات عربی به روزنامه السفیر در مورد خطرات این پروژه صهیونیستی توضیح داده و می‌گوید که این پروژه با وجود کوتاه بودن نامش بنا به چهار علت خطرناک‌ترین پروژه اسرائیل است. اول اینکه منطقه شرقی را به صورت کامل از قدس جدا می‌کند و مناطق  عناتا، الطور و حزما را محاصره می کند. به این ترتیب هر نوع امکان توسعه در آینده به سمت شرق از فلسطینی ها سلب می شود.



موضوع دوم اینکه این طرح مانع از تشکیل منطقه قدس شرقی به عنوان پایتخت فلسطین می‌شود. سومین نکته اینکه تمامی مستعمره ‌های واقع در منطقه شرقی و خارج از مرزهای قدس را با مستعمره های داخل قدس مرتبط می‌کند و به این ترتیب مناطق و روستاهای عربی نشین در محاصره شهرک های صهیونیست‌نشین قرار می‌گیرد. چهارمین نکته اینکه این اقدام می تواند باعث تشکیل قدس بزرگ بر اساس دیدگاه‌های اسرائیل شود، به طوری که مساحت این بخش حدود 10% از مساحت کرانه باختری بوده و تغییرات اساسی در نقشه مردم‌شناختی فلسطین به نفع رژیم اسرائیل ایجاد می‌کند.


تقطیع قدس اشغالی

عدنان الحسینی وزیر امور قدس و استاندار شهر قدس در این رابطه به روزنامه السفیر می‌گوید که هدف از این پروژه صهیونیستی توسعه شهرک معالیه ادومیم به سمت قدس غربی و به ضرر بخش های گسترده ای از اراضی فلسطین است. به ‌این‌ ترتیب قدس شرقی که قرار است پایتخت دولت فلسطین باشد، هیچ راه تنفسی نخواهد داشت و از سایر مناطق کرانه باختری منزوی خواهد شد.

الحسینی می افزاید: این طرح یک دیوار صهیونیستی جدید است. کابینه ‌های متوالی اسرائیل شهرک‌های را در اراضی این شهر ایجاد کرده و الان به دنبال ارتباط دادن آنها با یکدیگر برای منزوی کردن قدس از شرق و شمال و جنوب آن هستند. آنها می‌خواهند روند شهرک سازی را در داخل شهر نیز ادامه دهند. این استراتژی است که اسرائیل از مدت‌ها پیش دنبال می‌کند.

جمعیت اسرائیلی عیر عامیم [ شهری برای دو ملت] نیز این پروژه را آخرین میخ بر تابوت راه حل تشکیل دو دولت می‌داند و معتقد است که این پروژه می‌تواند بین مناطق قدس شرقی و کرانه باختری جدایی انداخته و هم‌گرایی جغرافیایی مورد نظر برای تشکیل دولت فلسطین را از بین ببرد و کرانه باختری را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم ‌کند.



اسحاق رابین نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی در سال 1994 به دنبال اجرای این پروژه صهیونیستی بود، این پروژه برای اولین بار در سال 1997  از سوی اسحاق مردخای وزیر دفاع اسرائیل مورد تأیید قرار گرفت، اما مخالفت گسترده فلسطینی‌ها و طرف‌های بین‌المللی باعث شد رژیم صهیونیستی در سال 1999 از تعلیق این پروژه خبر دهد.

اداره امور مذاکرات در جنبش آزادی بخش فلسطین نیز اعلام کرده است که اداره مدنی وابسته به وزارت جنگ اسرائیل در سال 2002 ساختار کلی اجرای این طرح را تهیه کرد، اما بعدها بنیامین بن الیعازر وزیر ارتش وقت رژیم اسرائیل به دولت آمریکا تعهد داد که این طرح را اجرا نمی‌کند.

اداره مذاکرات در گزارش که نسخه‌ای از آن به السفیر رسیده است، آورده که اسرائیلی‌ها در بهار سال 2005 و تابستان سال 2009 به آمریکایی‌ها اطمینان دادند که این طرح را اجرا نمی‌کنند، اما همین گزارش می‌افزاید با وجود این تأکیدات وزارت مسکن و شهرسازی اسرائیل در ژولای 2004 عملیات احداث اولیه در منطقه ای 1 را آغاز کرد تا بتواند مسیرهای جدیدی برای این منطقه تهیه کند و یک مرکز پلیس برای آن احداث نماید. رژیم صهیونیستی از آن زمان تأسیس دو مرکز پلیس در منطقه مذکور را به پایان رسانده است. مرکز اول در منطقه‌ای بین روستای الزعمی و عناتا قرار دارد و مرکز دوم در بخش شرقی منطقه "ای 1"  در مجاورت شهرک معالیه ادومیم قرار گرفته است.

تمامی این اقدامات در حالی دنبال می‌شود که دیپلمات‌های اروپایی و آمریکایی در گفت‌وگوهای جداگانه با روزنامه السفیر اعلام می‌کنند که از نزدیک تحول اوضاع در این منطقه را برای جلوگیری از غافل گیری‌هایی اسرائیلی دنبال می‌کنند. هیئت‌های دیپلماتیک اروپایی در قدس و رام الله در گزارشی محرمانه تأکید کردند که همچنان نگرانی‌ها در زمینه مناطقی مانند ای 1 که برای توسعه بیشتر شهرک سازی احداث می‌شود، وجود دارد.

در این راستا از مدت‌ها پیش طرح احداث شهرک صهیونیستی جدیدی با حدود 3500 واحد صهیونیست‌نشین طراحی شده که حدود 14500 صهیونیست را در خود جای خواهد داد. این طرح همچنین شامل احداث منطقة صنعتی، یک مرکز پلیس، زیرساخت‌های مورد نیاز شهرک در سطح گسترده و تاسیساتی برای توسعه تجاری و رفاهی در منطقه است.



هیئت‌های مذکور در گزارش خود می‌افزایند: در سال 2008 مرکز پلیس ویژه اسرائیل در کرانه باختری به منطقه "ای 1" منتقل شد. اجرای این پروژه تنها باعث تقسیم کرانه باختری به دو بخش شمالی و جنوبی نمی‌شود، بلکه امکان ارتباط بین شهرک‌های صهیونیست‌نشین و قدس را نیز فراهم می‌کند که این طرح به معنی انزوای نهایی قدس شرقی از سایر مناطق کرانه باختری خواهد بود.

مرکز پلیس اسرائیل در کرانه باختری در منطقه رأس العامود مشرف به مسجدالاقصی قرار گرفته بود، اما بعد از معامله رژیم صهیونیستی با "ایروینگ موسکوویچ" میلیاردر یهودی- آمریکایی و عامل اصلی پروژه های شهرک سازی این مرکز به وی تحویل داده شد تا به منطقه ای صهیونیست نشین تبدیل شود و در عوض منطقه ای دیگر از سوی وی برای پلیس اسرائیل ساخته شد.

بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند که موقعیت جدید مرکز پلیس اسرائیل واقع در رأس تله یعنی منطقه بین شهرک صهیونیستی معالیه ادومیم و قدس شرقی مهم‌ترین دلیل بر این نکته است که پروژه شهرک‌سازی گسترده‌تری در حال آغاز است. حتی اگر بگوییم انتقال به مرکز پلیس اسرائیل به منطقه جدید برای تأکید بر این نکته کافی نیست، باید به این نکته اشاره کرد که کابینه اسرائیل حدود 52 میلیون دلار برای تجهیز زیرساخت‌ها در داخل منطقه "ای 1" هزینه کرده است.



دو مسیر تردد جداگانه برای فلسطینی ها و صهیونیست ها

جمعیت عیر عامیم اقدامات اولیه برای احداث این پروژه را با دقت دنبال می‌کند. این جمعیت تأکید می‌کند که در سال 2003 تونلی در منطقه کوهستانی المشارف احداث شده است که مسیر جدیدی را از قدس به سمت معالیه ادومیم باز می کند. مسیر کمربند شرقی نیز در خدمت شهرک‌نشینان شرق قدس و خارج از محدوده دیوار حائل خواهد بود تا ارتباط آن ها با شهر را تسهیل بخشد. به این ترتیب بیشتر مناطق مسیر کمربندی شرقی مجوز احداث دریافت کرده است و انتظار می‌رود مناطق باقیمانده نیز در آینده‌ای نزدیک ساخته شود.  
این مرکز می‌افزاید که افتتاح بخش شمالی مسیر کمربند شرقی می‌تواند اجرای پروژه‌های ای 1 را از طریق دو سامانه مجزای مواصلاتی برای فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها در شرق قدس محقق کرده و منطقه ای 1 را برای ورود خودروهای فلسطینی مسدود کند.

اداره امور مذاکرات در جنبش آزادی بخش فلسطین در این رابطه می‌گوید که این ادله به همراه ادله دیگر نظیر نصب پلاکاردهایی در طول مسیر که ورود مسافران به شهرک صهیونیست نشین مافیسریت أدومیم در داخل منطقه ای 1 را خوش آمد می گوید، نشان می‌دهد که احداث واحدهای مسکونی جدید در داخل این منطقه قریب‌الوقوع است.

ارتش اسرائیل در سپتامبر سال 2007 دستور نظامی مبنی بر مصادره حدود 1128 دونم از اراضی فلسطینی واقع در بین قدس شرقی و شهرک معالیه ادومیم را صادر کرد که متعلق به شهروندان فلسطینی ساکن در روستاهای أبو دیس، السواحرة، النبی موسى، و الخان الأحمر بود. این اراضی قرار بود به عنوان مسیر جایگزین برای فلسطینی‌ها مورد استفاده قرار گرفته و مناطق جنوبی کرانه باختری را به مناطق شرقی و شمالی آن متصل کند. این مسیر باعث می‌شود فلسطینی‌ها نتوانند وارد قدس شرقی شوند و به این ترتیب مسیر مواصلاتی بین ادومیم و قدس غربی نیز مهیا می شود.



الحسینی در این رابطه می‌افزاید: آنها با احداث زیرساخت‌ها و انتقال مرکز فرماندهی پلیس اسرائیل، زمینه برای اجرای طرح خود را فراهم می‌کنند. آنها به دنبال احداث مسیر ویژه برای فلسطینی‌ها هستند تا با ایجاد مسیرهای جایگزین، فلسطینی‌ها را از مسیرهای مختص به خود دور نگه دارند. احداث 3500 واحد صهیونیست‌نشین در این منطقه نیز مرحله اول این پروژه است.

البته اجرای این طرح در حد تهیه زیرساخت‌ها باقی نمانده است، به گونه ای که جنبش اسرائیلی "صلح اکنون" که روند تحولات شهرک‌سازی در اراضی فلسطین را دنبال می‌کند، معتقد است که دولت اسرائیل خود را برای آغاز ساخت و سازها در این پروژه آماده کرده است. در اکتبر سال 2013 وزارت مسکن و شهرسازی مناقصه‌هایی را برای احداث ده‌ها هزار واحد مسکونی در کرانه باختری برگزار کرد که هزاران مورد از این واحد ها در داخل منطقه ای 1 ساخته می شود.

در پی این اقدامات، دولت‌های غربی انتقادات شدیدی از این پروژه مطرح کردند، همین موضوع باعث شد بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کند که این مناقصه‌ها لغو شده است، هم‌زمان با این اتفاقات محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین اشاره کرد که در صورت آغاز احداث پروژه ای 1 از سوی رژیم صهیونیستی، این تشکیلات به دادگاه بین‌المللی لاهه شکایت خواهد کرد و این پروژه را پایانی برای حل تشکیل دو دولت ارزیابی می کند.



جنبش "صلح اکنون" اعلام کرد که وزارت مسکن و شهرسازی رژیم صهیونیستی تنها یک سال پس از لغو مناقصه‌های انجام شده در سال 2013 یعنی در نوامبر 2014 بدون اعلام مناقصه جدید، مهندسانی را برای آغاز عملیات خود در بسیاری از طرح هایی که گفته می شد، لغو شده اند، گمارده است. این جمعیت تأکید کرد که منطقه معالیه ادومیم و "ای 1" یکی از حساس‌ترین مناطقی است که در راه حل تشکیل دو دولت مطرح است، اما شهرک‌ سازی اسرائیل در ای 1 باعث می‌شود کرانه باختری به دو بخش تقسیم شود و عملاً ارتباط جغرافیایی مناطق دولت آینده فلسطین قطع گردد. به همین علت است که هرگاه یک مسئول اسرائیلی از آغاز طرح‌های ساخت و ساز در منطقه ای 1 خبر می‌دهد، جامعه جهانی به شدت آن را محکوم می‌کند.  

اسناد منتشر شده از سوی جنبش صلح اکنون حکایت از آن دارد که وزارت مسکن و ساخت و ساز اسرائیل در سکوت رسانه‌ای به دنبال احداث 8372 واحد صهیونیست‌نشین در منطقه ای 1 است که شامل ادامه فعالیت در طرح هایی است که از پیش تصویب شده است. این طرح ادامه طرح های تصویب شده ای است که شامل احداث 1262 واحد در ای 1 جنوبی در دسامبر 2012 و 2340 واحد در ای 1 شرقی و 1000 واحد در ای 1 شمالی و 270 واحد در ای 1 غربی است.



