حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی آبان ۱۳۹۷ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۱۵۴ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

نخبگانی که تبدیل به برّه های رام می شوند

حضرت امام خامنه ای(حفظه الله تعالی): ۱۳۹۵/۰۲/۰۱

« اگر در یک کشوری سبک زندگی مورد قبول و مورد ترویج غربی‌ها یا آمریکایی‌ها رواج پیدا بکند، نخبگان آن جامعه تبدیل میشوند به برّه‌های رامی در مقابل سیاستهای آمریکا و غرب و همان قدرت مقابل؛ اصرار دارند که این اتّفاق بیفتد، و جمهوری اسلامی میخواهد نگذارد این اتّفاق بیفتد. »

=======================================

حسن روحانی - محمد جواد ظریف -  عباس آخوندی - پیروز حناچی - بیژن نامدار زنگنه - محمدرضا نعمت زاده - محمدجواد آذری جهرمی - سیدحسن قاضی زاده هاشمی - اسحاق جهانگیری - سید محمد خاتمی - علی اکبر صالحی - اکبر ترکان - شهیندخت مولاوردی -

شما هم اضافه کنید ...

۰ نظر ۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۸:۵۲
حسن حیدری

http://media.imna.ir/old/images/docs/000233/n00233793-b.jpghttp://media.imna.ir/old/images/docs/000233/n00233793-b.jpg

http://media.imna.ir/old/images/docs/000233/n00233793-b.jpghttp://media.imna.ir/old/images/docs/000233/n00233793-b.jpg

۰ نظر ۲۶ آبان ۹۷ ، ۱۶:۰۵
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

بهترین عدالت

http://kheimegah.com/img/i/3177/1528824485.jpg


حضرت امام على علیه السلام: اَحْسَنُ الْعَدْلِ نُصْرَةُ الْمَظْلومِ؛
بهترین عدالت یارى مظلوم است. [غررالحکم، ج2، ص 394، ح 2977]
۰ نظر ۲۶ آبان ۹۷ ، ۱۵:۵۶
حسن حیدری

http://asrupload.ir/asr-entezar/tasavir/97/06/emam-hosein661-2.jpg

۰ نظر ۲۶ آبان ۹۷ ، ۱۵:۳۱
حسن حیدری

http://krasivie-kartinki.ru/images/dekor69.gif

اَلّلهُمَّ صَلِّی عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

الله محمّد علی فاطمه حسن حسین

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ

وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ

http://www.picturesanimations.com/c/christmas_line/52.gif

لبّیک یا مهدی،لبّیک یا مهدی،لبّیک یا مهدی

http://www.picturesanimations.com/c/christmas_line/1a8.gif

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ

وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ

الله محمّد علی فاطمه حسن حسین

اَلّلهُمَّ صَلِّی عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

http://krasivie-kartinki.ru/images/dekor69.gif

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۷ ، ۲۱:۵۶
حسن حیدری
به یاد شهدا ؛
70 سیلی به صورت پدرم زدند که در اثر آنها دندان های ثنایای پدرم شکست. در همان حین که پدرم را کتک می زدند عمامه از سرشان به زمین می افتد. آیت الله سعیدی فریاد می زنند: سید! عمامه ات را بردار این لباس از جدت به تو ارث رسیده است. یعنی تا لحظه شهادت، این استاد بزرگوار از تربیت شاگرد خود غفلت نکردند. همانجا در زندان آیت الله سعیدی همه ی اتهامات پدرم را به گردن می گیرند و پدرم آزاد می شوند و این عارف مجاهد توسط ساواک در زندان به طرز فجیعی که می دانید به شهادت می رسند.
گروه فرهنگ - رجانیوز: شهادت بالاترین مزد و پاداشی است که خداوند در طول تاریخ بشریت به مجاهدان و مخلصان طریق خود عنایت کرده است اما آنچه که مهم است زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا و استمرار بخشیدن به راه و طریقی است که آن مردان و زنان با عظمت برایش جان خود را ارزانی داشته اند. در همین راستا رجانیوز به گفت و گو با  سیده زهرا صالحی خوانساری دختر شهید سید حجت الله صالحی خوانساریپرداخته است :
 
سلام عرض میکنم خدمت حضرتعالی و سپاسگزارم که وقت با ارزش خودتان را در اختیار ما گذاشتید. لطفا خودتان برای مخاطبین ما معرفی بفرمایید. 
 
علیکم السلام. من سیده زهرا صالحی فرزند حجت الاسلام سید حجت الله صالحی خوانساری هستم که در تاریخ اسفند ماه سال 1362 به دست افراد کومله در جوانرود به شهادت رسیدند. هم اکنون قائم مقامی یک موسسه فرهنگی مردمی جهت حمایت از جوانان با استعداد و با هوش در  خانواده های (مادر سرپرست) به مدیریت همسرم آقای دکتر سیدی مهدی زریباف(فارغ التحصیل اقتصاد اسلامی) به نام کانون فرهنگی عدالت پژوهان آل یاسین را بر عهده دارم. 
 
سرکار خانم صالحی لطفا کمی در مورد شخصیت پدر بزرگوارتان برای ما توضیح بدهید. 
 
پدرم در روستای هرستانه از توابع شهرستان خوانسار به دنیا آمدند. ایشان تا حدود سن 16سالگی در آنجا ماند و سپس به تهران مهاجرت کردند و به عنوان شاگرد خیاط مشغول به کار شدند. در مدتی که در تهران بودند با شهید آیت الله سعیدی آشنا شدند و از ایشان در کنار علوم دینی، درس زندگی آموختند. شهید صالحی یکی از شاگردان خاص علمی و عملی آیت الله سعیدی محسوب می شوند. در همان ایام پدرم از طریق آیت الله سعیدی با اندیشه های والای امام خمینی ره آشنا می شوند. حتی یکبار هم در زمانی که امام خمینی در عراق بودند پدرم و شهید سعیدی به صورت قاچاقی به عراق رفتند و ایشان را ملاقات کردند. پدرم دروس طلبگی را با آیت الله سعیدی آغاز کردند و به دست ایشان هم ملبس شدند. البته پدرم از شاگردان آیت الله مجتهدی هم بودند و از محضر ایشان هم خیلی استفاده کرده بودند ولی شهید سعیدی به نوعی پدر علمی و معنوی شهید صالحی محسوب می شدند و واقعا شهید سعیدی(ره) برای این شاگردشان زحمات بسیاری کشیدند. به نظرم مهم ترین درسی که شهید صالحی از استادشان آیت الله سعیدی گرفتند یک چیز بود اخلاص.
 
 
از رابطه آیت الله سعیدی و پدرتان بیشتر برایمان بگویید. 
 
