حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی مرداد ۱۳۹۵ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۸۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

دولت بی خاصیت - خجالت خجالت


دولت حسن روحانی،کشور را به نابودی مطلق پیش می برد

عناوین اخبار روزنامه قدس در روز شنبه ۳۰ مرداد :


عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز شنبه ۳۰ مرداد :

۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۵۶
حسن حیدری

دولت روحانی آشپزی قطارهای ایرانی را هم به خارجی‌ها سپرد!

عناوین اخبار روزنامه کیهان در روز شنبه ۳۰ مرداد :

کیهان نوشته است: دولت تدبیر وامید که ظاهرا علاقه وافری به حمایت از تولیدکنندگان خارجی دارد اخیرا آشپزی قطارهای کشورمان را هم به اتریشی‌ها سپرده تا علاوه بر بی‌اعتنایی به توانمندی داخلی، امنیت غذایی مسافران راه‌آهن هم با تهدید جدی مواجه شده باشد.

عباس آخوندی وزیر راه دولت یازدهم هفته گذشته شاد و خندان در کنار  «فردریش اشتیفت» سفیر اتریش در تهران حضور یافت و این دو به اتفاق هم «کترینگ بین‌المللی دونا» یا همان آشپزخانه خودمان را درقطارهای داخلی با سرآشپزی اتریشی‌ها افتتاح کردند!

 این درحالی بود که تا پیش از این برخی مقامات دولت روحانی به ویژه اکبر ترکان مشاور رئیس‌جمهور معتقد بودند ایرانی‌ها قابلیت رقابت در هیچ تکنولوژی و صنعتی به جز آبگوشت بزباش و قرمه‌سبزی را ندارند که البته با اقدام آقای آخوندی ظاهرا همین آشپزی را هم ایرانی‌ها بلد نیستند و باید از ینگه دنیا آدم بیاوریم!

 به هرحال طی مراسم فوق‌، شرکت «دون هازر» اتریش که وظیفه آن آماده‌سازی‌، طبخ غذا و نوشیدنی در یک محل و ارائه آن در محلی دیگر است، فعالیت خود را رسما در ایران آغاز کرد تا با این استدلال وزیر راه که اعطای بازار داخلی به خارجی‌ها سبب افزایش سهم ایران در اقتصاد جهانی خواهد شد، این کترینگ همه نیاز‌های غذایی راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران و شرکت‌های وابسته را تا ١٠ سال آینده تأمین کند!

فارغ از اینکه آیا واقعاً نیاز اصلی کشور در حوزه حمل‌ونقل موضوع تهیه غذاست یا خیر و جدا از اینکه باید از مسئولان این بخش پرسید که نوسازی حمل‌ونقل ریلی، هوایی و جاده‌های کشور چه زمانی آغاز خواهد شد و سرنوشت قراردادهای پر سروصدا با «ایرباس» و «بوئینگ» چه شد و کی قرار است به سر‌انجام برسد، باید از جناب آخوندی، وزیر راه دولت تدبیر و امید، سؤال کرد که چگونه بر بیش از ده‌ها شرکت نامدار ایرانی در زمینه تهیه باکیفیت غذا در کشور که می‌توانند این خدمات را به بهترین شکل ممکن ارائه دهند، چشم بستید و توانایی‌های آنها را ندیدید و به جای آنها میدان فعالیت را برای شرکت‌های غربی فراهم کردید؟!

آقای آخوندی لطفاً پاسخ دهید که نسبت این اقدام وزارتخانه تحت مدیریت شما با اقتصاد مقاومتی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی دقیقاً چیست؟

یا  اینکه چرا در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان نسبت به مقوله امنیت غذایی‌شان حساس بوده و آن را جزو مسائل استراتژیک‌شان می‌دانند در کشور ما باید این موضوع مهم در بخش ریلی به یک شرکت غربی سپرده شود‌؟ آیا مسئولان ذیربط به خطرات جدی این مسئله اندکی اندیشیده‌اند؟ نکند موضوع خطر تراریخته‌ها این بار در قالب طبخ غذای میلیون‌ها مسافر بی‌گناه قطار تکرار شود؟

به هرحال با اقدام جناب آخوندی ظاهراً توجه به تولید داخل و نیروی انسانی بومی در وزارت راه و شهرسازی و در فرآیند‌‌های کاری وزیر راه و شهرسازی در حال فراموش شدن است، ‌وقتی بهترین و علمی‌ترین آشپز‌های بومی و ایرانی قادر به طبخ غذاهای ایرانی هستند، حضور سرآشپز غیر ایرانی و سرمایه‌گذاری غیرایرانی برای امر ساده‌ای نظیر آشپزخانه یک قطار و طبخ غذای ایرانی و همچنین ذوق‌زدگی وزیر راه و شهرسازی برای حضور در افتتاح چنین کترینگی، منطقی به نظر نمی‌رسد.

جالب اینکه چندی پیش راه‌اندازی کترینگ‌ حرفه‌ای و بزرگ در فرودگاه امام خمینی‌(ره) توسط یکی از ایرلاین‌های داخلی مطرح و مقرر شد این شرکت ایرانی خدمات کترینگ به اغلب ایرلاین‌های فعال در فرودگاه امام ارائه کند، اما‌ متاسفانه توجه چندانی به او نشد.

۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۵
حسن حیدری
متأسفانه و بعضا با غفلت مسؤلین تجربه استات اویل ها و برجام ها نمونه واضح فریب کاری هاییست که با غفلت وعدم توجه مسؤلین شاهد وقوع آن بوده ایم. امروز انتظار جنبش دانشجویی و آحاد مردم آن است در شرایطی که مسؤلین دولتی و وزارت نفت پاسخی نسبت به این مهم ابراز نمی دارند، مجلس شورای اسلامی به عنوان زبان گویای ملت که بایستی تنها و تنها مردم را در نظر بگیرد، مانع از ضایع شدن حقوق ملی و پاسخگوی به مردم باشد.
در نامه 139 بسیج دانشجویی کشور خطاب به لاریجانی در رابطه با قراردهای نفتی
 

نظر نمایندگان ملت را مانند موارد مشابه گذشته به بازی نگیرید!/ قراردادهای نفتی را مطابق اصول ۷۶ و۷۷ قانون اساسی در صحن علنی و با نظر کارشناسان این حوزه مورد بررسی قرار دهید


متأسفانه و بعضا با غفلت مسؤلین تجربه استات اویل ها و برجام ها نمونه واضح فریب کاری هاییست که با غفلت وعدم توجه مسؤلین شاهد وقوع آن بوده ایم. امروز انتظار جنبش دانشجویی و آحاد مردم آن است در شرایطی که مسؤلین دولتی و وزارت نفت پاسخی نسبت به این مهم ابراز نمی دارند، مجلس شورای اسلامی به عنوان زبان گویای ملت که بایستی تنها و تنها مردم را در نظر بگیرد، مانع از ضایع شدن حقوق ملی و پاسخگوی به مردم باشد.
 گروه اقتصادی- رجانیوز: ۱۳۹ بسیج دانشجویی دانشگاه های سراسر کشور در نامه ای خطاب به علی لاریجانی خواستار بررسی قراردادهای نفتی در صحن علنی مجلس توسط نمایندگان شدند. متن این نامه به شرح زیر است:
 
جناب آقای دکتر علی لاریجانی، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی؛
 
سلام علیکم؛
مجلس شوراری اسلامی و ریاست آن امانتی گرانقدر و و حساس و حاصل مجاهدت ها و مبارزات ملت شریف مسلمان ایران در طول تاریخ ایران اسلامی بوده و هست.
ضرورت و اهمیت مجلس آنچنان بالاست که حضرت امام (ره) این پدیده مبارک را در رأس امور می دانستند. تأکیدات همواره مقام معظم رهبری(مدظله العالی) نسبت به نقش مجلس شورای اسلامی  در عرصه تصیمم گیری و دیدبانی از حریم انقلاب و کشور آنچنان صریح و روشن بوده که بر کسی پوشیده نیست.
 عناوین اخبار روزنامه جوان در روز شنبه ۳۰ مرداد :
آنچه که امروز موجبات دغدغه مردم و بویژه جامعه نخبگانی و دانشجویی کشور را فراهم آورده است، احساس خطر در خصوص مسأله قراردادهای جدید نفتی موسوم به (ipc) است. متاسفانه این قراردادها به صورت محرمانه شکل گرفته و همین مساله خود موجبات نگرانی های فراوانی را فراهم آورده است. بی شک اطلاع یافتن ملت ایران که خود برای استقلال صنعت نفت و عدم وابستگی به غرب تلاش کرده و خون دلها خورده اند از این قراردادها امری ضروری است.
 
 
جناب آقای لاریجانی،
آنچه که امروز موجب نگرانی گشته است عدم روشنگری و پاسخگویی مسؤلین ذیربط نسبت به مسأله قرارداد های نفتی می باشد و بایستی مجلس شورای اسلامی بنا بر وظیفه قانونی خود و باتوجه به اصول 76 و77 قانون اساسی که حق تحقیق و تفحص در تمامی مسایل کشور را برعهده دارد و نیز تاکید بر این نکته که تمامی عهد نامه ها و قرارداردهای خارجی در جمهوری اسلامی باید به تأیید مجلس شورای اسلامی برسد، با بررسی صحیح و جامع این پرونده، مانع از بروز اتفاقات و خسارات غیر قابل جبران به منافع ملی و استقلال نفتی کشور شود.
 
جناب آقای دکتر لاریجانی،
آنچه بیش از پیش باعث نگرانی می شود مجموعه  موضع گیری های حضرتعالی و برخی مسؤلین کشور  در خصوص عدم بررسی  این قراردادها در مجلس شورای اسلامی بوده است. اتخاذ چنین مواضعی نه تنها بر خلاف مصلحت ملی و وظایف جنابعالی است بلکه در سرتاسر جهان نیز امری مذموم می باشد و باعث زیر سؤال رفتن شأنیت نمایندگان و مجلس شورای اسلامی می شود.
 