براساس اطلاعات جمعیت صلح اکنون، در سال 2011 وزارت مسکن رژیم صهیونیستی طراحانی را برای آماده سازی ساخت و ساز 1000 واحد مسکونی برای قبیله بدوی الجهالین مأمور کرد تا آن ها را از منطقه ادومیم و ای 1 خارج کرده و به شهرک مذکور منتقل نماید.

التفکچی مدیر بخش نقشه‌ها در جمعیت مطالعات عربی در این زمینه می‌گوید: شهرک معالیه ادومیم بزرگترین شهرک صهیونیست‌نشین در کرانه باختری و اولین شهرکی است که رژیم صهیونیستی موجودیت آن را اعلام کرده است. این شهرک در مساحتی 35 کیلومتر مربع ساخته شده و ساکنان آن بالغ بر 32 هزار نفر هستند. اگر بخواهیم مناطق وابسته به این شهرک را نیز به آن اضافه کنیم، این منطقه بالغ بر 191 کیلومتر مربع مساحت خواهد داشت و می تواند 100 هزار صهیونیست را در خود جای دهد.

التفکچی معتقد است که ارتباطی بین این طرح با طرح تهیه شده کابینه رژیم صهیونیستی برای سال 2020 وجود دارد، این در حالی است که گزارش‌ها نشان می‌دهد در آن زمان تعداد عرب های قدس در بخش های غربی و شرقی به بیش از 35 درصد می رسد و این رقم در سال 2040 بالغ بر 55 درصد خواهد بود.

التفکچی می افزاید: طرح 2020 در تمامی ابعاد سیاسی و ساختاری خود یک هدف واحد را دنبال می‌کند که همان کاهش حضور فلسطینی‌ها در شهر قدس به ویژه در مرحله سرنوشت ساز کنونی است. از همین رو است که روند فزاینده  واحدهای مسکونی صهیونیستی و تلاش برای جذب یهودیان بیشتر به این منطقه و جلوگیری از مهاجرت معکوس یهودیان به خارج از اسرائیل و تلاش برای کم کردن جمعیت فلسطینی ها دنبال می شود.

الحسینی در پایان تأکید می‌کند: این یک اشغالگری ماجراجویانه است که به قوانین و موضع گیری های بین‌المللی توجهی نمی‌کند، اما دنیا نیز در عین حال تنها به محکوم کردن ادامه روند اشغالگری بسنده کرده و هیچ اقدام قابل توجهی انجام نمی‌دهد. دنیا اگر به دنبال ایجاد صلح و ثبات در منطقه  است،باید با این اشغالگران با زبان مجازات سخن بگوید.
۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۳۶
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

همسر شهید آوینی روایتگری میکند

مریم امینی، همسر شهید آوینی می‌گوید تاکنون کتاب‌هایی با موضوع زندگینامه ایشان منتشر شده است که هیچ‌کدام از زندگینامه‌‌های منتشر شده‌ درباره شهید آوینی مورد تأیید خانواده وی نیست.
به گزارش مشرق، سید مرتضی آوینی 20 مهر 1326 در شهر ری به دنیا آمد.  وی خدمت سربازی خود را نیز در نیروی هوایی به پایان رساند و در سال 1344 وارد دانشکده هنرهای زیبایی شد. آوینی در معماری و ادبیات به دنبال معنای واقعی هنر بود و ضمن آن که دانشجوی هنر بود به فلسفه و ادبیات نیز علاقه فراوانی داشت. پس از انقلاب اسلامی، مرتضی آوینی به آرمان‌های امام (ره) و انقلاب به شدت گره خورد و راه حقیقی را یافت. وی در سال 1358 وارد جهاد سازندگی شد و پس از مدت کوتاهی به فیلمسازی روی آورد. از سال 1367 تا 1364 به همراه گروهی مجموعه مستند «روایت فتح» را آغاز کرد. ساخت مستند «روایت فتح» از عملیات خیبر شروع شد و تا عملیات مرصاد ادامه داشت.
 
اهالی کتاب او را با کتاب‌های «آئینه جادو»، «توسعه و مبانی تمدن غرب»، «گنجینه آسمانی»، «یک تجربه ماندگار»، «فردایی دیگر»، «حلزون‌های خانه به دوش»، «رستاخیز جان»، «آغازی بر یک پایان»، «فتح خون»، «امام و حیات باطنی انسان»، «با من سخن بگو دوکوهه»، «مرکز آسمان»، «نسیم حیات»، «سفر به سرزمین نور» و «انفطار صورت (در باب مبانی نظری هنر)»  می‌شناسند.
 
مرتضی آوینی روز جمعه، بیستم فروردین 1372 هنگامی که به همراه گروه برای تولید مجموعه‌ای جدید از «روایت فتح» به فکه،‌ منطقه‌ عملیاتی و الفجر مقدماتی رفته بود، بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.

گفت‌وگوی ایبنا با مریم امینی، همسر شهید مرتضی آوینی را در ادامه می‌خوانید.
 
سرکار خانم امینی، بهتر است نخست سراغ شناخت‌نامه‌هایی که درباره شهید آوینی منتشر شده است، برویم. از کتاب‌های منتشر شده درباره زندگی ایشان، کدام کتاب مورد تایید شماست؟
تاکنون کتاب‌هایی با موضوع زندگینامه ایشان منتشر شده است اما هیچ‌کدام از زندگینامه‌‌های منتشر شده‌ مورد تأیید خانواده وی نیست.

با توجه به این مساله، خودتان تصمیم ندارید زندگینامه‌ای درباره ایشان منتشر کنید؟
حتما! اما متأسفانه هنوز نویسنده‌‌ای مناسب که بتواند نگارش زندگی‌نامه‌ ایشان را بر عهده بگیرد، پیدا نکرده‌ایم. خلاء زندگینامه شهید آوینی را به خوبی احساس می‌کنیم.
 
همه می‌دانیم که سیر تحولی زندگی ایشان برای جوانان (به ویژه هنرمندان جوان) جذاب است اما تاکنون کتابی در قالب رمان درباره ایشان نخوانده‌ایم.
قطعا جای خالی آن وجود دارد. همان‌طور که گفتم، نویسنده‌ای باید بیابیم که بتواند به خوبی این سیر تحولی را بازگو کند. امیدواریم این مساله هر چه زودتر اتفاق بیفتد و نویسنده‌ای برای نوشتن زندگینامه شهید آوینی بیابیم. چون خود ما هم معتقدیم جای این نوشته و نیز داستان زندگی ایشان به ‌شدت خالی است.
 