رابطه بین پدرم و شهید سعیدی بسیار عمیق بود و مرحوم آیت الله سعیدی اهتمام زیادی به تربیت پدرم داشتند. بار آخری که شهید سعیدی توسط ساواک دستگیر شدند پدرم همراه ایشان بودند و با ایشان به زندانی که اکنون به موزه عبرت تبدیل شده است منتقل شدند. در زندان دستان پدرم را بستند و جلوی استادشان شروع کردند ایشان را شکنجه کردند. 70 سیلی به صورت پدرم زدند که در اثر آنها دندان های ثنایای پدرم شکست. در همان حین که پدرم را کتک می زدند عمامه از سرشان به زمین می افتد. آیت الله سعیدی فریاد می زنند: سید! عمامه ات را بردار این لباس از جدت به تو ارث رسیده است.  یعنی تا لحظه شهادت، این استاد بزرگوار از تربیت شاگرد خود غفلت نکردند.  همانجا در زندان آیت الله سعیدی همه ی اتهامات پدرم را به گردن می گیرند و پدرم آزاد می شوند  و این عارف مجاهد  توسط ساواک در زندان به طرز فجیعی که می دانید به شهادت می رسند. 
 
پس مرحوم پدرتان مبارز سیاسی هم بوده اند؟ 
 
بله. ایشان در زمان طاغوت خیلی فعال بودند و علیه رژیم پهلوی بسیار مبارزه کردند و سختی های بسیاری را هم متحمل شدند. حتی آیت الله سعیدی جلساتی داشتند که پس از شهادت ایشان پدرم همه ی جلسات ایشان را با قوت اداره کردند. حتی جلسات مختلفی را برای بانوان و آقایان برگزار می کردند.  پدرم در عین اهمیت دادن به مساله تزکیه نفس در مبارزات سیاسی علیه رژیم شاه نیز حضور داشتند. علاوه بر این در قضیه حج هم بسیار فعال بودند و روشنگری می کردند. عکس هایی هم از حج ایشان وجود دارد که با حجاج سیاه پوست آفریقایی انداخته اند. 
 
کمی از خلقیات شهید صالحی برایمان بگویید. 
 
اخلاق شهید صالحی چه در خانه و چه بیرون از خانه واقعا بی نظیر بود. ایشان بسیار مردمی بودند. با همه طیف های جامعه می جوشیدند و به همه محبت می کردند از جوانان بگیرید تا سالخوردگان، از فقرا بگیرید تا أغنیاء، از بی سوادها بگیرید تا با سوادها.  با همه رابطه صمیمی و خوبی داشتند. البته در این بین پدرم به دو قشر اهمیت بیشتری می داند یکی جوانان و یکی فقرا. ایشان اوج عشق و محبت خودشان را به فقرا و جوانان ابراز میکردند. 
 
زمانی که ما بچه بودیم بازی با ما را هیچ‌وقت رها نمی کردند. بهترین بازی های زندگی ام بازی هایی بود که با پدرم انجام داده بودیم. در کوچه ی ما چند کودک فقیر زندگی می کردند،  پدرم همه را جمع میکردند دور هم، عمو زنجیر باف و بازی های مختلف کودکانه انجام می دادیم. واقعا با اخلاص بودند و از ته دل به همه عشق می ورزیدند. 
 
با تمام وجود سعی می کردند برای فقرا کمک مالی جمع کنند و آنها را مورد تکریم و محبت قرار بدهند.  بارها به خانه ی فقرا می رفتند و از صمیم دل با آنان مهربانی می کردند و از حال و اوضاع آنها باخبر بودند. شهید صالحی برای فقرا حقیقتا ارزش قائل بودند. واینها را از صمیم دل و با اخلاص انجام می دادند.  یکبار کسی ایشان را در خواب می بیند و سوال می پرسد چطور شد که شما به این مقام رسیدید؟ سه مرتبه می گویند:اخلاص اخلاص اخلاص
 
پدرم از صدا و چهره ی خوبی برخوردار بودند و واقعا از این نعمت های خدادادی به بهترین شکل استفاده می کردند. لبخند از لبان ایشان هیچ وقت محو نمی شد. بین جمع جوان ها و روحانیون معروف بود که اگر حاج آقا صالحی در جمعی باشند محال است افراد نخندند.  ایشان چون مهربان ومردمی و با اخلاص بودند قدرت جذب عجیبی داشتند.  ایشان خیلی پر انرژی بودند و به ورزش هم خیلی اهمیت می دادند و شناگر قابلی بودند.
 
حضور پدرتان در جبهه چگونه بود؟ 
 
ایشان در زمان جنگ تحمیلی بسیار فعال بودند. خاطره ای یادم می آید که بسیار جالب است. چند سال پیش کنگره ای در مورد شهدای شاخص روحانی برگزار گردید که قرار شد از شهید صالحی هم تجلیل به عمل بیاید. همان موقع سپاه قصد داشت همایشی با موضوع تجلیل از شهدای شاخص تدارکات برگزار کند. مسئولان همایش سپاه می گفتند برایمان عجیب بود با اینکه شهید صالحی یک نیروی بسیجی ساده بود و هیچ مسئولیت در دولت و ارتش و سپاه نداشت، از پشت جبهه تا خط مقدم چقدر فعال بوده است. مثلا در زمانی که احساس نیاز شدیدی به آمبولانس در جبهه احساس میشد ایشان با نفوذی که بین قشر عادی مردم داشتند توانستند 7دستگاه آمبولانس فراهم کنند و به جبهه بفرستند. واقعا شهید صالحی فعال و پر انرژی بودند.  هم از نظر خدمت رسانی به جبهه و  هم از نظر تبلیغ و هم از نظر نظامی حضور داشتند. این فعالیت های زیاد پدرم در عرصه تدارکات باعث شد که در کنگره شهدای تدارکات هم از پدرم به عنوان شهید شاخص تدارکات تجلیل بشود.
 
آیا به شهید صالحی پذیرش مسئولیتی هم پیشنهاد شده بود؟ 
 
بله، بارها،  به ایشان پست عقیدتی سیاسی ارتش و...  پیشنهاد شده بود.  حتی سراغ ایشان آمدند برای کاندیداتوری مجلس اما ایشان همواره دوستانشان را به جای خودشان پیشنهاد می دادند. پدرم همیشه می گفتند نمی خواهم مسئولیت گرفتن بین من و مردم فاصله بیاندازد.ایشان دوست داشتند همه ی وقتشان را با مردم باشند. 
 
به نظرم ایشان نمونه بارز یک روحانی مردمی هستند.  اگر بخواهند یک نفر روحانی مردمی را به عنوان الگو به جامعه معرفی کنند مرحوم شهید صالحی یکی از نمونه های کامل در این زمینه هستند.
 
از سبک زندگی شهید صالحی و اخلاصشان بیشتر برایمان بگویید؟ 
 
ایشان علی رغم اینکه عالم دینی بودند و دروس حوزه را خوانده بودند اما هیچوقت از شهریه طلبگی استفاده‌ نمی کردند چون می گفتند که نمی توانم در دروس اساتید شرکت کنم. پدرم از بسیاری از مراجع زمان خودشان اجازه اخذ وجوهات داشتند.  یادم می آید بارها با گونی وجوهات به منزل می آمدند اما بسیار روی این وجوهات حساس بودند و برخورد ایشان به گونه ای بود که ما به خودمان حتی اجازه نمیدادیم وارد اتاقی بشویم که وجوهات آنجا بود.  واقعا حیف که وقت محدود است والا خیلی حرف ها در مورد این شهید بزرگوار دارم...
 