متأسفانه و بعضا با غفلت مسؤلین تجربه استات اویل ها و برجام ها نمونه واضح فریب کاری هاییست که با غفلت وعدم توجه مسؤلین شاهد وقوع آن بوده ایم. امروز انتظار جنبش دانشجویی و آحاد مردم آن است در شرایطی که مسؤلین دولتی و وزارت نفت پاسخی نسبت به این مهم ابراز نمی دارند، مجلس شورای اسلامی به عنوان زبان گویای ملت که بایستی تنها و تنها مردم را در نظر بگیرد، مانع از ضایع شدن حقوق ملی و پاسخگوی به مردم باشد. تجربه نزدیک به یک دهه حضور در کرسی ریاست مجلس شورای اسلامی قطعا اهمیت این بررسی و پاسخگویی به این مهم را برای شما حل کرده است.
 عناوین اخبار روزنامه کیهان در روز شنبه ۳۰ مرداد :
از آنجایی که اشکالات و ایرادات صاحبان نظر و اساتید محترم و صاحب نظر در مورد اشکالات این قراردادها از جمله در نظر نگرفتن دقیق اولویت های علمی و توان داخلی، ابهامات در شیوه داوری در زمان بروز اختلافات، نقض حاکمیت ملی بر منافع نفتی، ازبین رفتن توان داخلی ونیروهای درونی و دیگر اشکالات موجود همچنان باقی است، لازم می نماید تا این قراردادها به صورت کارشناسانه و فراجناحانه مورد مداقه قرار گیرد. از همین رو از جنابعالی به عنوان ریاست محترم مجلس شورای اسلامی  درخواست میگردد تا این قراردادها را به صورت مشخص در صحن علنی و با نظر کارشناسان این حوزه مورد بررسی قرار داده و مردم شریف ایران را در جریان این بررسی قرار دهید. از شما انتظار می رود که در این مورد نیز همانند موارد مشابه گذشته با رویکردهای جناحی نظر نمایندگان ملت به بازی گرفته نشود.
 
والسلام علی من اتبع الهدی
بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
بسیج دانشجویی دانشگاه شریف
بسیج دانشجویی دانشگاه تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر
بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی
بسیج دانشجویی دانشگاه اصفهان
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
بسیج دانشجویی شهید چمران اهواز
بسیج دانشجویی دانشگاه شاهد
بسیج دانشجویی دانشگاه مازندران
بسیج دانشجویی دانشگاه کردستان
بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
بسیج دانشجویی دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری
بسیج دانشجویی دانشکده صنعت نفت تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه خوارزمی
بسیج دانشجویی دانشگاه سمنان
بسیج دانشجویی دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان
بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی قزوین
بسیج دانشجویی دانشگاه ارومیه
بسیج دانشجویی دانشگاه یاسوج
بسیج دانشجویی دانشگاه رازی
بسیج دانشجویی دانشگاه مذاهب
بسیج دانشجویی  دانشگاه صدا و سیما
بسیج دانشجویی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
بسیج دانشجویی دانشگاه محقق اردبیلی
بسیج دانشجویی  دانشگاه فسا
بسیج دانشجویی دانشگاه قم
بسیج دانشجویی دانشگاه ایت الله بروجردی
بسیج دانشجویی دانشگاه ارومیه
بسیج دانشجویی پردیس فارابی دانشگاه تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه گنبد کاووس
بسیج دانشجویی دانشگاه جامع دامغان
بسیج دانشجویی دانشگاه زنجان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم تحقیقات
بسیج دانشجویی دانشگاه گیلان
بسیج دانشجویی دانشگاه ولی عصر رفسنجان
بسیج دانشجویی پردیس فنی مهندسی عباسپور دانشگاه شهید بهشتی
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد تهران شمال
بسیج دانشجویی دانشگاه لرستان
بسیج دانشجویی دانشگاه گناباد
بسیج دانشجویی دانشگاه کرمانشاه
بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز
بسیج دانشجویی دانشگاه بیرجند
بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه خوارزمی کرج
بسیج دانشجویی دانشگاه اوقاف تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد تهران جنوب
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اردبیل
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد کاشان
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد ارومیه
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد ایلام
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد بوشهر
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد شهرکرد
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد بجنورد
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد مشهد
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد نیشابور
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد آبادان
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد دزفول
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اهواز
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد ابهر
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد زنجان
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد دامغان
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد بافت
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد کرمانشاه
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد یاسوج
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد گرگان
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد بروجرد
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد ساری
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد آمل
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد میناب
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد هرمزگان
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد یزد
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد پرند
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد جنوب
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد گچساران
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد علوم تحقیقات
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد پزشکی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی زابل
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد زاهدان
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد ایرانشهر
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد جهرم
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد شیراز
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی فسا
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی کراش
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی لارستان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی قزوین
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی قم
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی سنندج
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بم
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی جیزفت
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی سیرجان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی گرگان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی رشت
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی خرم آباد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بابل
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ساری
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اراک
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی خمین
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ساوه
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی همدان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی مراغه
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی کاشان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی البرز
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی گناباد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تربت جام
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی نیشابور
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بجنورد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اسفراین
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی دزفول
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بهبهان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی آبادان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی زنجان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شاهرود
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی سمنان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شاهد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۱۵
حسن حیدری
گفت‌وگو با حاج رجب رشیدی نسب از جنس دیگر؛
در گوشه‌ای از همین حوالی شهر مشهد در روستای «قرقی» مردی زندگی می‌کند که ۳۳ سال است چشمانش «رنگ خواب» را ندیده‌اند.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، خیلی سخت و دردآور است که همه خواب باشند و ما نتوانیم حتی پلک روی هم بگذاریم، مجبوریم با مطالعه و یا تلویزیون نگاه کردن خود را خسته کنیم تا خواب به چشمانمان بیاید اما اگر این بی‌خوابی ‌فقط یکی دو شب ادامه پیدا کند، قطعاً تمام تمرکزمان را برای انجام کارهای روزمره از دست خواهیم داد چه برسد به اینکه هیچ‌وقت خواب به چشمانمان نیاید.

‌در گوشه‌ای از همین حوالی شهر مشهد در روستای «قرقی» مردی زندگی می‌کند که 33 سال است چشمانش رنگ خواب را ندیده‌اند، تصورش برایم سخت بود، چرا که این دفعه با جانبازی روبه‌رو می‌شدم که برای دفاع از ارزش‌های اسلام و انقلاب نه دست و پایش نه چهره ظاهری‌اش بلکه رگ خوابش را می‌دهد تا ما امروز آرامش را احساس کنیم هرچند او دیگر آرامشی ندارد. سال‌ها است جنگ تمام شده ‌و او رگ خوابش را در سنگر جا گذاشته است اما هیچ کجای دنیا رگ خواب مصنوعی و پیوندی وجود ندارد... .

وقتی به‌سمت منزل این جانباز گرانقدر در حرکت بودیم در طول مسیر بارها با تابلوی حوزه استحفاظی وزارت راه و شهرسازی روبه‌رو شدیم، جاده بسیار تاریک است، به روستای قرقی رسیدیم کوچه‌های خاکی و در هم، منطقه فضای تردید را در ذهنمان بیشتر می‌کرد که آیا جانبازی که از آرامش خود به‌خاطر ما گذشته ‌واقعاً در این روستا زندگی می‌کند اما با دیدن رجب رشیدی‌نسب تمام شک و تردیدهای ما به یقین تبدیل شد.

رجب رشیدی‌نسب به‌گرمی از حضور ما استقبال کرد و ما را به منزلش دعوت کرد؛ خانه‌ای کوچک و ساده همانند دل صاف و بی‌ریای صاحب‌خانه آن ... .

رجب رشیدی‌نسب جانباز 25 درصد، متولد 1344 شهرستان فریمان، روستای گلستان که سال 61 در سن 16سالگی عازم جنگ می‌شود و بر اثر اصابت ترکش به سرش، رگ خواب خود را از دست می‌دهد و دیگر نمی‌تواند خواب را در چشمانش احساس کند.

متن گفت‌وگو ‌با این جانباز سرافراز هشت سال دفاع مقدس را در ادامه می‌خوانید:

رجب رشیدی با اشاره به نخستین روزهایی که عازم جنگ می‌شود، می‌گوید: 7 مهر سال 61 عازم جبهه شدم، آن زمان 17 سال بیشتر نداشتم که به پادگانی در منطقه ظفر 5کیلومتری ایلام منتقل شدیم و از آنجا به منطقه کله‌قندی و تپه‌هایی دورافتاده رفتیم، در سرپل‌ذهاب تپه‌ای بود، 2 تا 3 کیلومتر تپه را طی کردیم، ساعت حدود 3 و نیم صبح بود که وارد یک سنگر عراقی شدم، هوا خیلی تاریک بود نزدیک سنگر یک جنازه عراقی نیز افتاده بود، ترس وجودم را فرا گرفت، فهمیدم که عراقی‌ها توپ و تانک دارند در حالی که ما سلاح سنگینی که با خود حمل می‌کردیم «آرپی‌جی» بود.

هفت روز بیهوش بودم

رمز عملیات ما «یا زهرا» بود؛ هوا که روشن شد رمز را با صدای بلند اعلام کردم تا نیروهای خودی متوجه حضور من شوند، به‌سمت نیروهای خودی که برگشتم بچه‌ها نزدیک 50 عراقی را اسیر کرده بودند و از روبه‌رو عراقی‌ها مثل باران به‌سمت ما تیراندازی می‌کردند، من یک کلاه آهنی بر سر داشتم که ترکش خوردم، در سرم احساس سوختگی داشتم، یکی از همرزمانم به‌نام جواد قائنی دست مرا گرفت و تا آمبولانس ارتفاع 4کیلومتری تپه را رفتیم و بعد از یک ساعت بیهوش شدم.

وقتی به هوش آمدم متوجه شدم 7 روز در بیمارستان سبزواری اصفهان بیهوش بودم تا آنجا که به یاد دارم جزو اولین کسانی بودم که در نخستین لحظات عملیات مسلم‌بن عقیل مجروح شدم و با آمبولانس از منطقه به عقب اعزام شدم.