مساله دیگری که بر اشتیاق جامعه برای شناخت هر چه بیشتر ایشان می‌افزاید، این است که هیچ وصیت‌نامه‌ای تاکنون از شهید آوینی منتشر نشده است. آیا ایشان وصیت‌نامه نداشتند؟ کدام دست‌نوشته ایشان را به مثابه وصیت ایشان می‌توان درنظر گرفت؟
شهید آوینی وصیت‌نامه به معنای مرسوم نداشتند. به نظر من با سیر و سلوک خود وصیت‌نامه‌شان را نوشتند. کل نوشته‌هایشان هم، اگر به ترتیب زمانی خوانده شوند، به مثابه وصیت‌نامه است. البته مطالعه‌ بیش از هزار صفحه نوشته عشق و اشتیاق می‌خواهد و تلاش مداوم.
 
اگر مایل باشید، کمی به نشر آثار ایشان بپردازیم. نسل من «مرتضی آوینی» ‌را همراه با متن و صدا و تصویر، توامان می‌شناخت. از این رو، بسیاری از جوانان او را با مستند «روایت فتح» می‌‌شناسند و حتی تاریخ شهادت ایشان را به درستی به یاد دارند. چقدر کتاب‌های منتشر شده درباره ایشان اکنون خلاء نبود آوینی را برای نسل امروز پر می‌کنند؟
به ‌درستی می‌گویید که مستندهای روایت فتح با فرهنگ عمومی درآمیخت و تبدیل شد به بخشی از خاطره‌ جمعی مردم و نسل شما.  اما در مورد سؤالتان، اولاً میزان و دامنه‌ تأثیرگذاری فیلم و کتاب بسیار تفاوت دارد و درباره این مستند خاص، قطعاً هیچ کتابی نمی‌تواند جایگزین آن شود. 

نشر واحه با این نگاه، یعنی جذب نسل جوان به افکار شهید آوینی، تعدادی از مقالات ایشان را برگزیده و به شکل تک‌نگاری در نمایشگاه کتاب امسال ارائه می‌کند. ضمن این که با استفاده از تصویرسازی سعی کرده‌ایم قالب جذاب‌تری برای جلب مخاطب فراهم کنیم.
 
گویا برای نوروز امسال نشر «واحه» کتاب‌هایی را هم در اختیار راهیان نور قرار داده بود. هدف شما چه بود؟ بازخوردی هم از این اقدام داشتید؟
این اقدام مربوط به سال  92 و 93 بود. در سال 94 هم فهرست کتاب‌هایمان را به راهیان نور ارائه کردیم ولی تقاضایی از طرف آن‌ها نداشتیم.

به نظرم این پرسش‌ها تا حدی براساس شایعات و سوء‌تفاهم‌ها شکل گرفته است. هدف ما که مشخص است؛ ما ناشریم و این مسئولیت را با این قصد پذیرفته‌ایم که تفکر شهید آوینی را منتشر کنیم. در ضمن ناشر خصوصی هم هستیم و از جایی کمک مال نمی‌گیریم. طبیعی است که هر ارگان و نهاد و مؤسسه‌ای که درخواست کتاب کند در اختیارش قرار می‌دهیم و طی این چند سال همیشه همین روال را داشته‌ایم؛ هیچ مورد ناقضی هم وجود ندارد.
 
در گفت‌و گوهای قبلی با ایبنا اشاره‌ای داشتید به این که کار ترجمه آثار شهید آوینی را دنبال می‌کنید. کار ترجمه آثار ایشان از سوی انتشارات واحه در چه مرحله‌ای است؟
از آن زمان تاکنون چند مورد آزمون و خطا در ترجمه آثار شهید آوینی داشته‌ایم که متأسفانه هیچ کدام موفقیت‌آمیز نبوده‌اند. با چند بنیاد‌ از جمله «بنیاد امام موسی صدر» که در انتشارات خود موارد مشابهی را تجربه می‌کنند در ارتباطیم. امیدوارم تجربه‌هایشان موفقیت‌آمیز باشد و بتوانیم از آنها بهره‌مند شویم.
 
بیستم فروردین سال پیش (1394) بود که مدیر انتشارات روایت فتح خبر از چاپ دست‌نوشته‌های چاپ نشده شهید آوینی داده بود که در نمایشگاه کتاب هم منتشر شدند. نظرتان درباره این اقدام چیست؟
به نظرم صورت‌بندی سؤال شما اشکال دارد. موضوع اصلی این نیست که این نوشته‌ها قبلاً چاپ شده بودند یا نه. اصل مطلب این است که مطابق قانون وزارت ارشاد، حقوق مادی و معنوی آثار مکتوب هر نویسنده‌ای بعد از حیاتش متعلق به خانواده است. طبیعتاً انتشار کتاب‌های شهید آوینی نیز توسط هر شخصیت حقیقی و حقوقی دیگری غیر قانونی است و این حکم شامل تمامی آثار، اعم از نوشته‌های چاپ شده یا چاپ نشده می‌شود. ضمن آن‌که همه‌ آن نوشته‌ها در مجموعه‌ آثار ایشان وجود داشت و بارها منتشر شده بود و هنوز هم می‌شود. این صرفاً یک خبر غلط تبلیغاتی بود. خود من کتاب‌ها را در نمایشگاه خریدم. تک‌جمله‌هایی از میان نوشته‌ها استخراج شده بود و به سلیقه‌ مدیر پروژه دسته‌بندی و در قالب کتاب ارائه شده بود!
 
گمان می‌کنید هنوز دست‌نوشته‌های قابل انتشار چاپ نشده‌ای از ایشان باقی باشد؟ اگر هست، روند صحیحی که باید برای انتشار طی کنند، چیست؟
بله. دست‌نوشته‌هایی هنوز هست و ما در انتشارات به جمع‌آوری هر نوشته‌ای که از وجودش مطلع می‌شویم اقدام کرده‌ایم. مشغول پیاده‌سازی نوارهای صوتی گفت‌وگوهای ایشان هم هستیم. طبیعتاً باید همه‌ این موارد جمع‌آوری، دسته‌بندی و در قالب‌های مناسب ارائه شوند.
در تک‌نگاری‌هایی که انشاءالله امسال (1395) در نمایشگاه بین‌المللی کتاب ارائه می‌کنیم یکی دو مطلب چاپ نشده از ایشان موجود است.

«واحه» کدام یک از آثار شهید آوینی را چاپ مجدد می‌کند؟
«واحه» ناشر اختصاصی مکتویات شهید آوینی است. از سال 89 که این انتشارات توسط خانواده تأسیس شده، کل نوشته‌های ایشان را بارها تجدید چاپ کرده است.

خود شهید آوینی به چه آثاری علاقه‌مند بودند؟
بعد از پایان جنگ تحمیلی که وقت بیشتری برای مطالعه‌ پیدا کردند، کتاب‌های دکتر «داوری اردکانی» را با علاقه می‌خواندند. آثار «داریوش شایگان» و «سید حسین نصر» را  هم مطالعه می‌کردند. هنگام شهادت کتاب «آسیا در برابر غرب» دکتر شایگان در کیف سفری‌شان بود.