شنیدم که تشییع پیکر شهید با اتفاق ویژه ای همراه بوده است. لطف میکنید توضیحی در این رابطه ارائه بفرمایید؟ 
 
بله. با اینکه هیچ تبلیغی از طریق رادیو و تلویزیون برای مراسم تشییع پدرم نشد ولی صبح روز مراسم جمعیتی خیلی زیادی در محل جمع شد به نحوی که بعدها نیروهایی امنیتی به ما گفتند ما فکر میکردیم نقطه ای از شهر آشوب شده است.  آنقدر که پدرم مردمی بودند و با اخلاق خوب با مردم رفتار میکردند،  مردم زیادی که به ایشان علاقه مند بودند در روز تشییع خودشان را به محل برگزاری مراسم رساندند.  حتی پیکر شهید در دونقطه از تهران تشییع شد. 
 
کرامت جالبی برای پدرتان اتفاق افتاده است که بسیاری از مردم بارها آن را شنیده اند. اصل قضیه چه بود؟ 
 
حقیقتا ما از شهدا کرامت های بسیاری دیده ایم و کرامت های شهدا یکی دوتا نیست. حدود 9روز از شهادت پدرم می گذشت و من پس از اینکه چند روز به علت مراسم شهادت پدرم از درس دور مانده بودم به مدرسه رفتم. در مدرسه استقبال خیلی گرمی از من شد و از پدرم تجلیل کردند.  آن روز معلمم در کمال احترام برگه هایی به ما دادند که در آن برنامه امتحانی به همراه ساعت ورود و خروج دانش آموزان در آن درج شده بود  و از ما خواستند که آنرا به خانه ببریم وبه والدین مان بدهیم تا امضا کنند تا در جریان امتحانات ما قرار بگیرند. آنروز برگه را گرفتم وبه خانه آمدم. مادرم به دلیل مراسم ختمی به زادگاه پدرم در خوانسار رفته بودند. در خانه ما تعدادی از خانم های فامیل حضور داشتند. آنشب اتفاقات عجیبی در منزل ما افتاد. برق رفته بود و ما با یک چراغ سر می کردیم. خواهرم خیلی بهانه ی پدرم را می گرفت. انگار صدای قرآن خواندن پدرم در فضای خانه مان پیچیده بود. همه ی افراد خانه صدایی قرآن خواندن پدرم را می شنیدند.
 
همه کسانی که در خانه ما بودند صدایی قرآن خواندن پدرم را می شنیدند. من و خواهرم با چراغ پله های خانه مان را بالا و پایین می رفتیم و حیران دنبال صدایی پدرم می گشتیم.  خیلی فضای عجیبی در خانه ما بود. با اشک چشم آن شب من با گریه خوابیدم نه فقط من که همه کسانی که در خانه ما بودند با گریه خوابیدند. آن شب خواب پدرم را دیدم که به خانه آمده بودند و با ما بازی میکردند وبه شدت می خندیدند.  گفتم آقاجون ناهار خوردین گفتند نه بابا(ما پدرم را آقاجون صدا می کردیم) .  رفتم توی آشپز خانه که برایشان غذا بیاورم،  من را صدا زدند گفتند زهرا جان بابا! برو نامه ات رو بیار من امضا کنم. گفتم کدام نامه آقاجون؟ گفتند همانی که امروز مدرسه بهتون دادند. رفتم توی اتاقم و نامه را از کمدم بیرون آوردم.
 
پدرم همیشه عادت داشتند نامه های ما را با خودکار رنگ تیره امضا می کردند.  گشتم و یک خودکار رنگ تیره برایشان آوردم. پدر در حال امضا بودند که دوباره رفتم طرف آشپزخانه که برایشان غذا را بیاورم. با سینی غذا برگشتم که دیدم پدرم نیستند هراسان دویدم طرف حیاط دیدم در حیاط دارند باغچه را بیل میزنند. پرسیدم دارید چکار میکنید؟ گفتند بابا نزدیک عیده، یواش یواش مهمان ها میان منزلمون، باید یه سر و سامانی به این باغچه بدیم.  که در همون عوالم یک دفعه دیدم پدرم نیستند. مثل شب گذشته مدام پله ها را بالا و پایین می کردم و با گریه دنبال پدرم می گشتم و ایشون رو صدا می زدم تا اینکه از خواب بیدار شدم. من شیفت بعد از ظهر بودم. داشتم آماده می شدم بروم مدرسه.  رفتم سراغ کیفم و گشتم تا نامه را پیدا کنم. از لای کتاب علوم ام نامه را بیرون آوردم و یکدفعه دیدم که امضای پدرم زیر نامه است ونوشته اینجانب رضایت دارم. 
 
نامه را به خواهرم دادم و گفتم ببین چی شده...  من دیشب همچین خوابی دیده ام... بیا این موضوع را برای کسی تعریف نکنیم تا مادرمان از سفر بیاید. برگه را با خودم به مدرسه بردم. زمانی که معلم داشت برگه ها را جمع می کرد نمی دانستم باید چکار کنم؟! نه می توانستم برگه را از خودم جدا کنم و نه می توانستم برگه را نگه دارم. موضوع را برای یکی از دوستانم تعریف کردم.  گفتم معصومه من دیشب خواب آقاجونم رو دیدم و... 
 
معصومه یکی از داستانها شهید مطهری را برایم تعریف کرد و گفت این معجزات در مورد شهدا حقیقت داره.... برگه را از دست من گرفت و توی راهرو مدرسه داد میزد: برای شهید صالحی معجزه شده... و با یک حالت گریانی رفت داخل دفتر. 
 
مدیران بعدا به من گفتند خیلی تو را محک زدیم که اگر این قضیه ساخته و پرداخته ذهن بچه است جلوی قضیه را بگیریم... ولی بعد که مطمئن شدند نامه را همان روز فرستادند برای بیت حضرت امام رحمة الله علیه در قم و سپس بیت امام در جماران و امضا به تایید دفتر  امام و افراد مختلف رسید. آیت الله خزعلی چند سال این نامه را پیش خودشان  نگه داشتند.
 
الحمد لله حقانیت این امضا  مکررا با کرامات بعدی شهید صالحی اثبات شد.  افراد زیادی در عالم خواب شهید صالحی را دیدند و از ایشان در مورد صحت امضا سوال کردند که پاسخ داده بودند این امضا واقعیت دارد و به هر کسی که شک دارد بگویید تا قیامت در شک خود بماند. 
 
وبعضی ها پرسیده بودند چه شد که به این مقام رسیدید و ایشان گفته بودند اخلاص اخلاص اخلاص. 
 
در عالم خواب عده ای ایشان را قسم داده بودند که اگر این امضا صحت دارد حاجت ما بر آورده شود .ایشان به شخصی در عالم خواب دستور العملی داده بودند که دو سه شنبه برای من یاسین بخوانید و بعد از اینکه حاجتت را گرفتید سه شنبه سوم را هم بخوانید.
 