وی اظهار کرد: سال 66 سه ماه در منطقه سومار غرب کشور به جبهه رفتم اما چون حال خوبی نداشتم  و تحت درمان بودم نتوانستم ادامه دهم و به مشهد برگشتم البته از سال 63 تا 65 برای خدمت سربازی عازم باختران شدم، گفتند: "شما به‌دلیل تحت درمان بودن معاف هستی اما باید 6 ماه در باختران خدمت کنی تا کارت معافیت صادر شود" اما من 25 ماه سربازی‌ام را تمام کردم و بعد از اتمام سربازی کارت معافیتم به دستم رسید.

با تاریکی شب سردردهایم شروع می‌شود

رشیدی‌نسب می‌افزاید: دو پسر و سه دختر دارم و 8 سال است که از فریمان به مشهد آمده‌ایم به‌امید اینکه شرایط زندگی‌مان کمی تغییر کند اما چون پول زیادی نداشتیم نتوانستیم در مشهد خانه بگیریم، به همین دلیل به‌ناچار در حاشیه شهر مشهد و روستای قرقی خانه خریدیم که متأسفانه هیچ‌گونه امکاناتی ندارد، نه درمانگاه دارد، نه داروخانه و اتوبوس و این مشکلات کمی زندگی را سخت کرده است.

وی می‌گوید: سال‌های اول بیدارخوابی برایم سخت نبود اما کم‌کم بدنم در برابر داروها مقاوم شد و این بیدارخوابی‌ها به یک عادت تبدیل شد به‌طوری که امروز قوی‌ترین قرص‌های خواب را هم که می‌خورم هیچ تأثیری ندارند و حتی برای چند دقیقه هم چشمانم روی هم نمی‌رود.

این جانباز اظهار کرد: 33 سال که نه یک فرد عادی 33 روز هم نمی‌تواند بیدار بماند، کم می‌‍‌آورد؛ حتی اگر سه روز نخوابد زندگی‌اش مختل می‌شود، اما من 33 سال است که نخوابیدم، تا ساعت 12 که همه بیدارند اوضاع خوب است اما همین که چراغ به‌نشانه خوابیدن خاموش می‌شود سردردهای من نیز شروع می‌شود، بعضی از شب‌ها در خانه طاقت نمی‌آورم و با موتور از خانه بیرون می‌زنم.

هوا که گرم‌تر بود توی خیابان آتش روشن می‌کردم و تا صبح چای و تخمه می‌خوردم، باید یک‌جوری شب را به‌امید صبح بگذرانم، گاهی شب‌ها نیز به خواجه مراد می‌روم و یا به کوه و بیابان می‌زنم، اکثر چوپانان اطراف مشهد مرا می‌شناسند.

وقتی همه خوابند ...

حاج رجب می‌افزاید: شب‌ها 8 تا 9 قرص خواب قوی مصرف می‌کنم اما هیچ تأثیری ندارند، تنها برای دلخوشی می‌خورم، تقریباً هر دو شب یک سرم می‌زنم، در این سال‌ها به‌قدری سرم زده‌ام، دستانم فلج شده‌اند، با زدن این سرم‌ها تنها یکی دو ساعتی کسل و گیج می‌شوم اما باز هم خوابم نمی‌برد. گاهی شب‌ها چشمانم به‌اندازه‌ای درد می‌کند که مجبور می‌شوم آنها را با پارچه ببندم اما باز هم تأثیری در خوابیدن من ندارد.

روزها به منزل برادرم که جانباز شیمیایی است، می‌روم. یا می‌روم خرید و با هم‌محله‌ای‌‌هایم صحبت می‌کنم، به هر نحوی روز را طی می‌کنم، روز را خیلی دوست دارم به‌طوری که خوشبختی من در روز است، آرزو دارم همیشه روز باشد، با غروب آفتاب سخت‌ترین لحظات زندگی من رقم می‌خورد. اگر در طول روز خسته هم شوم باز هم خواب ‌آلودگی سراغم نمی‌آید، اگر یک شب تا صبح چند کیسه سیمان را از پایین ساختمانی به بالاترین طبقه‌اش ببرم باز هم تأثیری روی خوابم ندارد یعنی خستگی هم سبب نمی‌شود دقایقی بخوابم.

جانباز 25 درصد فریمانی می‌گوید: تست خوابم را همین چند وقت پیش به آلمان فرستادند اما پس از بررسی در کمیسیون پزشکی اعلام کردند: "این بیدارخوابی‌ معالجه‌شدنی نیست و ما هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم" چرا که رگ خوابم از بین رفته است، البته می‌گویند یک راه وجود دارد که بر اثر این درمان چشمانم آسیب می‌بیند و حتی ممکن است بینایی‌ام را از دست بدهم.

در تمام طول زندگی‌ام از سال 61 تا به امروز سال گذشته تنها چند ساعتی بیهوش و بی‌حال افتادم، آن هم زمانی بود که به یکی از مراکز بهداشتی اطراف منزل برای زدن آمپول‌هایم رفتم، وقتی وخامت حالم را دیدند، چند داروی خواب‌آور به داروهایم اضافه کردند و گفتند: "هرچه سریع‌تر خودت را به خانه برسان" تنها آن زمان بودم که ساعتی بیهوش شدم، البته خواب نبودم چون اتفاقات دور و برم را کاملاً حس می‌کردم.

شبی 20 لیتر چای می‌خورم

رجب با ابراز "در آشپزخانه و یکی از اتاق‌ها پناهگاهی برای بیدارباش‌های شبانه‌ام درست کرده‌ام" بیان می‌کند: وقتی همه در خانه خواب هستند مجبورم در آشپزخانه و یا اتاق با نور چراغ شب را به صبح برسانم. می‎‌دانم که اعضای خانواده هم اذیت می‌شوند، به هر حال وقتی در خانه یک نفر بیدار باشد و با خود کلنجار برود و نتواند بخوابد، دیگران هم خوابشان نمی‌برد.

قرص‌هایی که مصرف می‌کنم آب بدنم را خشک می‌کنند به همین دلیل شبی 20 لیتر چای می‌خورم، یک فلاکس چای دارم که آن را پر می‌کنم و تا صبح خودم را مشغول می‌کنم، بیرون رفتن از خانه آن هم در تاریکی شب با من عجین شده و به‌نوعی تبدیل به بخشی از زندگی من شده است، روزها شده بهشت من؛ از شب و تنهایی آن واهمه دارم.

بیکاری دردی بزرگتر از بی‌خوابی

گاهی شب‌ها فشار عصبی صبر و تحمل برایم نمی‌گذارد، بیکاری درد بزرگی است که کنار بیخوابی همراه من در تمام این 33 سال بوده است و چه‌بسا بیکاری دردی بزرگتر از بی‌خوابی در زندگی‌ام بوده است، به بنیاد شهید درخواست داده‌ام تا شغلی مانند آبیاری فضای سبز و یا نگهبانی برایم فراهم کند چرا که اگر مشغول کار باشم اعصابم سر جایش است و کمتر به بی‌خوابی‌ام فکر می‌کنم. در تمام این سال‌ها خرج زندگی‌ام با حقوق جانبازی که بنیاد شهید می‌دهد تأمین شده است چرا که سواد درست و حسابی ندارم، از طرفی فشار عصبی مانع کار کردن من در این سالها بود.

رشیدی‌نسب می‌گوید: من 33 سال است که نخوابیدم اما بنیاد تنها 25 درصد برایم جانبازی رد کرده است در حالی که جانبازان نقص عضو باید 50 درصد جانبازی بگیرند. چون در روستا زندگی می‌کردیم بی‌نام و نشان بودم، الآن هم دور از شهر هستم، به همین خاطر یکی دو سالی بیشتر نیست که از بنیاد شهید پیگیر کارم شده‌اند، البته در تمام این سال‌ها مخارج درمانی‌ام را بنیاد شهید پرداخت کرده و الآن نیز زیر نظر پزشک بنیاد شهید هستم.

کسی از بی‌خوابی‌ام خبر نداشت

وی اظهار داشت: خانواده همسرم از بیدارخوابی من اطلاع نداشتند و حتی این موضوع را در تمام این سال‌ها از خانواده خودم و دوستان و آشنایان پنهان کرده بودم چرا که من تنها به‌خاطر خدا رفتم، به همین دلیل مانند یک راز در سینه نگه داشته بودم. احساس می‌کنم سخت‌ترین درد دنیا بی‌خوابی است، حاضر بودم حتی دو دستم قطع می‌شد، اما شب‌ها می‌توانستم با آرامش بخوابم، انسان‌های عادی با وجود هزاران مشکلی که در زندگی‌شان دارند با دو ساعت خواب آرام می‌شوند، کاش می‎‌توانستم در شبانه‌روز حداقل یک ساعت بخوابم.

چندباری که با رسانه‌ها گفت‌وگو داشتم همه متوجه شدند و گلایه داشتند که چرا این‌همه سال این موضوع را از آنها پنهان کردم هرچند دانستن این موضوع سبب حل مشکل من نمی‌شود چرا که پزشکان آلمانی همه قطع امید کرده‌اند.

گفت‌وگویم با این جانباز دفاع مقدس را پایان می‌دهم و از خانه حاج رجب بیرون می‌آییم. آسمان رفته رفته رو به تاریکی می‌رود و سکوت همه‌جا را فرامی‌گیرد اما رجب داستان ما امشب نیز همانند تمام شب‌های گذشته در گوشه‌ای از خلوت تنهایی‌اش به‌امید طلوع آفتاب ثانیه‌های ساعت را نظاره‌گر است تا شاید امشب زودتر از همیشه خورشید طلوع کند.
منبع: تسنیم
۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۵۹
حسن حیدری

عناوین اخبار روزنامه کیهان در روز شنبه ۳۰ مرداد :

۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۲۸
حسن حیدری
شهید احمد صداقتی در عملیات «فرمانده کل قوا» از ناحیه دست مجروح و یکی از دستانش قطع شده بود، اما...
گروه جهاد و مقاومت مشرق - شهید احمد صداقتی در عملیات «فرمانده کل قوا» از ناحیه دست مجروح و یکی از دستانش قطع شده بود، اما با این وجود بار دیگر در جبهه نبرد حق علیه باطل حضور یافت. او که فرماندهی یکی از گردان‌های «لشکر 14 امام حسین (ع)» را بر عهده داشت، سرانجام سال 61 در عملیات «محرم» و منطقه شرهانی به شهادت رسید و پیکرش در فروردین ماه 1392 به همراه قمقمه‌ای که پس از 30سال همچنان آب درونش داشت و همچنین دست مصنوعی اش تفحص شد.