چه کتابی را دوست داشتند بنویسند که فرصت آن را نیافتند؟
من هیچ‌وقت سخنی مبنی بر اینکه تمایل به نوشتن کتابی داشته باشند، از ایشان نشنیدم.

منبع: ایبنا
۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۳۵
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

تروریست جگرخوار سوری کشته شد+عکس

تروریست جگرخوار سوری کشته شد+عکس

منابع آگاه به روزنامه السفیر لبنان گفته‌اند که تروریست سوری که سه سال پیش با به دندان کشیدن کبد (جگر) یک سرباز سوری به شهرت رسیده بود؛ در لاذقیه کشته شد.

فارس: منابع آگاه در میان معارضان سوری خبر دادند «ابوصقار» خالد الحمد یکی از مشهورترین تروریست‌های سوریه که به جگر خواری سرباز ارتش سوریه معروف شده بود کشته شده است.

روزنامه السفیر لبنان گزارش داد حدود سه سال پیش ویدیویی از این تروریست سوری در حمص منتشر شد که کبد (جگر) یکی از سربازان سوری را به دندان کشیده بود و همین مسأله باعث شهرت وی در رسانه‌ها و محافل بین المللی شد


ابوصقر معروف به جگرخوار

 

انتشار تصاویر مربوط به ابوصقار منجر به تغییر دید افکار عمومی نسبت به ویژگی‌های افرادی شد که ادعا می‌کردند از مخالفان دولت سوریه هستند و نام «معارض انقلابی» را یدک می‌کشیدند.

روزنامه السفیر به نقل از منابع آگاه در میان عناصر معارضان مسلح سوری خبر داده که این تروریست در یکی از عملیات‌های ارتش سوریه در حومه لاذقیه شمالی کشته شده است.

۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۲۶
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

قره‌باغ و حقایق ناگفته؛

اخیرا نیز یک فایل ویدئویی از این سردار ایرانی منتشر شد که حکایت از حضور مستقیم وی در جریان آموزش نیروهای ارتش آذربایجان در پادگانهای نظامی آن کشور و بازدید شخص حیدر علی اف، رییس جمهور وقت جمهوری آذربایجان از این آموزش ها داشت.

اخیرا نیز یک فایل ویدئویی از این سردار ایرانی منتشر شد که حکایت از حضور مستقیم وی در جریان آموزش نیروهای ارتش آذربایجان در پادگانهای نظامی آن کشور و بازدید شخص حیدر علی اف، رییس جمهور وقت جمهوری آذربایجان از این آموزش ها داشت.
گروه بین‌الملل رجانیوز - محسن محمدزاده: شکل‌گیری مناقشه قره‌باغ موجب انتظارات و واکنش‌های متفاوتی در سطح منطقه و بین‌المللی گشت. مردم مظلوم جمهوری آذربایجان با توجه به پیوند تاریخی و دینی با جمهوری اسلامی ایران، منتظر کمک‌های این نظام در مقابل یورش ارمنستان بودند. این مسئله با پیچیدگی‌های خاصی همراه بود. از طرفی با توجه به اصول سیاست خارجی ج.ا.ا در حمایت از مسلمانان و مستضعفین جهان در مقابل زورمندان این امر ضروری بود و از طرف دیگر با توجه به شرایط منطقه و اینکه ج.ا.ا به تازگی از جنگ تحمیلی هشت ساله عراق فارغ گشته و در حال بازسازی و جبران خسارت‌های جنگ بود و همچنین تبعاتی که ورود علنی ج.ا.ا در مناقشه بین دو کشور همسایه در سطح بین‌المللی در پی داشت ملاحظاتی را بوجود می آورد. در نهایت سیاستمداران ج.ا.ا با اتخاذ رویکرد محرمانه، اقدام به کمک به مردم و دولت جمهوری آذربایجان کردند.
 
به گزارش رجانیوز، اسکان چند صدهزار نفر از آوارگان جنگ در منطقه مرزی بیله‌سوار که تمام امکانات مورد نیاز آن از چادر و پتو گرفته تا مواد غذایی و آب و برق از جانب هلال احمر ایران تأمین گردید تا ارائه آموزش‌های نظامی و عملیاتی و تجهیز نظامیان ارتش جمهوری آذربایجان از جمله این اقدامات بود، اما بدلیل ملاحظات بین‌المللی، این حمایت‌ها هیچ‌گاه علنی نشد.
 
 
در سال‌های پس از جنگ شاهد بودیم که رسانه‌ها و شخصیت‌های جمهوری آذربایجان، با ایجاد یک بازی رسانه‌ای و در راستای تضعیف جایگاه ج.ا.ا در بین مردم خود، اقدام به شبهه افکنی در خصوص عدم حمایت از جمهوری آذربایجان و حتی حمایت ایران از جمهوری ارمنستان نمودند. این بازی رسانه ای که با سکوت توام با تایید دولت باکو همراه بود در سالهای اخیر همواره با تذکرات محرمانه و سکوت مسئولین ج.ا.ا همراه بود. اما به نظر می‌رسد که دیگر زمان آن رسیده است تا برخی از حقایق این جنگ و کمک های ج.ا.ا به برادران دینی خود بازگو شود. 
 
آیت‌ا... عاملی –نماینده ولی فقیه در استان اردبیل– در سال‌های گذشته پیامی را به مناسبت چهلمین روز درگذشت حاج علی اکرام –رهبر فقید حزب اسلام آذربایجان–  خطاب به مردم جمهوری آذربایجان منتشر نمود که در واقع اولین واکنش یک مقام مسئول ایرانی به این شبهات بود. این پیام حاوی مطالبی مهم و البته بیان نشده در خصوص جنگ قره باغ و نقش جمهوری اسلامی ایران در آن بود که در تضاد آشکار با برخی شایعات مبنی بر کمک نظامی ایران به دولت ارمنستان و سخنان تعدادی از سیاستمداران آذربایجانی و ترکیه ای می باشد. در ادامه قسمت هایی از این پیام ارائه می‌گردد:(1)
 
 
«بنا بر اسناد موجود و به طور قطع، می توانم بگویم که ایجاد مناقشه قره‌باغ سالها پیش از فروپاشی شوروی سابق و برای جلوگیری از اتحاد ایران و جمهوری آذربایجان طرح ریزی شده بود. چیزی که در غرب نوشته و طراحی شده و روسها با تمایل بسیاری به آن نگاه کردند، چراکه مناقشه قره باغ باعث نفوذ آنها در قفقاز و مایه تامین منافع آنها می شد.
 