بسیاری بر سر مزار این شهید می روند و متوسل می شوند و حاجت می گیرند. این نامه را در آزمایشگاه ها مورد آزمایش قرار دادند و می گفتند برای ما مسلم است که این رنگ، جوهر نیست ولی نمیدانیم چه ماده ای است.
 
ان شالله دعا بفرمایید که این شهید بزرگوار از ما راضی باشند و نظر لطفشان را از ما برگردانند.
 
در پایان از حضور شما خانواده محترم شهید در این مصاحبه و وقتی که بابت این موضوع اختصاص دادید تشکر میکنم.

آلبوم تصاویر

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۷ ، ۱۷:۱۹
حسن حیدری
چهارشنبه 23 آبان 1397
شناسه خبر : 298805
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، گفت برخی بانک‌ها چراغ‌خاموش قوانین FATF را در کشور اجرا می‌کنند.
 
جواد کریمی قدوسی نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با فارس با بیان اینکه مجمع تشخیص مصلحت نظام CFT را مغایر با سیاست‌های کلی نظام دانسته، گفت: اینکه مجمع تشخیص مصلحت نظام نظرات خود در رابطه با CTF را دیر به مجلس ارسال کرده مغلطه‌کاری آقایان است و مجمع در تاریخ مقرر از طریق شورای نگهبان نظرات خود را به مجلس ارسال کرده است. 
 
وی افزود: شورای نگهبان در تاریخ 6 آبان ماه هم ایرادات خود و هم ایرادات مجمع تشخیص مصلحت نظام به CFT را به صورت مستقل به مجلس شورای اسلامی ارسال کرده است. 
 
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اظهار داشت: شورای نگهبان 22 ایراد به لایحه CFT وارد دانسته و در پایان نیز عنوان کرده که چون ایرادات، ایراد به کنوانسیون است مجلس نمی‌تواند این ایرادات را رفع کند. بنابراین این هم خلاف امنیت ملی و هم خلاف شرع مقدس است. درست است که مجلس در کنوانسیون شرط گذاشته اما در کنوانسیون نمی‌توان یک کلمه را کم و یا یک کلمه را زیاد کرد و مانند لوایح دیگر نیست که با کم و زیاد کردن بتوان آن را اصلاح کرد. 
 
کریمی قدوسی خاطرنشان کرد: مجمع تشخیص مصلحت نظام دو ایراد به لایحه الحاق به CFT وارد دانسته که یکی مغایرت این لایحه با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و دیگری مغایرتش با سیاست‌ خارجی جمهوری اسلامی است و 22 ایراد شورای نگهبان هم ایراد به کنوانسیون است نه متن لایحه. 
 
وی در پایان گفت: الان به صورت چراغ‌خاموش بسیاری از کارها در کشور در رابطه با CFT انجام شده و بسیاری از بانک‌ها کارهایی را در این زمینه انجام دادند. 
۰ نظر ۲۵ آبان ۹۷ ، ۱۶:۰۳
حسن حیدری

متاسفانه امروز و پس از گذشت سال ها از تاریخ وفات ایشان،عده ای   تلاش میکنند تا این شخصیت عظیم که هم در علمیت و هم در زهد و تقوا، شخصیتی بی نظیر بود، به نفع جناح های سیاسی خود مصادره کنند و او را در تقابل با امام و انقلاب اسلامی نشان دهند. درصورتیکه تامل در آثار، موضع گیری ها، مشی ایشان و شاگردانی که تحت منظومه فکری ایشان تربیت شده اند  این شبهه را پاسخ می دهد. اکثریت حلقه اصلی شاگردان ایشان، افراد اصلی انقلاب اسلامی و همگی گوش به فرمان حضرت امام خمینی(ره) بوده اند.

به مناسبت سالروزرحلت علامه طباطبایی؛

متاسفانه امروز و پس از گذشت سال ها از تاریخ وفات ایشان،عده ای تلاش میکنند تا این شخصیت عظیم که هم در علمیت و هم در زهد و تقوا، شخصیتی بی نظیر بود، به نفع جناح های سیاسی خود مصادره کنند و او را در تقابل با امام و انقلاب اسلامی نشان دهند. درصورتیکه تامل در آثار، موضع گیری ها، مشی ایشان و شاگردانی که تحت منظومه فکری ایشان تربیت شده اند این شبهه را پاسخ می دهد. اکثریت حلقه اصلی شاگردان ایشان، افراد اصلی انقلاب اسلامی و همگی گوش به فرمان حضرت امام خمینی(ره) بوده اند.

گروه معارف-رجانیوز: علامه طباطبایی شخصیتی کم نظیر در جهان اسلام است که در چندین علم از علوم اسلامی متخصص و صاحب نظر بوده است. تنها یکی از آثار و برکات وجودی علامه طباطبایی، کتاب تفسیری «المیزان» است که تاریخ تفسیر قرآن کریم را به دو قسمِ قبل و بعد از خود تقسیم کرده است. متاسفانه امروز و پس از گذشت سال ها از تاریخ وفات ایشان،عده ای   تلاش میکنند تا این شخصیت عظیم که هم در علمیت و هم در زهد و تقوا، شخصیتی بی نظیر بود، به نفع جناح های سیاسی خود مصادره کنند و او را در تقابل با امام و انقلاب اسلامی نشان دهند. درصورتیکه تامل در آثار، موضع گیری ها، مشی ایشان و شاگردانی که تحت منظومه فکری ایشان تربیت شده اند  این شبهه را پاسخ می دهد. اکثریت حلقه اصلی شاگردان ایشان، افراد اصلی انقلاب اسلامی و همگی گوش به فرمان حضرت امام خمینی(ره) بوده اند. این پارادوکس خنده آور تنها یک شاهد و قرینه برای رد مدعای مصادره کنندگان شخصیت علامه است. 

 

علامه طباطبائی و حکومت اسلامی 

 

علامه طباطبائی با اشاره به آیاتی که متضمن تکالیف اجتماعی و لزوم اقامه عبادات از سوی مردم است معتقدند که چون افراد در پیدایش اجتماع اثر تکوینی دارند برای اداره آن نیز حق دخالت داشته و خداوند آن اثر تکوینی را در مقام تشریع ضایع نگذارده است.ایشان در این زمینه بحث مبسوطی ارائه نموده و به اکثر آیات مورد استدلال اشاره کرده است وی می نویسد: « نکته ‏ای که لازم است در اینجا مورد توجه قرار گیرد این است که عموم آیاتی که متضمن لزوم اقامه عبادات و انجام حج و اجرای حدود و قصاص و نظایر اینها است روی سخن خود را تنها به پیغمبر ننموده بلکه تمام مؤمنین را مخاطب قرار داده و اجرای این امور را از همه آنان خواسته است.