عکس/ دست مصنوعی شهید تقحص شده

۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۱۸
حسن حیدری
صدام که از سید علی‌اکبر اقبالی دوگاهه و خلبان‌های ما کینه‌ی سختی داشت دستور داد سید علی اکبر را به طرز فجیعی به شهادت برسانند و او را از وسط دو نیم کنند.

 شهید "علی اکبر اقبالی دوگاهه" از خلبانان دوران دفاع مقدس سوار بر جنگنده به سمت عراق و شهر استراتژیک بغداد حرکت کرد. بسیاری از مناطق نظامی ارتش عراق را به آتش کشید. خوشحال از اینکه سیلی محکمی به صدام زده است. مسیر هوایی موصل را برای ورود به ایران انتخاب کرد ولی در مسیر هوایی برگشت هواپیمایش هدف اصابت موشک دشمن قرار گرفت و سقوط کرد.

خودش را از جنگنده به بیرون پرتاب کرد ولی زنده به دست نیروهای بعثی افتاد. او را به اسارت گرفتند. صدام که از او و خلبان‌های ما کینه‌ی سختی داشت دستور داد سید علی اکبر را به طرز فجیعی به شهادت برسانند.

نیروهای بعثی هر دو پای او را به تانک بستند. او را از وسط به دو نیم کردند. دژخیمان بعثی به همین هم اکتفا نکردند. صدام دستور داد نصف بدن او را در دروازه نینوا و نصف دیگر آن را در موصل دفن کنند.

دو سال پس از جنگ نیمی از پیکر او را در موصل پیدا می‌کنند و از مرز قصر شیرین با تجلیل و به آغوش وطن باز می‌گردانند و پیکر مطهرش در جوار شهید سپهبد امیر صیاد شیرازی آرام می‌گیرد.

عکس / خلبانی که صدام دستور داد پیکرش را دو نیم کنند

عکس / خلبانی که صدام دستور داد پیکرش را دو نیم کنند
 

منبع: مشرق

۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۰۹
حسن حیدری
یک پژوهشگر فضای مجازی تشریح کرد؛
سید علیرضا آل داوود گفت: پس از دستگیری جاسوسان امریکایی که در پوشش فعالیتهای فناورانه داخل کشور فعالیت می‌کردند، این‌ بار دشمنان تحت پوشش برگزاری همایش فناورانه «ایران کانکت ۲۰۱۶» قصد تسهیل حضور جاسوسان خود به عنوان مدیران بین‌المللی ICT را دارند.

به گزارش مشرق، سید علیرضا آل داوود پژوهشگر فضای مجازی با اشاره به اینکه تجربه مقابله با جریان نفوذ در حوزه فضای سایبری به ما نشان می‌دهد که حضور "شرکت خصوصی انگلیسی" وابسته به دستگاه‌های امنیتی انگلستان داخل کشور بسیار مشکوک است، اظهار کرد: وقتی شرایط آژانس امنیت ملی امریکا و سرفرماندهی سایبری انگلیس را برای فعالیت بین‌المللی حضور در حوزه فناوری اطلاعات بررسی می‌کنیم، به این واقعیت می‌رسیم که هیچ شرکت بین‌المللی حق حضور در این صحنه را ندارد مگر با مجوز و همکاری اطلاعاتی با این دو سازمان اطلاعاتی ــ امنیتی؛ از طرفی به این دلیل است که به حضور شرکت خصوصی انگلیسی برای برگزاری همایش در داخل ایران مشکوک هستیم.

وی به نفوذ از طریق فضای سایبر پس از برجام اشاره و خاطرنشان کرد: متأسفانه برجام توسط غربیها نه در مورد توافقات صورت‌گرفته درست اجرایی شد و نه شروط 9 گانه رهبر فرزانه انقلاب برای آن توسط دوستان به درستی اجرا شد؛ این در حالی است که در خلال توافق هسته‌ای طبق سندی که نایاک (وابسته به سازمانهای اطلاعاتی آمریکا) منتشر کرده، نفوذ از طریق همایشهای علمی و حضور جاسوسان در پوشش رفت و آمد اساتید و رؤسای دانشگاه‌ها تسهیل شده است.

آل داوود با اشاره به اینکه دیپلماسی فعلی در پیش گرفته شده آنقدر دشمنان ما را وقیح کرده که با پررویی اعلام می‌کنند نباید مسئولان ایرانی مورد تحریم غرب در همایش داخل کشورمان حضور پیدا کنند، تصریح کرد: انفعال در برابر دشمن، او را وقیح و ذلت را به ما تحمیل خواهد کرد، به همین دلیل رهبر حکیم انقلاب اسلامی در شرایط فعلی علاوه بر اشاره به جریان نفوذ در فضای مجازی به عنوان فضایی رها شده، از وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی هم گلایه کرده‌اند.

این پژوهشگر فضای مجازی به سابقه حضور جاسوسان بین‌المللی تحت عناوین فعال فناوری اطلاعات و حتی در سطح نماینده مجلس یکی از کشورهای اروپایی اشاره کرد و متذکر شد: حضور جاسوس امریکایی به نام «نزار ذاکا» تحت عنوان مدیر منطقه‌ای آژانس توسعه فراملی امریکا در حوزه غرب آسیا و شمال آفریقا به بهانه همایش هفته فناوری اطلاعات و ارتباطات فارسی زبانان در داخل کشور، تجربه بسیار خوبی از برنامه‌ریزی دشمن برای ورود جاسوسانش به داخل کشور است که خوشبختانه این جاسوس امریکایی سریعاً شناسایی و دستگیر شد.

آل داود ادامه داد: حتی سال گذشته حضور خانم «ماریچه اسخاکه» نماینده هلندی در داخل کشور، که مبدأ چندین طرح ابتکاری برای ترویج آزادیهای دیجیتال است، بسیار مشکوک بود کهبعدها مشخص شد که اهداف سفر این خانم به کشور در قالب طرحهای براندازانه فناورانه بوده است.

وی به برگزاری دوره استعدادیابی مبتنی بر فناوری که به اصطلاح به آن (استارت‌ آپ) گفته می‌شود، اشاره کرد و متذکر شد: این دوره‌ها توسط شرکت گوگل حتی با وجود تحریمهای امریکا در داخل کشور برگزار می‌شود و بدون شک این دوره‌های استارت‌آپ که به آن به عنوان پیشرانه اقتصادی ایجاد تغییر در جامعه ایران هم می‌گویند، جاده صاف‌کن برگزاری همایش های نظیر ایران کانکت 2016 است.

آل داوود اضافه کرد: شناسایی نخبگان و برآورد دقیق ظرفیتهای کشور در حوزه سایبری نیز از اهداف دیگر برگزاری این همایش در داخل کشور است و نکته جالب اینجاست که پس از تهدید صریح امریکا و انگلیس درباره روی میز بودن حمله گسترده سایبری به نام نیترو زئوس، این همایش داخل کشور برگزار می‌شود.

این پژوهشگر فضای مجازی تصریح کرد: به طور قطع دشمنان به دنبال ایجاد فشار معیشتی با هدف تغییر سبک زندگی از بازار بسیار ناب و دست نخورده ایران اسلامی در حوزه فضای مجازی هستند و برگزاری این همایشها با اقتصاد مقاومتی سازگار نیست و اینکه می‌گویند این همایش، فرصت اقتصادی برای ایران اسلامی به وجود می‌آورد با توجه به شرایط و فرصتهای تقریباً هیچ برجام و پسابرجام و رفت و آمد بیهوده مسئولان اقتصادی بین‌المللی در یک سال گذشته چشم امیدی نباید به آن داشت.

آل داوود در پایان یادآور شد: پس از فتنه 88 که بر بستر فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی شکل گرفت، دشمنان طمع زیادی به براندازی انقلاب توسط فضای مجازی دارند که مقابله با آن نیز حضور انقلابی مسئولان را می‌طلبد.

منبع: تسنیم
۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۳
حسن حیدری
اختصاصی رجانیوز/ سخنرانی منتشرنشده حجت الاسلام حسینیان دادستان وقت دادگاه ویژه روحانیت تهران درباره آقای منتظری

امام گفت که آقای منتظری هم خودش فاسد است و هم شاگردی که تربیت می ‌کند/ از آقای هاشمی و دیگران بخواهید سخنان امام درباره آقای منتظری را نقل کنند

 
گروه تاریخ انقلاب اسلامی: در سال 1371 و در اوج تکاپوی جناح چپ برای طرح آیت الله منتظری در مقابل رهبری انقلاب اسلامی، حجت الاسلام روح الله حسینیان دادستان وقت دادگاه ویژه تهران، در ابتکاری جسورانه دستور تفتیش دفتر آقای منتظری را داد و در اثر این تفتیش، حجم گسترده ای از شب‌نامه ها کشف شد. این اقدام انقلابی موجب شد تا حجت الاسلام حسینیان در یک سخنرانی در جمه طلاب به توصیف ماجرا و نظرات امام خمینی(ره)‌درباره آقای منتظری بپردازد. قابل ذکر است در زمان ایراد این سخنرانی هنوز نامه شش فروردین امام خمینی به آقای منتظری منتشر نشده بود. متن کامل این سخنرانی را در ادامه می‌خوانید:
 
 
 
با توجه به مسئله‌ای که اخیراً در شهرستان قم پیش آمد ، مصلحت می‌بینم که جریان آقای منتظری با توجه به وظیفه‌ای که مسئولین و نظام و روحانیت و مبلغین در قبال این جریان خطرناک دارند را مطرح نمایم.
 