هنگام تجاوز به خاک جمهوری آذربایجان، ایران می‌توانست دو سیاست در پیش بگیرد؛ یا مداخله نظامی کند و یا سیاست بی‌طرفی داشته و شاهد رویدادها باشد. در صورت مداخله نظامی، رویارویی با روسیه پیش می‌آمد که این موضوع خلاف موازین بین‌المللی بود. از سوی دیگر، ایران نمی‌خواست در دو جبهه قرار بگیرد و استکبار و صهیونیزم بین الملل و اشغالگران فلسطین نیز در صدد بودند تا ایران ضد صهیونیزم را به این موقعیت بکشانند که این مساله خلاف استراتژی انقلاب اسلامی بود و آنرا در معرض تهدید قرار می داد. اما اگر سیاست مشاهده گری و بی طرفی در پیش گرفته می شد، در میان مردم مسلمان و دیندار، ادعاهای برادری و اسلامی رنگ می باخت و ایران خائن معرفی می شد. هم اکنون شرایط مشابه در بحرین پدید آمده و وهابی های وحشی اعزامی عربستان، مردم شیعه بحرین را قتل عام میکنند، مساجد را تخریب و به زنان تجاوز می کنند. اگر ایران تحمل نکند و مداخله نظامی نماید آمریکا، رژیم صهیونیستی، اروپا و به ویژه کشورهای عربی به ایران حمله خواهند کرد، ولی اگر بی‌تفاوت باشد، مشکلات دیگری پدید می‌آید.
 
بنابراین یک سیاست بینابینی در پیش گرفته شد تا هیچ یک از معضلات دو فرضیه پدید نیاید و آن، حمایت و آموزش ارتش جمهوری آذربایجان و ایجاد دسته‌های مقاومت و فرستادن سلاح و مهمات و تعلیمات نظامی برای ارتش این کشور و قرار دادن طرح‌های نظامی در اختیار ارتش جمهوری آذربایجان بود.
 
جوانان بسیاری از جمهوری آذربایجان برای آموزش های چریکی و پارتیزانی به ایران آمدند. دهها ماشین سلاح برای حمایت از شهر شوشا در اختیار جوانانی گذارده شد که در آرزوی داشتن اندک تجهیزات نظامی بودند. همچنین با موافقت حکومت وقت و با درخواست روشن جواداف و رحیم قاضی اف و برای ایجاد سیستم دفاعی، قرارگاه مشترک ایجاد شد و در این قرارگاهها امیران و افسران اردبیلی و تبریزی با جان و دل به برادران آذری خود کمک کردند.
 
مقامات ایران بنا به ملاحظات سیاسی، هیچ گاه این موضوعات را مطرح نکرده و بنا بر این ملاحظات خود، هیچ وقت نیز مطرح نخواهند کرد. اما من امام جمعه هستم و در کرسی خطبه نشسته ام و خواهم گفت تا به پرسش ها و شبهات برادرانم پاسخ دهم و حقایق را روشن نمایم.
 
ما را متهم به صدور سلاح به ارامنه می کنند که بهتانی از روی رذالت است. ما نه به ارامنه بلکه برای برادران دینی آذری خود سلاح و مهمات فرستادیم. مراکز آموزش نظامی ایران نه در ارمنستان بلکه در جمهوری آذربایجان قرار داشت و هزاران شاهد زنده در آذربایجان هستند که به این موضوع شهادت بدهند و اگر ذره ای انصاف داشته باشند، سخنان من را تصدیق خواهند کرد.
 
جناب آقای موسوی اردبیلی، رئیس وقت شورای عالی قضایی ایران، در زمان جنبش های مردمی به جمهوری آذربایجان سفر کرده بودند. ایشان به واسطه حاجی علی اکرام با یکی از رهبران جنبش های مردمی دیدار و راهکارهای مفیدی در اختیار ایشان گذارده بودند. ایشان با تکیه بر تجربه هشت سال دفاع مقدس اظهار داشته بود که می توان مناقشه قره باغ را در مدت زمان اندکی حل کرد. در پاسخ راهکار آقای اردبیلی یکی از رهبران جنبش های مردمی گفته بود: «من فقط زمانی به ایران می آیم که تبریز را به عنوان مرکز آذربایجان اعلام کنم»! به این پاسخ دقت کنید.
 
مرحوم روشن جواداف می گفت: پس از انقلاب و ادای سوگند توسط رئیس جمهور، ایشان خواستار نخستین دیدار رسمی با بنده شد. من می دانستم که ایشان از من درباره طرحی برای آزادی قره باغ سوال خواهد کرد. به همین دلیل، طرح جنگ و عملیات را در پوشه ای گذاشته و به دیدار با رئیس جمهور رفتم. ولی رئیس جمهور به پوشه ای که روی میزش بود اشاره کرده و گفت: «از همکاری شما با ایران مطلع هستم. از این به بعد تمامی روابط خود با ایران را باید متوقف کنید. ما به کمک ایران نیازی نداریم. من اگر بدانم که قره باغ را می توان به کمک ایران پس بگیرم، آن را به ارمنستان تقدیم می کنم. قره باغ یک مشکل اساسی نیست و در مدت زمان کوتاهی خود به خود حل خواهد شد. جنگ ما با ایران است، ما باید خود را آماده جنگ با ایران بکنیم. دشمن اصلی ما ارمنستان نیست، بلکه فارس ها هستند.(2)
 
زمانی که تاثیر ایران در خطوط جبهه معلوم می شد، گروهی از سیاستمداران دور هم جمع شدند (ولی کیچیک) و تحت تأثیر و فریب ترکیه و اسرائیل، فاجعه خوجالی را آفریدند و با شعار قطع دستان ایران از خطوط جبهه، بر همه کارها سایه افکندند. ما این فاجعه خونین را که دل ما آذری‌ها را می‌رنجاند، به عنوان یک مساله مهم ناموسی می دانیم که ارمنی ها مرتکب آن شده اند و در این باره هیچ شک و شبهه ای نداریم. اما با حیله و ترفند چه کسی و کسانی انجام شده است؟ در نظر آنها به منظور قطع ارتباط ایران از جنگ قره باغ، این طرح حاضر و در این بین خون مردم بیگناه خوجالی، دستمایه حیله این طرح قرار گرفت. در پشت پرده این ماجرا، ارگنه کن و موساد قرار داشت.(3) متاسفانه اکنون برخی از مسببین فاجعه خوجالی برای برگزاری هرچه باشکوه تر سالگرد این قتل عام خونین، جانفشانی می کنند که باعث تعجب همگان می شود.
 