مجموع این آیات چنین استفاده می‏شود که دین یک روش اجتماعی است که خداوند آن را بر عهده مردم قرار داده است و خدا راضی به کفر بندگان خویش نیست، و چنین خواسته است که افراد همه با هم و به طور دسته جمعی اقامه دین کنند، پیدا است که اجتماع چون از افراد تشکیل شده، اداره آن نیز باید به عهده خود آنها بوده باشد، و هیچ فردی در این باره بر دیگری مزیت و تقدم نداشته همه یکسان می‏باشند.خلاصه شئون اجتماعی مخصوص به دسته‏ای خاص نمی‏باشد، و در این موضوع پیغمبر نیز با دیگران مساوی بوده هیچ امتیازی ندارد .علامه طباطبائی در بخش دیگری و در ادامه پاسخ به این سؤال که عهده‏ دار اداره اجتماع کیست و سیره او چیست؟ می‏گوید: « در هر صورت باید دانست که بدون اشکال در این زمان که پیامبر (ص) وفات نموده و امام (ع) نیز از دیده پنهان است، امر حکومت‏ به دست‏ خود مسلمین است، و این وظیفه آنان است که با در نظر گرفتن روش رسول خدا که روش امامت‏ بوده است‏حاکمی را انتخاب کنند، و این روش غیر از روش پادشاهی و امپراتوری است، در این موقعیت نباید هیچ حکمی از احکام الهی تغییر کند و این وظیفه همه است که در راه حفظ ‏احکام خدا کوشا باشند، و اما درباره حوادث روزمره و پیشآمدهای جزئی همان طور که گفتیم، لازم است که حاکم با مشورت مسلمین درباره آنها تصمیم بگیرد» بنابر این از مجموع آیات متضمن تکالیف اجتماعی مردم چنین نتیجه می‏شود که تشکیل حکومت اسلامی ‏به عنوان مقدمه واجب بر عموم مسلمانان لازم است.

 

ولایت فقیه از منظر علامه طباطبائی 


در این‏که چه کسی باید حکومت کند و چرا باید از وی اطاعت‏ شود؟ مرحوم علامه به قانون طبیعی تمسک جسته معتقد است انسان فطرتاً به دنبال آگاه‏ترین، بهترین و عادلترین فرد است که در اسلام در زمان غیبت، فقیه است. وی در اثبات چنین امری از شیوه فقهی مبنی بر تفویض امر ولایت از بالا استفاده نکرده بلکه استدلالی عقلی و فلسفی دارد.( اندیشه سیاسی علامه طباطبایی، مصطفی زهرانی، علوم سیاسی، ش‏1، ص‏89 )


وی می‏گوید: به حکم فطرت، وجود مقام ولایت در هر جامعه‏ ای بر اساس حفظ مصالح عالیه ضروری است. اسلام نیز پا به پای فطرت پیش می‏رود. نتیجه این دو مقدمه این است، فردی که در تقوای دینی و حسن تدبیر و اطلاع بر اوضاع از همه مقدم است، برای این مقام متعین است و در این که اولیای حکومت ‏باید زبده ‏ترین و برجسته ‏ترین افراد جامعه باشند، کسی تردیدی به‏ خود راه نمی‏دهد. 


بر این اساس از منظر علامه تشکیل حکومت اسلامی واجب بوده و در صورتی که مردم برای انجام تکالیف واجب اجتماعی خویش بخواهند دولت تشکیل دهند حق دارند که فقیه واجد شرایطی را به عنوان حاکم تعیین نمایند.بی‏ شک چنین فقیهی علاوه بر مشروعیت مردمی دارای مشروعیت الهی نیز خواهد بود.زیرا منطقی و معقول نیست که مردم به تکالیف اجتماعی از سوی شارع مکلف باشند، اما هیچگونه حق دخالت و اظهار نظر جهت ایجاد مقدمات و فراهم آوردن زمینه ‏های انجام آن تکالیف را نداشته باشند.مگر امکان دارد که برای شارع، امری مطلوب باشد و آن را از مردم بخواهد اما مقدمه آن را نخواهد؟ (رجوع شود به: علامه طباطبائی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبائی، ج 4، ص 207-211 .)

 

علامه طباطبائی و سیاست 


هر چند پیوند دین و سیاست در اسلام و سیره بزرگان دین و علمای اسلام، اصلی ثابت و مسلم است اما در بررسی میزان فعالیت های سیاسی علما باید به این مهم توجه داشت که این موضوع با عوامل مختلفی در ارتباط می باشد.

 

1. توانایی های اشخاص:

«لا یکلف الله نفسا الا وسعها» (بقره، آیه 286). از این رو مشاهده می نماییم که برخی علماء با توجه شناختی که از توانایی ها و استعدادهای خویش داشتند، به همان میزان در مسائل مختلف از جمله موضوعات سیاسی وارد می شده اند.


2. شرایط محیطی و میزان احساس نیاز: 

بسیاری مواقع علت این که علماء در مسائل اظهار نظر نمی کنند نه به خاطر عدم اهتمام به آن مسأله بلکه به خاطر احساس عدم نیاز به اظهار نظر می باشد خصوصا در شرایطی که فقیهی عادل و جامع الشرایط هدایت و رهبری جامعه اسلامی را به عهده گرفته و رهنمودهای لازم را ارائه می نمایند. بنابراین در چنین شرایطی دیگر ضرورتی برای ورود سایر علماء و اظهار نظر نمی ماند. هر چند مسلما در برخی موضوعات که با سرنوشت جامعه اسلامی در ارتباط است اظهار نظر و مشارکت آنان می تواند پشتوانه عظیمی برای نظام اسلامی محسوب گردد.

 

خلاصه در بررسی چرایی میزان فعالیت سیاسی هر یک از بزرگان خصوصا در زمان کنونی باید به این قبیل مسائل توجه داشت. نه این که عدم مشهود بودن فعالیت های سیاسی آنان را دلیل بر، مطلوب بودن کناره گیری افراد جامعه از فعالیت ها و مشارکت های سیاسی دانست. بلکه هر فرد باید با شناخت وظایف و تکالیف فردی و اجتماعی خویش و نقش و جایگاهی که در جامعه و نظام اسلامی دارد به انجام وظایف خود در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و... بپردازد و بهترین الگو هم در چنین شرایطی، اسوه های کامل بشریت؛ یعنی پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) و جانشین واقعی آنان یعنی ولی فقیه جامع الشرایط می باشد.


استاد علامه (ره) بمعنی مصطلح سیاست، «سیاسی» نبود، ولی این بمعنی عدم اهتمام به مسائل جامعه و مردم نیست. پیش از حوادث 15خرداد و درمسائل مربوط به انجمن های ایالتی ولایتی، و پس از فاجعه قتل عام مردم در 15خرداد، استاد علامه همیشه طرف «مشورت» مراجع عظام بود و درجلسات این بزرگان شرکت میکرد و حتی در بعضی از اعلامیه های مشترک مراجع عظام قم، امضای ایشان هم هست. اما پس از آنکه اعلامیه ها و بیانیه ها «تک امضائی» شد ایشان بطور مستقل اعلامیه ای ندادند ولی «سکوت» هم نکرده بودند و به هرنحو مقدور با مراجع و روحانیت مبارز «هماهنگی» داشت و اغلب روحانیون مبارز از شهید مطهری و بهشتی و مفتح و قدوسی و غیر هم، همه شاگردان علامه طباطبایی بودند و بدون شک تربیت فکری - معنوی این بزرگان، توسط علامه طباطبایی، نقشی اساسی در حرکت آنها داشت.