ابتدا به عنوان مقدمه لازم است عرض کنم که یکی از مسائلی که در اسلام مورد تأکید واقع شده است و پیامبر اسلام روی این مسئله تاکید نموده‌اند، مسئله نصیحت ائمه‌مسلمین است. در رابطه با این مسئله چنانچه به قرآن کریم و روایت ائمه(ع) مراجعه کنیم، خواهیم دید که برداشت ما و جامعه اسلامی از مسئله نصیحت ائمه مسلمین برداشت غلط و اشتباهی می‌باشد و شاید علت آن مناسبت‌های تاریخی است که در بین جوامع اسلامی مخصوصاً تشیع شکل پیدا نموده است. وقتی مسئله نصیحت ائمه مسلمین را می‌شنویم ، این معنی به ذهن همه می‌آید که باید مسئولین و رهبران نظام اسلامی را نصیحت کرد و امر به معروف و نهی از منکر نمود. و عده‌ای  هم با همین تفسیر و برداشت غلط ، انتقادات گزنده‌ای را مطرح می‌کنند. چنانچه به قرآن مراجعه کنیم خواهیم دید که آیاتی که متضمن ماده نصیحت می‌باشند ، دارای معنایی غیر از معنای امر به معروف و نهی از منکر می‌باشند. نصیحه الله و نصیحه للرسول ، نصیحت خدا قطعا به معنای امر به معروف کردن خدا نمی‌باشد و همین‌طور نصیحت رسول به معنای  امر به معروف  و نهی از منکر  رسول نمی‌باشد. من فعلا تصمیم ندارم وارد این بحث علمی شوم و شما اگر به آیات قرآن در این رابطه مراجعه کنید؛ خواهید دید که مراد از نصیحت در قرآن غیر از معنائی است که در اذهان ماها می‌باشد. در این بخش از صحبت روایتی را به عنوان تیمن و تبرک ذکر می‌کنم و این قسمت از بحثم را خاتمه می‌دهم. قال رسول‌الله ( ص): الدین النصیحه. قلنا یا رسول‌الله لمن؟ قال : لللّه و لکتابه و لرسوله و للمسلمین(ع) ، پیامبر (ص‌) فرمود همه دین نصیحت است. سؤال کردند که نصیحت یعنی چه؟ و نصیحت برای که؟ حضرت فرمود: نصیحت برای خدا و برای کتاب خدا و برای رسول‌خدا و ائمه مسلمین(ع) و با مراجعه به کتب لغت معتبر از قبیل اقرب و مصباح هیچکدام نصیحت را به معنی امر به معروف و نهی از منکر معنی نکرده‌اند، بلکه در این کتب نصیحت به معنای خلوص، صفا و عمل تفسیر شده است، و در قرآن کریم هم بیشتر به معنای خالصانه و صادقانه عمل کردن در برابر خدا و رسولش و ایمان مخلصانه داشتن به کتاب خدا و نیز به معنای خیرخواه بودن به کار رفته است و اگر هم احیاناً در بعضی جاها گفته شده که به معنای امر به معروف و نهی از منکر است ، از باب ذکر مصداق می‌باشد، از این جهت که آمر به معروف نسبت به رهبر مخلص و صادق است می‌تواند از این در خلوص و صدق امر به معروف کند و یا تذکر دهد، بنابراین یکی از وظایف  ما اعتقاد راسخ داشتن و مخلصانه عمل کردن و صادق بودن با رهبری است. و باید به مردم تذکر داد که وظیفه ما در قبال رهبری و یا رهبران و یا ولی‌مسلمین صادقانه و مخلصانه عمل کردن و ایمان داشتن به آن‌ها می‌باشد.
 
متأسفانه این اشتباه تاجائی پیش رفته که معمولاً آقای منتظری هم برهمین مبنای نصیحت ائمه‌مسلمین همیشه چه درزمان حضرت امام( ره) و چه الان، دست‌اندازهایی را برای نظام و مسئولین درست کرده‌اند، و خوب است در اینجا جمله‌ای که آخرین نظر حضرت امام(ره)  در رابطه با آقای منتظری است ، را ذکر نمایم . بعد از اینکه حضرت امام (ره) نامه 6/1/68 را خطاب به آقای منتظری نوشتند. مسئولین نظام از جمله مقام ‌معظم رهبری ریاست محترم جمهوری، آیت‌الله مشکینی و عده دیگر خدمت امام(ره) رسیدند و اصرار کردند که این نامه پخش نشود. لازم به ذکر است که نامه را به رادیو تلویزیون جهت پخش داده بودند، حضرت امام(ره) به حاج احمد آقا دستور دادند که نامه را از رادیو تلویزیون پس بگیرند که ایشان هم پس گرفتند ولی حضرت امام در آن جلسه جمله‌ای را به آقایان فرمودند من این را با شاهد عادلی که آنجا بود نقل می‌کنم، شما می‌توانید از این افراد ( مقام‌معظم‌رهبری –ریاست محترم جمهوری-  آیت‌الله مشکینی،  آیت‌الله امینی و حاج‌احمد آقا) سؤال کنید. امام(ره) فرمودند: البته اینکه من نامه را پس بگیرم ، نه اینکه پشیمان شدم  و نه اینکه اصرار شما مرا وادار کرد که من این نامه را پس یگیرم، فقط ترسیدم که با پخش این نامه ، خون مردم به جوش آید  و بریزند آقای منتظری را بکشند که آقای منتظری یک شیخ فضل‌الله نوری برای انقلاب بشود. من از این ترسیدم و آقای منتظری هم خودش فاسد است و هم شاگردی که تربیت کند فاسد تربیت می‌کند این عین جملات مبارک حضرت امام(ره) هست.  و می‌توانید که البته وظیفه هم هست ، مراجعه کنید و از این آقایان بخواهید که حالا مقام‌معظم‌رهبری مسئله‌اش جداست و نباید هم ایشان وارد این مسائل شوند ولی نسبت  به بقیه آقایانی که در آن جلسه حاضر بودند  بنویسید و از آن‌ها بخواهید تا اینکه این مسئله در تاریخ گم نشود و  خیانتی به تاریخ نشده باشد. و در مدتی که گذشته حرف حضرت امام(ره) ثابت شده است. و این نامه حضرت امام(ره) که خوانده نشد در تاریخ شباهت به نامه پیامبر(ص) دارد که نوشته نشد. بدین شکل که پیامبر(ص) فرمودند قلم و دوات بیاورید تا نامه‌ای بنویسم که بعد از مرگ من هرگز گمراه نشوید، ولی نیاوردند و این نامه حضرت امام(ره) که نوشته شد ولی خوانده نشد همان اثر تاریخی را داشته.
 
 
لازم است که نظام و روحانیت با ادله مختلفی با آقای منتظری برخورد نمایند و اگر برخورد نشود یک خطر است برای انقلاب .
 
اولاً من معتقد هستم هرکسی که با حضرت امام(ره) در افتاد، بالاخره یک روزی خداوند نتیجه اعمالش را در رسوائیش متبلور می‌کند.
 
ما معتقد هستیم چیزی را که حضرت امام(ره) آغاز و شروع کرده آن را ادامه دهیم. شما بدانید که اگر ما ساکت بنشینیم ؛ منحرفین ساکت نخواهند نشست. کسانی که با حضرت امام(ره) مسئله‌دار بودند آنچنان بی‌ادبانه با امام برخورد می‌کرد که من یک‌مرتبه به او اعتراض کردم که آقا اگر می‌گویی خمینی آقا هم بگو. و حالا یک مقامی از تو گرفته شود اینجور برخورد می‌کنی! همین آقا الان یکی از سینه‌چاکان آقای منتظری است.
 
اگر به خاطر داشته باشید آن سی نفر از نمایندگان سابق مجلس که خدمت آقای منتظری رسیدند و ما هم برخورد کردیم، یکی از همان آقایان اعتراف کرد که این کُشتی بود که ما آغاز کردیم ولی پشتمان یه زمین زده شد. ما دقیقاً خبر داریم و عده‌ای هم اعتراف کردند که کسانی که دل خوشی از وضعیت فعلی نظام و از رهبری نداشتند، جلسه گرفتند که مرجعیت آقای منتظری را مطرح کنند ، چرا که به اصطلاح آن‌ها مرجعیت آقای منتظری بادش دم و دستگاه را خواهد برد، این نتیجه‌ای است که آن‌ها گرفتند و شما مشاهده کردید که این‌ها شروع کردند آقای منتظری را مطرح کردند و در روزنامه‌ها بردن و عکسش را پخش کردن و اطلاعیه دادن و دیدنی رفتن. بنابراین  اگر ما ساکت بنشینیم و آن‌هایی که درد دین و درد انقلاب دارند ساکت می‌نشینند ، قطعا منحرفین ساکت نخواهند نشست.
 
واقعا این آقای منتظری شخصیتی است که ما  نمی‌توانیم بی‌تفاوت ازکنارش بگذریم، شخصیتی است که جهان‌بینی‌اش در چهاردیواری خانه‌اش محدود است و همه مردم را از دید سید هادی و سعید و در زمانی هم که سید مهدی بود از دید او بررسی می‌کرد.
 
من تصمیم گرفتم که به صورت جدی مسائلی که بین ما و ایشان گذشت مطرح نمایم، شما ببیینید شخصیت دوگانه و دوگانه برخورد کردن آقای منتظری چه خطری برای انقلاب به دنبال داشت و چرا حضرت امام(ره) چنین کاری کرد. آقای منتظری نسبت به اطرافیان و بیت و هواداران خودش آنچنان دست و دل باز برخورد می‌کند که نسبت به هیچ کس حاضر نیست اینگونه برخورد نماید.
 
عده ای از دوستان در جریان دستگیری سیدمهدی خدمت آقای منتظری رسیدند و گفتند که سیدمهدی و اطرافیان شما مرحوم شمس آبادی را به قتل رساندند، شیخ قنبرعلی را به قتل رساندند، تعداد کثیری را به قتل رساندند، با این حال شما چطور از این ها دفاع می‌کنی؟ آیا هنوز مسئله برای شما حل نشده است؟ ایشان فرمود که: مگر آقای شمس آبادی آدم خوبی بود. من شاهد دارم بر این مطلب، آقای معاون وزیر اطلاعات که از طلاب بسیار متدین است و آقای... که از طلاب بسیار متدین است شاهد بودند. بروید از آن ها سوال کنید؛ ایشان با همین صراحت این جمله را بیان کردند. 
 