امروزه دولت آذربایجان، طرح اشغال قره باغ را حاضر کرده و با کمک اسرائیل به آن سرپوش می گذارد و اجازه استقرار شبکه های جاسوسی در خاک خود و بازگشایی سفارت این کشور را صادر می کند.  سیاستمداران اسرائیل نیز اعلام می کنند که جمهوری آذربایجان بهترین سنگر برای ضربه زدن به ایران است و ادعا می کنند، هرچند ایران شیعیان لبنان را علیه اسرائیل تجهیز کرده، ما نیز شیعیان جمهوری آذربایجان را از لحاظ ایدئولوژی و سیاسی تجهیز و علیه ایران آماده می کنیم. خیلی دردناک است که امروزه روابط توصیف ناشدنی پدید آمده بین شیعیان ایران و آذربایجان را یهودیان صهیونیست به خود نسبت می دهند. آیا دولت جمهوری آذربایجان با تکیه بر همکاری با اسرائیل خواستار آزادی قره باغ است؟!»
 
پس از انتشار این پیام، به مرور برخی دیگر از مسئولین ایرانی بخشی از اقدامات ج.ا.ا را مطرح کردند. من جمله محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اسفندماه سال 1391 در مصاحبه با شبکه سحر آذری گفت:
 
«شخصاً دستور داده بودم تا وضعیت منطقه قره‌باغ مشخص شود و ارتش جمهوری آذربایجان با تجهیزات نظامی مناسب تجهیز شده و آموزش‌های لازم نیز برگزار شود. حتی در آن زمان برای آموزش نظامی ویژه نیروهای نظامی آذربایجان دستورات لازم را صادر کرده بودم.
 
تعداد زیادی ایرانی در جنگ قره باغ شرکت کردند که علاوه بر زخمی‌ها که به کشور منتقل شدند، تعداد زیادی از شهدای ایرانی جنگ قره باغ نیز در باکو مدفون هستند.»(4)
 
در موردی دیگر، منصور حقیقت‌پور، نماینده مردم اردبیل در مجلس شورای اسلامی و نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در سلسله نامه هایی که خطاب به مردم جمهوری آذربایجان، پارلمان باکو و سیاوش نوروز اف –نماینده حزب حاکم در پارلمان– نوشت به قسمتی از شبهات وارده پاسخ داد:
 
«باید عرض کنم که مجرم باید دیر یا زود مجازات شود. چون این یک وعده الهی است. کسانی که قره باغ را فروختند تا به امروز مجازات نشده اند. چون امروز در مناصب رسمی هستند. می گویند روابط من با رحیم قاضی اف، روشن جواداف، حیدر علی اف و دیگران را فاش می کنند. اگر من در آن زمان می خواستم به تشکیل ارتش و آزادی قره باغ کمک کنم، می بایست با چه کسی رابطه داشته باشم. یکی از افراد نامبرده وزیر دفاع و یکی دیگر رهبر نهضت مقاومت مردمی و دیگری رئیس جمهور بود. مشاهدات خودم است که وقتی روشن جواداف با نیروهای ویژه اش آماده حمله به سوی ارمنی ها می شد، ارمنی ها با اطلاع از شرکت جواداف در این عملیات آنجا را خالی کرده و پا به فرار می گذاشتند. خوشحالم که یک زمانی با یک چنین افرادی ارتباط داشته ام. آنان شاید برای افرادی مانند نوروزخان دشمن باشند، ولی حتما برای شما مردم آذربایجان قهرمانان ملی هستند.
 
بهتراست بدانید بنده در جنگ قره باغ مشاور خاص مرحوم حیدر علی اف بوده ام ، متهم نمودن بنده در حقیقت ایراد اتهام مستقیم به رئیس جمهور فقید این کشور می باشد، به یاد دارم یک روز که نیروهای آذری در مقابل حیدر علی اف رژه رفتند ،وی به من گفت که می خواهم نشان لیاقت آذربایجان را به شما اهداء نمایم که من به دلیل مسائل سیاسی قبول نکردم؛ حال فردی که عنوان نمایندگی شما در پارلمان ملی را یدک می کشد به من اتهام خیانت می زند. واقعا مضحک است.
 
اگر وی یا هر کس دیگری اثبات کند که ما تنها از یک ارمنی حمایت نظامی کرده ایم، آماده ام تمامی ادعاهای آنها را قبول کنم، ولی خوب است وی بداند که بنده اسناد، مدارک و فیلم های ویدیویی زیادی در خصوص کمکهای همه جانبه ایران اسلامی به آذربایجان دارم که اگر این کمکها نبود الان نه بیست درصد بلکه بیش از پنجاه درصد خاک آذربایجان در اشغال بود. ان شاءا... به موقع خود آن اسناد را منتشر خواهم نمود.»(5)
 
وی در موردی دیگر در مصاحبه‌ای خبری اظهار داشت:
 
«جمهوری اسلامی ایران بهترین و شیواترین شکل رسالت خود را در این جنگ به کار بست و بنا به فتوای مقام معظم رهبری که فرمودند قره‌باغ خاک اسلام و برای هر کس در آن مکان اتفاقی بیفتد شهید محسوب می‌شود در تمام مقاطع حامی خاک و مردم آذربایجان بودند.»(6)
 
اخیرا نیز یک فایل ویدئویی از این سردار ایرانی منتشر شد که حکایت از حضور مستقیم وی در جریان آموزش نیروهای ارتش آذربایجان در پادگانهای نظامی آن کشور و بازدید شخص حیدر علی اف، رییس جمهور وقت جمهوری آذربایجان از این آموزش ها داشت.
 
حال این سئوال مطرح می شود که علت عدم اعلان کمک جمهوری اسلامی ایران به جمهوری آذربایجان چیست؟
 
همانطوریکه در متن پیام هم بدان اشاره شده بود، ورود آشکار ایران به جنگ قره باغ، بر خلاف موازین بین المللی بوده و بهانه ای برای ورود نظامی روسیه و حتی آمریکا به منطقه بود. از طرفی با توجه به توان محدود سیاست خارجی ایران در آن برهه، ورود آشکار به مناقشه قره باغ، باعث به حاشیه رفتن مساله فلسطین می گشت که در استراتژی سیاست خارجی ایران پذیرفتنی نبود.
 
اما چرا ایران به حمایت‌های خود از جمهوری آذربایجان ادامه نداد؟
 
سیاسیون آذری به دلیل مرام پان‌ترکیستی و القائات سرویس های اطلاعاتی اسرائیل و ترکیه مبنی بر نفوذ ایران در بین مردم و تمایل متقابل مردم به جمهوری اسلامی، خواستار قطع محدودیت روابط با ایران شدند. این دو نکته در خاطره آقای موسوی اردبیلی و آقای روشن جواداف(2) کاملا مشهود است.
 