 

درباره مسائل جهان اسلام، از جمله مسئله فلسطین، استاد علامه همواره فعال بود و حتی در مورد لزوم کمک به مردم فلسطین، ایشان اعلامیه ای را همراه شهید مطهری و مرحوم آیت الله سیدابوالفضل موسوی زنجانی منتشر ساخت که در آن ضمن افتتاح حساب بانکی در بانک های: ملی، صادرات و بازرگانی، مردم را به یاری مردم ستمدیده فلسطین فراخوانده بود.

 

یکی از شاگردان علامه طباطبایی می‏گوید:

«از خصوصیات علامه طباطبایی، این بود که هیچ‏گاه از کسی بدگویی نمی‏کردند. در طی 35 سال ارتباط با ایشان، جز بدگویی از دربار و رژیم طاغوت، حتی یک‏بار هم بدگویی کسی را از ایشان نشنیدم .» آیت الله مطهری از معماران فکری انقلاب اسلامی درباره علامه طباطبایی می‌گویند : « علامه طباطبایی رابطه عاطفی و فکری بسیار نزدیکی با امام خمینی(ره) داشتند.» امام خمینی (ره) درباره علامه طباطبایی می‌فرماید: « آقای طباطبایی مرد بزرگی است و حفظ ایشان با این مقام علمی لازم است » .همچنین ایشان در اوایل انقلاب خطاب به علامه طباطبایی فرموده بودند : «همجواری شما برای ما مغتنم است .»


مقام معظم رهبری، حضرت آیت‏اللّه‏ خامنه ‏ای، در قسمتی از پیام خود به مناسبت سالگرد ارتحال علامه طباطبایی، ایشان را چنین ستودند: «او (علامه طباطبایی) مجموعه ‏ای از معارف و فرهنگ اسلام بود، فقیه بود، حکیم بود، آگاه از اندوخته ‏های فلسفی شرق و غرب بود، مفسّر قرآن بود، از علوم اسلامی، یعنی علومی که از اسلام نشأت گرفته، یا از آن تغذیه کرده است، مطلع بود... شخصیت او، در لابه لای این دانستنی ‏های بسیار، به کمک ریاضتی مداوم و درازمدت پرورده، صیقل یافته و پرداخته شده بود. از کسانی ‏بودکه‏ تنها مکتب‏ جامعی چون اسلام می‏تواندامثال او را در دامان پربرکت خویش پرورش دهد».

 

سخنانی از امام خمینی (ره) پس از رحلت علامه طباطبایی

«من قبلاً باید از این ضایعه‌ای که برای حوزه‌های علمیه و مسلمین حاصل شد - و آن رحلت مرحوم علامه طباطبایی است - اظهار تأسف کنم و به شما و ملت ایران و خصوص حوزه‌های علمیه، تسلیت عرض کنم. خداوند ایشان را با خدمتگزاران به اسلام و اولیای اسلام محشور فرماید و به بازماندگان ایشان و به متعلقین و شاگردان ایشان صبر عنایت فرماید.» (صحیفه امام، ج15، ص 363)

 

نظر رهبر انقلاب در موضوع تعطیلی درس فلسفه علامه طباطبایی

«در گذشته در حوزه‌ قم با فلسفه و وجود مرحوم آقاى «طباطبایى» مخالفت مى‌شد. مى‌دانید درس اسفار ایشان با دستور تعطیل گردید و ایشان مجبور شد شفا تدریس کند. در دوره‌ اخیر، قم مرکز حوزه‌ فلسفى ما بوده است؛ آقاى طباطبایى هم انسان کاملاً متشرّع، مواظب، دائم‌الذّکر، متعبّد، اهل تفسیر و اهل حدیث بوده؛ از آن قلندرمآب‌هاى آن‌طورى نبوده است - البته جلسات خصوصى را کارى نداریم - مراتب علمى و فقه و اصولش هم طورى نبوده که کسى بتواند آنها را انکار کند؛ در عین ‌حال کسى مثل آقاى طباطبایى که جرأت کرد و فلسفه را ادامه داد و عقب نزد، این‌طور مورد تهاجم قرار گرفت. نتیجه چیست؟

نتیجه این است که امروز سطح تفکّرات و معرفت فلسفى ما در جامعه و بین علماى دین محدود است. با بودنِ استادى مثل آقاى طباطبایى، جا داشت امروز تعداد زیادى استاد درجه‌ یک از تلامذه‌ ایشان در قم و دیگر شهرستانها داشته باشیم.آقاى طباطبایى فرد فعّالى بود؛ بنابراین جریان فلسفى‌اى که به وسیله‌ ایشان پایه‌گذارى شد، باید به شکل وسیعى گسترش پیدا مى‌کرد، که نکرده است.البته ما همان وقت مقلّد آقاى «بروجردى» بودیم و الان هم با چشم تجلیل و تعظیم به ایشان نگاه مى‌کنیم؛ اما بالاخره هرچه بود، نتیجه‌اش این شد. این نباید تکرار شود. فلسفه‌ اسلامى - همان‌طور که شما فرمودید و درست هم گفتید - فقه اکبر است؛ پایه‌ دین است؛ مبناى همه‌ معارف دینى در ذهن و عمل خارجى انسان است؛ لذا این باید گسترش و استحکام پیدا کند و برویَد و این به کار و تلاش احتیاج دارد» (بیانات در دیدار برخی نخبگان حوزوی،  1382/10/29)

 

هدیه رهبر انقلاب به علامه طباطبائی

شخصی به محضر حضرت آیت الله مصباح یزدی رفت و ایشان  نکته بسیار ارزشمندی فرمودند که نشان از عظمت علامه دارد، ایشان نقل کردند که رهبر معظم انقلاب فرمودند شبی نیست که سوره انا فتحنا را برای علامه و برادرشان نخوانم و بخوابم؛ یعنی رهبر انقلاب هر شب به یاد علامه هستند و برای ایشان قرآن می خوانند.

 

علامه طباطبایی: آقای خمینی استاد من است ( خاطره ای از رهبر انقلاب)

یک وقتی علامه سمنانی آمده بود قم، همه علما رفته بودند دیدنش؛ آقای خمینی هم بود، آقای طباطبایی هم بود. از بس قیافه آقای خمینی و آن متانت، در ذهن آقای علامه سمنانی ـ پیرمرد ملایی بود ـ جلوه کرده بود، خیال کرد که او علامه طباطبایی است؛ شروع کرد با آقای خمینی به گرم گرفتن و اینکه بله، من کتاب شما را خوانده‌ام، المیزان را خوانده‌ام. 
 