البته ما تعجب کردیم که چگونه کسی که کسی که ادعای مرجعیت و رهبری آینده نظام دارد، با این صراحت می‌گوید مگر آقای شمس آبادی خوب بود.  کشتند که کشتند. حالا آقای شمس آبادی آدم انقلابی نبود؛ از طرفداران آقای خوئی هم بود؛ مگر کسی که طرفدار مرحوم آیت الله خویی بوده و یا درس ایشان را رفته به این راحتی می‌توان او راکشت.
 
حالا آقایی که نسبت به دیگران با این سعه صدر برخورد می‌کند، وقتی که دو نفر از هواداران خودش دستگیر می‌شوند چه علم شنگه ای به پا کرده است. و می‌گوید بچه های انقلاب در زندان ها هستند. چطور شد خونی مثل شمس آبادی رنگی ندارد، اما با دستگیری چهارتا طرفدار تو آسمان و زمین یکی شده‌اند. این شخصیت، شخصیت متناقضی هست. شخصیت دوگانه است. شخصی است که نسبت به اطرافیان خودش با دست و دل بازی و سعه صدر برخورد می‌کند، اما نسبت به دیگران اینگونه نیست. 
 
آقای منتظری دائما در سخنرانی هایش مطرح می‌کند که من مصالح انقلاب و نظام را بر مصالح شخصی خودم ترجیح می‌دهم ولی حقیقتا ایشان در عمل خلاف این ادعا را ثابت کرده‌اند؛ شما امروز ببینید وضعیت فعلی انقلاب را ، مسئولیتی که نظام جمهوری اسلامی در قبال جهان اسلام دارد. مسئله سلمان رشدی که امروز یک دستاویزی برای برای دشمنان انقلاب علیه نظام شده؛ مسئله حقوق بشر ی که امروز به عنوان یک چماق علیه انقلاب بلند کرده‌اند...حالا اگر مقام ریاست جمهوری یک مصاحبه ای انجام دادند در برابر ادعای نقض حقوق بشر در ایران و فرمود که ما زندانی سیاسی نداریم. ایشان بیاید با صراحت بگوید که: این آقا در مصاحبه‌اش می‌گوید ما زندانی سیاسی نداریم، مگر مردم نمی‌فهمید، نمی‌فهمند که بچه های انقلاب در زندان هستند. کدام بچه های انقلاب در زندان ها هستند؟ حداقل انسان باید اینقدر عقل داشته باشد که اگر ادعا می‌کند من مادر انقلاب هستم و دیگران دایه انقلاب، مادر انقلاب در این موقعیت چنین مطالبی را مطرح نمی‌کند.
اینجا است که من عرض می‌کنم از صحبت های این آقا پیداست که مصالح شخصی‌اش را بر مصالح انقلاب ترجیح می‌دهد.
 
شما اگر در صحبت های اخیر ایشان دقت کنید، می‌بینید که ایشان درصدد تحلیل خرابی های سابق خودش است، یک چیزی درست کرده که مواضع امام را زیر سوال ببرد؛ بدین صورت که اگر حضرت امام در برابر ایشان چنین موضعی گرفتند، بگوید که موضع گیری های حضرت امام براساس اطلاعات غلط بوده است و در نتیجه من آدم صالحی بودم. ایشان در همن سخنرانی های اخیرشان فرمود که: یکی از بزرگان که در تهران هست از قول بچه های اطلاعات به من گفت که ما خدمت حضرت امام رفتیم و این را القا کردیم که منافقین رو آقای منتظری نفوذ دارند. الان آن آقایان توبه کرده‌اند و نمی‌دانند که آقای منتظری آن ها را می‌بخشد یا نه این مبنایی است که انسان می‌آید درست می‌کند و بعد بگوید که فلان کس گفته حالا معلوم نیست که چنین کسی باشد یا نباشد. برای چی هست، برای اینکه تصمیم گیری های امام بر مبنای اطلاعات غلط بوده، و اگر من عزل شدم و با من برخورد شد، بر اساس اطلاعات غلط بوده،  بنابراین من سالم هستم و دیگران هم اشتباه می‌کنند . این است متناقض بودن شخصیت آقای منتظری.
 
آقای منتظری هروقت که صحبت می‌کند، می‌گوید که: من همیشه سکوت کردم و این سکوتم هم به خاطر اسلام بوده . وی در سکوتش هزارویک حرف غلط و درست علیه انقلاب ردیف می‌کند و علیه نظام موضع‌گیری می‌کند. 
آقای منتظری شما اگر واقعا سکوت کرده‌اید، مسخره کردن انقلاب و مسخره کردن راهپیمایی 22 بهمن چه معنایی دارد؟ اگر شما سکوت کردی، این جمله که مسئولین نظام را  کله گنده معرفی می‌کنید و می‌گویی در قیامت حقم را از آن ها خواهم گرفت به چه معناست؟ چه حقی از شما؟ آیا اگر به تعبیر شما همین کله گنده های نظام مانع پخش نامه 6/1/68 حضرت امام نمی شدند، مردم پوست از سر تو نمی‌کندند؟ این چه تعبیری است که شما نسبت به مسئولین نظام کرده‌اید، و از آن طرف همیشه ادعا می‌کنید که من سکوت کرده ام؟
شما در هر سخنرانی که کردید می‌گویید که من سکوت کردم و سکوتم هم برای خدا بوده است، ولی از آن طرف بزرگترین نیش را هم به انقلاب می‌زنید.
 
این مقدمه ای بود که در رابطه با آقای منتظری عرض کردم.
 
چنانچه شما مطلع هستید، اخیرا پنج ، شش نفر  از افرادیکه به ادعای ما توطئه گر بودند دستگیر شدند. یک نفر از این ها به نام دائی در زمان مهدی هاشمی چند مرتبه دستگیر و آزاد شد و یکی هم به نام حاج داوود کریمی که ایشان زمانی فرمانده سپاه تهران بود، که ایشان درگیری با فرماندهی سپاه به وجود آورد و اگر یادتان باشد، حضرت امام توسط شهید محلاتی پیامی فرستاده بودند که این ها توبه کنند به واسطه کاری که در زمان جنگ انجام دادند که تصمیم داشتند سپاه تهران اعتصاب کنند و بعد هم ایشان مرتکب قتلی شدند و از سپاه بیرون رفت و اخیرا هم دستگیر شد.
 
ما پس از آنکه اطلاعیه های فراوانی را در سطح دانشگاه ها و مساجد دیدیم، کار روی این گروه را آغاز کردیم و حدودا یک ماه قبل  پنج، شش نفر از این ها دستگیر شدند، که کار این گروه تهیه و توزیع اطلاعیه بود. کار دیگر این ها شایعه سازی بود. حالا شما مسئله شایعه سازی را دقت کنید که این ها از کجا شروع کردند. اولین کاری که این ها انجام دادند و طبق اعتراف خودشان با سید هادی داماد آقای منتظری هم هماهنگی کردند.  اولین کار این بود که نامه 6/1/68 امام را انکار کردند و در این رابطه تمسک کردند به فرمایش حضرت امام مبنی بر اینکه هرچیزی که از من نقل شده باید کتبی باشد و بر این اساس تحلیل کردند که چون این نامه پخش نشده است بنابراین چنین نامه‌ای وجود ندارد. اما غافل از این که خود آقای منتظری در پاسخ نامه امام نوشتند که عطف به مرقومه 6/1/68 حالا انسان اینقدر باید شعور داشته باشد که چیزی را که می‌خواهد انکار کند، لااقل جوانب امر را هم بررسی نماید. در هر صورت این نامه را این ها انکار کردند. در همین رابطه اطلاعیه هایی را در سطح وسیعی پخش کردند بعد از این مرحله، در مرحله دوم نسبت به بیت حضرت امام شایعاتی را مطرح کردند از این قرار که احمدآقا از این کارش پشیمان شده و توبه کرده و کسی را هم منزل آقای منتظری فرستاده و از او معذرت خواهی کرده است. لازم است یادآوری کنم که منشاء این شایعه ظاهرا دفتر آقای منتظری بوده است.
 
از همه این‌ها خطرناکتر اینکه اینها کارشان را بر این مبنا قرار دادند که حضرت امام(ره) را زیر سوال ببرند تا ایشان(آقای منتظری) تبرئه شوند. در این رابطه جزوه ای به نام (اسلام‌زدائی چرا)منتشر کردند و تعریف‌هایی را که حضرت امام(ره) نسبت به آقای منتظری داشته، ذکرکردند، و بعد هم مطرح کردند که عزل آقای منتظری در اواخر عمر حضرت امام(ره) بوده است که در آن زمان، حضرت امام(ره) مریض بوده است و چون مریض بودند، تصمیمات ایشان عاقلانه نبوده است و خود ایشان تصمیم گیرنده نبوده است. و آقای هاشمی رفسنجانی و احمدآقا در تلاش برای گرفتن قدرت، حضرت امام(ره) را به چنین کاری وادار کردند، خدا می‌داند که حضرت امام(ره) چقدر حساس بودند نسبت به اینکه به او بگویند، دیگری به او القا میکند، من هیچ‌وقت نشنیدم که حضرت امام(ره) نسبت به مسئله‌ای حساسیت نشان دهدو بگوید من راضی نیستم و نمی‌گذارم، ولی اگر کسی می‌گفت فلان مطلب را به امام (ره) القاء کردند، ایشان می‌فرمودند من راضی نیستم و این را نمی‌بخشم، در یک جریانی که از صداوسیما پیش‌آمده، چند نفر گفتند که این مسئله را به امام(ره) القاء کردند ، بعد امام پیام دادند و فرمودند بگوئید که من نمی‌بخشم و نمی‌گذرم. اینها آمدند همین مسئله را به امام نسبت دادند که حضرت امام در آن موقع حال خوشی نداشتند و در نتیجه تصمیمات درست و براساس اندیشه امام نبوده است.
 