امروز می بینیم که مبارزین اهل سنت جریان مقاومت مانند حماس و قدس در فلسطین، از توان ایران در مقابل اسرائیل بهره تمام می برند و حتی توانستند شاخ اسرائیل را به عنوان یکی از ارتش های برتر جهان! در جنگ های 22 و 8 روزه بشکنند. ولی متاسفانه سران وقت و فعلی جمهوری آذربایجان، به جای تاکید بر مقاومت دینی و اسلامی و استفاده از توان ایران در مقابل دشمن، بدنبال خیالات واهی، خود را از حمایت های جمهوری اسلامی محروم نمودند.
 
سئوال دیگر اینکه چرا ج.ا.ا با جمهوری ارمنستان روابط اقتصادی و سیاسی برقرار کرده است؟ مگر غیر این است که این کشور قسمتی از خاک کشور اسلامی را به اشغال درآورده است؟
 
برای پاسخ به این سئوال، باید از ابعاد مختلفی به روابط بین ایران، ترکیه، جمهوری آذربایجان و ارمنستان و جایگاه این کشورها در سیاست خارجی و منافع ملی غرب -مشخصاً آمریکا، روسیه و اسرائیل- پرداخته شود. با وجود کمک های نظامی و آموزشی ایران، دولتمردان آذربایجانی که تحت تأثیر افکار پانترکیستی و پان آذریستی قرار داشتند، به جای تمرکز قوا برای آزادسازی قره باغ، به فکر الحاق آذربایجان ایران به خود بودند.
 
متاسفانه این خیالات احمقانه که زمانی ابوالفضل ایلچی بیگ –اولین رئیس جمهور آذربایجان– داعیه‌دار آن بود همچنان نیز در بین مسئولین باکو ادامه دارد(7). از طرفی آمریکا، روسیه و ترکیه توانسته بودند سیاستمداران آذری را نسبت به نفوذ ایران در بین مردم و تمایل متقابل مردم برای پیوستن به ایران بدبین نمایند. بنابراین، دولتمردان آذری سیاستی متقابل با ایران در پیش گرفتند و بیشتر به سمت آمریکا و اسرائیل و ترکیه متمایل گشته و سیاستهای ضد ایرانی و ضد اسلامی در پیش گرفتند.
 
دولت ترکیه نیز با توجه به مرام غرب‌گرا و پان‌ترکیستی، سیاستی مداخله‌جویانه و در جهت مقابل با سیاست‌های جمهوری اسلامی اتخاذ کرده بود. بنابراین جمهوری اسلامی برای خنثی نمودن سیاستهای ضد اسلامی و ایرانی ترکیه و جمهوری آذربایجان، ناچار از ارتباط با ارمنستان است. زیرا ارمنستان، به خاطر مسئله کشتار ارامنه توسط ترکیه، در فضای بین المللی اهرم فشاری بر دولت ترکیه است و این امر به برقراری نوعی توازن سیاسی در حوزه شمال‌غرب ایران و همسایگان منجر می شد.
 
از طرفی دولتمردان و نظامیان جمهوری آذربایجان، حل این مناقشه را به میانجیگری کشورهایی مانند آمریکا، روسیه، اسرائیل و فرانسه سپرده اند. طرفهای غربی این ماجرا، هرگز به دنبال حل این مساله نخواهند بود، چراکه ادامه مناقشه قره باغ موجب تداوم حضور آنها در منطقه و تامین منافع ملی شان خواهد بود. این مساله به مرور زمان باعث فرسایشی و عادی شدن قضیه شده است.
 
البته در کنار عدم تمایل غربی‌ها برای حل مناقشه، دولتمردان آذربایجان نیز هیچ اراده عملی در بازگرداندن خاک قره باغ ندارند. هیچ گاه از یاد نخواهیم برد که بعد از اتمام بی نتیجه نشست مینسک (بین سران روسیه، جمهوری آذربایجان و ارمنستان) در سال‌های گذشته، الهام علی‌اف به همراه رییس‌جمهور ارمنستان در حالتی صمیمی و به سلامتی یکدیگر شراب نوشیدند و جنگ قره باغ را به باده فراموشی سپردند.
 
متاسفانه گرایش دولتمردان و سیاسیون جمهوری آذربایجان به غرب و دوری از اسلام، این کشور را برای ایران تبدیل به ظرفی کرده است که ته آن سوراخ است و ما هرچه در آن آب می ریزیم از ته ظرف خارج می شود.
 
با در نظر گرفتن این توضیحات، هرچند مسئولین ایرانی اشغال قره باغ توسط ارامنه را در مجامع بین المللی محکوم کرده اند و بر لزوم بازپس گیری آن تاکید دارند، اما دلیلی وجود ندارد در شرایط فعلی و با توجه به سیاست های دولت باکو، ایران منافع ملی خود از ارتباط اقتصادی با ارمنستان را نادیده بگیرد.
 
آنچه که مسلم است اینکه اگر دولت جمهوری آذربایجان، گرایشات قوم گرایانه خود را کنار گذاشته و به جای روی آوردن به کشورهای غربی، برای آزادسازی قره باغ به اسلام و قوای مردمی خود متوسل شود، می تواند با حمایت کامل جمهوری اسلامی به آزادسازی زودهنگام قره باغ بیندیشد.
---------------------------------------------
پاورقی:
1- جهت مشاهده متن کامل پیام به آدرس www.tabnak.ir/fa/news/164266 مراجعه کنید.
2- روشن جواد اف، فرمانده نیروهای مردمی قره باغ بود که در نهایت در حمله ارتش آذربایجان به مقر نیروهای داوطلب که بدستور حیدر علی اف صورت گرفت به شهادت رسید. 
3- ارگن کن به سازمان مخفی و ملی گرای افراطی کمالیست در ترکیه اطلاق می شود که اعضای آن پیوندهایی با نیروهای امنیتی و نظامی ترکیه داشتند. این سازمان هم اکنون به اقدامات تروریستی در ترکیه متهم است.
4- خبرگزاری فارس، 9/12/91
5- جهت مشاهده متن کامل نامه ها به به آدرس www.arannews.ir مراجعه نمایید.
6- خبرگزاری فارس، 25/2/92
7- به عنوان مثال، سیاوش نوروز اوف در پاسخ به دعوت به مناظره دکتر حقیقت پور در کنار رود ارس در نوروز 92 و توجیه عدم حضور، در خیال پردازی کودکانه ای اظهار داشت: « زمانی که در تبریز به عنوان رئیس مجلس منصوب شدم تو را به حضور خواهم پذیرفت.»
۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۲۳
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

هر شهیدی کربلائی دارد

http://dl.aviny.com/Album/defa-moghadas/Shakhes/aviny/DAST_NEVESHTEH/kamel/09.png

۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۱۴
حسن حیدری

http://dl.aviny.com/Album/defa-moghadas/Shakhes/aviny/Images/Shahadat/kamel/18.jpg

۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۱۱
حسن حیدری