 آقای خمینی هم آدمی که دستپاچه بشود، یا خجالت بکشد که حالا او دارد اشتباه می‌کند، نبود واقعاً. مثل کوه همینطور نشسته بود و گوش می‌کرد. آقای طباطبایی هم نشسته بود جلوی ایشان؛ دید که علامه سمنانی دارد اشتباه می‌کند، برای اینکه این اشتباه ادامه پیدا نکند، رو کرد به علامه سمنانی و گفت طباطبایی من هستم؛ ایشان استاد من، آقای خمینی هستند.(منبع: کتاب «عبد صالح خدا» خاطرات رهبر معظم انقلاب اسلامی از زندگی و سیره مبارزاتی امام خمینی(ره))
 

بیانات آیت الله مصباح یزدی

بنده افتخار داشتم که سال‌ها در خدمت علامه طباطبایى باشم. در مواقعى که تابستان‌ها به اطراف تهران مى‌رفتند در خدمتشان بودم و اگر کارى از دستم برمى‌آمد براى نگارش المیزان یا امور دیگر از انجام آن مضایقه نمى‌کردم. 
 
سبک ایشان در نگارش و از جمله تألیف تفسیرالمیزان این بود که چند دقیقه‌اى مطالعه مى‌نمودند، در این باره فکر مى‌کردند و اگر لازم بود در خصوص موضوع مورد نظر به کتابهاى روایى مراجعه نمایند، آن منبع را هم از نظر دور نمى‌داشتند بعد قلم برمى‌داشتند و به نوشتن مشغول مى‌شدند، و همان دست‌نویس اوّل به چاپخانه مى‌رفت. 
 
اوّل تفسیر را بى‌نقطه مى‌نوشتند، و در هنگام مرور مطالب نقطه‌گذارى مى‌کردند. این المیزان 20 جلدى را که مشاهده مى‌کنید، همان است که یک بار بر روى کاغذ آمده و بعد براى طبع به چاپخانه فرستاده شده است.
 
 پرسیدم آقا چه دلیلی دارد که اول بدون نقطه مى‌نویسید بعد نقطه‌گذارى مى‌کنید، پاسخ دادند: حساب کردم اگر این‌گونه عمل کنم در مجموع 20 صفحه، به اندازه یک صفحه صرفه‌جویى در وقت مى‌شود!
 
 این‌قدر دقت داشتند که اوقات را تلف نکنند و چنین قدر عمر را مى‌دانستند که موفق شدند شهرت علمى و فکرى در جهان اسلام بدست آورند، شاگردان برجسته‌اى پرورش دهند و تألیفات مهمى از خویش برجاى نهند. 
 
در کنار این کار چندین درس را براى علاقه‌مندان مى‌گفتند و تحقیقات زیادى هم نموده‌اند، عبادات و نوافل و سایر کارهاى عبادى را انجام مى‌دادند، و براى همه این کارها برنامه‌ریزى داشتند. (24 آبان سالروز رحلت مرحوم علامه #طباطبایی (ره) ،بیانات آیت‌الله #مصباح در جمع طلاب مدرسه انوار الرسول 1382/2/25)
 
 اگر نهضت فکری علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در قم نبود چه می‌شد؟
 اکنون تعدادی از مراجع بزرگ از شاگردهای ایشان هستند، کسی مثل علامه مطهری رضوان‌الله‌ علیه شاگرد ایشان بود. همه این‌ها برکاتی است که از علامه طباطبایی پیدا شد. ایشان اگر به قم نیامده بود و این مکتب را باز نکرده بود، نه مطهری پیدا می‌شد و نه بهشتی، نه مفتح و نه این مراجعی که این اندازه با علوم عقلی آشنا هستند. 
 
در این صورت چه کسی می‌خواست به این شبهه‌هایی پاسخ بدهد که امروز هست و همه دنیا چشم‌شان را به قم دوخته‌اند که علمای قم جواب آن‌ها را بدهند؟
 
 علوم رایج حوزه (فقه و اصول) که به تنهایی نمی‌توانند پاسخ این‌ها را بدهند. آیا صحیح است مثلا روایاتی که در باب قیاس وارد شده را دلیل مطرود بودن مطلق علوم عقلی بگیریم؟! آیا روایاتی که می‌گوید علمی که از بیت ما خارج نشده زخرف است، دلالت بر این دارد که مثلا علم ریاضی بی‌ارزش است؟! امروز مسائل ریاضی در نیازهای مختلف زندگی بشر مورد حاجت است؛ آیا همه این‌ها از روایات اهل‌بیت پیدا شده است؟!  چگونه بگوییم این‌ها همه زخرف است و باید آن را به دیوار زد؟!(۹۳/۱۰/۱۷)
 
بیانات آیت الله تحریری در باب شخصیت علامه طباطبایی(ره)
 
 تشخیص وظیفه
 
مرحوم علامه طباطبایی به آیت الله بروجردی نامه نوشتند که بنده شما را امام المسلمین می دانم . این تعبیر نشان گر دیدگاه بلند علامه به مساله ولایت فقیه است که در المیزان نیز آن را مطرح کرده اند.فرمودند اگر بفرمایید درس  فلسفه را تعطیل بکنید من بحث های فلسفی را تعطیل می کنم اما من تشخیص دادم که این وظیفه است . مرحوم آیت الله العظمی بروجردی فلسفه خوانده بود. پیغام دادند که من نزد میرزا جهانگیر خان فلسفه خوانده ام و این مسائل را می دانم؛ اما اعتراضاتی در حوزه نجف و مشهد مطرح شده است. با این حال اگر شما تشخیص وظیفه دادید، به وظیفه خودتان عمل کنید.
 
تواضع علامه
 
بنده پس از 37 سال هنوز آن خاطره را در ذهن دارم؛اولین سفری بود که با دوستانمان به مشهد مقدس مشرف شدیم و به دیدار آیت الله العظمی میلانی(ره) رفتیم. بنده از همه کوچکتر بودم و هنوز محاسن نداشتم و موقع ورود صبر کردم تا دوستان زودتر وارد شوند. 
 
پس از ورود آنها دیدم که آقا سیدی عصا زنان از سر کوچه می آید. به ذهنم آمد که ایشان یکی از روضه خوان های مشهد است، لذا بهتر است به احترام سیادت ایشان صبر کنم تا بیایند و ایشان نیز زودتر از بنده وارد شوند. یک عبا هم روی دوشم بود که نشان دهنده وضع طلبگی ما بود. 
 
 ایشان که رسید، اصلا به ما مهلت نداد و به ما سلام کردند و ما هم جواب سلام را دادیم. تعارف کردند که بفرمایید. وقتی که وارد شدم تازه فهمیدم که ایشان چه جایگاهی دارند؛ اسم  علامه طباطبایی را من آنجا شنیدم. مرحوم آیت الله العظمی میلانی(ره) ایشان را بغل کرد و بالای مجلس نشاند.
 
--------------------------------------------------------------------------------------------------
منبع برخی از مطالب: سایت پرسمان دانشجویی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
۰ نظر ۲۵ آبان ۹۷ ، ۱۵:۵۹
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

ثبت نام مدیر کاروان حج تمتع

سازمان حج و زیارت در نظر دارد به منظور تامین کسری مدیر کاروان حج تمتع، در طریق فراخوان حاضر ، متقاضیان واجد شرایط را شناسایی نماید.