بعد از اینکه دستگیر شدند، در منزل یکی از این آقایان تعدادی قبضه اسلحه کشف شده، من نمی‌گویم که اینها طرح براندازی داشتند و نمی‌گویم اینها قصد ترور داشتند ، چون چیزی هم ثابت نشده، ولی مشکوک است و باید بررسی کنیم.
در منزل یکی از همین آقایان، پنج قبضه اسلحه خودکار بود، که کار این اسلحه‌ها به این صورت است که در آن گلوله جاسازی می‌کنند و با فشار دادن یک دکمه، انسانی را از بین میبرند، بدون اینکه کسی متوجه باشد، گلوله‌های زهرآگین. من نمی‌گویم که اینها برای ترور کسی بوده، اما به هرحال چیز مشکوکیست که این سلاح‌ها در خانه اینها به چه منظوری بوده است.
 
اینها اعتراف کردند که ما با آقای منتظری ارتباط داشتیم و خیلی از مسائلمان را با ایشان مشاوره می‌کردیم و همینطور با سیدهادی هم تماس داشتیم و اطلاعیه‌ای که می‌نوشتیم، می‌رفتیم پیش ایشان و ایشان هم تایید می‌کرد، و پس از تایید آن را تکثیر می‌کردیم. بنابراین اینها نسبت به ارتباط با آقای منتظری و بیت ایشان اعتراف نمودند.
 
این اطلاعیه ها که هم علیه حضرت امام(ره) و هم علیه مقام معظم رهبری می‌باشد و درآن آقای منتظری تبرئه شده، هم در تهران و هم در بیت آقای منتظری تهیه و توزیع می‌شده است.
دو نفر از همین آقایان که هنوز دستگیر نشده بودند خدمت آقای منتظری رفتند و آقای منتظری هم به آن دو نفر می‌گوید که من عکس العمل نشان نخواهم داد و شما هم به کارتان ادامه دهید. 
 
به هر حال ما از عکس العمل آقای منتظری مطلع بودیم و منتظر عکس العمل بودیم. تا اینکه ایشان در تاریخ 21/11 عکس العمل نشان دادند و آن سخنرانی بسیار نازیبا را انجام داد. حالا شما ببینید کسی که ادعای مادری انقلاب می‌کند و داعیه زائل شدن حقش را دارد، نسبت به انقلاب چگونه برخورد می‌کند، بعنوان نمونه من به بعضی از صحبت‌‌های ایشان اشاره می‌کنم، (( فردا روز 22 بهمن است. مردم به اصل انقلاب پشت نکرده‌اند، بدون رودربایستی باید بگویم مردم انقلاب و امنیت انقلاب را می‌خواهند و اشخاص این را به حساب خودشان نگذارند که مردم از آنها طرفداری و پشتیبانی کنند، حساب اشخاص جداست، من به خود امام هم گفتم، احمد هم آنجا بود که آقا سازمان سیا به ک.گ.ب نفوذ کرد و ک.گ.ب شوروی هم در سازمان سیا نفوذ کرد، آیا شما احتمال نمی‌دهید که در ارگان‌های ما هم نفوذ داشته باشند که حتما دارند، آن آقا(اشاره به ریاست محترم جمهوری) در مصاحبه‌اش می‌گوید: ما اصلا زندانی سیاسی نداریم، البته خوب این حرف مصرف خارجی دارد و می‌خواهد به آن‌ها ‌بگوید ولی مگر مردم ما نمی‌دانند بچه‌هایشان الان در زندان‌ها هستند.
 
به هرحال ایشان بسیار سخنرانی زشتی انجام می‌دهند و سخنرانی ایشان باعث عکس‌العمل طلبه‌ها در درس ایشان می‌شود، عده‌ای بلند می‌شوند و شعار می‌دهند و به آقای منتظری می‌گویند مگر بنا نبود شما در سیاست دخالت نکنید، پس چرا این صحبت‌ها را می‌کنید، و در روز جمعه هم عده‌ای پس از نماز جمعه در قم تظاهرات می‌کنند و تابلوی دفتر ایشان را می‌کشند و بعد بچه‌های سپاه آمدند و جمعیت متفرق شدند، شورای تامین هم تصمیم گرفتند که موانعی را که حضرت امام(ره) در زمان حیاتشان امر فرمودند، برداشته شود، که بیت آقای منتظری مثل بقیه بیوت عادی باشد... تا فرماندهان رده بالای سپاه به قم می‌روند در جلسه مجددا شرکت می‌کنند و بدلیل اینکه به هرحال اینکار موجب احیای مجدد آقای منتظری هست، مخالفت می‌کنند و این کار صورت نمی‌گیرد.
روز شنبه هم وقتی که درس شروع شد، یکی از طلبه‌ها بلند شده و سخنرانی کرد و تقریبا تمام مطالب آقای منتظری را جواب داد و انتقاد کرد، آن طلبه کسی بود که شش سال در درس آقای منتظری شرکت می‌کرد. وقتی که آقای منتظری اوضاع را متشنج می‌بیند، اعلام می‌کنند که درس تعطیل است. بعد هم یکی از طلبه‌های نجف‌آباد با  چاقو به طلبه‌هایی که علیه آقای منتظری شعار می‌دادند حمله کرد و با یکی از طلبه‌ها هم چاقو می‌خورد، البته شناسائی شده و دستگیر هم شده است و الان هم در زندان می‌باشد و تا حدودی هم اعتراف کرد.
 
پس از این مراحل با من تماس گرفتند و جلسه دادسرای ویژه و وزارت اطلاعات تشکیل شد و در نهایت تصمیم گرفته شد که نماینده‌ای از تهران جهت بررسی مسئله به قم برود و هرچه که تشخیص داد انجام بشود که قرعه بنام من افتاد، و ما در قم با نیروی انتظامات، سپاه، شهرداری، اطلاعات، جلسه‌ای را تشکیل دادیم و سرانجام تصمیم گرفتیم که کار ناتمام حضرت امام (ره) را تمام کنیم، حضرت امام دیوارها را برداشته و ماهم در و پنجره‌ها و نرده‌هایی که کوچه‌ها را  بسته بودند٬ به هرحال عملیات از ساعت 10 شب شروع شد و ساعت 3 خاتمه پیدا کرد بدون اینکه کوچکترین اتفاقی رخ دهد.حفاظت عملیات هم بعهده نیروی انتظامی بود، و یک نفر سپاهی هم در عملیات شرکت نداشت. این مطلب را از این جهت عرض می‌کنم که اینها شایعه کردند که هزار نفر از نیروهای سپاه در آن شرکت داشتند. در هر صورت بازرسی صورت گرفت. پنج خانه که متعلق به بیت آقای منتظری بود و کارهای دفتری انجام می‌دادند چندین وانت بار ازهمین اطلاعیه‌ها در این خانه‌ها کشف شد، و به صراحت می‌گویم که لانه فاسد در همین خانه‌های اطراف بیت آقای منتظری بوده است که این خانه در دست سعید و سید هادی بوده‌اند.
 
چندین وانت بار از همین اطلاعیه‌ها که حتی چندین کارتن پاکت تمبر کرده و آماده که ظاهرا می‌خواستند این اطلاعیه‌ها را داخل اینها بگذارند و پست کنند در کنار اینها بود. به هرحال وسائل تکثیر اطلاعیه‌ها هم جمع‌آوری شد و موانع هم برداشته شد و دفتر ایشان هم پلمپ شد، البته دلیل پلمپ‌شدن دفتر این بود که مقداری پول داخل دفتر بوده و ما موقت پلمپ کردیم که صبح تحویل مسئولین دفتر دادیم. بقیه خانه‌ها هنوز پلمپ هستند، حسینیه هم بعد از دو روز بازگردانده شد. ولی نسبت به بقیه خانه‌ها تصمیم این است که تحویل داده شود. البته این خانه‌ها مربوط به سپاه بوده و سپاه خودش در این رابطه تصمیم‌گیری نماید.  
از فردای همان شب ، این‌ها تلاش وسیعی کردند که نجف‌آباد را بهم بریزند و در این رابطه با بازار تماس گرفتند، با مردم تماس گرفتند و درخواست کردند که تعدادی ماشین بفرستند و بازار را تعطیل کنند و تظاهرات کنند. ولی خوشبختانه حتی یک نفر هم جواب مثبت نداد و این‌ها می‌گفتند که این نجف‌آبادی‌ها چقدر نامرد هستند و ما احتمال نمی‌دادیم که این قدر نامرد باشند. دومین کار این‌ها پس از آن جریان شایعه‌سازی بود.  که این‌ها چه کار کردند، دو هزار نیرو شرکت کرد. هزار نفر سپاهی شرکت کرد، شایعه‌ کردند که پول شهریه را بردند، البته این قسمت را راست گفتند، از این جهت که داخل اطلاعیه‌ها یک گونی پول بود، که ما احتمال دادیم که این پول‌ها را می‌خواهند به آقایانی که درهمین رابطه هستند بفرستند، لذا آن پول را آوردیم ولی وقتی که صبح متوجه شدیم  پول مربوط به خود آقای منتظری است آن را برگرداندیم. در اطلاعیه‌هایشان اعلام کردند که اساتیدی مانند آیت‌الله صانعی و آیت‌الله مؤمن در درس با ما همدردی کردند که لازم است عرض کنم که تمام این‌ها دروغ بوده است. مگر کسی جرأت می‌کند  که وقتی آقای منتظری  آن گونه وقیحانه حرف زده، از اوضاع دفاع کند. روح امام(ره) بر ما حاکم است و کسی چنین جرأتی ندارد. البته دو سه نفر به من اعتراض کردند که چرا چنین کاری را انجام دادید و آن‌ها هم کسانی بودند که در زمان حضرت امام(ره) به ایشان هم اعتراض کردند.  و من هم گفتم وقتی کار حضرت امام(ره) برای شما توجیه نیست، چگونه کار من برایتان قابل توجیه باشد؟ در هرصورت این‌ها شایعات فراوانی را پخش کردند.
 