متقاضیان پس از شرکت در فراخوان و موفقیت در آزمون، مصاحبه و آموزش، بر اساس شاخص های مورد نظر، امتیاز بندی شده و به ترتیب امتیاز و با لحاظ نیاز هر شهر متناسب با تعداد زائر و تعداد کاروان، انتخاب خواهند شد.

بدیهی است شرکت در این فراخوان، هیچ گونه تعهدی برای سازمان حج و زیارت مبنی بر انتخاب و اعزام فرد به عنوان مدیر کاروان ایجاد نمی نماید.

شرایط عمومی:

1-داشتن تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران.

2-اعتقاد و التزام به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.

3-اعتقاد و التزام به دین مبین اسلام، انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت مطلقه فقیه.

4-برخورداری از حسن شهرت، اخلاق حسنه، خوش رفتاری، امانت‌داری و سعه صدر.

5-نداشتن سوء پیشینه کیفری به تشخیص مراجع ذی‌صلاح.

6-عدم اشتهار به فساد اخلاقی.

7-عدم وابستگی به گروهک‌ها، جریان‌‌های ضدانقلاب و فرقه ها و نحله های انحرافی.

8-برخوردار از سلامت جسمانی و روانی و نداشتن هیچ‌گونه معلولیت موثر.

9-عدم استعمال مواد مخدر، داروهای روان‌گردان و دخانیات.

10-تأهّل(داشتن همسر دائمی و رسمی).

11-داشتن کارت پایان خدمت و یا معافیت از خدمت نظام وظیفه.

12-عدم اشتغال در مشاغلی که تصدی آنها مانع ایفای نقش و انجام تعهدات و مسوولیت‌های مربوطه می‌شود.

ایندسته از مشاغل عبارتند از: روحانیون، قضات، نمایندگان مجلس، وزرا و معاونین آنها، استانداران و معاونین استاندار، فرمانداران و شهرداران مراکز استانها، مدیران کل و مشاغل هم تراز آن و سطوح بالاتر، کارمندان سازمان حج و زیارت و حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت (اعم از مستخدم رسمی، پیمانی و یا قراردادی).

13-پرهیز جدّی از ابراز و اعمال تمایلات سیاسی، باندی و جناحی و... در زمان تصدّی مسوولیت‌ها و ایفای نقش و انجام تعهدات و وظایف.

14-جزء افراد معاف از خدمت سازمان حج و زیارت نباشد.

شرایط اختصاصی:

1-حداقل سن 30 و حداکثر 50 سال (متولدین 1/1/48 لغایت 29/12/68)

2-داشتن مدرک تحصیلی حداقل لیسانس (مدرک تحصیلی فوق دیپلم امور حج و زیارت نیز قابل قبول است)

3- داشتن یکی از سوابق به شرح ذیل:

- حداقل سه سفر سابقه اجرایی حج تمتع که یکی از آنها معاونت کاروان حج تمتع باشد.

- حداقل یک سفر مدیریت یا معاونت مجموعه حج تمتع + دو سفر مامور اجرایی یا مامور پذیرایی کاروان حج تمتع

4- داشتن حداقل یک سفر سابقه مدیریت کاروان عمره یا عتبات و دارای ارزشیابی عملکرد قابل قبول

5- داشتن حداقل یک سفر سابقه اجرایی  حج تمتع در پنج سال اخیر (از سال 1392 به بعد)

6- داشتن نمره ارزشیابی 90 و بالاتر در آخرین سفر معاون کاروان حج تمتع

6- بومی بودن در استان و شهر مربوطه (سکونت دائم در شهر محل کاروان حج تمتع)

7-قبولی در آزمون جذب منابع انسانی حوزه کارگزاری حج و زیارت و طی موفقیت آمیز مراحل آن

نحوه ثبت نام در فراخوان:

  1. مراجعه به صفحه اصلی سامانه جامع کارگزاران و شرکت در فراخوان
  2. ورود به صفحه احراز شرایط، در این مرحله شرایط متقاضی با شرایط تعیین شده برای تصدی مدیریت کاروان حج تمتع، تطبیق داده می شود و در صورت داشتن شرایط وارد مرحله بعد خواهد شد.
  3. تکمیل مراحل شرکت در فراخوان تا دریافت کد رهگیری

توضیح: عدم دریافت کد رهگیری به منزله کامل نشدن فرآیند شرکت در فراخوان بوده و درخواست متقاضی ثبت نخواهد شد.

ثبت نام در فراخوان با پرداخت هزینه آزمون که متعاقبا در سامانه آموزش انجام می گیرد، نهایی می شود. بنابراین متقاضیان می بایست متعاقبا و پس از ثبت اطلاعات در سامانه کارگزاران از طریق آدرس اعلامی به سامانه آموزش مراجعه و با پرداخت هزینه آزمون ثبت نام خود را نهایی کنند. در پایان ثبت نام پیامک به متقاضی ارسال خواهد شد.

مراحل و برنامه زمانبندی:

زمانبندی انجام آزمون و مصاحبه، متعاقباً اطلاع رسانی خواهد شد؛ علی ایحال با توجه به فرصت باقیمانده تا زمان ثبت نام حج تمتع، لازم است متقاضیان محترم، آمادگی لازم برای انجام آزمون که به زودی برگزاری خواهد شد را داشته باشند.

آدرس ثبت نام (اینجا)

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۷ ، ۱۴:۴۱
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

عسگرینون بالاسی مهدیدی جان قربان اونا

عسگرینون بالاسی مهدیدی جان قربان اونا

جان که ناقابل اولار کون و مکان قربان اونا

ابر و بادو مه و خورشید و جهان قربان اونا

سال نظر عشقیله انگشتر عشقین قاشینا

مرحبا سویله اونون اوچ یوز اون اوچ یولداشینا

باغبان بوگلی گلشنده گل ناب تانور

چوخی ظلمتده دی اما اونی مهتاب تانور

شیعه لر بو آقانی عالمه ارباب تانور

قلم عاجزدی یازا وصفیله القابیلرین

سسله(یامهدی)چیخا تا گوزی وهابی لرین

گلشن معرفته جلوه ویروب یاس کیمی

کسه جاق ریشه ی ظلم و ستمی داس کیمی

مهدی فاطمه غیرتلیدی عباس کیمی

شانینه باخ یوزونه گویده کی آی واله دی

عبدصالحدی عموسی بو اباصالحدی

آند ویرم سنی ای منتظر پاک نفس

اوجالوب عرشه عراق و یمن و شامیده سس

داعش و آل سعودین تز آقا نسلینی کس

سازمان مللون سردرینه یازدیر علی

ویر او وهابیلره سیلی بین المللی

باخما که آل سعود ئولدورور اهل یمنی

باخما که حاجیلارا ظلمین ایدیبدور علنی

چکوری فرشچیان، طرح ضریح حسنی


بهلول حبیبی زنجانی

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۷ ، ۱۳:۵۲
حسن حیدری