 
خوشبختانه افرادی از مدرسین به ما اعلام کردند که شما نامه‌ای به ما بنویسید تا ما این شایعات را تکذیب کنیم، چرا که دفتر آقای منتظری این کار را برای آبروریزی ما انجام داده است و ما هم انشاءالله همین کار را خواهیم کرد.
از جمله انتقادات دوستانه‌ای که به ما شده یکی این بود که چرا شما شب وارد عمل شدید؟ و اینکه چرا بازرسی صورت گرفت . اما اینکه چرا شب انجام دادیم چند دلیل داشت. اولاً همین کار را در زمان حضرت امام(ره) شب انجام شد و ما هم از حضرت امام(ره) تبعیت نمودیم. ثانیاً بالاخره کسی که موافق دارد احتمال می‌رفت که اگر ما آن کار را در روز انجام می‌دادیم چند نفر از همان چاقوکش‌هائی که سر درس ایشان هم چاقو کشیدند می‌آمدند که دو تا اتوبوس را آتش می‌زدند و یا چهارتا سنگ پرتاب می‌کردند و موافق و مخالف با هم درگیر می‌شدند و در نتیجه خوراک تبلیغاتی برای رادیوهای بیگانه درست می‌شد. بنابراین بهترین زمان شب بود که حتی در آن شب یک نفر هم به صحنه نیامد چرا که مردم خواب بودند و در آرامش کامل آن کار انجام شد.  و الحمدلله هیچ اتفاق ناگواری از قبیل خونریزی و ضرب وشتم پیش نیامد.
و اما اینکه چرا بازرسی کردیم: ما ازقبل اطلاع داشتیم که لانه فساد در بیت ایشان است و اطلاعیه‌هایی که علیه حضرت امام(ره) علیه مقام‌معظم‌رهبری و در تبرئه آقای منتظری بوده از داخل خانه ایشان تهیه و توزیع می‌شد. لذا بازرسی انجام دادیم و اسنادی را برداشتیم ، وسائل تکثیر را هم جمع‌آوری کردیم اطلاعیه‌ها هم که چندین وانت بار بود را توقیف نمودیم. و اما وظیفه ما در قبال این جریانات:
چنانچه عرض کردم وظیفه ما ادامه راه حضرت امام(ره) می‌باشد. حضرت امام(ره) فرمودند طلاب عزیز، ائمه محترم جمعه و جماعات  برای مردم این قضیه ساده را روشن کنندکه مصلحت اسلام بر هر چیزی مقدم است. در رابطه با آقای منتظری، حضرت امام(ره) قبل از ماه مبارک رمضان اطلاعیه دادند و از طلاب و ائمه جمعه و جماعات درخواست کردند که این مسئله ساده را برای مردم تشریح کنند. ما وظیفه داریم جریان آقای منتظری را به عنوان یک جریان انحرافی و خطرناک برای انقلاب برای مردم توجیه کنیم، چنانچه حضرت امام(ره) این جریان را خطرناک تشخیص دادند. طلاب وظیفه دارند تذکرات حضرت امام(ره) به آقای منتظری را برای مردم تشریح کنند، آنجا که خطاب به ایشان فرمود:« به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک کنید و از تردد مخالفین نظام و بیتتان جلوگیری نمائید. من این تذکر را در قضیه مهدی هاشمی به شما دادم. من صلاح شما و انقلاب را در این می‌بینم که شما فقیهی باشید که نظام و مردم از نظرات شما  استفاده کنند.» حالا آیا واقعا آقای منتظری به تذکرات حضرت امام(ره) گوش کرد و بیت خودش را از افراد ناصالح پاک نمود؟ چطور شده که سیدهادی که تبعیدی حضرت امام(ره) بوده، حالا یار وفادار آقای منتظری و خط‌دهنده او شده است؟ مگر حضرت امام(ره) سیدهادی را به سمنان تبعید نکرد؟ شخص حضرت امام(ره) حکم تبعید ایشان را امضا کردند و آقای منتظری در سخنرانیهایش می‌گوید سیدهادی ما. همه ترفندها و موضع‌گیری‌های آقای منتظری توسط همین سیدهادی می‌باشد. حضرت امام(ره) فرمودند که نظام و مردم از فقه شما استفاده کنند، حالا آیا واقعا نظام و مردم از درس و بحث آقای منتظری استفاده می‌کنند؟ یا رادیو اسرائیل استفاده می‌کند؟ و یا رادیو آمریکا و یا بنی‌صدر؟ بنی‌صدر در جریان اخیر دو شب پشت سر هم اطلاعیه داده در هر صورت سخنرانی ایشان خوراک تبلیغاتی وسیعی شده برای رادیوهای بیگانه بنابراین همانطور که حضرت امام(ره) فرمودند: این آقا (منتظری) فاسد هست و طلبه‌ای هم که تربیت کند، طلبه فاسد تربیت می‌کند. و مقام معظم رهبری، ریاست‌محترم جمهوری، آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله امینی، حاج احمدآقا هم شاهد این فرمایشات حضرت امام(ره) نسبت به آقای منتظری بوده‌اند. طلاب وظیفه دارند این درس را تحریم بکنند و همانطور که امام فرمودند به این درس نروند. در هر صورت باید این مسئله را برای مردم توضیح دهیم. باید شخصیت متزلزل و غیراصولی آقای منتظری را برای مردم تشریح کنیم ، باید بیانات حضرت امام(ره) را برای مردم تشریح کنیم. و همانطور که حضرت امام(ره) فرمودند طلبه‌ها درس ایشان را باید تحریم کنند و درس ایشان  بروند که خدای نکرده آدم فاسق موجب فسق‌ طلبه‌های پاک و معصوم نگردد.
۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۱۹
حسن حیدری

صنعت هایی که تیشه به ریشۀ انقلاب اسلامی میزنند، اقتصاد زیرزمینی درست میکنند، فساد و فحشا ایجاد میکنند، جاسوس و نفوذی تربیت میکنند، پولشویی دارند، آرمان ها و هنجارهای ارزش آفرین را زیر سؤال میبرند، فرهنگ های شیطانی عبری و غربی را در کشورعادی سازی میکنند و به ریش همۀ مسئولین میخندند چون هیچ نظارت اساسی وانقلابی ندارند و اختاپوس وار همه جا ریشه دوانده اند و گلوی اقتصاد مقاومتی - اسلامی و اصل انقلاب را فشار می دهند:

 1- صنعت انگلیسی- صهیونیستی فوتبال

2- صنعت بی در و پیکر و فحشا برانگیز سینما

 3- صنعت بی حساب و کتاب بیمه

 4- صنعت صهیونیستی بانکداری

خدایا در این کشور چه خبر هست؟

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به تازگی یکی از نشریات اطلاعاتی را منتشر کرده است که بر اساس آن مشخص می کند که دستمزد ۱۶ بازیگر زن سینمای ایران چقدر است.
به گزارش مشرق، روزنامه هفت صبح با انتشار لیست ذیل، اطلاعاتی را منتشر کرد که بر اساس آن دستمزد ۱۶ بازیگر زن سینما و تلویزیون ایران، از کمترین به بیشترین مرتب شده‌اند:

1- پگاه آهنگرانی. بازیگر ۳۳ ساله برای هر فیلم ۱۲۰ میلیون تومان دستمزد می گیرد.

2- ساره بیات. او ۳۶ ساله است و برای هر فیلم حداقل ۱۲۰ میلیون تومان دستمزد می گیرد.

3- الناز شاکردوست حدود ۷ یا ۸ سال پیش سالی ۵ فیلم بازی می کرد اما مدتی است آن رونق سابق را ندارد. او ۳۲ ساله است و برای هر فیلم ۱۴۰ میلیون تومان دستمزد می گیرد.

4- هانیه توسلی .بازیگر مجرب ۳۷ ساله مدتی است فیلم توفانی نداشته است. دستمزد او برای هر فیلم ۱۴۰ میلیون تومان است.

5- ویشکا آسایش بازیگر ۴۳ ساله سینمای کمدی ایران بیشتر وقت ها در نقش های فرعی ظاهر می شود اما در صورت بازی در نقش اول کمتر از ۱۵۰ میلیون تومان نمی گیرد.

6- مریلا زارعی بازیگر هنرمند سینمای ایران اکثرا در فیلم های فاخر ظاهر می شود. دستمزدش میانگین ۱۵۰ میلیون تومان است. او ۴۳ ساله است.

7- باران کوثری دختر ۳۰ ساله رخشان بنی اعتماد سه تا سیمرغ در کارنامه دارد و برای بازی در هر فیلم کمتر از ۱۵۰ میلیون نمی گیرد.

8- پریناز ایزدیار ۳۰ ساله است و درخشش ناگهانی اش در ابد و یک روز نامش را بر سر زبان ها انداخت. دستمزد او برا یهر فیلم ۱۵۰ میلیون تومان براورده می شود.

9- طناز طباطبایی بازیگر ۳۳ ساله و مستعد سینمای ایران برای هرفیلم بین ۱۵۰ تا ۱۷۰ میلیون تومان دستمزد می گیرد.

10- مهتاب کرامتی ۴۵ ساله است و همچنان در سطح اول سینمای ایران حضور دارد. او برای هرفیلم بین ۱۵۰ تا ۱۷۰ میلیون تومان دستمزد می گیرد.

11- سحر دولتشاهی در دوسال گذشته به یک ستاره بدل شد.۳۵ ساله است و در حال حاضر برای هر فیلم بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان دستمزد می گیرد.

12- نیکی کریمی بازیگر ۴۴ ساله ایرانی کم کار شده است و دستمزدش برای هر نقش آفرینی ۲۰۰ میلیون تومان است.

13- ترانه علیدوستی بازیگر ۳۲ ساله که با بازی در سریال شهرزاد و درخشش در فیلم فروشنده جایگاه خود را تثبیت کرد و دستمزد خودرا نیز بالا برد. او برای هر فیلم ۲۵۰ میلیون تومان دستمزد می گیرد.

14- مهناز افشار از مطمئن ترین چهره های سینما در گیشه است. او ۳۹ ساله است و برای هر فیلم حداقل ۲۵۰ میلیون تومان دستمزد می گیرد.

15- هدیه تهرانی یک دهه اخیر کم کار بود اما به تازگی دوباره فعال شده است. او ۴۳ ساله است و نامش یک برند در حوزه سینما. او حداقل ۲۵۰ میلیون تومان دریافتی برای هر فیلم دارد.

16- لیلا حاتمی ۴۴ ساله اگر در فیلم های شوهر و یا دوستانش بازی نکند دستمزدهای بسیار کلانی طلب می کند.میانگین ۳۰۰ میلیون تومان!

۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۵
حسن حیدری